صنعت رنجور بیمه نیاز به فرهنگسازی و حمایتهای دولت دارد
صنعت رنجور بیمه نیاز به فرهنگسازی و حمایتهای دولت دارد
غلامرضا کیامهر- صنعت بیمه از صنایع دارای درجه ریسک بسیار بالاست و به همین دلیل گسترش و شکوفایی این صنعت حیاتی که نقش حامی و سپر دفاعی را برای جامعه ایفا میکند، مستلزم برخورداری از حمایتهای جدی دولت است. ماهیت و خصلت ذاتی صنعت بیمه ایجاد آرامش خاطر برای مردم و صاحبان مشاغل مختلف است اما به خاطر بهای سنگینی که در راه تامین این آرامش خاطر میپردازد، خود از آرامش خاطر چندانی برخوردار نیست. متاسفانه با وجود آنکه افزون بر شش دهه از ورود صنعت بیمه به کشور ما میگذرد، نقش و جایگاه حساس و حیاتی آن در فرهنگ اجتماعی ما هنوز به قدر کافی شناخته نشده است. کسانی که دستی در صنعت بیمه دارند، به خوبی میدانند که حاشیه سود این صنعت در مقایسه با سایر صنایع خدماتی از قبیل صنعت گردشگری و بانکداری، پاسخگوی ریسکها و مخاطراتی که بر سر راه آن وجود دارد، نیست اما متاسفانه برخورد نظام مالیاتی کشور با این صنعت و نمایندگیهای آنها دقیقا شبیه برخوردی است که با بیزحمتترین، بیمخاطرهترین و پردرآمدترین صنایع و کسب و کارها دارد. به همین سبب اگر لفظ مظلوم را برای صنعت بیمه در کشور خود به کار ببریم، سخن چندان به گزافه نگفتهایم. چه این صنعت با وجود آرامش خاطری که برای جامعه، جان و مال و کسب و کار آنها ایجاد میکند و با وجود عمر طولانی که در کشور ما پشت سر گذاشته است، هنوز در انزوای نسبی به سر میبرد که شاهد این مدعا پایین بودن شدید ضریب نفوذ بیمه در کشور ما در مقایسه با استانداردهای جهانی است که فاصله آن با آن استانداردها مصداق فاصله عرش تا فرش است. یک دلیل در انزوا قرار داشتن صنعت بیمه در کشور ما غفلتورزیها و کوتاهیهایی است که در ارتباط با گسترش فرهنگ بیمه و خرید پوششهای بیمهای صورت گرفته است. امروزه شرکتهای بیمهای ما و نمایندگیهای آنها در سراسر کشور دهها نوع پوشش بیمهای را که هر کدام به نوعی حافظ ابعادی از زندگی مردم و کسب و کارها در قبال انواع مخاطرات است، ارائه میدهند اما در کمال تاسف از میان این همه خدمات و پوششهای بیمهای تنها شمار اندکی از این پوششهای بیمهای که خرید آنها جنبه اجباری دارد، از قبیل بیمه شخص ثالث، مسافرت هوایی به خارج و حملونقل و ترانزیت بار از رونق نسبی برخوردارند و چراغ کسب و کار سایر پوششهای بیمهای که مردم در جوامع پیشرفته امروزی داشتن آن را مانند نان شب برای خود ضروری میدانند، در کشور ما سوت و کور است.سوت و کور بودن چراغ کسب و کار بیمههای اختیاری تنها به زیان صنعت بیمه کشور نیست که آحاد جامعه را هم هنگام بروز حوادث و سوانح دچار خسارتهای سنگین میکند. ما در کشوری زندگی میکنیم که آمار حوادث و سوانح منجر به مرگ و جرح رانندگی در جادههای آن از اغلب نقاط جهان بالاتر است و از نقطه نظر بلایا و حوادث طبیعی و محیطهای کاری همچون سیل و زمینلرزه و آتشسوزی از ضریب آماری بسیار بالایی رنج میبریم. امروز این واقعیت را کودکان دبستانی هم میدانند که بخش وسیعی از خاک کشور ما روی گسلهای ویرانگر زلزله قرار گرفته که در همین نیمقرن اخیر از رهگذر زمینلرزههای شدیدی چون زمینلرزه بویینزهرا و شهر تاریخی بم خسارتهای جانی و مالی سنگینی به هموطنان وارد شده است. در چنین کشور زلزلهخیز و پرحادثهای هیچ ابزاری به اندازه پوششهای بیمهای نمیتواند تامینکننده آرامش خاطر و جبرانکننده خسارتهای ناشی از وقوع انواع حوادث و بلایای طبیعی باشد. اما باید پرسید چرا درصد جمعیت تحت پوشش بیمه در قبال این حوادث اغلب مرگبار در کشور ما تا این حد پایین است؟ چند درصد از 80 میلیون جمعیت کشور ما محل سکونت، مغازه، کارگاه و کارخانه و انبار کالای خود را در برابر آتشسوزی، سرقت، زمینلرزه و سایر خطرات بالقوهای که برای آنها پوششهای بیمهای وجود دارد، بیمه کردهاند؟ بیمه عمر که انواع و اقسام مزایای رفاهی و آرامشبخش بر آن مترتب است، چه جایگاهی در جامعه دارد؟ چرا راه دور برویم. چند درصد رانندگان و دارندگان خودروهای شخصی در کشور ما زیر چتر بیمه اجباری شخص ثالث قرار دارند؟ واقعیتهای آماری در کمال تاسف ضریب نفوذ بیمه را در تمام انواع پوششهای بیمهای بسیار پایین و نگرانکننده نشان میدهد. به دو دلیل یکی همانگونه که پیشتر ذکر آن رفت به دلیل کوتاهی نظام آموزشوپرورش، رسانههای عمومی و از همه مهمتر سازمان بیمه مرکزی در گسترش و همگانیسازی فرهنگ بیمه و تشویق آحاد مردم به خرید انواع پوششهای بیمهای و دیگری ضعف شدید بنیه مالی اکثریت قابل ملاحظه خانوارهای ایرانی که بعضا حتی توان مالی لازم برای خرید بیمهنامه شخص ثالث را که دیه مربوط به آن همه ساله از سوی قوه قضاییه خصوصا برای ماههای حرام افزایش چشمگیر پیدا میکند، ندارند که آمار نسبتا بالای رانندگان فاقد بیمه شخص ثالث در زندانها گواهی بر این مدعاست. پایین بودن ضریب نفوذ بیمه در جامعه ما یک خطر به ظاهر خاموش است که هر وقت فوران میکند، زیانهای هنگفتی را روی دست دولت و مردم میگذارد. برای ایمن کردن جامعه در برابر این خطر بزرگ باید در درجه اول سازمانهای مسوول جهادی بزرگ و توقفناپذیر را برای گسترش فرهنگ بیمه در کشور آغاز کنند و در درجه بعد دولت با اصلاح نگاه صرفا انتفاعی خود به صنعت بیمه و قائل شدن معافیتهای مالیاتی برای شرکتهای بیمهگر، همه ساله در لایحه بودجه کشور ردیفی را از محل اجرای قانون هدفمندی یارانهها به یارانه پوششهای بیمهای اختصاص دهد تا به موازات فرهنگسازی، تمام شهروندان و خانوارهای ایرانی به کمک این یارانه بتوانند اقدام به خرید انواع پوششهای بیمهای ضروری کنند که طبیعی است با این اقدام کسب و کار صنعت بسیار ارزشمند و حیاتی بیمه از سکوت و سکون کنونی خارج خواهد شد. واقعیت شیرین این است که رونق و شکوفایی صنعت بیمه و افزایش ضریب نفوذ بیمه در کشور، امنیت سرمایهگذاری در کشور ما را که از پیشنیازهای توسعه اقتصادی کشور است نیز تامین و تقویت خواهد کرد و ضمن آنکه گسترش چتر انواع بیمهها بر سر جامعه، دلشورهها و تنشهای اجتماعی را تا حد قابل ملاحظهای کاهش خواهد داد. Kiamehr-gh@yahoo.com www.DIDGAHEMAN.com
غلامرضا کیامهر- صنعت بیمه از صنایع دارای درجه ریسک بسیار بالاست و به همین دلیل گسترش و شکوفایی این صنعت حیاتی که نقش حامی و سپر دفاعی را برای جامعه ایفا میکند، مستلزم برخورداری از حمایتهای جدی دولت است. ماهیت و خصلت ذاتی صنعت بیمه ایجاد آرامش خاطر برای مردم و صاحبان مشاغل مختلف است اما به خاطر بهای سنگینی که در راه تامین این آرامش خاطر میپردازد، خود از آرامش خاطر چندانی برخوردار نیست. متاسفانه با وجود آنکه افزون بر شش دهه از ورود صنعت بیمه به کشور ما میگذرد، نقش و جایگاه حساس و حیاتی آن در فرهنگ اجتماعی ما هنوز به قدر کافی شناخته نشده است. کسانی که دستی در صنعت بیمه دارند، به خوبی میدانند که حاشیه سود این صنعت در مقایسه با سایر صنایع خدماتی از قبیل صنعت گردشگری و بانکداری، پاسخگوی ریسکها و مخاطراتی که بر سر راه آن وجود دارد، نیست اما متاسفانه برخورد نظام مالیاتی کشور با این صنعت و نمایندگیهای آنها دقیقا شبیه برخوردی است که با بیزحمتترین، بیمخاطرهترین و پردرآمدترین صنایع و کسب و کارها دارد. به همین سبب اگر لفظ مظلوم را برای صنعت بیمه در کشور خود به کار ببریم، سخن چندان به گزافه نگفتهایم. چه این صنعت با وجود آرامش خاطری که برای جامعه، جان و مال و کسب و کار آنها ایجاد میکند و با وجود عمر طولانی که در کشور ما پشت سر گذاشته است، هنوز در انزوای نسبی به سر میبرد که شاهد این مدعا پایین بودن شدید ضریب نفوذ بیمه در کشور ما در مقایسه با استانداردهای جهانی است که فاصله آن با آن استانداردها مصداق فاصله عرش تا فرش است. یک دلیل در انزوا قرار داشتن صنعت بیمه در کشور ما غفلتورزیها و کوتاهیهایی است که در ارتباط با گسترش فرهنگ بیمه و خرید پوششهای بیمهای صورت گرفته است. امروزه شرکتهای بیمهای ما و نمایندگیهای آنها در سراسر کشور دهها نوع پوشش بیمهای را که هر کدام به نوعی حافظ ابعادی از زندگی مردم و کسب و کارها در قبال انواع مخاطرات است، ارائه میدهند اما در کمال تاسف از میان این همه خدمات و پوششهای بیمهای تنها شمار اندکی از این پوششهای بیمهای که خرید آنها جنبه اجباری دارد، از قبیل بیمه شخص ثالث، مسافرت هوایی به خارج و حملونقل و ترانزیت بار از رونق نسبی برخوردارند و چراغ کسب و کار سایر پوششهای بیمهای که مردم در جوامع پیشرفته امروزی داشتن آن را مانند نان شب برای خود ضروری میدانند، در کشور ما سوت و کور است.سوت و کور بودن چراغ کسب و کار بیمههای اختیاری تنها به زیان صنعت بیمه کشور نیست که آحاد جامعه را هم هنگام بروز حوادث و سوانح دچار خسارتهای سنگین میکند. ما در کشوری زندگی میکنیم که آمار حوادث و سوانح منجر به مرگ و جرح رانندگی در جادههای آن از اغلب نقاط جهان بالاتر است و از نقطه نظر بلایا و حوادث طبیعی و محیطهای کاری همچون سیل و زمینلرزه و آتشسوزی از ضریب آماری بسیار بالایی رنج میبریم. امروز این واقعیت را کودکان دبستانی هم میدانند که بخش وسیعی از خاک کشور ما روی گسلهای ویرانگر زلزله قرار گرفته که در همین نیمقرن اخیر از رهگذر زمینلرزههای شدیدی چون زمینلرزه بویینزهرا و شهر تاریخی بم خسارتهای جانی و مالی سنگینی به هموطنان وارد شده است. در چنین کشور زلزلهخیز و پرحادثهای هیچ ابزاری به اندازه پوششهای بیمهای نمیتواند تامینکننده آرامش خاطر و جبرانکننده خسارتهای ناشی از وقوع انواع حوادث و بلایای طبیعی باشد. اما باید پرسید چرا درصد جمعیت تحت پوشش بیمه در قبال این حوادث اغلب مرگبار در کشور ما تا این حد پایین است؟ چند درصد از 80 میلیون جمعیت کشور ما محل سکونت، مغازه، کارگاه و کارخانه و انبار کالای خود را در برابر آتشسوزی، سرقت، زمینلرزه و سایر خطرات بالقوهای که برای آنها پوششهای بیمهای وجود دارد، بیمه کردهاند؟ بیمه عمر که انواع و اقسام مزایای رفاهی و آرامشبخش بر آن مترتب است، چه جایگاهی در جامعه دارد؟ چرا راه دور برویم. چند درصد رانندگان و دارندگان خودروهای شخصی در کشور ما زیر چتر بیمه اجباری شخص ثالث قرار دارند؟ واقعیتهای آماری در کمال تاسف ضریب نفوذ بیمه را در تمام انواع پوششهای بیمهای بسیار پایین و نگرانکننده نشان میدهد. به دو دلیل یکی همانگونه که پیشتر ذکر آن رفت به دلیل کوتاهی نظام آموزشوپرورش، رسانههای عمومی و از همه مهمتر سازمان بیمه مرکزی در گسترش و همگانیسازی فرهنگ بیمه و تشویق آحاد مردم به خرید انواع پوششهای بیمهای و دیگری ضعف شدید بنیه مالی اکثریت قابل ملاحظه خانوارهای ایرانی که بعضا حتی توان مالی لازم برای خرید بیمهنامه شخص ثالث را که دیه مربوط به آن همه ساله از سوی قوه قضاییه خصوصا برای ماههای حرام افزایش چشمگیر پیدا میکند، ندارند که آمار نسبتا بالای رانندگان فاقد بیمه شخص ثالث در زندانها گواهی بر این مدعاست. پایین بودن ضریب نفوذ بیمه در جامعه ما یک خطر به ظاهر خاموش است که هر وقت فوران میکند، زیانهای هنگفتی را روی دست دولت و مردم میگذارد. برای ایمن کردن جامعه در برابر این خطر بزرگ باید در درجه اول سازمانهای مسوول جهادی بزرگ و توقفناپذیر را برای گسترش فرهنگ بیمه در کشور آغاز کنند و در درجه بعد دولت با اصلاح نگاه صرفا انتفاعی خود به صنعت بیمه و قائل شدن معافیتهای مالیاتی برای شرکتهای بیمهگر، همه ساله در لایحه بودجه کشور ردیفی را از محل اجرای قانون هدفمندی یارانهها به یارانه پوششهای بیمهای اختصاص دهد تا به موازات فرهنگسازی، تمام شهروندان و خانوارهای ایرانی به کمک این یارانه بتوانند اقدام به خرید انواع پوششهای بیمهای ضروری کنند که طبیعی است با این اقدام کسب و کار صنعت بسیار ارزشمند و حیاتی بیمه از سکوت و سکون کنونی خارج خواهد شد. واقعیت شیرین این است که رونق و شکوفایی صنعت بیمه و افزایش ضریب نفوذ بیمه در کشور، امنیت سرمایهگذاری در کشور ما را که از پیشنیازهای توسعه اقتصادی کشور است نیز تامین و تقویت خواهد کرد و ضمن آنکه گسترش چتر انواع بیمهها بر سر جامعه، دلشورهها و تنشهای اجتماعی را تا حد قابل ملاحظهای کاهش خواهد داد. Kiamehr-gh@yahoo.com www.DIDGAHEMAN.com