در شرایطی که این روزها صحبت از احتمال تعویق انتخابات به دلیل کسب نکردن دوسوم آرا توسط نامزد ریاست فدراسیون فوتبال مطرح شده، رجوع به اخبار انتخابات سال 90 نشان میدهد که علی کفاشیان بدون کسب دو سوم آرا رییس شده است. چالشهای برگزاری انتخابات پیشروی فدراسیون فوتبال تمامی ندارد و با توجه به پیشبینی نشدن مرحله دوم انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال در اساسنامه و همچنین شرط احراز دوسوم آرا این روزها هر کسی برای خود تفسیری دارد و با توجه به سکوت اساسنامه زمزمههایی برای تعویق و ثبت نام مجدد نامزدها به گوش میرسد. سوال مطرح شده در برهه زمانی حساس فعلی که انتخابات فدراسیون فوتبال را پیشرو داریم این است که در انتخابات سال 90 فدراسیون فوتبال نیز که خلا فعلی حل نشده در مورد انتخاب ریاست فدراسیون وجود داشت، مجمع انتخاباتی بر چه مبنا و اساسی تصمیمگیری کرد و علی کفاشیان چگونه برای چهار سال مسند ریاست مهمترین فدراسیون ورزشی کشور را در دست گرفت؟ در بند «8» ماده 26 انتخابات فدراسیون فوتبال آمده است که برای انتخاب رییس، کسب اکثریت دو سوم آرای اعضای حاضر مورد نیاز است اما در صورتی که نامزدهای انتخابی در مرحله اول رای گیری، میزان دوسوم آرای اعضا را کسب نکنند چه اتفاقی رخ میدهد؟ این همان ضعف و خلا قانونی است که در اساسنامه سال 90 فدراسیون فوتبال قابل کتمان نیست. علاوه بر این باید بدانیم اساسنامه سال 90 فدراسیون فوتبال مصوب مجمع فوقالعاده در تاریخ 4/10/1390 است و انتخابات فدراسیون فوتبال حدود 70 روز پس از تصویب این اساسنامه برگزار شده است؛ اساسنامهای که قرار است مبنای برگزاری انتخابات 18 اردیبهشت نیز باشد. 15 اسفندماه سال 90 بود که برای تصدی پست ریاست این فدراسیون علی کفاشیان، حسینعلی قریب و عزیزالله محمدی به رقابت پرداختند تا تکلیف ریاست این فدراسیون برای چهار سال پیشرو در آن برهه مشخص شود. در مرحله اول رای گیری کفاشیان 39 رای، قریب 23 رای و عزیزالله محمدی 11 رای به دست آوردند که با احتساب آرای در نظر گرفته عزیزالله محمدی از فرآیند رقابت کنار رفت تا انتخابات با حضور کفاشیان و قریب به دور دوم کشیده شود. نکته جالب و قابل تامل اینکه هر چند اساسنامه سال 90 تکلیف انتخاب رییس را در صورتی که نامزدها دو سوم آرا را به دست نیاورند، مشخص نکرده بود انتخابات به دور دوم کشیده شد تا بین کفاشیان و قریب یکی به عنوان رییس فدراسیون انتخاب شوند؛ تصمیمی که به نظر میرسد خارج از اساسنامه اجرایی شده است. در مرحله دوم نیز رای گیری انجام شد تا کفاشیان 47 رای و قریب 25 رای به دست آورند و یک رای هم به صورت باطله به صندوق انداخته شده بود تا مجددا تعداد آرای اعضای حاضر و اعضای رای دهنده در مجمع 73 نفر باشد. در دور دوم کفاشیان 47 رای و قریب 25 رای به دست آوردند. حال با گرفتن یک تناسب ساده در مییابیم که دو سوم آرای 73 نفر برابر با 6/48 رای میشود و با توجه به اینکه برای انتخاب رییس فدراسیون طبق بند «8» ماده «26» اساسنامه سال 90، کسب اکثریت دو سوم آرای اعضای حاضر مورد نیاز است بنابراین کفاشیان دو سوم آرای اعضای حاضر را کسب نکرده و به طور حتم ملاک انتخاب او یا لحاظ کردن تعداد آرای بیشتر نسبت به رقیب خود بوده یا مبنا کسب (1+50) آرای اعضای حاضر در نظر گرفته شده است.
در شرایطی که این روزها صحبت از احتمال تعویق انتخابات به دلیل کسب نکردن دوسوم آرا توسط نامزد ریاست فدراسیون فوتبال مطرح شده، رجوع به اخبار انتخابات سال 90 نشان میدهد که علی کفاشیان بدون کسب دو سوم آرا رییس شده است. چالشهای برگزاری انتخابات پیشروی فدراسیون فوتبال تمامی ندارد و با توجه به پیشبینی نشدن مرحله دوم انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال در اساسنامه و همچنین شرط احراز دوسوم آرا این روزها هر کسی برای خود تفسیری دارد و با توجه به سکوت اساسنامه زمزمههایی برای تعویق و ثبت نام مجدد نامزدها به گوش میرسد. سوال مطرح شده در برهه زمانی حساس فعلی که انتخابات فدراسیون فوتبال را پیشرو داریم این است که در انتخابات سال 90 فدراسیون فوتبال نیز که خلا فعلی حل نشده در مورد انتخاب ریاست فدراسیون وجود داشت، مجمع انتخاباتی بر چه مبنا و اساسی تصمیمگیری کرد و علی کفاشیان چگونه برای چهار سال مسند ریاست مهمترین فدراسیون ورزشی کشور را در دست گرفت؟ در بند «8» ماده 26 انتخابات فدراسیون فوتبال آمده است که برای انتخاب رییس، کسب اکثریت دو سوم آرای اعضای حاضر مورد نیاز است اما در صورتی که نامزدهای انتخابی در مرحله اول رای گیری، میزان دوسوم آرای اعضا را کسب نکنند چه اتفاقی رخ میدهد؟ این همان ضعف و خلا قانونی است که در اساسنامه سال 90 فدراسیون فوتبال قابل کتمان نیست. علاوه بر این باید بدانیم اساسنامه سال 90 فدراسیون فوتبال مصوب مجمع فوقالعاده در تاریخ 4/10/1390 است و انتخابات فدراسیون فوتبال حدود 70 روز پس از تصویب این اساسنامه برگزار شده است؛ اساسنامهای که قرار است مبنای برگزاری انتخابات 18 اردیبهشت نیز باشد. 15 اسفندماه سال 90 بود که برای تصدی پست ریاست این فدراسیون علی کفاشیان، حسینعلی قریب و عزیزالله محمدی به رقابت پرداختند تا تکلیف ریاست این فدراسیون برای چهار سال پیشرو در آن برهه مشخص شود. در مرحله اول رای گیری کفاشیان 39 رای، قریب 23 رای و عزیزالله محمدی 11 رای به دست آوردند که با احتساب آرای در نظر گرفته عزیزالله محمدی از فرآیند رقابت کنار رفت تا انتخابات با حضور کفاشیان و قریب به دور دوم کشیده شود. نکته جالب و قابل تامل اینکه هر چند اساسنامه سال 90 تکلیف انتخاب رییس را در صورتی که نامزدها دو سوم آرا را به دست نیاورند، مشخص نکرده بود انتخابات به دور دوم کشیده شد تا بین کفاشیان و قریب یکی به عنوان رییس فدراسیون انتخاب شوند؛ تصمیمی که به نظر میرسد خارج از اساسنامه اجرایی شده است. در مرحله دوم نیز رای گیری انجام شد تا کفاشیان 47 رای و قریب 25 رای به دست آورند و یک رای هم به صورت باطله به صندوق انداخته شده بود تا مجددا تعداد آرای اعضای حاضر و اعضای رای دهنده در مجمع 73 نفر باشد. در دور دوم کفاشیان 47 رای و قریب 25 رای به دست آوردند. حال با گرفتن یک تناسب ساده در مییابیم که دو سوم آرای 73 نفر برابر با 6/48 رای میشود و با توجه به اینکه برای انتخاب رییس فدراسیون طبق بند «8» ماده «26» اساسنامه سال 90، کسب اکثریت دو سوم آرای اعضای حاضر مورد نیاز است بنابراین کفاشیان دو سوم آرای اعضای حاضر را کسب نکرده و به طور حتم ملاک انتخاب او یا لحاظ کردن تعداد آرای بیشتر نسبت به رقیب خود بوده یا مبنا کسب (1+50) آرای اعضای حاضر در نظر گرفته شده است.