پیش‌بینی حداقلی از نتایج اقتصادی، اجتماعی و سیاسی آبراه جنوب به شمال

پیش‌بینی حداقلی از نتایج اقتصادی، اجتماعی و سیاسی آبراه جنوب به شمال

آیا دستاوردهای طرح انتقال آب دریای عمان و احیای دریاچه‌های ایران ارزش این همه سرمایه‌گذاری و هزینه‌های هنگفت را دارد؟ از یک رویای دست‌نیافتنی سخن نمی‌گوییم و قصد دادن شعار هم نداریم و نمی‌خواهیم امیدهای واهی به مردم شریف ایران دهیم، بلکه سخن از دستاوردهایی است که در صورت اجرای طرح بزرگ عاید و نصیب مردم عزیز ایران می‌شود و دیگر بندگان خدا نیز در سایر نقاط جهان می‌توانند از آن بهره‌مند شوند. اگرچه کار بزرگ و دشوار است ولی هرگز نمی‌توان آن را با صفت «نشدنی» «غیرقابل اجرا»، «رویایی» (به معنی غیرواقعی و دور از توان و ظرفیت) و... توصیف کرد. قبلا متذکر شدیم که کارهای بزرگ محتاج همت‌های بلند است. آری کار واقعا بزرگ و دشوار است و اجرای آن مخارج هنگفتی را می‌طلبد و دل شیر می‌خواهد و صبر ایوب اما همه این سختی‌ها را می‌توان در سه چیز خلاصه کرد، 1- پول 2- تکنولوژی 3- نیروی انسانی. چنانکه قبلا به‌طور جدی و علمی به آن پرداخته‌ایم، می‌توانیم به یقین اذعان کنیم که هم‌اکنون هم پول کافی داریم و هم به تکنولوژی و مدیریت مسلط و مجهزیم و به مدیریت آن مسلط و هم توانایی به کار گیری تکنولوژی جهانی را داریم و بالاخره مفتخریم به وجود میلیون‌ها نیروی انسانی ماهر و متعهد. تازه کارشناسان و مهندسان ما هم اگر نگوییم در سطج حهان بی‌رقیب و بی نظیرند، دست‌کم کم‌نظیر و کم‌رقیب‌اند بنابراین خدا را خوش نمی‌آید که با وجود تمامی این ویژگی‌های مثبت تمدن‌آفرین و نعمت‌های خدادادی، ترس و واهمه به دل راه دهیم. عزیزان اکنون شرایط و موقعیتی است که هیچگونه هراس و تزلزلی نباید در برخورد با دشواری کار در قاموس ما بگنجد.اینک با اطمینان می‌گوییم با اجرای طرح «آبراه جنوب به شمال» یا «انتقال آب دریای عمان به کویرهای ایران» یا به عبارت دیگر «احیای دریاچه‌های کویر ایران یا «احداث کانال شمال به جنوب» به یاری خدای متعال این نتایج عاید ملت شریف ایران می‌شود: 1- تثبیت و مهار شدن کویرها و به دست آوردن اقلیم مناسب برای زندگی و امکان سکونت و زراعت در اطراف آنها در یک چهارم سرزمین ایران. 2- به دست آوردن آب از سرچشمه‌هایی که متعلق به ملت ایران است. 3- ایجاد کار برای همه نیروهای انسانی سازنده و فعال کشور (از زن و مرد) چه حین اجرای پروژه و چه در سال‌های پس از اتمام کار. 4- تامین نان و آذوقه و محصولات کشاورزی و صنعتی برای رفع نیازهای ملت ایران حداقل تا یکصد سال آینده. 5- حفظ جنگل‌ها و بوته زارها و مراتع و احشام فعلی (که به واسطه تقلیل بارش و توسعه خشکسالی‌ها در معرض انهدام سریع است) بر اثر افزایش رطوبت جو و منظم‌تر شدن باران‌های سالانه و امکان آبیاری مصنوعی و توسعه تدریجی آنها و در نتیجه جلوگیری از فرسایش خاک و ریخته شدن مواد مغذی خاک‌ها به دریاها و شوره‌زارها. 6- افزایش اراضی قابل کشت برای زراعت‌های دیم و آبی. 7- توسعه صنایع پرورش ماهی و دامی و افزایش تولید مواد پروتئینی به مقیاس وسیع و در تمام سال. 8- تامین راه‌های آبی و امکان حمل‌ونقل سنگین و ارزان قیمت در داخل کشور در عین اتصال به دریای آزاد. این مطلب به ویژه از نظر حمل سنگ‌ها و مواد معدنی اطراف کویر و مرکز ایران و عرضه به بازارهای بین‌المللی به قیمت قابل رقابت یا ایجاد صنایع سنگین در کنار دریاچه‌ها و کانال‌ها از همان مواد معدنی اهمیت حیاتی دارد. 9- تامین آب‌ و هوای ملایم و مناسب برای بهداشت عمومی در صحنه وسیعی از کشور. 10- جلوگیری از نابودی حتمی روستاها و شهرهای مرکزی و قنات‌ها و چاه‌های آب در حاشیه کویر و نیز مدفون شدن شهرها در زیر ریگ‌های روان. 11- فراهم شدن زمینه‌های مساعد اقلیمی و ایجاد توازن بین آب‌ها، خاک‌ها، جنگل‌ها، مراتع و حیوانات وحشی که چون حلقه‌های زنجیر به هم پیوسته‌اند و حفظ تعادل زارعت میان زراعت و جنگل و مرتع که لازم و ملزوم یکدیگرند. 12- ایجاد امید و هدف ملی و احساس غرور مثبت و سربلندی برای جوانان ایران در مقابل ملل دیگر. 13- بالا رفتن اعتبار جهانی مادی و معنوی مردم ایران به عنوان یک ملت آینده‌نگر و مبتکر و مترقی و همچنین علاقه‌مند به حفظ میراث ملی و توسعه ایجاد میراث‌های جدید برای بهبود زندگی آیندگان. به این ترتیب خواننده گرامی! ملاحظه می‌کنید اینها همه دستاوردها و ثروت‌های ابدی است برای نسل‌های آینده ایران همیشه سربلند. اکنون می‌پرسیم، آیا پیگیری و جدیت و تلاش برای تحقق چنان طرحی و چنین دستاوردهایی خردمندانه نیست؟

آیا دستاوردهای طرح انتقال آب دریای عمان و احیای دریاچه‌های ایران ارزش این همه سرمایه‌گذاری و هزینه‌های هنگفت را دارد؟ از یک رویای دست‌نیافتنی سخن نمی‌گوییم و قصد دادن شعار هم نداریم و نمی‌خواهیم امیدهای واهی به مردم شریف ایران دهیم، بلکه سخن از دستاوردهایی است که در صورت اجرای طرح بزرگ عاید و نصیب مردم عزیز ایران می‌شود و دیگر بندگان خدا نیز در سایر نقاط جهان می‌توانند از آن بهره‌مند شوند. اگرچه کار بزرگ و دشوار است ولی هرگز نمی‌توان آن را با صفت «نشدنی» «غیرقابل اجرا»، «رویایی» (به معنی غیرواقعی و دور از توان و ظرفیت) و... توصیف کرد. قبلا متذکر شدیم که کارهای بزرگ محتاج همت‌های بلند است. آری کار واقعا بزرگ و دشوار است و اجرای آن مخارج هنگفتی را می‌طلبد و دل شیر می‌خواهد و صبر ایوب اما همه این سختی‌ها را می‌توان در سه چیز خلاصه کرد، 1- پول 2- تکنولوژی 3- نیروی انسانی. چنانکه قبلا به‌طور جدی و علمی به آن پرداخته‌ایم، می‌توانیم به یقین اذعان کنیم که هم‌اکنون هم پول کافی داریم و هم به تکنولوژی و مدیریت مسلط و مجهزیم و به مدیریت آن مسلط و هم توانایی به کار گیری تکنولوژی جهانی را داریم و بالاخره مفتخریم به وجود میلیون‌ها نیروی انسانی ماهر و متعهد. تازه کارشناسان و مهندسان ما هم اگر نگوییم در سطج حهان بی‌رقیب و بی نظیرند، دست‌کم کم‌نظیر و کم‌رقیب‌اند بنابراین خدا را خوش نمی‌آید که با وجود تمامی این ویژگی‌های مثبت تمدن‌آفرین و نعمت‌های خدادادی، ترس و واهمه به دل راه دهیم. عزیزان اکنون شرایط و موقعیتی است که هیچگونه هراس و تزلزلی نباید در برخورد با دشواری کار در قاموس ما بگنجد.اینک با اطمینان می‌گوییم با اجرای طرح «آبراه جنوب به شمال» یا «انتقال آب دریای عمان به کویرهای ایران» یا به عبارت دیگر «احیای دریاچه‌های کویر ایران یا «احداث کانال شمال به جنوب» به یاری خدای متعال این نتایج عاید ملت شریف ایران می‌شود: 1- تثبیت و مهار شدن کویرها و به دست آوردن اقلیم مناسب برای زندگی و امکان سکونت و زراعت در اطراف آنها در یک چهارم سرزمین ایران. 2- به دست آوردن آب از سرچشمه‌هایی که متعلق به ملت ایران است. 3- ایجاد کار برای همه نیروهای انسانی سازنده و فعال کشور (از زن و مرد) چه حین اجرای پروژه و چه در سال‌های پس از اتمام کار. 4- تامین نان و آذوقه و محصولات کشاورزی و صنعتی برای رفع نیازهای ملت ایران حداقل تا یکصد سال آینده. 5- حفظ جنگل‌ها و بوته زارها و مراتع و احشام فعلی (که به واسطه تقلیل بارش و توسعه خشکسالی‌ها در معرض انهدام سریع است) بر اثر افزایش رطوبت جو و منظم‌تر شدن باران‌های سالانه و امکان آبیاری مصنوعی و توسعه تدریجی آنها و در نتیجه جلوگیری از فرسایش خاک و ریخته شدن مواد مغذی خاک‌ها به دریاها و شوره‌زارها. 6- افزایش اراضی قابل کشت برای زراعت‌های دیم و آبی. 7- توسعه صنایع پرورش ماهی و دامی و افزایش تولید مواد پروتئینی به مقیاس وسیع و در تمام سال. 8- تامین راه‌های آبی و امکان حمل‌ونقل سنگین و ارزان قیمت در داخل کشور در عین اتصال به دریای آزاد. این مطلب به ویژه از نظر حمل سنگ‌ها و مواد معدنی اطراف کویر و مرکز ایران و عرضه به بازارهای بین‌المللی به قیمت قابل رقابت یا ایجاد صنایع سنگین در کنار دریاچه‌ها و کانال‌ها از همان مواد معدنی اهمیت حیاتی دارد. 9- تامین آب‌ و هوای ملایم و مناسب برای بهداشت عمومی در صحنه وسیعی از کشور. 10- جلوگیری از نابودی حتمی روستاها و شهرهای مرکزی و قنات‌ها و چاه‌های آب در حاشیه کویر و نیز مدفون شدن شهرها در زیر ریگ‌های روان. 11- فراهم شدن زمینه‌های مساعد اقلیمی و ایجاد توازن بین آب‌ها، خاک‌ها، جنگل‌ها، مراتع و حیوانات وحشی که چون حلقه‌های زنجیر به هم پیوسته‌اند و حفظ تعادل زارعت میان زراعت و جنگل و مرتع که لازم و ملزوم یکدیگرند. 12- ایجاد امید و هدف ملی و احساس غرور مثبت و سربلندی برای جوانان ایران در مقابل ملل دیگر. 13- بالا رفتن اعتبار جهانی مادی و معنوی مردم ایران به عنوان یک ملت آینده‌نگر و مبتکر و مترقی و همچنین علاقه‌مند به حفظ میراث ملی و توسعه ایجاد میراث‌های جدید برای بهبود زندگی آیندگان. به این ترتیب خواننده گرامی! ملاحظه می‌کنید اینها همه دستاوردها و ثروت‌های ابدی است برای نسل‌های آینده ایران همیشه سربلند. اکنون می‌پرسیم، آیا پیگیری و جدیت و تلاش برای تحقق چنان طرحی و چنین دستاوردهایی خردمندانه نیست؟