کم‌آبی و چاره‌جویی

کم‌آبی و چاره‌جویی

نقی آقالو آنچه را که متخصصان و کارشناسان منابع آب کشور می‌گویند، تقریبا همه مردم ایران با تمام وجود احساس می‌کنند کمبود آب را می‌گوییم ولی مساله این است که منابع آب شیرین ما نسبت به نیاز جامعه و ملت اندک است و این را نیز همان کارشناسان محترم از همه بهتر می‌دانند. حال صورت دوم مساله چنین است. آب‌شیرین می‌خواهیم برای 1- آشامیدن 2- آبیاری مزارع تشنه کشاورزی و باغات کشور 3- تامین نیازهای روزافزون صنایع. حال سوال این است که آیا منابع آبی ما که به میزان بارندگی در کشور- اعم از برف و باران و تگرگ- وابسته است، نیازهای سه‌گانه کشور را پاسخ می‌دهد یا خیر؟ پاسخ این سوال نزد آگاهان «اظهرمن‌الشمس» است. همان که قائم مقام وزیر نیرو روز گذشته از آن سخن گفت: «منابع آب‌شیرین ما روی رشته‌کوه‌های زاگرس و البرز قرار دارند که ذخایر اصلی کشور محسوب می‌شوند.» به گفته وی، این ذخایر میزان مصرف کشور ما را در زمینه‌های کشاورزی، صنعت و خانگی (شرب) تامین نمی‌کند. وی معتقد است برای رفع مشکل مزبور یا باید از این منابع اندک استفاده بهینه شود یا از منابع آب شور دریا نمک‌زدایی شود.حال به این سوال دقت کنید؛ استفاده بهینه کردن از منابع اندک یعنی چه؟ آیا منظور عدم اسراف در مصرف روزانه است؟ آیا این عدم اسراف، آبیاری زمین کشاورزی و باغات را هم دربر می‌گیرد؟ آیا منابع نمی‌توانند در این حرکت نقشی بر‌عهده گیرند؟طبیعتا هر آدم عاقل و وطن‌پرستی ضرورت مصرف بهینه را می‌داند، اگرچه به آنچه می‌داند، کمتر التزام عملی دارد! ولی باید اذعان کرد پدیده استفاده بهینه یا عدم اسراف در مصرف در عرصه‌های کشاورزی و صنعت مصداق دارد یعنی بخش‌هایی که بیش از 90 درصد آب کشور را می‌بلعند. ده‌ها سال است که مسوولان و کارشناسان و روزنامه‌نگاران عرصه آب و نیرو، همین را می‌گویند اما چرا تاکنون این همه هشدار و حتی اخطارهای وزارت نیرویی و اندرزهای پدرانه، مشفقانه و روزنامه‌نگارانه! در رابطه با مصرف بهینه آب یا پدیده زشت و ناموزون اسراف در مصرف در بخش‌های کشاورزی و صنعت جواب نداده و نمی‌دهد؟! آری این مسوولیت وزارت جهاد کشاورزی است که ناظر چگونگی آبرسانی به مزارع و باغات کشور باشد. حتی یک بازدید جزیی و شتابزده از برخی مزارع و باغات اطراف تهران و برخی شهرها و روستاها (در زمان آبدهی) کافی است تا اشک آدم را درآورد و جگر را بسوزاند!اشک به خاطر هدر رفتن میلیون‌ها مترمکعب آب بی‌زبان مهار شده در پشت سدها و بندها و زندانی شدن در عمق زمین که با برنامه و بی‌برنامه، همین‌طور به نوبت! در دشت‌ها و کانال‌های خاکی جاری می‌شود و قبل از آنکه به ریشه درختان یا پای مزارع برسد، بخش عمده‌ای از آن خوراک علف‌های هرز و درزها و شکاف‌های زمین‌های بایر و لم‌یزرع می‌شود! و تازه اسم این را هم گذاشته‌اند آبیاری به روش «غرقابی» و «سنتی»! سخن بر سر این بود که منابع آب شرب چه در سطح زمین و چه در زیرزمین اندک است بنابراین این نتیجه که «برای تامین نیاز بخش‌های مختلف کشور، نیازمند اجرای پروژه‌های انتقال آب هستیم» تجربه و نتیجه‌ای بسیار مغتنم و ارزشمند است که الحمدلله مجریان و مهندسان و کارشناسان ما به این باور بسیار مهم و حیاتی رسیده‌اند. تقریبا اجماع کارشناسان همین است: «تامین همان میزان آب موردنیاز کشور که از جای دیگری قادر به تامین آن نیستیم که یک راه‌حل بیشتر ندارد و آن انتقال آب شور دریا به داخل کشور است.» فردا ابعاد دیگر مشکل را خواهیم شکافت و پس‌فردا ان‌شاءالله خواهیم دید که این دریای موردنظر که باید آب موردنیاز را از آن کشید، کدام دریاست؟

نقی آقالو آنچه را که متخصصان و کارشناسان منابع آب کشور می‌گویند، تقریبا همه مردم ایران با تمام وجود احساس می‌کنند کمبود آب را می‌گوییم ولی مساله این است که منابع آب شیرین ما نسبت به نیاز جامعه و ملت اندک است و این را نیز همان کارشناسان محترم از همه بهتر می‌دانند. حال صورت دوم مساله چنین است. آب‌شیرین می‌خواهیم برای 1- آشامیدن 2- آبیاری مزارع تشنه کشاورزی و باغات کشور 3- تامین نیازهای روزافزون صنایع. حال سوال این است که آیا منابع آبی ما که به میزان بارندگی در کشور- اعم از برف و باران و تگرگ- وابسته است، نیازهای سه‌گانه کشور را پاسخ می‌دهد یا خیر؟ پاسخ این سوال نزد آگاهان «اظهرمن‌الشمس» است. همان که قائم مقام وزیر نیرو روز گذشته از آن سخن گفت: «منابع آب‌شیرین ما روی رشته‌کوه‌های زاگرس و البرز قرار دارند که ذخایر اصلی کشور محسوب می‌شوند.» به گفته وی، این ذخایر میزان مصرف کشور ما را در زمینه‌های کشاورزی، صنعت و خانگی (شرب) تامین نمی‌کند. وی معتقد است برای رفع مشکل مزبور یا باید از این منابع اندک استفاده بهینه شود یا از منابع آب شور دریا نمک‌زدایی شود.حال به این سوال دقت کنید؛ استفاده بهینه کردن از منابع اندک یعنی چه؟ آیا منظور عدم اسراف در مصرف روزانه است؟ آیا این عدم اسراف، آبیاری زمین کشاورزی و باغات را هم دربر می‌گیرد؟ آیا منابع نمی‌توانند در این حرکت نقشی بر‌عهده گیرند؟طبیعتا هر آدم عاقل و وطن‌پرستی ضرورت مصرف بهینه را می‌داند، اگرچه به آنچه می‌داند، کمتر التزام عملی دارد! ولی باید اذعان کرد پدیده استفاده بهینه یا عدم اسراف در مصرف در عرصه‌های کشاورزی و صنعت مصداق دارد یعنی بخش‌هایی که بیش از 90 درصد آب کشور را می‌بلعند. ده‌ها سال است که مسوولان و کارشناسان و روزنامه‌نگاران عرصه آب و نیرو، همین را می‌گویند اما چرا تاکنون این همه هشدار و حتی اخطارهای وزارت نیرویی و اندرزهای پدرانه، مشفقانه و روزنامه‌نگارانه! در رابطه با مصرف بهینه آب یا پدیده زشت و ناموزون اسراف در مصرف در بخش‌های کشاورزی و صنعت جواب نداده و نمی‌دهد؟! آری این مسوولیت وزارت جهاد کشاورزی است که ناظر چگونگی آبرسانی به مزارع و باغات کشور باشد. حتی یک بازدید جزیی و شتابزده از برخی مزارع و باغات اطراف تهران و برخی شهرها و روستاها (در زمان آبدهی) کافی است تا اشک آدم را درآورد و جگر را بسوزاند!اشک به خاطر هدر رفتن میلیون‌ها مترمکعب آب بی‌زبان مهار شده در پشت سدها و بندها و زندانی شدن در عمق زمین که با برنامه و بی‌برنامه، همین‌طور به نوبت! در دشت‌ها و کانال‌های خاکی جاری می‌شود و قبل از آنکه به ریشه درختان یا پای مزارع برسد، بخش عمده‌ای از آن خوراک علف‌های هرز و درزها و شکاف‌های زمین‌های بایر و لم‌یزرع می‌شود! و تازه اسم این را هم گذاشته‌اند آبیاری به روش «غرقابی» و «سنتی»! سخن بر سر این بود که منابع آب شرب چه در سطح زمین و چه در زیرزمین اندک است بنابراین این نتیجه که «برای تامین نیاز بخش‌های مختلف کشور، نیازمند اجرای پروژه‌های انتقال آب هستیم» تجربه و نتیجه‌ای بسیار مغتنم و ارزشمند است که الحمدلله مجریان و مهندسان و کارشناسان ما به این باور بسیار مهم و حیاتی رسیده‌اند. تقریبا اجماع کارشناسان همین است: «تامین همان میزان آب موردنیاز کشور که از جای دیگری قادر به تامین آن نیستیم که یک راه‌حل بیشتر ندارد و آن انتقال آب شور دریا به داخل کشور است.» فردا ابعاد دیگر مشکل را خواهیم شکافت و پس‌فردا ان‌شاءالله خواهیم دید که این دریای موردنظر که باید آب موردنیاز را از آن کشید، کدام دریاست؟