سروکله «دارودستهها» در تنگهها و آبراههای مهم جهان
سروکله «دارودستهها» در تنگهها و آبراههای مهم جهان
دسترسی به دریاها و اقیانوسهای جهان نزد استراتژیها و کارشناسان جغرافیایی سیاسی از جمله معیارهای اساسی است برای ارزیابی میزان قدرت و نفوذ کشورها در پنج قاره جهان. این دسترسی که از جمله رویاهای بسیاری از کشورهای محروم از آب به شمار میرود، حتی برای قدرتهایی چون آمریکا و روسیه مشروط است. در میان این قدرتها، بریتانیا از موقعیت به مراتب مطلوبتری برخوردار است، اما از ضعفها و کاستیهای دیگری که موضوع بررسی این مطلب نیست، رنج میبرد. تقریبا همه ملتها و دولتها، خود را به آب و آتش میزنند و به در و دیوار میکوبند! تا رخنههایی برای نفوذ و توسعه ایجاد کنند و به این ترتیب، سروکله «دارودستهها» در تنگهها و کانالهای استراتژیک پیدا میشود تا از نمد نمناک این آبراهها، کلاههای گشاد و گران برای آن سروکلهها ببافند! این پیدایش و حضور قدرتها همیشه با این توجیه همراه بوده است: تامین امنیت گذرگاهها، تنگهها و کانالهای تجارت استراتژیک آبی و دریایی! به طور طبیعی دولت یا دولتهای مسلط بر این نوع از تنگهها و کانالها، از منافع بیشتر و بهتری برخوردارند، به همین دلیل قدرتهای سلطهگر برای ازدیاد قدرت دریایی خود ناچار به دخالت در این حوزهها میشوند یا خود در قلمرو جغرافیایی ملت خویش، اقدام به ساخت کانال یا آبراه میکنند و بالاخره به عنوان راه سوم، آن دسته از قدرتها و دولتهایی که از توانایی صنعتی و اقتصادی و نظامی ویژه برخوردارند، هر دو استراتژی را همزمان به پیش میبرند. بدون تردید هر جا در این کره خاکی در گوشه و کنار قارههای جهان، سخن از تنگه و آبراه است، مستعد وقوع اتفاقات و رویدادهای تازه، شگفتانگیز و موثر سیاسی است. به این ترتیب مشهورترین بازیگران سیاسی بینالمللی را باید در میان همسایگان و صاحبان تنگههای مشهور و آبراههای نامدار جهان یافت. کانال پاناما، کانال سوئز، دماغه امیدنیک (در جنوب آفریقای جنوبی)، تنگههای هرمز، مالاکا، بابالمندب، جبلالطارق، بسفر، داردانل و... از جمله مکانها و نقاط استراتژیک و حادثهساز جهان است و هر دولت ناتوان و سست عنصری که در چالشها و تنشهای حاصل از حضور قدرتها در آنها، از خود ضعف نشان دهد، یقینا از مدار و دایره بازیگری و حضور در صحنه به طور بیرحمانه حذف میشود یا لباس زبونی و بردگی به تن میکند. بنابراین هر کسی را یارای شجاعت، دلاوری و خردمندی در این میدان نیست. ایران که یکی از تنگهها و آبراههای نامدار و تاثیرگذار جهان را در قلمرو خویش دارد، به ناچار ملزم به اتخاذ روشها و سیاستهای بسیار دوراندیشانه و خردمندانه توام با اعمال شجاعت و شهامت است. سیاستمداران و مسوولان ارشد ایران باید با اتخاذ تصمیماتی حسابشده، ایران را به سمتی ببرند که صاحب تنگهها و آبراههای متعدد باشد. اکنون همه چیز مهیای اقدامات دلیرانه و عاقلانه و آغاز عملیات اجرایی است. از طرفی اجرای پروژه بزرگ احداث آبراه سراسری پشتوانهای دهها جلدی از تحقیقات دامنهدار دهها مهندس و کارشناس برجسته و زبده کشور را دارد. و از طرفی دیگر قدرت ملی، تکنولوژیک و توانایی نیروهای انسانی ایران همه دست به دست هم دادهاند تا حماسه بیافرینند. اکنون ایران از نعمت وجود مجموعهها و شرکتهای بزرگ صنعتی و طراحی و سازنده طرحهای بزرگ آبی و نیروگاهی که در دنیا کمنظیرند، بهره میبرد. با افزایش چالشها بین غرب و شرق از جمله روسها که اکنون روی به سوی شرق دارند، انگیزه مقامات این کشور و نیز قزاقها و دیگر کشورهای حاشیه دریای خزر برای پیگیری و ایجاد راه آبی، دریایی و بازرگانی جدید از طریق ایران قوت گرفته است. تاکید ویژه روسها بر احداث آبراه سراسری در حال حاضر با منابع استراتژیک این کشور در بلندمدت ارتباطی عمیق دارد. در همین رابطه یک سوال مهم مطرح است: چرا اتصال دو دریای جنوب و شمال ایران برای آمریکا آنقدر مهم است که اساسا واقعیت این طرح و کشورها و شرکتهایی را که قرار بود در این پروژه نقش داشته باشند در مدار تحریم خود قرار داده؟ این کشور حتی در صدای خود (VOA) در تاریخ 6/2/95 طی برنامهای تحت عنوان افق نو با استفاده از دو کارشناس نهچندان مسلط و یک مجری ضعیف و بسیار ناآشنا با اشاره به طرح آبرسانی از دریای خزر به استان سمنان موضوع اصلی را لوث کرد و از کنار آن گذشت! به این ترتیب تمام کشورهای شمال خزر از جمله روسیه و نیز برخی کشورهای غربی اروپا در شرایط حاضر از ساخت کانال سراسری شادمان میشوند و تعداد اندکی از اروپاییان و به ویژه آمریکا از پیگیری و ساخت این پروژه عظیم نگران میشوند. آوردن آب به کویر یا به عبارت دقیقتر انتقال آب دریای عمان به کویرهای ایران زمینهساز تحولات دامنهدار و گسترده در منطقه به ویژه در ایران است که توسعه عمیق کشاورزی، آبادانی جدی و فراگیر، ساختن بنادر آزاد، توسعه بازرگانی، کشتیرانی، راههای ارتباطی و... را در پی دارد.این کانال و آبراه سراسری شمال اقیانوس اطلس را از طریق دریاهای بالتیک، سیاه، آزوف و نیز حوضههای آبی دانوب، ولگا و خزر و از طریق عبور از خاک ایران به اقیانوس هند و در نتیجه به اقیانوسهای بزرگ جهان متصل میکند. در یکی دو سال اخیر هیچ مقام عالیرتبهای از طرح مذکور سخن نگفته یا موضع شایستهای اتخاذ نکرده و تنها یک صدای ضعیف رسمی و دولتی از آن سوی دریای خزر شنیده شده است. مهدی سنایی، سفیر ایران در روسیه در این زمینه گفته است: این طرح در دست بررسی بین مقامات روسیه و ایران است.بر پایه این گزارش روسها تلاش جدی میکنند تا مسوولان کشورمان را به اجرای این طرح بزرگ مجاب کنند. یک گزارش تایید نشده میگوید ایران و روسیه (شوروی سابق) از اوایل قرن جدید در این زمینه کمیسیون مشترک برگزار کردهاند اما تاکنون نتوانستهاند در مورد رژیم حقوقی پروژه و کانال مذکور به توافق برسند. این کانال که در صورت آغاز اجرای عملیاتی آن به ناچار باید یک پروژه 30 تا 40 ساله به شمار آید، علاوه بر روسیه، حامیان دیگری هم دارد. علت حمایت برخی از این کشورها کوتاه بودن مسیر این کانال به نسبت مسیر فعلی از طریق تنگههای دوقلوی ترکیه به مدیترانه و کانال سوئز و بابالمندب به اقیانوس است. بنابراین پروژه انتقال آب دریای عمان به کویرهای ایران یا اتصال دریای عمان به دریای خزر یک پروژه کوچک محلی، استانی یا حتی کشوری نیست بلکه پروژهای است جهانی و بسیار حساس و استراتژیک در مقیاس تنگهها و آبراههای موجود جهان و بدون شک اجرای کامل آن تعادل خود را به نفع ایران و برخی کشورهای ذینفع در منطقه بر هم خواهد زد. حساسیت و عظمت و تاثیرات شگفتانگیز و پایدار و همهجانبه آن در ایران و منطقه و جهان سیاستهای حسابشده و خردمندانه میطلبد. از این رو مقامات ایران باید در این مورد به طور دقیق و عمیق و بسیار فکورانه و مدبرانه، جوانب گوناگون آن را بررسی کنند و تصمیمات بجا و لازم و ضروری اتخاذ کنند. وسعت مناطق خشک جهان مناطق خشک جهان به سه دسته تقسیم میشود. 1- فراخشک: اصولا فاقد پوشش گیاهی است. بارندگی سالانه آن اندک و به ندرت از 100 میلیمتر در سال تجاوز میکند. ممکن است در طول چند سال باران نبیند. این مناطق حدود 2/4 درصد سطح خشکیهای کره زمین را اشغال کردهاند. 2- خشک: در این شرایط زراعت بدون آبیاری ممکن نیست. نوسان بارندگی از سالی به سال دیگر شدید و مقدار سالانه آن بین 100 تا 300 میلیمتر است. مناطق خشک حدود 6/14 درصد از سطح خشکیهای کره زمین را فرا گرفتهاند. 3- نیمهخشک: در این منطقه زراعت دیم امکانپذیر است. میزان بارندگی سالانه اگر بارندگی از تیپ تابستانه باشد از 400- 300 تا 800-700 میلیمتر و اگر از تیپ زمستانه باشد از 250-200 تا 500- 450 میلمتر متغیر است. مناطق نیمهخشک دنیا حدود 2/12 درصد سطح خشکیهای کره زمین را دربرمیگیرند. * مناطق خشک جهان کم و بیش بین مدارات 20 و 35 درجه جنوبی و مدارات 15 و 45 درجه شمالی با حدود نامنظم قرار دارند که اقیانوسها، دریاها و مناطق مرطوب آنها را از هم جدا میکنند. وسعت کل مناطق بسیار خشک، خشک و نیمهخشک جهان حدود 734270/47 کیلومتر مربع است یعنی 31 درصد سطح خشکیهای زمین قاره آفریقا 58 درصد معادل 3/17 میلیون کیلومتر مربع قاره آسیا 37 درصد معادل 7/15 میلیون کیلومتر مربع قاره آمریکا 5/19 درصد معادل 6/7 میلیون کیلومتر مربع استرالیا 80 درصد معادل 16/6 میلیون کیلومتر مربع اروپا 5/9 درصد معادل 95/0 میلیون کیلومتر مربع اقالیم فراخشک و خشک در ایران: فراخشک با وسعت 573884 کیلومترمربع 54/35 درصد از مساحت کشور - اقالیم خشک مساحتی حدود 472562 کیلومترمربع 12/29 درصد از کل کشور مجموع مناطق فراخشک و خشک Km2 046446/1 * در اینکه چه عاملی از عوامل باید شاخص و بیانگر بیابان باشد، مورد توافق همگان نیست ولی قدر مسلم باید عامل بارندگی را یکی از عوامل اساسی دانست در مناطق گرمسیری جایی که بارندگی متوسط سالانه کمتر از 120 میلیمتر است به عنوان بیابان و جایی که میزان بارندگی کمتر از 380 میلیمتر است، نیمهبیابانی نامیده میشود.
دسترسی به دریاها و اقیانوسهای جهان نزد استراتژیها و کارشناسان جغرافیایی سیاسی از جمله معیارهای اساسی است برای ارزیابی میزان قدرت و نفوذ کشورها در پنج قاره جهان. این دسترسی که از جمله رویاهای بسیاری از کشورهای محروم از آب به شمار میرود، حتی برای قدرتهایی چون آمریکا و روسیه مشروط است. در میان این قدرتها، بریتانیا از موقعیت به مراتب مطلوبتری برخوردار است، اما از ضعفها و کاستیهای دیگری که موضوع بررسی این مطلب نیست، رنج میبرد. تقریبا همه ملتها و دولتها، خود را به آب و آتش میزنند و به در و دیوار میکوبند! تا رخنههایی برای نفوذ و توسعه ایجاد کنند و به این ترتیب، سروکله «دارودستهها» در تنگهها و کانالهای استراتژیک پیدا میشود تا از نمد نمناک این آبراهها، کلاههای گشاد و گران برای آن سروکلهها ببافند! این پیدایش و حضور قدرتها همیشه با این توجیه همراه بوده است: تامین امنیت گذرگاهها، تنگهها و کانالهای تجارت استراتژیک آبی و دریایی! به طور طبیعی دولت یا دولتهای مسلط بر این نوع از تنگهها و کانالها، از منافع بیشتر و بهتری برخوردارند، به همین دلیل قدرتهای سلطهگر برای ازدیاد قدرت دریایی خود ناچار به دخالت در این حوزهها میشوند یا خود در قلمرو جغرافیایی ملت خویش، اقدام به ساخت کانال یا آبراه میکنند و بالاخره به عنوان راه سوم، آن دسته از قدرتها و دولتهایی که از توانایی صنعتی و اقتصادی و نظامی ویژه برخوردارند، هر دو استراتژی را همزمان به پیش میبرند. بدون تردید هر جا در این کره خاکی در گوشه و کنار قارههای جهان، سخن از تنگه و آبراه است، مستعد وقوع اتفاقات و رویدادهای تازه، شگفتانگیز و موثر سیاسی است. به این ترتیب مشهورترین بازیگران سیاسی بینالمللی را باید در میان همسایگان و صاحبان تنگههای مشهور و آبراههای نامدار جهان یافت. کانال پاناما، کانال سوئز، دماغه امیدنیک (در جنوب آفریقای جنوبی)، تنگههای هرمز، مالاکا، بابالمندب، جبلالطارق، بسفر، داردانل و... از جمله مکانها و نقاط استراتژیک و حادثهساز جهان است و هر دولت ناتوان و سست عنصری که در چالشها و تنشهای حاصل از حضور قدرتها در آنها، از خود ضعف نشان دهد، یقینا از مدار و دایره بازیگری و حضور در صحنه به طور بیرحمانه حذف میشود یا لباس زبونی و بردگی به تن میکند. بنابراین هر کسی را یارای شجاعت، دلاوری و خردمندی در این میدان نیست. ایران که یکی از تنگهها و آبراههای نامدار و تاثیرگذار جهان را در قلمرو خویش دارد، به ناچار ملزم به اتخاذ روشها و سیاستهای بسیار دوراندیشانه و خردمندانه توام با اعمال شجاعت و شهامت است. سیاستمداران و مسوولان ارشد ایران باید با اتخاذ تصمیماتی حسابشده، ایران را به سمتی ببرند که صاحب تنگهها و آبراههای متعدد باشد. اکنون همه چیز مهیای اقدامات دلیرانه و عاقلانه و آغاز عملیات اجرایی است. از طرفی اجرای پروژه بزرگ احداث آبراه سراسری پشتوانهای دهها جلدی از تحقیقات دامنهدار دهها مهندس و کارشناس برجسته و زبده کشور را دارد. و از طرفی دیگر قدرت ملی، تکنولوژیک و توانایی نیروهای انسانی ایران همه دست به دست هم دادهاند تا حماسه بیافرینند. اکنون ایران از نعمت وجود مجموعهها و شرکتهای بزرگ صنعتی و طراحی و سازنده طرحهای بزرگ آبی و نیروگاهی که در دنیا کمنظیرند، بهره میبرد. با افزایش چالشها بین غرب و شرق از جمله روسها که اکنون روی به سوی شرق دارند، انگیزه مقامات این کشور و نیز قزاقها و دیگر کشورهای حاشیه دریای خزر برای پیگیری و ایجاد راه آبی، دریایی و بازرگانی جدید از طریق ایران قوت گرفته است. تاکید ویژه روسها بر احداث آبراه سراسری در حال حاضر با منابع استراتژیک این کشور در بلندمدت ارتباطی عمیق دارد. در همین رابطه یک سوال مهم مطرح است: چرا اتصال دو دریای جنوب و شمال ایران برای آمریکا آنقدر مهم است که اساسا واقعیت این طرح و کشورها و شرکتهایی را که قرار بود در این پروژه نقش داشته باشند در مدار تحریم خود قرار داده؟ این کشور حتی در صدای خود (VOA) در تاریخ 6/2/95 طی برنامهای تحت عنوان افق نو با استفاده از دو کارشناس نهچندان مسلط و یک مجری ضعیف و بسیار ناآشنا با اشاره به طرح آبرسانی از دریای خزر به استان سمنان موضوع اصلی را لوث کرد و از کنار آن گذشت! به این ترتیب تمام کشورهای شمال خزر از جمله روسیه و نیز برخی کشورهای غربی اروپا در شرایط حاضر از ساخت کانال سراسری شادمان میشوند و تعداد اندکی از اروپاییان و به ویژه آمریکا از پیگیری و ساخت این پروژه عظیم نگران میشوند. آوردن آب به کویر یا به عبارت دقیقتر انتقال آب دریای عمان به کویرهای ایران زمینهساز تحولات دامنهدار و گسترده در منطقه به ویژه در ایران است که توسعه عمیق کشاورزی، آبادانی جدی و فراگیر، ساختن بنادر آزاد، توسعه بازرگانی، کشتیرانی، راههای ارتباطی و... را در پی دارد.این کانال و آبراه سراسری شمال اقیانوس اطلس را از طریق دریاهای بالتیک، سیاه، آزوف و نیز حوضههای آبی دانوب، ولگا و خزر و از طریق عبور از خاک ایران به اقیانوس هند و در نتیجه به اقیانوسهای بزرگ جهان متصل میکند. در یکی دو سال اخیر هیچ مقام عالیرتبهای از طرح مذکور سخن نگفته یا موضع شایستهای اتخاذ نکرده و تنها یک صدای ضعیف رسمی و دولتی از آن سوی دریای خزر شنیده شده است. مهدی سنایی، سفیر ایران در روسیه در این زمینه گفته است: این طرح در دست بررسی بین مقامات روسیه و ایران است.بر پایه این گزارش روسها تلاش جدی میکنند تا مسوولان کشورمان را به اجرای این طرح بزرگ مجاب کنند. یک گزارش تایید نشده میگوید ایران و روسیه (شوروی سابق) از اوایل قرن جدید در این زمینه کمیسیون مشترک برگزار کردهاند اما تاکنون نتوانستهاند در مورد رژیم حقوقی پروژه و کانال مذکور به توافق برسند. این کانال که در صورت آغاز اجرای عملیاتی آن به ناچار باید یک پروژه 30 تا 40 ساله به شمار آید، علاوه بر روسیه، حامیان دیگری هم دارد. علت حمایت برخی از این کشورها کوتاه بودن مسیر این کانال به نسبت مسیر فعلی از طریق تنگههای دوقلوی ترکیه به مدیترانه و کانال سوئز و بابالمندب به اقیانوس است. بنابراین پروژه انتقال آب دریای عمان به کویرهای ایران یا اتصال دریای عمان به دریای خزر یک پروژه کوچک محلی، استانی یا حتی کشوری نیست بلکه پروژهای است جهانی و بسیار حساس و استراتژیک در مقیاس تنگهها و آبراههای موجود جهان و بدون شک اجرای کامل آن تعادل خود را به نفع ایران و برخی کشورهای ذینفع در منطقه بر هم خواهد زد. حساسیت و عظمت و تاثیرات شگفتانگیز و پایدار و همهجانبه آن در ایران و منطقه و جهان سیاستهای حسابشده و خردمندانه میطلبد. از این رو مقامات ایران باید در این مورد به طور دقیق و عمیق و بسیار فکورانه و مدبرانه، جوانب گوناگون آن را بررسی کنند و تصمیمات بجا و لازم و ضروری اتخاذ کنند. وسعت مناطق خشک جهان مناطق خشک جهان به سه دسته تقسیم میشود. 1- فراخشک: اصولا فاقد پوشش گیاهی است. بارندگی سالانه آن اندک و به ندرت از 100 میلیمتر در سال تجاوز میکند. ممکن است در طول چند سال باران نبیند. این مناطق حدود 2/4 درصد سطح خشکیهای کره زمین را اشغال کردهاند. 2- خشک: در این شرایط زراعت بدون آبیاری ممکن نیست. نوسان بارندگی از سالی به سال دیگر شدید و مقدار سالانه آن بین 100 تا 300 میلیمتر است. مناطق خشک حدود 6/14 درصد از سطح خشکیهای کره زمین را فرا گرفتهاند. 3- نیمهخشک: در این منطقه زراعت دیم امکانپذیر است. میزان بارندگی سالانه اگر بارندگی از تیپ تابستانه باشد از 400- 300 تا 800-700 میلیمتر و اگر از تیپ زمستانه باشد از 250-200 تا 500- 450 میلمتر متغیر است. مناطق نیمهخشک دنیا حدود 2/12 درصد سطح خشکیهای کره زمین را دربرمیگیرند. * مناطق خشک جهان کم و بیش بین مدارات 20 و 35 درجه جنوبی و مدارات 15 و 45 درجه شمالی با حدود نامنظم قرار دارند که اقیانوسها، دریاها و مناطق مرطوب آنها را از هم جدا میکنند. وسعت کل مناطق بسیار خشک، خشک و نیمهخشک جهان حدود 734270/47 کیلومتر مربع است یعنی 31 درصد سطح خشکیهای زمین قاره آفریقا 58 درصد معادل 3/17 میلیون کیلومتر مربع قاره آسیا 37 درصد معادل 7/15 میلیون کیلومتر مربع قاره آمریکا 5/19 درصد معادل 6/7 میلیون کیلومتر مربع استرالیا 80 درصد معادل 16/6 میلیون کیلومتر مربع اروپا 5/9 درصد معادل 95/0 میلیون کیلومتر مربع اقالیم فراخشک و خشک در ایران: فراخشک با وسعت 573884 کیلومترمربع 54/35 درصد از مساحت کشور - اقالیم خشک مساحتی حدود 472562 کیلومترمربع 12/29 درصد از کل کشور مجموع مناطق فراخشک و خشک Km2 046446/1 * در اینکه چه عاملی از عوامل باید شاخص و بیانگر بیابان باشد، مورد توافق همگان نیست ولی قدر مسلم باید عامل بارندگی را یکی از عوامل اساسی دانست در مناطق گرمسیری جایی که بارندگی متوسط سالانه کمتر از 120 میلیمتر است به عنوان بیابان و جایی که میزان بارندگی کمتر از 380 میلیمتر است، نیمهبیابانی نامیده میشود.