توضیحات 40 سال پیش مهندس هومان فرزاد، طراح احیای دریاچههای کویر ایران
توضیحات 40 سال پیش مهندس هومان فرزاد، طراح احیای دریاچههای کویر ایران
صرفنظر از مشکلات معمولی و مهم کشور ما مثل ترافیک تهران، بیکاری، تهیه مسکن، تورم و... مشکل بسیار مهم و اساسی ما که امروزه کمتر از آن گفته میشود، مساله کمبود آب است. شاید در طول تاریخ هم کمبود آب عامل اساسی بوده برای ظهور و بروز بخش عظیمی از مشکلات تاریخی ما تا آنجا که داریوش کبیر هم در کتیبه و دعای معروف خود، خطر خشکسالی را با اهمیت فراوان یاد میکند و نیز در سرگذشتها و روایات مذهبی ما، تشنگی و بیآبی، به فرمهای بسیار تراژدیک تجلی میکند. طرح مساله عدهای میگویند، ایران یک مملکت کشاورزی است! عدهای دیگر معتقدند، ایران چون آب کافی ندارد که کشاورزی کند باید یک کشور صنعتی شود! حقیقت چیست؟ با این توضیحات پاسخ این مشکل روشن میشود. واقعیت این است که طبق آمارهای علمی دقیق، در یک کشور پیشرفته امروزی مثل آمریکا، از هر صد مترمکعب آبی که مصرف میشود، 10 مترمکعب آن برای مصارف شهری و تقریبا 45 مترمکعب صرف زراعت و 45 مترمکعب دیگر به مصرف صنعت میرسد بنابراین، زراعت و صنعت در یک کشور پیشرفته، تقریبا به میزان مساوی به آب نیاز دارند و مصرف میکنند. به این آماری که اشاره میکنم، توجه فرمایید: برای تهیه یک تن مواد شیمیایی، یک تن کاغذ یک تن فولاد و یک تن مس به ترتیب به 77، 600، 270 و 1300 تن آب احتیاج داریم. به طوری که میزان پیشرفت یک ملت را نه مقدار مصرف صابون، سیمان یا فولاد و... که با میزان «مصرف سرانه آب» آن کشور اندازهگیری میکنند. این میزان امروزه (سال 1348) در ممالک مترقی حدود 5 تا 7 مترمکعب براساس تمام احتیاجات کشور در روز برای هر فرد است و پیشبینی میشود، این میزان تا 10 سال بعد (1358) به 8 مترمکعب و 30 سال دیگر (1388) به 25 مترمکعب برسد.ما اکنون حدود 30 میلیون جمعیت داریم (در سال 1348) و رقم مصرف سرانه برای ما 3/3 مترمکعب است ولی این تمام مقدار آبی است که امروزه از ریزش برف و باران و تشکیل رودخانهها، چشمهها و... به دست ما میرسد. به این نزولات آسمانی که حدود یکصد میلیون مترمکعب در روز است در سالهای آینده چیزی اضافه نخواهد شد و برعکس تا آنجا که شواهد علمی نشان میدهد همین مقدار هم تا 50 سال آینده رو به کاهش میگذارد. هماکنون مشکل پر نشدن دریاچههای پشت سدها را داریم اما از سوی دیگر جمعیت ایران در حال افزایش است. حال مساله این است که اگر به همین نزولات آسمانی اکتفا کنیم در آن روز که مصرف سرانه آب ما به علت ازدیاد جمعیت، سال به سال افزایش مییابد و به عدد یک مترمکعب میرسد. یعنی یک مترمکعب برای هر فرد در هر روز برای تمام مصارف اعم از شهری و زراعی و صنعتی(!) و این مقدار آب برای زنده بودن کافی است و نه برای زندگی کردن، به قول فرنگیها «Subsistence» است یعنی برای وجود داشتن و به قول ما یعنی «بخور و نمیر»(!) این در حالی است که رقم فوق برای ملل پیشرفته در آن روز حداقل 10 مترمکعب خواهد بود که به قول فرنگیها میشود Existence یعنی میتوان زندگی توام با پیشرفت داشت. بنابراین ما نیز بهعنوان یک ملت پیشرفته ناچاریم اقدامی کنیم که تا 30 سال دیگر، به جای صد میلیون مترمکعب فعلی، حداقل روزی 800 میلیون مترمکعب آب به صورت منظم در اختیار داشته باشیم. ملاحظه میفرمایید، مطلب بسیار جدی و حیاتی است. دو پروژه دریاچههای کویر ایران و تولید نیروی برق از جزر و مد دریا در تنگه هرمز برای رفع این مشکل بهعنوان راهحل ارائه شده است. *مضمون این مطلب در واقع توضیحات 40 سال قبل مهندس هومان فرزاد طراح «احیای دریاچههای کویر اران» بود، خدایش بیامرزد.
صرفنظر از مشکلات معمولی و مهم کشور ما مثل ترافیک تهران، بیکاری، تهیه مسکن، تورم و... مشکل بسیار مهم و اساسی ما که امروزه کمتر از آن گفته میشود، مساله کمبود آب است. شاید در طول تاریخ هم کمبود آب عامل اساسی بوده برای ظهور و بروز بخش عظیمی از مشکلات تاریخی ما تا آنجا که داریوش کبیر هم در کتیبه و دعای معروف خود، خطر خشکسالی را با اهمیت فراوان یاد میکند و نیز در سرگذشتها و روایات مذهبی ما، تشنگی و بیآبی، به فرمهای بسیار تراژدیک تجلی میکند. طرح مساله عدهای میگویند، ایران یک مملکت کشاورزی است! عدهای دیگر معتقدند، ایران چون آب کافی ندارد که کشاورزی کند باید یک کشور صنعتی شود! حقیقت چیست؟ با این توضیحات پاسخ این مشکل روشن میشود. واقعیت این است که طبق آمارهای علمی دقیق، در یک کشور پیشرفته امروزی مثل آمریکا، از هر صد مترمکعب آبی که مصرف میشود، 10 مترمکعب آن برای مصارف شهری و تقریبا 45 مترمکعب صرف زراعت و 45 مترمکعب دیگر به مصرف صنعت میرسد بنابراین، زراعت و صنعت در یک کشور پیشرفته، تقریبا به میزان مساوی به آب نیاز دارند و مصرف میکنند. به این آماری که اشاره میکنم، توجه فرمایید: برای تهیه یک تن مواد شیمیایی، یک تن کاغذ یک تن فولاد و یک تن مس به ترتیب به 77، 600، 270 و 1300 تن آب احتیاج داریم. به طوری که میزان پیشرفت یک ملت را نه مقدار مصرف صابون، سیمان یا فولاد و... که با میزان «مصرف سرانه آب» آن کشور اندازهگیری میکنند. این میزان امروزه (سال 1348) در ممالک مترقی حدود 5 تا 7 مترمکعب براساس تمام احتیاجات کشور در روز برای هر فرد است و پیشبینی میشود، این میزان تا 10 سال بعد (1358) به 8 مترمکعب و 30 سال دیگر (1388) به 25 مترمکعب برسد.ما اکنون حدود 30 میلیون جمعیت داریم (در سال 1348) و رقم مصرف سرانه برای ما 3/3 مترمکعب است ولی این تمام مقدار آبی است که امروزه از ریزش برف و باران و تشکیل رودخانهها، چشمهها و... به دست ما میرسد. به این نزولات آسمانی که حدود یکصد میلیون مترمکعب در روز است در سالهای آینده چیزی اضافه نخواهد شد و برعکس تا آنجا که شواهد علمی نشان میدهد همین مقدار هم تا 50 سال آینده رو به کاهش میگذارد. هماکنون مشکل پر نشدن دریاچههای پشت سدها را داریم اما از سوی دیگر جمعیت ایران در حال افزایش است. حال مساله این است که اگر به همین نزولات آسمانی اکتفا کنیم در آن روز که مصرف سرانه آب ما به علت ازدیاد جمعیت، سال به سال افزایش مییابد و به عدد یک مترمکعب میرسد. یعنی یک مترمکعب برای هر فرد در هر روز برای تمام مصارف اعم از شهری و زراعی و صنعتی(!) و این مقدار آب برای زنده بودن کافی است و نه برای زندگی کردن، به قول فرنگیها «Subsistence» است یعنی برای وجود داشتن و به قول ما یعنی «بخور و نمیر»(!) این در حالی است که رقم فوق برای ملل پیشرفته در آن روز حداقل 10 مترمکعب خواهد بود که به قول فرنگیها میشود Existence یعنی میتوان زندگی توام با پیشرفت داشت. بنابراین ما نیز بهعنوان یک ملت پیشرفته ناچاریم اقدامی کنیم که تا 30 سال دیگر، به جای صد میلیون مترمکعب فعلی، حداقل روزی 800 میلیون مترمکعب آب به صورت منظم در اختیار داشته باشیم. ملاحظه میفرمایید، مطلب بسیار جدی و حیاتی است. دو پروژه دریاچههای کویر ایران و تولید نیروی برق از جزر و مد دریا در تنگه هرمز برای رفع این مشکل بهعنوان راهحل ارائه شده است. *مضمون این مطلب در واقع توضیحات 40 سال قبل مهندس هومان فرزاد طراح «احیای دریاچههای کویر اران» بود، خدایش بیامرزد.