«ستایش» روی دیوارهای شهر
گروه فرهنگ - چند سالی است که هنر گرافیتی در ایران گسترش یافته و توانسته جای خودش را بین شهروندان باز کند. گرافیتی را باید هنر خیابانی اعتراض بدانیم. گرافیتی کارها با شکستن انحصار گالریها و نمایشگاهها، توانستند هنر تجسمی را در کوچه و خیابان شهر به نمایش بگذارند و کارهایشان به سرعت بین مردم مشهور شود. وقتی تجربیات و اتفاقات تلخ سالیان گذشته را مرور میکنیم و به نمود آنها در خیابان، متوجه میشویم شهر زودتر از مردم و مسوولان به رخدادهایی که روج جمعی جامعه را آزار میدهد، عکسالعمل نشان داده و میاندار اعتراضی میشوند که در لایههای زیرین جامعه نهفته است. حتما همه روایت دردناک غواصان دست بسته ایرانی را به خاطر دارند. شهدایی که در عراق زنده به گور شدند و بعد از 30 سال پیکرشان به وطن بازگشت. در همان روزهای اول و انتشار این خبر، تصاویر غواصان ایرانی روی در و دیوار شهر نقش بست و توانست قدری خشم فروخورده ایرانی را آزاد کند. هنر گرافیتی با چند عامل گره کوری خورده است. اولین و مهمترینش مخفی بودن هنرمندان گرافیتی کار است. اگر بخواهیم منصفانه قضاوت کنیم، نقاشی روی دیوارهای شهر نوعی جرم محسوب میشود و از این رو، هنرمندان گرافیتی هویتشان مخفی است. شاید گرافیتی اولین هنری باشد که هنرمند، عطای شهرت را به لقایش میبخشد. هنرمندانی که تمام هویتشان، در امضاهایی است که زیر آثارشان میزنند و با آنها شناخته میشوند. دیگر عاملی که توانسته روی موج گرافیتی و اشاعه آن تاثیرگذار باشد، موسیقی رپ یا موسیقی خیابانی و زیرزمینی است. این دو هنر ریشههای یکسانی دارند و آن هم اعتراض به وضع موجود است. جدا از ژانری از موسیقی رپ که در ایران رشد پیدا کرده و به نوعی مایه ابتذال این موسیقی شده و مفاهیم آن را در حد عشقهای آبکی و اداهای نوجوانانه پایین آورده، فلسفه اصلی این نوع موزیک اعتراض است. این نکته را وقتی متوجه میشویم که به تاریخچه رپ رجوع کنیم و ریشههایش را در سیاهپوستان آمریکایی بیابیم و اعتراضشان به تبعیض نژادی در جامعه مدرن آمریکا. این دو هنر از اواسط دهه 70 رشد پیدا کرد و توانست همپای هم بین جوانان ایرانی همهگیر شود. حالا هنر شهری، درگیر گرافیتی کارهایی است که در برابر حوادث تلخی که اطرافمان رخ میدهد و روح مردم را غمگین میکند، عکسالعمل نشان میدهند مثلا هنوز چند روز از قتل «ستایش قریشی» نگذشته اما میتوان چهره او را در شهر دید؛ چهرهای که به نشانه همدردی و اعتراض توسط هنرمندان خیابانی روی دیوارهای شهر نقش بسته است. ستایش قریشی که توسط یک نوجوان 17 ساله مورد تعرض قرار گرفت و به قتل رسید، مدت کوتاهی پس از مرگ، با چهره کودکانه و معصومش به شهر برگشت و مردمی که هر روز از خیابانها عبور میکردند، یکبار دیگر روایت تلخ زندگی او را در ذهنشان مرور میکنند. این را باید نوعی ابراز خشم دانست خشمی که نه برای چنگ زدن به صورت کسی که برای اعتراض به وضعی است که جامعه ما را درگیر خودش کرده است. حالا دیوارهای شهر را میتوان آیینه وجدان شهروندان دانست؛ وجدانی که در برابر رخدادهای تلخ سکوت نمیکند و فریاد میزند. بیشتر نقاشیهای گرافیتی در تهران در منطقه شهرک اکباتان هستند و همواره بین هنرمندان خیابانی تهران و شهرداری این منطقه مشکلاتی وجود دارد. برخی هنرمندان خیابانی در کنار کارهای خود امضا دارند اما برخی از آنها طرحهایشان را بدون امضا میزنند و مخاطبان نامی از طراح اثر در کنار آن نمیبینند. از زمانی که شبکههای اجتماعی مانند تلگرام و اینستاگرام مورد توجه مردم قرار گرفتهاند، طرحهای گرافیتی نیز در مدت کوتاهی دیده میشوند و بارها توسط مخاطبان این شبکهها به اشتراک گذاشته میشوند. در واقع برخی از این طرحها، پیش از اینکه در شهر دیده شوند، هزاران نفر آنها را در شبکههای اجتماعی به اشتراک میگذارند. هنام کامرانی- هنرمند هنرهای تصویری و استاد دانشگاه- در گفتوگو با ایسنا درباره رشد هنر گرافیتی در ایران و توجه هنرمندان این حوزه به مسایل اجتماعی روز اظهار کرد: گرافیتی اصولا یک هنر خیابانی معترض و کار آن، نقد و نهیب زدن است. این هنر در همه دنیا همین شکل اعتراضی را دارد و جنبههای اجتماعی و اتفاقات را با نگاهی معترض روی دیوارهای شهر منعکس میکند. از این نظر، گرافیتی را میتوان هنر مثبتی دانست اما گاهی که گرافرها روی اموال عمومی و دیوارهایی که متعلق به دیگران هستند طرح میزنند، گرافیتی جنبه وندالیسم هم پیدا میکند. در اینگونه موارد معمولا دیوارها از طرحهای گرافیتی پاکسازی میشوند. وی ادامه داد: گرافیتی یک نقد تصویری است و در فضایی غیررسمی به حیات خود ادامه میدهد. در سالهای اخیر، گرافیتیهای ایران عناصر خاص هنر ایران و نوعی هویتیابی را در کارهایشان دنبال میکنند. اگرچه گرافیتی هنری جهانی است اما گاهی ویژگیهای منطقهای به خود میگیرد، مثل کارهای گرافیتی برزیل و ژاپن. اگرچه طرحهای گرافیتی در همه جای دنیا عناصر مشترکی دارند اما بهتازگی جنبههای مفهومی و منطقهای در آنها نمود بیشتری پیدا کرده است. این هنرمند همچنین بیان کرد: گاهی هنرمند گرافیتی از عناصر شهر برای زدن طرحها استفاده میکند. مثل یکی از کارهایی که «بلکهند» در تهران انجام داده و روی پلههای پل عابر طرحی از مینهای جنگی زده است. هنرمند در این طرح، از مکان بهصورت هوشمندانه استفاده کرده است. کامرانی ادامه داد: در برخی کشورها مثل ایتالیا، برای جلوگیری از مخدوش شدن چهره مکانهای عمومی شهر توسط طرحهای گرافیتی، مکانهایی را به هنرمندان اختصاص دادهاند تا طرحهایشان را روی دیوارهای آنجا پیاده کنند. همچنین ممکن است بهصورت سفارشی کارهایی را از گرافیتیکارها بخواهند که برای زیباسازی شهر انجام شود. این مدرس رشته هنر در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به اینکه گرافیتی به جنبههایی از هنر معاصر نیز راه پیدا کرده است، گفت: در حال حاضر این هنر از حالت تمامحاشیهای خارج شده و جنبههایی از آن را میتوان در هنر معاصر دید. هنرمندانی هستند که گرافیتی کار نمیکنند اما از این هنر در نقاشیهایشان بهره میگیرند. کامرانی اضافه کرد: معمولا گرافیتیها بهدلیل غیررسمی بودن هنرشان، میخواهند ناشناس بمانند و از امضاهایی برای کارهایشان استفاده میکنند که شناخته نشوند. با این حال، ورود گرافیتی به هنر معاصر، مرز آن را با هنر در جریان کمرنگ کرده و مرزها و تعاریف حالت سیالی به خود گرفتهاند.
گروه فرهنگ - چند سالی است که هنر گرافیتی در ایران گسترش یافته و توانسته جای خودش را بین شهروندان باز کند. گرافیتی را باید هنر خیابانی اعتراض بدانیم. گرافیتی کارها با شکستن انحصار گالریها و نمایشگاهها، توانستند هنر تجسمی را در کوچه و خیابان شهر به نمایش بگذارند و کارهایشان به سرعت بین مردم مشهور شود. وقتی تجربیات و اتفاقات تلخ سالیان گذشته را مرور میکنیم و به نمود آنها در خیابان، متوجه میشویم شهر زودتر از مردم و مسوولان به رخدادهایی که روج جمعی جامعه را آزار میدهد، عکسالعمل نشان داده و میاندار اعتراضی میشوند که در لایههای زیرین جامعه نهفته است. حتما همه روایت دردناک غواصان دست بسته ایرانی را به خاطر دارند. شهدایی که در عراق زنده به گور شدند و بعد از 30 سال پیکرشان به وطن بازگشت. در همان روزهای اول و انتشار این خبر، تصاویر غواصان ایرانی روی در و دیوار شهر نقش بست و توانست قدری خشم فروخورده ایرانی را آزاد کند. هنر گرافیتی با چند عامل گره کوری خورده است. اولین و مهمترینش مخفی بودن هنرمندان گرافیتی کار است. اگر بخواهیم منصفانه قضاوت کنیم، نقاشی روی دیوارهای شهر نوعی جرم محسوب میشود و از این رو، هنرمندان گرافیتی هویتشان مخفی است. شاید گرافیتی اولین هنری باشد که هنرمند، عطای شهرت را به لقایش میبخشد. هنرمندانی که تمام هویتشان، در امضاهایی است که زیر آثارشان میزنند و با آنها شناخته میشوند. دیگر عاملی که توانسته روی موج گرافیتی و اشاعه آن تاثیرگذار باشد، موسیقی رپ یا موسیقی خیابانی و زیرزمینی است. این دو هنر ریشههای یکسانی دارند و آن هم اعتراض به وضع موجود است. جدا از ژانری از موسیقی رپ که در ایران رشد پیدا کرده و به نوعی مایه ابتذال این موسیقی شده و مفاهیم آن را در حد عشقهای آبکی و اداهای نوجوانانه پایین آورده، فلسفه اصلی این نوع موزیک اعتراض است. این نکته را وقتی متوجه میشویم که به تاریخچه رپ رجوع کنیم و ریشههایش را در سیاهپوستان آمریکایی بیابیم و اعتراضشان به تبعیض نژادی در جامعه مدرن آمریکا. این دو هنر از اواسط دهه 70 رشد پیدا کرد و توانست همپای هم بین جوانان ایرانی همهگیر شود. حالا هنر شهری، درگیر گرافیتی کارهایی است که در برابر حوادث تلخی که اطرافمان رخ میدهد و روح مردم را غمگین میکند، عکسالعمل نشان میدهند مثلا هنوز چند روز از قتل «ستایش قریشی» نگذشته اما میتوان چهره او را در شهر دید؛ چهرهای که به نشانه همدردی و اعتراض توسط هنرمندان خیابانی روی دیوارهای شهر نقش بسته است. ستایش قریشی که توسط یک نوجوان 17 ساله مورد تعرض قرار گرفت و به قتل رسید، مدت کوتاهی پس از مرگ، با چهره کودکانه و معصومش به شهر برگشت و مردمی که هر روز از خیابانها عبور میکردند، یکبار دیگر روایت تلخ زندگی او را در ذهنشان مرور میکنند. این را باید نوعی ابراز خشم دانست خشمی که نه برای چنگ زدن به صورت کسی که برای اعتراض به وضعی است که جامعه ما را درگیر خودش کرده است. حالا دیوارهای شهر را میتوان آیینه وجدان شهروندان دانست؛ وجدانی که در برابر رخدادهای تلخ سکوت نمیکند و فریاد میزند. بیشتر نقاشیهای گرافیتی در تهران در منطقه شهرک اکباتان هستند و همواره بین هنرمندان خیابانی تهران و شهرداری این منطقه مشکلاتی وجود دارد. برخی هنرمندان خیابانی در کنار کارهای خود امضا دارند اما برخی از آنها طرحهایشان را بدون امضا میزنند و مخاطبان نامی از طراح اثر در کنار آن نمیبینند. از زمانی که شبکههای اجتماعی مانند تلگرام و اینستاگرام مورد توجه مردم قرار گرفتهاند، طرحهای گرافیتی نیز در مدت کوتاهی دیده میشوند و بارها توسط مخاطبان این شبکهها به اشتراک گذاشته میشوند. در واقع برخی از این طرحها، پیش از اینکه در شهر دیده شوند، هزاران نفر آنها را در شبکههای اجتماعی به اشتراک میگذارند. هنام کامرانی- هنرمند هنرهای تصویری و استاد دانشگاه- در گفتوگو با ایسنا درباره رشد هنر گرافیتی در ایران و توجه هنرمندان این حوزه به مسایل اجتماعی روز اظهار کرد: گرافیتی اصولا یک هنر خیابانی معترض و کار آن، نقد و نهیب زدن است. این هنر در همه دنیا همین شکل اعتراضی را دارد و جنبههای اجتماعی و اتفاقات را با نگاهی معترض روی دیوارهای شهر منعکس میکند. از این نظر، گرافیتی را میتوان هنر مثبتی دانست اما گاهی که گرافرها روی اموال عمومی و دیوارهایی که متعلق به دیگران هستند طرح میزنند، گرافیتی جنبه وندالیسم هم پیدا میکند. در اینگونه موارد معمولا دیوارها از طرحهای گرافیتی پاکسازی میشوند. وی ادامه داد: گرافیتی یک نقد تصویری است و در فضایی غیررسمی به حیات خود ادامه میدهد. در سالهای اخیر، گرافیتیهای ایران عناصر خاص هنر ایران و نوعی هویتیابی را در کارهایشان دنبال میکنند. اگرچه گرافیتی هنری جهانی است اما گاهی ویژگیهای منطقهای به خود میگیرد، مثل کارهای گرافیتی برزیل و ژاپن. اگرچه طرحهای گرافیتی در همه جای دنیا عناصر مشترکی دارند اما بهتازگی جنبههای مفهومی و منطقهای در آنها نمود بیشتری پیدا کرده است. این هنرمند همچنین بیان کرد: گاهی هنرمند گرافیتی از عناصر شهر برای زدن طرحها استفاده میکند. مثل یکی از کارهایی که «بلکهند» در تهران انجام داده و روی پلههای پل عابر طرحی از مینهای جنگی زده است. هنرمند در این طرح، از مکان بهصورت هوشمندانه استفاده کرده است. کامرانی ادامه داد: در برخی کشورها مثل ایتالیا، برای جلوگیری از مخدوش شدن چهره مکانهای عمومی شهر توسط طرحهای گرافیتی، مکانهایی را به هنرمندان اختصاص دادهاند تا طرحهایشان را روی دیوارهای آنجا پیاده کنند. همچنین ممکن است بهصورت سفارشی کارهایی را از گرافیتیکارها بخواهند که برای زیباسازی شهر انجام شود. این مدرس رشته هنر در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به اینکه گرافیتی به جنبههایی از هنر معاصر نیز راه پیدا کرده است، گفت: در حال حاضر این هنر از حالت تمامحاشیهای خارج شده و جنبههایی از آن را میتوان در هنر معاصر دید. هنرمندانی هستند که گرافیتی کار نمیکنند اما از این هنر در نقاشیهایشان بهره میگیرند. کامرانی اضافه کرد: معمولا گرافیتیها بهدلیل غیررسمی بودن هنرشان، میخواهند ناشناس بمانند و از امضاهایی برای کارهایشان استفاده میکنند که شناخته نشوند. با این حال، ورود گرافیتی به هنر معاصر، مرز آن را با هنر در جریان کمرنگ کرده و مرزها و تعاریف حالت سیالی به خود گرفتهاند.