زندگی یک خانواده سوری در تهران

زندگی یک خانواده سوری در تهران

پرشین خودرو: یک دستش کاغذ پرس‌شده‌ای است و دست دیگرش محکم در دست دختربچه‌ای گره خورده؛ روی شیشه سمت راننده تاکسی، برگه را می‌چسباند، بدون اینکه لب‌هایش به حرفی تکان بخورد، کمی سر را کج می‌کند. سر ظهر زیر پل حافظ است، باد ملایمی می‌آید. از گرما خبری نیست.

پرشین خودرو: یک دستش کاغذ پرس‌شده‌ای است و دست دیگرش محکم در دست دختربچه‌ای گره خورده؛ روی شیشه سمت راننده تاکسی، برگه را می‌چسباند، بدون اینکه لب‌هایش به حرفی تکان بخورد، کمی سر را کج می‌کند. سر ظهر زیر پل حافظ است، باد ملایمی می‌آید. از گرما خبری نیست.