سپاهانیها با اقدامی غیراخلاقی در حالی که رقابتهای لیگ برتر هنوز به پایان نرسیده، مذاکرات برای سپردن هدایت این تیم در فصل آینده را با مربیان مختلف آغاز کردهاند. «ما سپاهانیم و حالا و حالا قهرمانیم» شعاری است که هواداران تیم اصفهانی طی سالهای گذشته در روزهای اوج این تیم همواره سر میدادند به این خیال که شاید تا سالهای سال این موفقیتها و قهرمانیها ادامه داشته و هیچگاه قرار نیست تیم زردپوش رنگ ناکامی را به خود ببیند. این شعار هواداران سپاهان اما امسال هرگز محقق نشد و رنگ واقعیت به خود نگرفت تا جایی که این شعار آرامآرام جای خود را به شعار «ما سپاهانیم و حالا حالا در بحرانیم!» داد. سپاهانیها امسال از هر لحاظ که فکر کنید تمام رکوردهای منفی را در کسب نتایج به خود اختصاص دادند. از نبردنهای متوالی تا تغییر پیاپی مربیان، از دخالتهای بیجای برخی بازیکنان در مباحث کلان تا جاروجنجالهایی که بعضا در اردوی این تیم ایجاد میشد.بر همین اساس سپاهان امسال روزهای ناخوش زیادی را از لحاظ فنی تجربه کرد و در کسب نتایج مناسب ناکام ماند اما این فقط مسایل فنی نبود که در فصل جاری پدر این تیم اصفهانی را درآورد و چهبسا مسایل مدیریتی نیز در این بین تاثیرگذار بود تا جایی که برخی تصمیمات باعث شد پازل ناکامیهای تیم مطرح زردپوش اصفهانی تکمیل شود.سپاهان امسال علاوه بر زمین مسابقه، اتفاقات بیرون از زمین را هم واگذار کرد و در اخلاق هم بازنده بود. تیم رکورددار تغییرات کادرفنی برای شناخت سرمربی فصل آینده خود خیلی زودتر از موعد مقرر وارد فضایی شد که بیاخلاقی از سر و رویش میبارید. اینکه دو هفته قبل از پایان رقابتها با سرمربی که تیمش در کورس قهرمانی قرار دارد و شاید از حالا بتوان سهمیه آسیا را نیز به این تیم اختصاص داد، مذاکره کرده و برای فصل بعد از وی برنامه گرفت، چه معنا و مفهومی جز بیاخلاقی دارد. این درست که مسوولان استقلال خوزستان در این برهه زمانی از مذاکره سرمربی تیمشان با سپاهان مطلع بودند، اما اگر این مربی از سوی سپاهان اغوا شده و با تحت فشار قرار دادن استقلالیها دست به این مذاکره زده باشد، این امر چه توجیهی خواهد داشت. امروز حتی برخی شایعات پا را از ویسی هم فراتر گذاشته و خبر از مذاکره سپاهان با علی دایی و حتی علیرضا مرزبان دادهاند و چهبسا طی روزهای آینده صحبت از گزینههای دیگر هم به میان بیاید. شاید از مسوولان باشگاهی که ادعا میکنند افراد مختلف برای آنها هر روز رزومه یک مربی خارجی را میآورند و نامهایی چون رود گولیت، روبرتو کارلوس و رایکارد را برای فرار رو به جلو مطرح میکنند، در نهایت یک مربی غیرمطرحی مانند استیماچ در سبد خرید باشگاهشان قرار گرفته و اتفاقاتی را برای این تیم اصفهانی رقم بزند که سرنوشت آنها از حالا قابل پیشبینی باشد. در هر صورت اینکه در این برهه زمانی و با ادعای شناخت سرمربی، زودتر از موعد مقرر و به بهانه اینکه لیگ در روزهای پایانی خود به سر میبرد، بخواهیم قاعده بازی را بر هم زده و سرنوشت تیم دیگری که در کورس قهرمانی قرار دارد را به بازیچه گرفته و با احساسات هوادارانش بازی کنیم، هیچگاه در قاموس فرهنگ و اخلاق فوتبال ایران جایی نخواهد داشت. به نوشته فارس، عجیب است و عجیب. باشگاه سپاهان را میتوان حرفهایترین باشگاه ایران دانست اما در فاصله دو هفته مانده به پایان لیگ، غیرحرفهایترین رفتار ممکن را مرتکب شده است. چه بر سر باشگاه قانونمدار و حرفهای ایران آمده است؟ نکند دوستان سپاهانیها از هول حلیم به دیگ افتادهاند؟ به نظر میرسد قبح بداخلاقی ریخته است و همه از این وضعیت راضی هستند. به نظر باید بگوییم سازمان لیگ کلاهش را بالاتر بیندازد که در روز روشن باشگاهی با مربی که تیمش در کورس قهرمانی است، مذاکره میکند و صدای کسی هم درنمیآید.
سپاهانیها با اقدامی غیراخلاقی در حالی که رقابتهای لیگ برتر هنوز به پایان نرسیده، مذاکرات برای سپردن هدایت این تیم در فصل آینده را با مربیان مختلف آغاز کردهاند. «ما سپاهانیم و حالا و حالا قهرمانیم» شعاری است که هواداران تیم اصفهانی طی سالهای گذشته در روزهای اوج این تیم همواره سر میدادند به این خیال که شاید تا سالهای سال این موفقیتها و قهرمانیها ادامه داشته و هیچگاه قرار نیست تیم زردپوش رنگ ناکامی را به خود ببیند. این شعار هواداران سپاهان اما امسال هرگز محقق نشد و رنگ واقعیت به خود نگرفت تا جایی که این شعار آرامآرام جای خود را به شعار «ما سپاهانیم و حالا حالا در بحرانیم!» داد. سپاهانیها امسال از هر لحاظ که فکر کنید تمام رکوردهای منفی را در کسب نتایج به خود اختصاص دادند. از نبردنهای متوالی تا تغییر پیاپی مربیان، از دخالتهای بیجای برخی بازیکنان در مباحث کلان تا جاروجنجالهایی که بعضا در اردوی این تیم ایجاد میشد.بر همین اساس سپاهان امسال روزهای ناخوش زیادی را از لحاظ فنی تجربه کرد و در کسب نتایج مناسب ناکام ماند اما این فقط مسایل فنی نبود که در فصل جاری پدر این تیم اصفهانی را درآورد و چهبسا مسایل مدیریتی نیز در این بین تاثیرگذار بود تا جایی که برخی تصمیمات باعث شد پازل ناکامیهای تیم مطرح زردپوش اصفهانی تکمیل شود.سپاهان امسال علاوه بر زمین مسابقه، اتفاقات بیرون از زمین را هم واگذار کرد و در اخلاق هم بازنده بود. تیم رکورددار تغییرات کادرفنی برای شناخت سرمربی فصل آینده خود خیلی زودتر از موعد مقرر وارد فضایی شد که بیاخلاقی از سر و رویش میبارید. اینکه دو هفته قبل از پایان رقابتها با سرمربی که تیمش در کورس قهرمانی قرار دارد و شاید از حالا بتوان سهمیه آسیا را نیز به این تیم اختصاص داد، مذاکره کرده و برای فصل بعد از وی برنامه گرفت، چه معنا و مفهومی جز بیاخلاقی دارد. این درست که مسوولان استقلال خوزستان در این برهه زمانی از مذاکره سرمربی تیمشان با سپاهان مطلع بودند، اما اگر این مربی از سوی سپاهان اغوا شده و با تحت فشار قرار دادن استقلالیها دست به این مذاکره زده باشد، این امر چه توجیهی خواهد داشت. امروز حتی برخی شایعات پا را از ویسی هم فراتر گذاشته و خبر از مذاکره سپاهان با علی دایی و حتی علیرضا مرزبان دادهاند و چهبسا طی روزهای آینده صحبت از گزینههای دیگر هم به میان بیاید. شاید از مسوولان باشگاهی که ادعا میکنند افراد مختلف برای آنها هر روز رزومه یک مربی خارجی را میآورند و نامهایی چون رود گولیت، روبرتو کارلوس و رایکارد را برای فرار رو به جلو مطرح میکنند، در نهایت یک مربی غیرمطرحی مانند استیماچ در سبد خرید باشگاهشان قرار گرفته و اتفاقاتی را برای این تیم اصفهانی رقم بزند که سرنوشت آنها از حالا قابل پیشبینی باشد. در هر صورت اینکه در این برهه زمانی و با ادعای شناخت سرمربی، زودتر از موعد مقرر و به بهانه اینکه لیگ در روزهای پایانی خود به سر میبرد، بخواهیم قاعده بازی را بر هم زده و سرنوشت تیم دیگری که در کورس قهرمانی قرار دارد را به بازیچه گرفته و با احساسات هوادارانش بازی کنیم، هیچگاه در قاموس فرهنگ و اخلاق فوتبال ایران جایی نخواهد داشت. به نوشته فارس، عجیب است و عجیب. باشگاه سپاهان را میتوان حرفهایترین باشگاه ایران دانست اما در فاصله دو هفته مانده به پایان لیگ، غیرحرفهایترین رفتار ممکن را مرتکب شده است. چه بر سر باشگاه قانونمدار و حرفهای ایران آمده است؟ نکند دوستان سپاهانیها از هول حلیم به دیگ افتادهاند؟ به نظر میرسد قبح بداخلاقی ریخته است و همه از این وضعیت راضی هستند. به نظر باید بگوییم سازمان لیگ کلاهش را بالاتر بیندازد که در روز روشن باشگاهی با مربی که تیمش در کورس قهرمانی است، مذاکره میکند و صدای کسی هم درنمیآید.