آیا هر اندیشه‌ای بکر و هر فکری درخشان است

آیا هر اندیشه‌ای بکر و هر فکری درخشان است

- برخی اندیشه‌ها، بکرند و تازه و برخی ایده‌ها عجیبند و کهنه. برخی استعدادها درخشان و کارسازند و برخی رفتارها، غریب و ناسازگار. برخی ایده‌ها عملی‌اند و برخی افکار خیالی و دور از انتظار اما گاهی این دو، مثل دایره‌های متقاطع در هم فرومی‌روند و مثل میوه‌های برخی باغات اطراف پایتخت، ریز و درشت و کال و رسیده و شیرین و ترش و زیبا و رنگ‌پریده مجموعه‌ای ناهماهنگ و بدترکیب و ناموزون پدید می‌آورند که مگو و مپرس! تاسف اینجاست که همچون فروشندگان این نوع میوه‌ها، اجازه جداسازی هم داده نمی‌شود. این مقدمه را گفتیم تا این نکته را پس از مقدمه بیفزاییم که وقتی از پدیده اختراع یا ابداع یک دستگاه ضروری فنی یا علمی یا کشف یک پدیده طبیعی و ابداع طرح‌های صنعتی و سازنده در عرصه‌های گسترده فن و تکنولوژی، عمران و آبادانی و انرژی در یک جامعه و کشور سخن می‌رود، اذهان نگران برخی فعالان علمی، اقتصادی و سیاسی کشور فورا به یاد مخترعان قرن‌های 15 و 16 و 17 اروپاییان می‌افتند که چگونه نیروی بخار و موتور و برق و سایر اشیا را اختراع کردند تا ادامه کشفیات و ابداعات شگفت‌انگیز و گسترده آن نوابغ علمی به کاروان علم و تکنولوژی و تمدن تا دندان مسلح امروز جهان منتهی شود. آنان با خود می‌اندیشند نکند مدعیان و طراحان برخی طرح‌های صنعتی و اقتصادی و عمرانی همچون آن مخترعان جوان و تازه به دوران رسیده باشند که هر از گاهی در گوشه و کنار کشور به ظهور می‌رسند! تا با مطالعه چند جلد کتاب و برخی گزارش‌های مصور بعضی مجلات و البته با کسب تجربیات عملی در کسوت شاگردی مغازه پدری یا گذراندن برخی دوره‌های فنی و حرفه‌ای و کار و دانش در موسسات، کارگاه‌های تولیدی، تراشکاری، مکانیکی، تعمیر لوازم‌برقی و خانگی و... و البته با اندکی ؟ دقت و پشتکار و شمه‌ای تیزهوشی و با الهام از ارواح زنده مخترعان و مبتکران گذشته ایران و به ویژه جهان (اروپا) به‌طور ناگهانی و خلق‌الساعه به انسان‌های مبتکر و خلاق و مخترع تبدیل شده‌اند، بدان حد که حیرت و شگفتی همه جهانیان را برانگیخته و آنان را به تحسین واداشته‌اند. گویا اینان قصد داشته باشند راه پدران مخترع و مکتشف معنوی! خود را بپیمایند و چرخ‌ها، دنده‌ها و نیروهای جدید و قدیم بخار را دوباره ولی این‌بار عمیق‌تر و دقیق‌تر! اختراع کنند و نام آن را بگذارند صنایع بومی! این عده «ناگهان ظهور» معتقدند که مسوولان امور هم در برخوردشان نه‌تنها آنان را جدی نمی‌‌گیرند و کمک نمی‌کنند تا استعدادشان بیش از گذشته شکوفا شده و نتایج اختراع‌شان به تولید انبوه برسد! تازه چوب لای چرخ‌شان می‌گذارند و آنها را دنبال نخودسیاه می‌فرستند، خب حسادت است دیگر و آنها که تحمل دیدن افراد لایق‌تر و باهوش‌تر از خود را ندارند! مطلب امروز ما پیرامون این موضوع می‌چرخد و تلاش کرده‌ایم معیارهایی به دست دهیم تا این دو گروه شبیه به هم از هم متمایز شوند. البته حق هم همین است که صف هر دو گروه ممتاز که با هم تفاوت بنیادی دارند، تفکیک شود تا گروه مثبت در آتش جهل و ساده‌اندیشی و چهره کاذب علمی و فنی گروه مخرب و منفی نسوزند و خاکستر نشوند. از جمله موارد و عواملی که داغ این معضل را تازه کرده و هیزم به آتش اختلاف دو گروه مذکور افکنده، برخی گزارش‌ها و اخبار فصلی و موسمی و سالانه است که گاهی در بعضی جراید و حتی در صداوسیمای ملی منتشر و منعکس می‌شود! مثلا اینکه جوانی پیدا شده که تک و تنها و فقط با نیروی نبوغ و استعداد خدادادی و حتی بدون اخذ کمک ریالی از کسی، شرکت یا موسسه‌ای (دولتی یا خصوصی) کاری کرده کارستان! و موفق به کشف میکروب یا موجودی شده یا روشی را در پزشکی و جراحی حرفه‌ای ابداع کرده یا موفق به اختراع دستگاهی در زمینه علوم و تکنولوژی شده که هیچ سازمان عریض و طویل علمی و تحقیقاتی با آن همه نیروی ماهر و بودجه‌های میلیاردی در ایران و جهان موفق به انجام آن کار یا کشف و ابداع آن موجود یا میکروب نشده‌اند! و بدین‌ترتیب همین تصورات و افکارشان را در نظرشان زیبا و به حق جلوه داده و این عده را به وادی گمراهی و تباهی کشانده است. حال کسی نیست از این رسانه‌های محترم بپرسد آخر با چه معیار و اصولی و با تایید کدام مقام یا مراجع و مراکز علمی و پژوهشی و... به معرفی فرد مدعی طراحی و اختراع اقدام می‌کنند، کاری که قبل از هر چیز به ارزیابی علمی و اطلاعاتی و احراز صلاحیت فنی و... نیازمند است تا شرایط حضور در منابع و مراکز رسانه‌ای را بیابد و در معرض قضاوت عمومی و کنکاش علمی قرار گیرد. اکنون می‌پرسیم: آیا هر کسی که به‌طور ناگهانی ظهور یا ظهور خود را اعلام کرد! و بعد مطلب به ظاهر تازه‌ای بر زبان آورد یا شی تازه‌ای را معرفی یا محصولی را تولید کرد و به فن جدیدی پی برد؛ مثلا دستگاه دزدگیر و بلندگوی خودکار و... اختراع و آن را حتی با ثبت در اداره ثبت شرکت‌ها مال خود کرد، آیا می‌توانیم به او صفت مبدع، مبتکر یا اندیشمند اعطا کنیم. با این ادعا که فردی استثنایی است و باید به مردم معرفی شود و مورد تقدیر و تجلیل مردم و مقامات هم قرار گیرد (!) آیا هر اندیشه‌ای از جانب هر کس و در هر موقعیتی صادر شود باید «بکر» و «جدید» قلمداد شود و هر فکر و ایده‌ای که به نظر عمیق و کارساز جلوه کند و به طریقی نو و حساب شده عنوان شود، باید جزو افکار درخشان بشری به‌شمار آید؟! موارد و مصادیق بسیار است. پیگیری این مطلب در واقع همان است که در سوژه‌ای مشابه با عنوان «تفاوت‌های اساسی و آشکار صاحبان اندیشه‌های بکر و مدعیان نبوغ و درخشش فکر» در شماره بعد مورد توجه قرار گرفته است.

- برخی اندیشه‌ها، بکرند و تازه و برخی ایده‌ها عجیبند و کهنه. برخی استعدادها درخشان و کارسازند و برخی رفتارها، غریب و ناسازگار. برخی ایده‌ها عملی‌اند و برخی افکار خیالی و دور از انتظار اما گاهی این دو، مثل دایره‌های متقاطع در هم فرومی‌روند و مثل میوه‌های برخی باغات اطراف پایتخت، ریز و درشت و کال و رسیده و شیرین و ترش و زیبا و رنگ‌پریده مجموعه‌ای ناهماهنگ و بدترکیب و ناموزون پدید می‌آورند که مگو و مپرس! تاسف اینجاست که همچون فروشندگان این نوع میوه‌ها، اجازه جداسازی هم داده نمی‌شود. این مقدمه را گفتیم تا این نکته را پس از مقدمه بیفزاییم که وقتی از پدیده اختراع یا ابداع یک دستگاه ضروری فنی یا علمی یا کشف یک پدیده طبیعی و ابداع طرح‌های صنعتی و سازنده در عرصه‌های گسترده فن و تکنولوژی، عمران و آبادانی و انرژی در یک جامعه و کشور سخن می‌رود، اذهان نگران برخی فعالان علمی، اقتصادی و سیاسی کشور فورا به یاد مخترعان قرن‌های 15 و 16 و 17 اروپاییان می‌افتند که چگونه نیروی بخار و موتور و برق و سایر اشیا را اختراع کردند تا ادامه کشفیات و ابداعات شگفت‌انگیز و گسترده آن نوابغ علمی به کاروان علم و تکنولوژی و تمدن تا دندان مسلح امروز جهان منتهی شود. آنان با خود می‌اندیشند نکند مدعیان و طراحان برخی طرح‌های صنعتی و اقتصادی و عمرانی همچون آن مخترعان جوان و تازه به دوران رسیده باشند که هر از گاهی در گوشه و کنار کشور به ظهور می‌رسند! تا با مطالعه چند جلد کتاب و برخی گزارش‌های مصور بعضی مجلات و البته با کسب تجربیات عملی در کسوت شاگردی مغازه پدری یا گذراندن برخی دوره‌های فنی و حرفه‌ای و کار و دانش در موسسات، کارگاه‌های تولیدی، تراشکاری، مکانیکی، تعمیر لوازم‌برقی و خانگی و... و البته با اندکی ؟ دقت و پشتکار و شمه‌ای تیزهوشی و با الهام از ارواح زنده مخترعان و مبتکران گذشته ایران و به ویژه جهان (اروپا) به‌طور ناگهانی و خلق‌الساعه به انسان‌های مبتکر و خلاق و مخترع تبدیل شده‌اند، بدان حد که حیرت و شگفتی همه جهانیان را برانگیخته و آنان را به تحسین واداشته‌اند. گویا اینان قصد داشته باشند راه پدران مخترع و مکتشف معنوی! خود را بپیمایند و چرخ‌ها، دنده‌ها و نیروهای جدید و قدیم بخار را دوباره ولی این‌بار عمیق‌تر و دقیق‌تر! اختراع کنند و نام آن را بگذارند صنایع بومی! این عده «ناگهان ظهور» معتقدند که مسوولان امور هم در برخوردشان نه‌تنها آنان را جدی نمی‌‌گیرند و کمک نمی‌کنند تا استعدادشان بیش از گذشته شکوفا شده و نتایج اختراع‌شان به تولید انبوه برسد! تازه چوب لای چرخ‌شان می‌گذارند و آنها را دنبال نخودسیاه می‌فرستند، خب حسادت است دیگر و آنها که تحمل دیدن افراد لایق‌تر و باهوش‌تر از خود را ندارند! مطلب امروز ما پیرامون این موضوع می‌چرخد و تلاش کرده‌ایم معیارهایی به دست دهیم تا این دو گروه شبیه به هم از هم متمایز شوند. البته حق هم همین است که صف هر دو گروه ممتاز که با هم تفاوت بنیادی دارند، تفکیک شود تا گروه مثبت در آتش جهل و ساده‌اندیشی و چهره کاذب علمی و فنی گروه مخرب و منفی نسوزند و خاکستر نشوند. از جمله موارد و عواملی که داغ این معضل را تازه کرده و هیزم به آتش اختلاف دو گروه مذکور افکنده، برخی گزارش‌ها و اخبار فصلی و موسمی و سالانه است که گاهی در بعضی جراید و حتی در صداوسیمای ملی منتشر و منعکس می‌شود! مثلا اینکه جوانی پیدا شده که تک و تنها و فقط با نیروی نبوغ و استعداد خدادادی و حتی بدون اخذ کمک ریالی از کسی، شرکت یا موسسه‌ای (دولتی یا خصوصی) کاری کرده کارستان! و موفق به کشف میکروب یا موجودی شده یا روشی را در پزشکی و جراحی حرفه‌ای ابداع کرده یا موفق به اختراع دستگاهی در زمینه علوم و تکنولوژی شده که هیچ سازمان عریض و طویل علمی و تحقیقاتی با آن همه نیروی ماهر و بودجه‌های میلیاردی در ایران و جهان موفق به انجام آن کار یا کشف و ابداع آن موجود یا میکروب نشده‌اند! و بدین‌ترتیب همین تصورات و افکارشان را در نظرشان زیبا و به حق جلوه داده و این عده را به وادی گمراهی و تباهی کشانده است. حال کسی نیست از این رسانه‌های محترم بپرسد آخر با چه معیار و اصولی و با تایید کدام مقام یا مراجع و مراکز علمی و پژوهشی و... به معرفی فرد مدعی طراحی و اختراع اقدام می‌کنند، کاری که قبل از هر چیز به ارزیابی علمی و اطلاعاتی و احراز صلاحیت فنی و... نیازمند است تا شرایط حضور در منابع و مراکز رسانه‌ای را بیابد و در معرض قضاوت عمومی و کنکاش علمی قرار گیرد. اکنون می‌پرسیم: آیا هر کسی که به‌طور ناگهانی ظهور یا ظهور خود را اعلام کرد! و بعد مطلب به ظاهر تازه‌ای بر زبان آورد یا شی تازه‌ای را معرفی یا محصولی را تولید کرد و به فن جدیدی پی برد؛ مثلا دستگاه دزدگیر و بلندگوی خودکار و... اختراع و آن را حتی با ثبت در اداره ثبت شرکت‌ها مال خود کرد، آیا می‌توانیم به او صفت مبدع، مبتکر یا اندیشمند اعطا کنیم. با این ادعا که فردی استثنایی است و باید به مردم معرفی شود و مورد تقدیر و تجلیل مردم و مقامات هم قرار گیرد (!) آیا هر اندیشه‌ای از جانب هر کس و در هر موقعیتی صادر شود باید «بکر» و «جدید» قلمداد شود و هر فکر و ایده‌ای که به نظر عمیق و کارساز جلوه کند و به طریقی نو و حساب شده عنوان شود، باید جزو افکار درخشان بشری به‌شمار آید؟! موارد و مصادیق بسیار است. پیگیری این مطلب در واقع همان است که در سوژه‌ای مشابه با عنوان «تفاوت‌های اساسی و آشکار صاحبان اندیشه‌های بکر و مدعیان نبوغ و درخشش فکر» در شماره بعد مورد توجه قرار گرفته است.