مرتضی قرهباغی*- مدرسه شهید رحیمی در روستای «نوکجو» از توابع «روتک» شهرستان خاش در استان محروم سیستان و بلوچستان قرار دارد در این مدرسه روز یکشنبه 15 فروردین 1395 حادثهای رخ داد که جامعه بزرگ فرهنگیان را عزادار کرد. با توجه به اخبار رسیده، دیوار نم کشیده خانه مجاور مدرسه به خاطر گرد باد در حال فرو ریختن بود معلمان مدرسه به نامهای «حمید رضا گنگو زهی ریگی» و «عبدالرئوف شهنوازی» متوجه میشوند سه دانش آموز نزدیک این دیوارهستند و جانشان در خطراست به سوی این دانش آموزان میشتابند دانشآموزان با این اقدام به موقع معلمان نجات مییابند ولی معلمان در زیر آوار میمانند. حمید رضا گنگو زهی جانش را از دست میدهد و عبدالرئوف شهنوازی مصدوم میشود. این حادثه ابعاد زیادی دارد جنبه انسانی و اخلاقی آن بسیار ارزشمند است این که معلمانی با دستمزد ماهانه 450 هزار تومان در منطقهای کاملا محروم اینچنین جانفشانی کنند موجب فخر و مباهات معلمان کشور است ولی این حادثه جنبه حقوقی هم دارد که نمیتوان از آن چشم پوشید. آیا شخص یا اشخاصی در این زمینه مسوولیتی ندارند؟ مساله شاید برای بعضی فرهنگیان کاملا هویدا باشد ولی از نظر حقوقی اصل بر برائت و عدم مسوولیت است و باید مسوولیت اشخاص با دلیل ثابت گردد. براساس گزارشهای رسمی روابط عمومی وزارت آموزشوپرورش و سخنان آقای وزیرو مقامهای ذیربط، حمیدرضا به دلایل طبیعی فوت نکرده است. به همین دلیل شاید تحقیق قضایی در مورد مقصر یا مقصران احتمالی و جبران خسارتهای وارده ضروری باشد. وفق مفاد 518 و 519 قانون مجازات اسلامی، خسارتهای ناشی از خرابی دیوار موجب ضمان است و حتی فروض مختلف آن مورد بررسی قرار گرفتهاند مسلما تعیین مسوول در صلاحیت مقام قضایی است ما در اینجا به صورت کلی از نظریه جبران خسارت دفاع میکنیم برخی از دلایل این مدعا عبارتند از : 1- به گزارش روابط عمومی وزارت آموزشوپرورش این حادثه حین انجام کار روی داده است در زمانی که دانش آموزان و معلمان در مدرسه بودهاند* این واقعیت نشان میدهد به احتمال زیاد این حادثه ناشی از کار است زیرا وفق ماده «۶۰» قانون تامین اجتماعی، حوادث ناشی از کار، حوادثی است که حین انجام وظیفه برای بیمه شده اتفاق میافتد. منظور از حین انجام وظیفه، تمام زمانهایی است که فرد در کارگاه یا موسسات وابسته یا ساختمانها و محوطه آن کار میکند. حادثه ناشی از کار، بینهای است که فرضیه مرگ طبیعی را رد میکند. بر این مبنا باید مشخص شود که آیا کارفرما یا سازمان استخدامکننده که در اینجا وزارت آموزشوپرورش است در زمان حادثه در محل کار اصول فنی ساختمانسازی و موارد ایمنی را رعایت نموده است یا خیر؟ 2- برخی از مسوولان وزارت آموزشوپرورش مدعی شدهاند که حادثه در ساختمان متروکه مجاور مدرسه اتفاق افتاده است و به همین خاطر تلویحا وزارت آموزشوپرورش را مسوول این حادثه ندانستهاند اگر این موضوع صحت داشته باشد باید چند نکته مشخص شود؛ دانشآموزان چگونه نزدیک دیوار خانه همسایه شدهاند؟ آیا مدرسه دارای دیوار پیرامونی بوده است یا خیر؟ اگر مدرسه فاقد دیوار پیرامونی باشد بر چه مبنایی باید محدوده مدرسه را قبل از رسیدن به دیوار همسایه بدانیم. به ویژه وقتی بدانیم در مقررات محوطه هم قسمتی از محل کار لحاظ شده است. وقتی مدرسه دیوار پیرامونی ندارد و مرز آن مشخص نیست کودکان و معلمان چگونه میتوانند حدود اربعه مدرسه را تشخیص دهند؟ به نظر میرسد به رسمیت شناختن مدارسی که در بنای آن اصول فنی و مقررات ساختمانسازی رعایت نشده است در وقوع این این حوادث بیتاثیر نیست آیا وزارتخانهای که از این ساختمانها به عنوان مرکز آموزشی استفاده میکند در مقابل خطرات آن مسوولیتی ندارد؟ معلمی با حقوق 450 هزار تومان در روستای محروم چندین ماه بدون حقوق وظیفه شغلی خود را انجام داده و در نهایت جان خود را برای نجات فرزندان این آب و خاک نثار کرده است چرا باید از نظر قضایی خسارتهای وارده به خانوادهاش بدون جبران بماند؟ * معلم
مرتضی قرهباغی*- مدرسه شهید رحیمی در روستای «نوکجو» از توابع «روتک» شهرستان خاش در استان محروم سیستان و بلوچستان قرار دارد در این مدرسه روز یکشنبه 15 فروردین 1395 حادثهای رخ داد که جامعه بزرگ فرهنگیان را عزادار کرد. با توجه به اخبار رسیده، دیوار نم کشیده خانه مجاور مدرسه به خاطر گرد باد در حال فرو ریختن بود معلمان مدرسه به نامهای «حمید رضا گنگو زهی ریگی» و «عبدالرئوف شهنوازی» متوجه میشوند سه دانش آموز نزدیک این دیوارهستند و جانشان در خطراست به سوی این دانش آموزان میشتابند دانشآموزان با این اقدام به موقع معلمان نجات مییابند ولی معلمان در زیر آوار میمانند. حمید رضا گنگو زهی جانش را از دست میدهد و عبدالرئوف شهنوازی مصدوم میشود. این حادثه ابعاد زیادی دارد جنبه انسانی و اخلاقی آن بسیار ارزشمند است این که معلمانی با دستمزد ماهانه 450 هزار تومان در منطقهای کاملا محروم اینچنین جانفشانی کنند موجب فخر و مباهات معلمان کشور است ولی این حادثه جنبه حقوقی هم دارد که نمیتوان از آن چشم پوشید. آیا شخص یا اشخاصی در این زمینه مسوولیتی ندارند؟ مساله شاید برای بعضی فرهنگیان کاملا هویدا باشد ولی از نظر حقوقی اصل بر برائت و عدم مسوولیت است و باید مسوولیت اشخاص با دلیل ثابت گردد. براساس گزارشهای رسمی روابط عمومی وزارت آموزشوپرورش و سخنان آقای وزیرو مقامهای ذیربط، حمیدرضا به دلایل طبیعی فوت نکرده است. به همین دلیل شاید تحقیق قضایی در مورد مقصر یا مقصران احتمالی و جبران خسارتهای وارده ضروری باشد. وفق مفاد 518 و 519 قانون مجازات اسلامی، خسارتهای ناشی از خرابی دیوار موجب ضمان است و حتی فروض مختلف آن مورد بررسی قرار گرفتهاند مسلما تعیین مسوول در صلاحیت مقام قضایی است ما در اینجا به صورت کلی از نظریه جبران خسارت دفاع میکنیم برخی از دلایل این مدعا عبارتند از : 1- به گزارش روابط عمومی وزارت آموزشوپرورش این حادثه حین انجام کار روی داده است در زمانی که دانش آموزان و معلمان در مدرسه بودهاند* این واقعیت نشان میدهد به احتمال زیاد این حادثه ناشی از کار است زیرا وفق ماده «۶۰» قانون تامین اجتماعی، حوادث ناشی از کار، حوادثی است که حین انجام وظیفه برای بیمه شده اتفاق میافتد. منظور از حین انجام وظیفه، تمام زمانهایی است که فرد در کارگاه یا موسسات وابسته یا ساختمانها و محوطه آن کار میکند. حادثه ناشی از کار، بینهای است که فرضیه مرگ طبیعی را رد میکند. بر این مبنا باید مشخص شود که آیا کارفرما یا سازمان استخدامکننده که در اینجا وزارت آموزشوپرورش است در زمان حادثه در محل کار اصول فنی ساختمانسازی و موارد ایمنی را رعایت نموده است یا خیر؟ 2- برخی از مسوولان وزارت آموزشوپرورش مدعی شدهاند که حادثه در ساختمان متروکه مجاور مدرسه اتفاق افتاده است و به همین خاطر تلویحا وزارت آموزشوپرورش را مسوول این حادثه ندانستهاند اگر این موضوع صحت داشته باشد باید چند نکته مشخص شود؛ دانشآموزان چگونه نزدیک دیوار خانه همسایه شدهاند؟ آیا مدرسه دارای دیوار پیرامونی بوده است یا خیر؟ اگر مدرسه فاقد دیوار پیرامونی باشد بر چه مبنایی باید محدوده مدرسه را قبل از رسیدن به دیوار همسایه بدانیم. به ویژه وقتی بدانیم در مقررات محوطه هم قسمتی از محل کار لحاظ شده است. وقتی مدرسه دیوار پیرامونی ندارد و مرز آن مشخص نیست کودکان و معلمان چگونه میتوانند حدود اربعه مدرسه را تشخیص دهند؟ به نظر میرسد به رسمیت شناختن مدارسی که در بنای آن اصول فنی و مقررات ساختمانسازی رعایت نشده است در وقوع این این حوادث بیتاثیر نیست آیا وزارتخانهای که از این ساختمانها به عنوان مرکز آموزشی استفاده میکند در مقابل خطرات آن مسوولیتی ندارد؟ معلمی با حقوق 450 هزار تومان در روستای محروم چندین ماه بدون حقوق وظیفه شغلی خود را انجام داده و در نهایت جان خود را برای نجات فرزندان این آب و خاک نثار کرده است چرا باید از نظر قضایی خسارتهای وارده به خانوادهاش بدون جبران بماند؟ * معلم