نقی آقالو- مطلب امروز را با این جمله آغاز میکنیم؛ به راستی تا کی باید در زمستان، غم تابستان خوریم که آفتاب نداریم و در تابستان، غم زمستان که آب! چطور ممکن است باریدن و نباریدن برای کشور ما تفاوت آشکار و چشمگیری در تامین آب شرب و مصارف کشاورزی و صنعتی به دنبال نداشته باشد. به این سخن توجه کنید: «با وجود بارشهای اخیر خشکسالی انباشتهشده و بلندمدت همچنان در بسیاری از مناطق کشور حاکم است و نباید تصور کنیم که به صرف بارشهای کوتاهمدت مشکلات کمآبی و بحرانی آب در کشور ریشهکن شود!» اگر این سخن از سوی یک منبع موثق و مطلع کشور گفته شده1- که شده- باید جدی تلقی شود. اینکه ما نمیتوانیم حداقل بخش عمدهای از آبهای نازل شده از آسمان را مهار کنیم، به قهر یا خشم طبیعت برنمیگردد که نشان از ناتوانی و شاید کاهلی ماست. قدرت هدر رفتن مقدار آب نزولی به قدری است که حتی سدهای بتنی و خاکی و کوچک و بزرگ در اکثر نقاط کشور نتوانستهاند پشت این حریف نیرومند موذی را به خاک بمالند و به این ترتیب ما همچنان باید در عین نیاز به آبشیرین آشامیدنی در مقابل چشمان خویش شاهد هدر رفتن منبع حیاتبخش خدایی باشیم. نهضت سدسازی در سالهای گذشته که با پدیده ناخوشایند و غمانگیز اتلاف و سرازیر شدن مقادیر فراوان آب به دریاهای جنوب توجیه میشد، اکنون حتی در بین برخی مسوولان استانی و منطقهای مثل خوزستان، مخالفانی پیدا کرده است. بگذریم از اینکه اگر این سدها هم نبودند کار ما اکنون با کرامالکاتبین بود(!)به گفته مشاور وزیر نیرو، تامین آبشرب دو مرحله دارد؛ یکی تامین و دیگری توزیع و گاهی آب موردنیاز تامین میشود ولی به علت مشکلات خطوط و لولههای انتقال آب در توزیع آب اختلال ایجاد میشود. هماکنون حداقل وضعیت تامین آب در پنج استان کشور (اصفهان، یزد، کرمان، خراسانجنوبی و چهارمحالوبختیاری) نگرانکننده است. به گفته وی، اینکه 55 درصد آبشرب شهرها از طریق منابع زیرزمینی آب تامین میشود، نشاندهنده آن است که بارندگیهای اخیر در حل بحران آب کشور تاثیری نداشته است. توجه کنید! بیانات کارشناسان و مقامات آب و نیروی کشورمان دقیقا همانی است که 45 سال قبل برخی کارشناسان آب و نیروی وقت بر زبان میآوردند. آنان میگفتند میزان ذخیرههای آبهای زیرزمینی ما بسیار اندک و ناپایدار است و با استفاده بیحساب و نادرستی که از آنها میکنیم به زودی به پایان خواهد رسید بنابراین روی چاههای عمیق نیز نمیتوانیم تکیه کنیم چراکه نیازهای روزافزون ما شاید صدها برابر امکانات آبدهی این چاهها باشد. براساس گزارشهای موثق، تعداد شهرهای دارای تنش آبی در کشور در سال گذشته 547 شهر بود. اکنون با وجود بهبود نسبی در وضعیت آب تعداد 246 شهر از آن تعداد، هنوز هم متاسفانه 301 شهر کشور از کمبود آب رنج میبرند. بنابراین آن تعداد از کارشناسان متعهد ما که برای رفع کمبودها به انتخاب چاره انتقال آب دریا به داخل کشور رسیدهاند، به تجربه گرانبهایی دست یافتهاند. مطلب دیروز اینطور تمام شد که بدنه کارشناسی کشور معتقد است برای آن مقدار آب موردنیاز کشور که منبع تامین نداریم، بهترین راهحل، انتقال آب شور دریاست اما اینکه این دریا کدام دریاست و چگونه و در چه شرایطی باید این کار را انجام داد، بماند برای روز شنبه. انشاءالله پینوشت: 1- شاهرخ فاتح، رییس مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی کشور
نقی آقالو- مطلب امروز را با این جمله آغاز میکنیم؛ به راستی تا کی باید در زمستان، غم تابستان خوریم که آفتاب نداریم و در تابستان، غم زمستان که آب! چطور ممکن است باریدن و نباریدن برای کشور ما تفاوت آشکار و چشمگیری در تامین آب شرب و مصارف کشاورزی و صنعتی به دنبال نداشته باشد. به این سخن توجه کنید: «با وجود بارشهای اخیر خشکسالی انباشتهشده و بلندمدت همچنان در بسیاری از مناطق کشور حاکم است و نباید تصور کنیم که به صرف بارشهای کوتاهمدت مشکلات کمآبی و بحرانی آب در کشور ریشهکن شود!» اگر این سخن از سوی یک منبع موثق و مطلع کشور گفته شده1- که شده- باید جدی تلقی شود. اینکه ما نمیتوانیم حداقل بخش عمدهای از آبهای نازل شده از آسمان را مهار کنیم، به قهر یا خشم طبیعت برنمیگردد که نشان از ناتوانی و شاید کاهلی ماست. قدرت هدر رفتن مقدار آب نزولی به قدری است که حتی سدهای بتنی و خاکی و کوچک و بزرگ در اکثر نقاط کشور نتوانستهاند پشت این حریف نیرومند موذی را به خاک بمالند و به این ترتیب ما همچنان باید در عین نیاز به آبشیرین آشامیدنی در مقابل چشمان خویش شاهد هدر رفتن منبع حیاتبخش خدایی باشیم. نهضت سدسازی در سالهای گذشته که با پدیده ناخوشایند و غمانگیز اتلاف و سرازیر شدن مقادیر فراوان آب به دریاهای جنوب توجیه میشد، اکنون حتی در بین برخی مسوولان استانی و منطقهای مثل خوزستان، مخالفانی پیدا کرده است. بگذریم از اینکه اگر این سدها هم نبودند کار ما اکنون با کرامالکاتبین بود(!)به گفته مشاور وزیر نیرو، تامین آبشرب دو مرحله دارد؛ یکی تامین و دیگری توزیع و گاهی آب موردنیاز تامین میشود ولی به علت مشکلات خطوط و لولههای انتقال آب در توزیع آب اختلال ایجاد میشود. هماکنون حداقل وضعیت تامین آب در پنج استان کشور (اصفهان، یزد، کرمان، خراسانجنوبی و چهارمحالوبختیاری) نگرانکننده است. به گفته وی، اینکه 55 درصد آبشرب شهرها از طریق منابع زیرزمینی آب تامین میشود، نشاندهنده آن است که بارندگیهای اخیر در حل بحران آب کشور تاثیری نداشته است. توجه کنید! بیانات کارشناسان و مقامات آب و نیروی کشورمان دقیقا همانی است که 45 سال قبل برخی کارشناسان آب و نیروی وقت بر زبان میآوردند. آنان میگفتند میزان ذخیرههای آبهای زیرزمینی ما بسیار اندک و ناپایدار است و با استفاده بیحساب و نادرستی که از آنها میکنیم به زودی به پایان خواهد رسید بنابراین روی چاههای عمیق نیز نمیتوانیم تکیه کنیم چراکه نیازهای روزافزون ما شاید صدها برابر امکانات آبدهی این چاهها باشد. براساس گزارشهای موثق، تعداد شهرهای دارای تنش آبی در کشور در سال گذشته 547 شهر بود. اکنون با وجود بهبود نسبی در وضعیت آب تعداد 246 شهر از آن تعداد، هنوز هم متاسفانه 301 شهر کشور از کمبود آب رنج میبرند. بنابراین آن تعداد از کارشناسان متعهد ما که برای رفع کمبودها به انتخاب چاره انتقال آب دریا به داخل کشور رسیدهاند، به تجربه گرانبهایی دست یافتهاند. مطلب دیروز اینطور تمام شد که بدنه کارشناسی کشور معتقد است برای آن مقدار آب موردنیاز کشور که منبع تامین نداریم، بهترین راهحل، انتقال آب شور دریاست اما اینکه این دریا کدام دریاست و چگونه و در چه شرایطی باید این کار را انجام داد، بماند برای روز شنبه. انشاءالله پینوشت: 1- شاهرخ فاتح، رییس مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی کشور