فاطمه بکایی- چند روز پیش نمایشگاهی با عنوان «راز گل سرخ» برای معرفی آداب و رسوم کشور افغانستان به هم وطنان آنها و ایرانیان در فرهنگسرای خاوران برگزار شد. صبح جمعهای که سوار بر BRT شدم از ترمینال آزادی تا به فرهنگسرای خاوران برسم. در بین راه طولانی در اغلب ایستگاهها تعداد زیادی از جوانان افغان را میبینی و حدس میزنی خودشان را به فرهنگسرا میرسانند؛ جوانانی با پوششهای متفاوت و مدرن. شاید تا آن روز این تعداد افغانستانی مقیم ایران را یک جا در کنار هم ندیده باشی. فرهنگسرا شلوغ است در روزی بسیار گرم و امکانات محدود. همان ابتدا چند غرفه میبینی که شامل معرفی فرهنگ افغانستان است به جوانان و نوجوانانی که چون در ایران به دنیا آمدهاند یا سالها در اینجا ساکن بودهاند، شناخت زیادی از نوع آداب و رسوم خود ندارند. مرد جوانی در غرفه نخست فرهنگ و آداب و رسوم مراسمهای ازدواج تا آداب فرزنددار شدن را به آنها توضیح میدهد. میگوید: «نمایشگاه برای بازدیدکنندگان ایرانی هم جذابیت زیادی داشته است. آنها هیچ چیز در مورد زیباییها و هنرهای افغانستان نمیدانستند و همیشه تصور میکردند افغانستان مترادف است با بمب و جنگ و حملات انتحاری. از هنر دست و فرهنگ آن هیچ نمیدانستند و تصورات اشتباهی داشتند.» وی تعداد بازدیدکنندگان ایرانی را کم میداند و معتقد است هنوز ایرانیهای زیادی در مورد افغانستان واقعی ناآگاه هستند. برخی از صنایع دستی افغانستان هم در این غرفهها دیده میشدند که البته فروشی نبودند. هنرهایی همچون لیسی دوزی، گراف، سوزن دوزی و گلدوزی. صرفا برای معرفی بود و غرفهداران در توضیح اینکه چرا صنایع دستی و سوزندوزیهایشان را برای فروش ارائه نمیدهند، عنوان میکند: این صنایع قیمت بالایی دارند و به این دلیل که توان خرید آنها از سوی جوانان افغان نیست، برای فروش چیزی نیاوردهایم. وی تاکید میکند که این نمایشگاه به نوعی گردهمایی افغانستانیهای مقیم ایران است تا از حضور درکنار هم بهره ببرند و با برخی مسایل کشورشان بیشتر آشنا شوند. غرفهداران بازدید افغانها را بسیار خوب ارزیابی میکنند و میگویند: مردم از این نمایشگاه راضی بودهاند. به جز برخی غرفههای معرفی افغانستان به مردم واضح است که همه هنرها و آثار و صنایع افغانستان در اینجا حضور ندارند و تعداد محدودی حضور دارند. از هنرهای دیگر آنها میتوان به میناکاری روی ظروف، مجسمهسازی و کاشیکاریهای سنتی- اسلامی اشاره کرد. کاشیکاران افغانستانی که در ایران کارگاه دارند و سفارش کار میگیرند و صادرات هم دارند. طرحهایی با نقوش سنتی، اسلیمی و مطابق با معماری اسلامی. غرفهدار کاشیسازی به «جهانصنعت» میگوید: با یک شرکت آلمانی قرارداد و تفاهمنامه منعقد کردهاند تا به آنها ارسال کاشی داشته باشند. وی میگوید خودش از کودکی در ایران زندگی کرده و حالا هم کار میکند و زندگی موفقی دارد. در تشریح فعالیتهای کارگاه و شرکتشان عنوان میکند به چین، عراق، آفریقا و خود افغانستان صادرات کاشی دارند. سنگ تراشی و هنرمندیهای متعدد با سنگهای مرمر و تراورتن نیز از دیگر هنرهای مردان افغانستان است که در ایران هم آثار زیبا و متنوعی را ساخته و به فروش میرسانند. در اینجاست که درمییابی حداقل منفعت این نمایشگاه این است که متوجه میشوی چه هنرهای بکر و مهجور ماندهای دارند افغانستانیها و چقدر آگاهی در مورد فعالیتهای آنها کم بوده است. در غرفههای دیگر که اقوام مختلف افغانستان را معرفی میکنند، برخی خوراکیهایشان را هم برای معرفی ارائه میدهند. شاید بد نباشد بدانیم اقوام افغانستان شامل هزاره، ترکمن، ازبک، پشتون، سیک، قزلباش، پشئی و کامیری هستند با تنوع لباسها و طراحیهای منحصر به فرد و رنگهای فوقالعاده به کار رفته در آنها. تنوع اقوام در این کشور خوشرنگ و هنرمند شگفت انگیز است؛ موضوعی که به ندرت کسی از وجود همه آنها مطلع است. با وجود برنامههای اجرای تئاتر و رادیویی و تفریحی برای کودکان اما هنوز نمایشگاه کاملی نیست. برخی غرفهداران و بازدیدکنندگان معتقدند این همه آنچه در افغانستان است، نیست و میتوانست بسیار بهتر از این باشد. میگویند برنامهریزیها بسیار نامناسب بود و افتتاحیه با تاخیر زیادی برگزار شد و مهمانهای دعوتشده به ناهماهنگی خوردند و این روند برگزاری نمایشگاه را بیبرنامه پیش برد. یکی از غرفهداران تاکید میکند: بسیاری از کسانی که میتوانستند برای معرفی بیشتر فرهنگ و صنایع دستی به خصوص سنگهای افغانستان اینجا باشند، به دلیل عدم استقبال و ناتوانی در خرید از سوی بازدیدکنندگان، نتوانستند در اینجا حضور داشته باشند اما در کل ذات برگزاری چنین نمایشگاهی را خوب ارزیابی میکنند و امیدوارند در برنامههای آتی به نحو بهتر و بابرنامهتری برگزار شود.
فاطمه بکایی- چند روز پیش نمایشگاهی با عنوان «راز گل سرخ» برای معرفی آداب و رسوم کشور افغانستان به هم وطنان آنها و ایرانیان در فرهنگسرای خاوران برگزار شد. صبح جمعهای که سوار بر BRT شدم از ترمینال آزادی تا به فرهنگسرای خاوران برسم. در بین راه طولانی در اغلب ایستگاهها تعداد زیادی از جوانان افغان را میبینی و حدس میزنی خودشان را به فرهنگسرا میرسانند؛ جوانانی با پوششهای متفاوت و مدرن. شاید تا آن روز این تعداد افغانستانی مقیم ایران را یک جا در کنار هم ندیده باشی. فرهنگسرا شلوغ است در روزی بسیار گرم و امکانات محدود. همان ابتدا چند غرفه میبینی که شامل معرفی فرهنگ افغانستان است به جوانان و نوجوانانی که چون در ایران به دنیا آمدهاند یا سالها در اینجا ساکن بودهاند، شناخت زیادی از نوع آداب و رسوم خود ندارند. مرد جوانی در غرفه نخست فرهنگ و آداب و رسوم مراسمهای ازدواج تا آداب فرزنددار شدن را به آنها توضیح میدهد. میگوید: «نمایشگاه برای بازدیدکنندگان ایرانی هم جذابیت زیادی داشته است. آنها هیچ چیز در مورد زیباییها و هنرهای افغانستان نمیدانستند و همیشه تصور میکردند افغانستان مترادف است با بمب و جنگ و حملات انتحاری. از هنر دست و فرهنگ آن هیچ نمیدانستند و تصورات اشتباهی داشتند.» وی تعداد بازدیدکنندگان ایرانی را کم میداند و معتقد است هنوز ایرانیهای زیادی در مورد افغانستان واقعی ناآگاه هستند. برخی از صنایع دستی افغانستان هم در این غرفهها دیده میشدند که البته فروشی نبودند. هنرهایی همچون لیسی دوزی، گراف، سوزن دوزی و گلدوزی. صرفا برای معرفی بود و غرفهداران در توضیح اینکه چرا صنایع دستی و سوزندوزیهایشان را برای فروش ارائه نمیدهند، عنوان میکند: این صنایع قیمت بالایی دارند و به این دلیل که توان خرید آنها از سوی جوانان افغان نیست، برای فروش چیزی نیاوردهایم. وی تاکید میکند که این نمایشگاه به نوعی گردهمایی افغانستانیهای مقیم ایران است تا از حضور درکنار هم بهره ببرند و با برخی مسایل کشورشان بیشتر آشنا شوند. غرفهداران بازدید افغانها را بسیار خوب ارزیابی میکنند و میگویند: مردم از این نمایشگاه راضی بودهاند. به جز برخی غرفههای معرفی افغانستان به مردم واضح است که همه هنرها و آثار و صنایع افغانستان در اینجا حضور ندارند و تعداد محدودی حضور دارند. از هنرهای دیگر آنها میتوان به میناکاری روی ظروف، مجسمهسازی و کاشیکاریهای سنتی- اسلامی اشاره کرد. کاشیکاران افغانستانی که در ایران کارگاه دارند و سفارش کار میگیرند و صادرات هم دارند. طرحهایی با نقوش سنتی، اسلیمی و مطابق با معماری اسلامی. غرفهدار کاشیسازی به «جهانصنعت» میگوید: با یک شرکت آلمانی قرارداد و تفاهمنامه منعقد کردهاند تا به آنها ارسال کاشی داشته باشند. وی میگوید خودش از کودکی در ایران زندگی کرده و حالا هم کار میکند و زندگی موفقی دارد. در تشریح فعالیتهای کارگاه و شرکتشان عنوان میکند به چین، عراق، آفریقا و خود افغانستان صادرات کاشی دارند. سنگ تراشی و هنرمندیهای متعدد با سنگهای مرمر و تراورتن نیز از دیگر هنرهای مردان افغانستان است که در ایران هم آثار زیبا و متنوعی را ساخته و به فروش میرسانند. در اینجاست که درمییابی حداقل منفعت این نمایشگاه این است که متوجه میشوی چه هنرهای بکر و مهجور ماندهای دارند افغانستانیها و چقدر آگاهی در مورد فعالیتهای آنها کم بوده است. در غرفههای دیگر که اقوام مختلف افغانستان را معرفی میکنند، برخی خوراکیهایشان را هم برای معرفی ارائه میدهند. شاید بد نباشد بدانیم اقوام افغانستان شامل هزاره، ترکمن، ازبک، پشتون، سیک، قزلباش، پشئی و کامیری هستند با تنوع لباسها و طراحیهای منحصر به فرد و رنگهای فوقالعاده به کار رفته در آنها. تنوع اقوام در این کشور خوشرنگ و هنرمند شگفت انگیز است؛ موضوعی که به ندرت کسی از وجود همه آنها مطلع است. با وجود برنامههای اجرای تئاتر و رادیویی و تفریحی برای کودکان اما هنوز نمایشگاه کاملی نیست. برخی غرفهداران و بازدیدکنندگان معتقدند این همه آنچه در افغانستان است، نیست و میتوانست بسیار بهتر از این باشد. میگویند برنامهریزیها بسیار نامناسب بود و افتتاحیه با تاخیر زیادی برگزار شد و مهمانهای دعوتشده به ناهماهنگی خوردند و این روند برگزاری نمایشگاه را بیبرنامه پیش برد. یکی از غرفهداران تاکید میکند: بسیاری از کسانی که میتوانستند برای معرفی بیشتر فرهنگ و صنایع دستی به خصوص سنگهای افغانستان اینجا باشند، به دلیل عدم استقبال و ناتوانی در خرید از سوی بازدیدکنندگان، نتوانستند در اینجا حضور داشته باشند اما در کل ذات برگزاری چنین نمایشگاهی را خوب ارزیابی میکنند و امیدوارند در برنامههای آتی به نحو بهتر و بابرنامهتری برگزار شود.