انتقال آب به فلات مرکزی به مصلحت نیست

انتقال آب به فلات مرکزی به مصلحت نیست

مهناز همتی*- قرار است در سفر دکتر روحانی به استان سمنان، مجددا موضوع انتقال آب خزر به فلات مرکزی ایران مطرح شود.طرح انتقال آب دریاچه خزر در دولت محمود احمدی‌نژاد مطرح و طی آن قرار شد آب دریاچه خزر پس از شیرین‌سازی از طریق خط لوله به فلات مرکزی ایران منتقل شود تا نیاز مناطق حاشیه کویر لوت تامین شود و شهرهای فلات مرکزی از این آب برای کشاورزی و شرب استفاده کنند. براساس این طرح شهرهای مسیر این خط لوله و به‌ ویژه استان سمنان که استانی خشک و کم‌آب محسوب می‌شود، از این آب انتقال یافته بهره‌برداری کنند. هزینه آب انتقال‌یافته در این طرح برای هر مترمکعب 2500 تومان پیش‌بینی شده بود و مجری طرح قرار بود ظرف مدت 24 ماه اولین فاز آن را راه‌اندازی کند اما عدم پرداخت تعهدات دولت احمدی‌نژاد از یک‌سو و از سوی دیگر تغییر دولت و نگاه اقتصادی و زیست‌محیطی دولت تدبیر و امید باعث توقف اجرای این پروژه شد. ناظران اقتصادی همان زمان با توجه به گران بودن هزینه اجرای پروژه و قیمت تمام‌شده آب، ابراز عقیده می‌کردند که آب شیرین‌سازی شده و انتقال‌یافته در این پروژه برای مصارف کشاورزی صرفه اقتصادی ندارد بنابراین و در بهترین حالت این آب تنها برای مصارف شرب و احتمالا صنعتی مناسب است اما به جز این مورد اشکال‌های دیگری نیز به این طرح وارد است؛ از اعتراض‌های منطقه‌ای کشورهای حاشیه دریای خزر که صرفنظر کنیم، عوارض زیست‌محیطی آن واقعا برای منطقه زیانبار است. بدترین مشکل به نمک حاصله از شیرین کردن آب بازمی‌گردد. کارشناسان می‌گویند شیرین‌سازی آب برای تامین حدود 200 تا 300 مترمکعب در ثانیه- آب انتقالی در این طرح- عملا و با توجه به امکانات منطقه قابل انجام نیست. علاوه بر این نمکی که از فعالیت‌های کارخانه‌های آب‌شیرین‌کن باقی می‌ماند، به طبیعت بازگردانده می‌شود. این نمک اگر مجددا به دریا بازگردد، شوری آب دریای خزر را افزایش می‌دهد و اکوسیستم دریا را به هم می‌ریزد و اگر به منطقه و خاک بازگردد، مشکلاتی مانند توفان نمکی و سایر معضلات مشابه دریاچه ارومیه را تجدید می‌کند. به این ترتیب در هر دو صورت زندگی گیاهان و جانوران مناطق شمال ایران چه در دریا و چه در خشکی به مخاطره می‌افتد. علاوه بر این مسیر پیش‌بینی شده برای اجرای این خط لوله نیز آسیب‌هایی را به طبیعت و اکوسیستم وارد می‌کند چراکه این مسیر از میان مراتع سرسبز گیلان و مناطق جنگلی آن می‌گذرد و باعث تخریب برخی پارک‌های جنگلی و جنگل‌های ملی می‌شود.برخی حامیان اجرای این طرح می‌گویند طرح انتقال آب خزر به فلات مرکزی ایران از زمان‌های دور و از دوران رژیم گذشته مورد توجه بوده است اما نکته مهم آن است که عوارض زیست‌محیطی باعث مخالفت شدید شوروی سابق در آن دوران شده بود و در دوره جدید هم وقتی قرار شد آب خزر به دریاچه ارومیه منتقل شود، حتی با وجود آنکه هیچ عملیات نمک‌زدایی و شیرین‌سازی روی آن انجام نمی‌شد باز هم انتقال آب که به کاهش سطح آبی دریاچه خزر می‌انجامید، با مخالفت کشورهایی مانند آذربایجان و روسیه مواجه شد. البته از نظر منافع، اجرای این طرح منفعت زیادی برای فلات مرکزی ایران ندارد چه باید توجه کرد که مقصد نهایی این آب، کویر است و چون کویر برخلاف بیابان، زمینی کاملا غیرقابل استفاده است، ورود آب به آن چندان مفید نیست. ضمن آنکه کویر خود دارای ارزش‌های معدنی، جانوری، زیست‌محیطی و از همه مهم‌تر گردشگری است که استفاده از آن ظرفیت‌ها برای رونق بخشیدن به کویر کافی است و نیازی به انتقال آب نیست. رییس‌جمهور و همکارانش باید توجه داشته باشند که حتی اگر برآورد هزینه- فایده برای اجرای این طرح به تنهایی ملاک عمل قرار گیرد، تراز هزینه- فایده اجرای این پروژه منفی است. * فعال محیط زیست

مهناز همتی*- قرار است در سفر دکتر روحانی به استان سمنان، مجددا موضوع انتقال آب خزر به فلات مرکزی ایران مطرح شود.طرح انتقال آب دریاچه خزر در دولت محمود احمدی‌نژاد مطرح و طی آن قرار شد آب دریاچه خزر پس از شیرین‌سازی از طریق خط لوله به فلات مرکزی ایران منتقل شود تا نیاز مناطق حاشیه کویر لوت تامین شود و شهرهای فلات مرکزی از این آب برای کشاورزی و شرب استفاده کنند. براساس این طرح شهرهای مسیر این خط لوله و به‌ ویژه استان سمنان که استانی خشک و کم‌آب محسوب می‌شود، از این آب انتقال یافته بهره‌برداری کنند. هزینه آب انتقال‌یافته در این طرح برای هر مترمکعب 2500 تومان پیش‌بینی شده بود و مجری طرح قرار بود ظرف مدت 24 ماه اولین فاز آن را راه‌اندازی کند اما عدم پرداخت تعهدات دولت احمدی‌نژاد از یک‌سو و از سوی دیگر تغییر دولت و نگاه اقتصادی و زیست‌محیطی دولت تدبیر و امید باعث توقف اجرای این پروژه شد. ناظران اقتصادی همان زمان با توجه به گران بودن هزینه اجرای پروژه و قیمت تمام‌شده آب، ابراز عقیده می‌کردند که آب شیرین‌سازی شده و انتقال‌یافته در این پروژه برای مصارف کشاورزی صرفه اقتصادی ندارد بنابراین و در بهترین حالت این آب تنها برای مصارف شرب و احتمالا صنعتی مناسب است اما به جز این مورد اشکال‌های دیگری نیز به این طرح وارد است؛ از اعتراض‌های منطقه‌ای کشورهای حاشیه دریای خزر که صرفنظر کنیم، عوارض زیست‌محیطی آن واقعا برای منطقه زیانبار است. بدترین مشکل به نمک حاصله از شیرین کردن آب بازمی‌گردد. کارشناسان می‌گویند شیرین‌سازی آب برای تامین حدود 200 تا 300 مترمکعب در ثانیه- آب انتقالی در این طرح- عملا و با توجه به امکانات منطقه قابل انجام نیست. علاوه بر این نمکی که از فعالیت‌های کارخانه‌های آب‌شیرین‌کن باقی می‌ماند، به طبیعت بازگردانده می‌شود. این نمک اگر مجددا به دریا بازگردد، شوری آب دریای خزر را افزایش می‌دهد و اکوسیستم دریا را به هم می‌ریزد و اگر به منطقه و خاک بازگردد، مشکلاتی مانند توفان نمکی و سایر معضلات مشابه دریاچه ارومیه را تجدید می‌کند. به این ترتیب در هر دو صورت زندگی گیاهان و جانوران مناطق شمال ایران چه در دریا و چه در خشکی به مخاطره می‌افتد. علاوه بر این مسیر پیش‌بینی شده برای اجرای این خط لوله نیز آسیب‌هایی را به طبیعت و اکوسیستم وارد می‌کند چراکه این مسیر از میان مراتع سرسبز گیلان و مناطق جنگلی آن می‌گذرد و باعث تخریب برخی پارک‌های جنگلی و جنگل‌های ملی می‌شود.برخی حامیان اجرای این طرح می‌گویند طرح انتقال آب خزر به فلات مرکزی ایران از زمان‌های دور و از دوران رژیم گذشته مورد توجه بوده است اما نکته مهم آن است که عوارض زیست‌محیطی باعث مخالفت شدید شوروی سابق در آن دوران شده بود و در دوره جدید هم وقتی قرار شد آب خزر به دریاچه ارومیه منتقل شود، حتی با وجود آنکه هیچ عملیات نمک‌زدایی و شیرین‌سازی روی آن انجام نمی‌شد باز هم انتقال آب که به کاهش سطح آبی دریاچه خزر می‌انجامید، با مخالفت کشورهایی مانند آذربایجان و روسیه مواجه شد. البته از نظر منافع، اجرای این طرح منفعت زیادی برای فلات مرکزی ایران ندارد چه باید توجه کرد که مقصد نهایی این آب، کویر است و چون کویر برخلاف بیابان، زمینی کاملا غیرقابل استفاده است، ورود آب به آن چندان مفید نیست. ضمن آنکه کویر خود دارای ارزش‌های معدنی، جانوری، زیست‌محیطی و از همه مهم‌تر گردشگری است که استفاده از آن ظرفیت‌ها برای رونق بخشیدن به کویر کافی است و نیازی به انتقال آب نیست. رییس‌جمهور و همکارانش باید توجه داشته باشند که حتی اگر برآورد هزینه- فایده برای اجرای این طرح به تنهایی ملاک عمل قرار گیرد، تراز هزینه- فایده اجرای این پروژه منفی است. * فعال محیط زیست