زبان اِکتی !
زبان اِکتی، جزو زبان های مرده است و برای همین است که به نظرم از هر چیزی جالبتر میآید، چون این زبان فقط دو کلمه دارد. اولی «اِم» است و دومی «ساسکروپتلو کسکوار سنفگاکسلو مپگرس.» «ام» مونث است و معنای «باز دوباره اینجا چه خبر است؟» میدهد و «ساسکروپتلو کسکوار سنفگاکسلو مپگرس» هم مذکر است و معنی «هیچی» میدهد. ماجرا از این قرار است که اِکترها در دهان آتشفشانی خاموش زندگی میکردند که در اعماق خود همیشه میغرید و فوران داشت. هر بار که آتشفشان فوران میکرد، زنهای اِکتی وحشت زده پرت میشدند به بالای دهانه و فریاد میکشیدند: «ام؟» و مردانشان هم در آن گیر و دار با لحنی آرام میگفتند: «ساسکروپتلو کسکوار سنفگاکسلو مپگرس.» این موضوع هم تنها چیزی بود که اِکتیها در موردش با هم صحبت میکردند و بقیه کارها را با چنان عجلهای انجام میدادند که برایشان وقت حرف زدن نمیماند. فکر میکنم این «اِکت آباد» باید سرزمین بسیار ناآرامی بوده باشد. یک بار به دنبال تلنبار شدن غیرعادی گدازههای آتشفشانی حتی ماجرا به راهپیماییهایی خیابانی کشید که به دنبال آن در یک چشم برهم زدن، شمار عظیمی از اِکتیها جلوی ساختمان شهرداری تجمع کردند. مردم یک صدا توی بلندگوها شعار «ام!ام!ام!» سر میدادند. دست آخر فرمانروای «اِکتآباد» هم رفت روی بالکن و ضمن نطقی غرا با اطمینان کامل گفت: «ساسکروپتلو کسکوار سنفگاکسلو مپگرس»! این خطابه به هر حال کاملا درست نبود و فرمانروای هم صدالبته با کمال شوربختی هیچ عبارت دیگری برای گفتن در چنته نداشت. به همین دلیل امروزه زبان اِکتی را در ردیف زبانهای مرده قلمداد میکنند.
زبان اِکتی، جزو زبان های مرده است و برای همین است که به نظرم از هر چیزی جالبتر میآید، چون این زبان فقط دو کلمه دارد. اولی «اِم» است و دومی «ساسکروپتلو کسکوار سنفگاکسلو مپگرس.» «ام» مونث است و معنای «باز دوباره اینجا چه خبر است؟» میدهد و «ساسکروپتلو کسکوار سنفگاکسلو مپگرس» هم مذکر است و معنی «هیچی» میدهد. ماجرا از این قرار است که اِکترها در دهان آتشفشانی خاموش زندگی میکردند که در اعماق خود همیشه میغرید و فوران داشت. هر بار که آتشفشان فوران میکرد، زنهای اِکتی وحشت زده پرت میشدند به بالای دهانه و فریاد میکشیدند: «ام؟» و مردانشان هم در آن گیر و دار با لحنی آرام میگفتند: «ساسکروپتلو کسکوار سنفگاکسلو مپگرس.» این موضوع هم تنها چیزی بود که اِکتیها در موردش با هم صحبت میکردند و بقیه کارها را با چنان عجلهای انجام میدادند که برایشان وقت حرف زدن نمیماند. فکر میکنم این «اِکت آباد» باید سرزمین بسیار ناآرامی بوده باشد. یک بار به دنبال تلنبار شدن غیرعادی گدازههای آتشفشانی حتی ماجرا به راهپیماییهایی خیابانی کشید که به دنبال آن در یک چشم برهم زدن، شمار عظیمی از اِکتیها جلوی ساختمان شهرداری تجمع کردند. مردم یک صدا توی بلندگوها شعار «ام!ام!ام!» سر میدادند. دست آخر فرمانروای «اِکتآباد» هم رفت روی بالکن و ضمن نطقی غرا با اطمینان کامل گفت: «ساسکروپتلو کسکوار سنفگاکسلو مپگرس»! این خطابه به هر حال کاملا درست نبود و فرمانروای هم صدالبته با کمال شوربختی هیچ عبارت دیگری برای گفتن در چنته نداشت. به همین دلیل امروزه زبان اِکتی را در ردیف زبانهای مرده قلمداد میکنند.