سفری که زود آغاز شد

سفری که زود آغاز شد

مسعود سلیمی - مرگ به قول معروف حق است، مرگ پایانی است که هیچ‌کس را گریزی از آن نخواهد بود؛ هر که باشد. از نمرود دیکتاتور افسانه‌ای گرفته که می‌گویند پشه‌ای راه نفس را بر او بست و مهر پایان بر زندگی‌اش کوبید تا عادی‌ترین آدم‌ها که هر لحظه در هر گوشه از کره خاکی چشم بر زندگی می‌بندند و به تعبیری به سفر بی‌بازگشت می‌روند برای همه راه پایان یکی است به قول مولانا چه بغداد باشد چه بلخ برای عزرائیل تفاوتی نمی‌کند. مهرداد اولادی جوان 30 ساله بازیکنی که در سال‌های نه چندان دور یکی از ستاره‌های فوتبال ما بود و هنوز و هنوز از منظر منطق صوری و بصری می‌توانست زنده بماند با مرگ پیمان بست و به سرنوشتی که یک روز برایش رقم می‌خورد، دیروز تن در داد. مرگ حق است اما هنگامی که پای سن و سال به میان می‌آید پای هر جور منطق و استدلالی می‌لنگد چراکه این‌گونه تصور می‌شود که اگر قرار است شبی یا روزی دست از زندگی خاکی بشوییم باید با منطق سن و سال کنار بیاییم در غیر این صورت با تعجب و حسرت با مرگ یک جوان روبه‌رو می‌شویم. دیروز خبرها در مورد مرگ مهرداد اولادی متفاوت و متناقض بود. از اینکه هنگام بازی ملوان- فولاد اهواز به علت احساس درد سینه درخواست تعویض کرده، اینکه به گفته یکی از کارکنان بیمارستان به نقل از آن مرحوم پیش از مرگ که او تمام شب را با درد گذرانده است و خیلی حرف و حدیث‌های دیگر که تمام اینها به عدم اطلاع‌رسانی درست و رسمی در این‌گونه موارد برمی‌گردد به شایعات نادرست و گاه ناسالم دامن می‌زند. به هر حال چه‌بسا که اگر مشکل جسمانی مهرداد هنگامی که در بازی با فولاد اهواز تعویض شد از سوی خودش و همراهانش جدی گرفته می‌شد و حتی اگر شب پیش از مرگ که درد می‌کشید به اورژانس متوسل می‌شد، چه‌بسا امروز زنده بود و ما دوباره شاهد همان پشتک‌واروهای معروفش هنگام گلزنی می‌بودیم اما دیگر هیچ استدلال و منطق و حسرت و تاسفی مهرداد فولادی را به زندگی برنمی‌گرداند اما شاید درسی باشد برای ورزشکاران جوان تا مشکلات روحی و جسمی خود را نادیده نگیرند. مهرداد در جوانی بازیکنی بود که می‌توانست در فوتبال ما حتی در سطح آسیا به ستاره‌ای ماندگار بدل شود اما این‌گونه نشد و او پس از درخشش در پرسپولیس از اوج به دلایل زیادی فاصله گرفت و رفته‌رفته پشتک‌واروهایش کم و کمتر شد اما یاد و خاطره‌اش همچنان در فوتبال ما در ذهن تماشاگرانی چون من که از دور و نزدیک بازی‌های او را تماشا کرده‌ام، زنده خواهد ماند و طنز تلخ زندگی اینکه در کمتر از یک‌سال و پس از هادی نوروزی، یکی دیگر از بازیکنان جوان قائمشهری دیده بر جهان بست. massoudmehr@yahoo.fr

مسعود سلیمی - مرگ به قول معروف حق است، مرگ پایانی است که هیچ‌کس را گریزی از آن نخواهد بود؛ هر که باشد. از نمرود دیکتاتور افسانه‌ای گرفته که می‌گویند پشه‌ای راه نفس را بر او بست و مهر پایان بر زندگی‌اش کوبید تا عادی‌ترین آدم‌ها که هر لحظه در هر گوشه از کره خاکی چشم بر زندگی می‌بندند و به تعبیری به سفر بی‌بازگشت می‌روند برای همه راه پایان یکی است به قول مولانا چه بغداد باشد چه بلخ برای عزرائیل تفاوتی نمی‌کند. مهرداد اولادی جوان 30 ساله بازیکنی که در سال‌های نه چندان دور یکی از ستاره‌های فوتبال ما بود و هنوز و هنوز از منظر منطق صوری و بصری می‌توانست زنده بماند با مرگ پیمان بست و به سرنوشتی که یک روز برایش رقم می‌خورد، دیروز تن در داد. مرگ حق است اما هنگامی که پای سن و سال به میان می‌آید پای هر جور منطق و استدلالی می‌لنگد چراکه این‌گونه تصور می‌شود که اگر قرار است شبی یا روزی دست از زندگی خاکی بشوییم باید با منطق سن و سال کنار بیاییم در غیر این صورت با تعجب و حسرت با مرگ یک جوان روبه‌رو می‌شویم. دیروز خبرها در مورد مرگ مهرداد اولادی متفاوت و متناقض بود. از اینکه هنگام بازی ملوان- فولاد اهواز به علت احساس درد سینه درخواست تعویض کرده، اینکه به گفته یکی از کارکنان بیمارستان به نقل از آن مرحوم پیش از مرگ که او تمام شب را با درد گذرانده است و خیلی حرف و حدیث‌های دیگر که تمام اینها به عدم اطلاع‌رسانی درست و رسمی در این‌گونه موارد برمی‌گردد به شایعات نادرست و گاه ناسالم دامن می‌زند. به هر حال چه‌بسا که اگر مشکل جسمانی مهرداد هنگامی که در بازی با فولاد اهواز تعویض شد از سوی خودش و همراهانش جدی گرفته می‌شد و حتی اگر شب پیش از مرگ که درد می‌کشید به اورژانس متوسل می‌شد، چه‌بسا امروز زنده بود و ما دوباره شاهد همان پشتک‌واروهای معروفش هنگام گلزنی می‌بودیم اما دیگر هیچ استدلال و منطق و حسرت و تاسفی مهرداد فولادی را به زندگی برنمی‌گرداند اما شاید درسی باشد برای ورزشکاران جوان تا مشکلات روحی و جسمی خود را نادیده نگیرند. مهرداد در جوانی بازیکنی بود که می‌توانست در فوتبال ما حتی در سطح آسیا به ستاره‌ای ماندگار بدل شود اما این‌گونه نشد و او پس از درخشش در پرسپولیس از اوج به دلایل زیادی فاصله گرفت و رفته‌رفته پشتک‌واروهایش کم و کمتر شد اما یاد و خاطره‌اش همچنان در فوتبال ما در ذهن تماشاگرانی چون من که از دور و نزدیک بازی‌های او را تماشا کرده‌ام، زنده خواهد ماند و طنز تلخ زندگی اینکه در کمتر از یک‌سال و پس از هادی نوروزی، یکی دیگر از بازیکنان جوان قائمشهری دیده بر جهان بست. massoudmehr@yahoo.fr