چگونگی آبرسانی از دریای عمان به کویرهای تشنه ایران
چگونگی آبرسانی از دریای عمان به کویرهای تشنه ایران
تمام کارشناسان داخل و خارج، ایران را کشوری کمآب توصیف کردهاند. تمام گزارشها حاکی از آن است که این کمآبی رو به افزایش است چراکه بیابانها و کویرهای ایران هر ساله لشکرهای تشنه و خشمگین خود را برای تصرف سرزمینهای سرسبز و آباد تجهیز میکنند و متاسفانه سرزمینهای خرم یا نیمهخرم اندکاندک به رفاه و آسودگی خو گرفته و یارای مقابله با آن تشنگان خشمگین را ندارند و البته این خشم و خشونت آنان اقتضای طبیعتشان است و نمیتوان به آنها خرده گرفت. کیست که صداها و فریادهای کویرهای ایران را بشنود. آنها داد میزنند. سالهای درازی است که فریاد میزنند، کویرهای لوت و نمک فریاد میزنند. راستی چه میگویند؟! حرف حسابشان چیست؟ عرفای علم که دارای گیرندههای قویاند، این صداها را شنیدهاند. به گفته آنان کویرها میگویند: «ما آب میخواهیم!» در این میان فریاد لوت بلندتر است اما صدای دشت کویر ضعیفتر به گوش میرسد و همینطور صداها و فریادهای کویرهای کوچک و بزرگ اطراف و گوشه و کنار شهرهای بداقبال کویری که گوشها برای شنیدن نالههای بیرمق اما جگرخراش آنها سنگین است. گویا حتی قطره اشکی و نم رطوبتی برای این زمینهای سوخته و تشنهلب نمانده تا نالههای غمانگیزشان را مرهمی باشد در این وادی جوشان و سوزان! طبیعت با ما سر ناسازگاری دارد و در بارش باران بر سر دیگران بیشتر از ما سخاوت به خرج میدهد. میزان این بارش در ایران به گفته علمای زمین و طبیعت یکسوم مقدار جهانی است و بدبختانه این کمبود سال به سال افزایش مییابد و از طرف دیگر خطر خشکسالی بیش از پیش به ایران و ایرانیها چنگ و دندان نشان میدهد. برخی رودخانهها و دریاچهها هماکنون خشک شدهاند و به نظر میرسد این خشکی در حال گسترش است. این در حالی است که جمعیت ایران رو به افزایش است و گفته میشود از 75 میلیون نفر فعلی به 150 میلیون نفر در 50 سال آینده میرسد. اینها همه طبیعتا موجب آن شده که مردم و مسوولان کشور تکانی بخورند و در پی راه علاج و چاره باشند. آری باید به فکر طرحهای اساسی و بنیادی بود، باید ریسک کرد، باید تلاش کرد و به فکر تامین سرمایههای موردنیاز برای اجرای طرحهای بزرگ در تمام زمینههای آبادانی و عمرانی کشور بود. یکی از این طرحهای بزرگ مسکوتمانده طرح اتصال دریای عمان به دریای خزر است. مجموعهای از بهترین کارشناسان ما میلیونها ساعت از وقت و فکر و اندیشه خود را بر سر مطالعه همهجانبه آن گذاشتهاند و اکنون همه چیز برای شروع آماده است. اگر گذشتگان ما این کار را نکردهاند، این نبود که نمیخواستند. آنان نکردند چراکه نمیتوانستند. البته به اندازه توان خود کار کردند و وجود کانالهای طویل از چشمه و چاه و قنات گرفته تا مهار آبهای روان و سرگردان و ایجاد صدها سد و بند در کشور همه حکایت از تلاش بیوقفه گذشتگان ما دارد اما توان آنان حدی داشت و قادر به اجرا و ساخت طرحهای بزرگ از این دست (احداث آبراه) نبودند ولی اکنون به حول و قوه الهی ما میتوانیم. بهترین کارشناسان ما در این زمینه نظر مثبت دادهاند و تحقق آن را ممکن و بسیار مفید توصیف کردهاند. اکنون با امکانات تمدن جدید میتوانیم به فریاد کویرهای تشنهلب برسیم چراکه هم پول داریم، هم تکنولوژی، هم مهندسان و مجریان طراح و مدیر و مدبر داریم و هم نیروی انسانی کافی و ماهر. مطلبی که هماکنون خواننده آن خواهید بود، در واقع گفتوگویی است فرضی با نویسنده کتاب «در جستوجوی منابع ناشناخته آب و انرژی در ایران» . گفتنی است طرح آبراه شمال به جنوب پس از 25 سال تحقیق کارشناسی دهها تن از بهترین کارشناسان و مهندسان ایران، آماده اجرا شده است.
تمام کارشناسان داخل و خارج، ایران را کشوری کمآب توصیف کردهاند. تمام گزارشها حاکی از آن است که این کمآبی رو به افزایش است چراکه بیابانها و کویرهای ایران هر ساله لشکرهای تشنه و خشمگین خود را برای تصرف سرزمینهای سرسبز و آباد تجهیز میکنند و متاسفانه سرزمینهای خرم یا نیمهخرم اندکاندک به رفاه و آسودگی خو گرفته و یارای مقابله با آن تشنگان خشمگین را ندارند و البته این خشم و خشونت آنان اقتضای طبیعتشان است و نمیتوان به آنها خرده گرفت. کیست که صداها و فریادهای کویرهای ایران را بشنود. آنها داد میزنند. سالهای درازی است که فریاد میزنند، کویرهای لوت و نمک فریاد میزنند. راستی چه میگویند؟! حرف حسابشان چیست؟ عرفای علم که دارای گیرندههای قویاند، این صداها را شنیدهاند. به گفته آنان کویرها میگویند: «ما آب میخواهیم!» در این میان فریاد لوت بلندتر است اما صدای دشت کویر ضعیفتر به گوش میرسد و همینطور صداها و فریادهای کویرهای کوچک و بزرگ اطراف و گوشه و کنار شهرهای بداقبال کویری که گوشها برای شنیدن نالههای بیرمق اما جگرخراش آنها سنگین است. گویا حتی قطره اشکی و نم رطوبتی برای این زمینهای سوخته و تشنهلب نمانده تا نالههای غمانگیزشان را مرهمی باشد در این وادی جوشان و سوزان! طبیعت با ما سر ناسازگاری دارد و در بارش باران بر سر دیگران بیشتر از ما سخاوت به خرج میدهد. میزان این بارش در ایران به گفته علمای زمین و طبیعت یکسوم مقدار جهانی است و بدبختانه این کمبود سال به سال افزایش مییابد و از طرف دیگر خطر خشکسالی بیش از پیش به ایران و ایرانیها چنگ و دندان نشان میدهد. برخی رودخانهها و دریاچهها هماکنون خشک شدهاند و به نظر میرسد این خشکی در حال گسترش است. این در حالی است که جمعیت ایران رو به افزایش است و گفته میشود از 75 میلیون نفر فعلی به 150 میلیون نفر در 50 سال آینده میرسد. اینها همه طبیعتا موجب آن شده که مردم و مسوولان کشور تکانی بخورند و در پی راه علاج و چاره باشند. آری باید به فکر طرحهای اساسی و بنیادی بود، باید ریسک کرد، باید تلاش کرد و به فکر تامین سرمایههای موردنیاز برای اجرای طرحهای بزرگ در تمام زمینههای آبادانی و عمرانی کشور بود. یکی از این طرحهای بزرگ مسکوتمانده طرح اتصال دریای عمان به دریای خزر است. مجموعهای از بهترین کارشناسان ما میلیونها ساعت از وقت و فکر و اندیشه خود را بر سر مطالعه همهجانبه آن گذاشتهاند و اکنون همه چیز برای شروع آماده است. اگر گذشتگان ما این کار را نکردهاند، این نبود که نمیخواستند. آنان نکردند چراکه نمیتوانستند. البته به اندازه توان خود کار کردند و وجود کانالهای طویل از چشمه و چاه و قنات گرفته تا مهار آبهای روان و سرگردان و ایجاد صدها سد و بند در کشور همه حکایت از تلاش بیوقفه گذشتگان ما دارد اما توان آنان حدی داشت و قادر به اجرا و ساخت طرحهای بزرگ از این دست (احداث آبراه) نبودند ولی اکنون به حول و قوه الهی ما میتوانیم. بهترین کارشناسان ما در این زمینه نظر مثبت دادهاند و تحقق آن را ممکن و بسیار مفید توصیف کردهاند. اکنون با امکانات تمدن جدید میتوانیم به فریاد کویرهای تشنهلب برسیم چراکه هم پول داریم، هم تکنولوژی، هم مهندسان و مجریان طراح و مدیر و مدبر داریم و هم نیروی انسانی کافی و ماهر. مطلبی که هماکنون خواننده آن خواهید بود، در واقع گفتوگویی است فرضی با نویسنده کتاب «در جستوجوی منابع ناشناخته آب و انرژی در ایران» . گفتنی است طرح آبراه شمال به جنوب پس از 25 سال تحقیق کارشناسی دهها تن از بهترین کارشناسان و مهندسان ایران، آماده اجرا شده است.