نادر کریمیجونی- وقتی حسن روحانی موفق به عقد توافقنامه برجام شد، بسیاری از ناظران، تشدید مخالفتها را به جلوگیری از اجرایی شدن این توافقنامه نسبت دادند و هنگامی که این توافقنامه به اجرا درآمد و باز هم از شدت اعتراضها و مخالفت محافظهکاران کاسته نشد، مجددا ناظران ابراز عقیده کردند که مخالفت و گاه دشمنی پرحجم افراطیون برنامهریزی برای شکست دولت و هواداران روحانی در انتخابات آینده مجلس شورای اسلامی است. طبیعی بود که انتخابات مجلس در اسفندماه گذشته نقطه مهمی در رویارویی دولت و هواداران اصلاحات با محافظهکاران، افراطیون و دلواپسان بوده است. با شکست دلواپسان این پرسش پیش آمد که آیا مخالفتها، دشمنیها و مانعتراشی گروه مخالف کاهش مییابد؟ سادهاندیشی است اگر بپذیریم که این کاهش حتی شانس به وقوع پیوستن دارد چراکه دلواپسان از بازپسگیری قدرت مایوس و ناامید نشدهاند و نمیخواهند شکست را بپذیرند. اظهارات حدادعادل بلافاصله پس از شکست آشکار محافظهکاران در انتخابات مرحله اول مجلس شورای اسلامی و نیز مجلس خبرگان مبنی بر اینکه در کل کشور اصولگرایان با اختلاف اندکی به پیروزی دست یافتهاند، نشاندهنده عدم پذیرش شکست در مبارزات انتخاباتی بوده است. در واقع اصولگرایان اگرچه ضربه سختی متحمل شدهاند اما حتی یک لحظه را نیز برای بازگشت به صحنه و بازپسگیری قدرت از رقیب از دست نمیدهند.در اجرای همین راهبرد، محافظهکاران فعلا بهترین اهرم برای زیرسوال بردن اقدامات و ترور شخصیت دولت تدبیر و امید را حمله به برجام یافتهاند. این استراتژی نه فقط به این خاطر اتخاذ شده که دولت بهترین و موفقترین ماموریت و دستاورد خود را پایان دادن به مناقشه هستهای و امضا و اجرای برجام معرفی کرده بلکه تمام برنامههای خود را برپایه همین دستاورد طرحریزی کرده است و در حقیقت برجام ستون خیمه دولت را تشکیل میدهد. روشن است که در این صورت نابود کردن این ستون خیمه، خود به خود خیمه دولت را به سقوط میکشاند و مردم را نسبت به روحانی و همکارانش بدبین ساخته، آینده سیاسی آنان را تیره خواهد کرد. در این میان اشکالهایی که بعد از اجرای برجام رخ نمایانده و بروز کرده، راه را برای شدت بخشیدن به حملات علیه دولت هموار ساخته است. تردیدی نیست که برجام یک تفاهمنامه یا سند دولتی و مانند آن نیست و طرفین در نگارش و حتی اجرای آن سعی در به حداکثر رساندن منافع خود و کسب حداکثری موفقیت در این چالش سیاسی- امنیتی داشتهاند. از این بابت حتی پس از امضا و هنگام اجرا، هر طرف تلاش خواهد کرد امتیازاتی که در طول مذاکرات و نگارش متن توافقنامه نتوانسته اخذ کند را در عمل به دست آورد.از این بابت است که مرجع رسیدگی به اختلافها در این توافقنامه پیشبینی شده و طرفین بارها یکدیگر را به توقف اجرای تعهدات و اقداماتی نظیر آن تهدید کردهاند اما در عمل ایران و 1+5 در واقع راهی جز به نتیجه رسیدن مذاکرات، تدوین و اجرای توافقنامه و پایبندی به آن نداشتهاند. به این ترتیب اگر محافظهکاران امروز به مخالفت با اقدامات دولت برخاسته و از هر فرصتی برای ناکارآمد جلوه دادن این توافق استفاده میکنند. این دشمنی آشکار و هجوم به دستاورد دولت نه فقط برای کسب منافع عمومی و تامین منافع ملی نیست بلکه اصولا مبنای کارشناسیشده و پایه نظری هم ندارد چراکه هدف اصلی محافظهکاران نابودسازی اعتبار و محبوبیت اصلاحطلبان و همکاران دولت تدبیر و امید به هر قیمت و با هر وسیله است.
نادر کریمیجونی- وقتی حسن روحانی موفق به عقد توافقنامه برجام شد، بسیاری از ناظران، تشدید مخالفتها را به جلوگیری از اجرایی شدن این توافقنامه نسبت دادند و هنگامی که این توافقنامه به اجرا درآمد و باز هم از شدت اعتراضها و مخالفت محافظهکاران کاسته نشد، مجددا ناظران ابراز عقیده کردند که مخالفت و گاه دشمنی پرحجم افراطیون برنامهریزی برای شکست دولت و هواداران روحانی در انتخابات آینده مجلس شورای اسلامی است. طبیعی بود که انتخابات مجلس در اسفندماه گذشته نقطه مهمی در رویارویی دولت و هواداران اصلاحات با محافظهکاران، افراطیون و دلواپسان بوده است. با شکست دلواپسان این پرسش پیش آمد که آیا مخالفتها، دشمنیها و مانعتراشی گروه مخالف کاهش مییابد؟ سادهاندیشی است اگر بپذیریم که این کاهش حتی شانس به وقوع پیوستن دارد چراکه دلواپسان از بازپسگیری قدرت مایوس و ناامید نشدهاند و نمیخواهند شکست را بپذیرند. اظهارات حدادعادل بلافاصله پس از شکست آشکار محافظهکاران در انتخابات مرحله اول مجلس شورای اسلامی و نیز مجلس خبرگان مبنی بر اینکه در کل کشور اصولگرایان با اختلاف اندکی به پیروزی دست یافتهاند، نشاندهنده عدم پذیرش شکست در مبارزات انتخاباتی بوده است. در واقع اصولگرایان اگرچه ضربه سختی متحمل شدهاند اما حتی یک لحظه را نیز برای بازگشت به صحنه و بازپسگیری قدرت از رقیب از دست نمیدهند.در اجرای همین راهبرد، محافظهکاران فعلا بهترین اهرم برای زیرسوال بردن اقدامات و ترور شخصیت دولت تدبیر و امید را حمله به برجام یافتهاند. این استراتژی نه فقط به این خاطر اتخاذ شده که دولت بهترین و موفقترین ماموریت و دستاورد خود را پایان دادن به مناقشه هستهای و امضا و اجرای برجام معرفی کرده بلکه تمام برنامههای خود را برپایه همین دستاورد طرحریزی کرده است و در حقیقت برجام ستون خیمه دولت را تشکیل میدهد. روشن است که در این صورت نابود کردن این ستون خیمه، خود به خود خیمه دولت را به سقوط میکشاند و مردم را نسبت به روحانی و همکارانش بدبین ساخته، آینده سیاسی آنان را تیره خواهد کرد. در این میان اشکالهایی که بعد از اجرای برجام رخ نمایانده و بروز کرده، راه را برای شدت بخشیدن به حملات علیه دولت هموار ساخته است. تردیدی نیست که برجام یک تفاهمنامه یا سند دولتی و مانند آن نیست و طرفین در نگارش و حتی اجرای آن سعی در به حداکثر رساندن منافع خود و کسب حداکثری موفقیت در این چالش سیاسی- امنیتی داشتهاند. از این بابت حتی پس از امضا و هنگام اجرا، هر طرف تلاش خواهد کرد امتیازاتی که در طول مذاکرات و نگارش متن توافقنامه نتوانسته اخذ کند را در عمل به دست آورد.از این بابت است که مرجع رسیدگی به اختلافها در این توافقنامه پیشبینی شده و طرفین بارها یکدیگر را به توقف اجرای تعهدات و اقداماتی نظیر آن تهدید کردهاند اما در عمل ایران و 1+5 در واقع راهی جز به نتیجه رسیدن مذاکرات، تدوین و اجرای توافقنامه و پایبندی به آن نداشتهاند. به این ترتیب اگر محافظهکاران امروز به مخالفت با اقدامات دولت برخاسته و از هر فرصتی برای ناکارآمد جلوه دادن این توافق استفاده میکنند. این دشمنی آشکار و هجوم به دستاورد دولت نه فقط برای کسب منافع عمومی و تامین منافع ملی نیست بلکه اصولا مبنای کارشناسیشده و پایه نظری هم ندارد چراکه هدف اصلی محافظهکاران نابودسازی اعتبار و محبوبیت اصلاحطلبان و همکاران دولت تدبیر و امید به هر قیمت و با هر وسیله است.