اتاق آبی

اتاق آبی

ته باغ ما‌، یک سر طویله بود. روی سر طویله یک اتاق بود، آبی بود. اسمش اتاق آبی بود (می‌گفتیم اتاق آبی)، سر طویله از کف زمین پایین‌تر بود. آنقدر که از دریچه بالای آخورها سر و گردن مال‌ها پیدا بود. راهرویی که به اتاق آبی می‌رفت چند پله می‌خورد. اتاق آبی از صمیمیت حقیقت خاک دور نبود، ما در این اتاق زندگی می‌کردیم. یک روز مادرم وارد اتاق آبی می‌شود. مار چنبر زده‌ای در طاقچه می‌بیند، می‌ترسد، آن هم چقدر. همان روز از اتاق آبی کوچ می‌کنیم‌ به اتاقی می‌رویم در شمال خانه، اتاق پنجدری سفید‌ تا پایان در این اتاق می‌مانیم‌ و اتاق آبی تا پایان خالی می‌افتد. در رساله Sang Hyang Kamahayanikanکه شرح ماهایانیسم جاواست‌. به جای mordaها در جهات اصلی نگاه کن‌. «فقدان ترس» در شمال است. مادر حق داشت که به شمال خانه کوچ کند‌ و باز می‌بینی «ترحم» در جنوب است. هیچ کس اتاق آبی را نکشت. در بودیسم جای Lokapalaها را در جهات اصلی دیدم. رنگ آبی در جنوب بود. اتاق آبی هم در جنوب خانه ما بود . یک جا در هندوبیسم و یک جا در بودیسم. رنگ سپید را در شمال دیدم، اتاق پنجدری شمال خانه هم سپید بود‌. چه شباهت‌های دلپذیری، خانه ما نمونه کوچک کیهان بود...

ته باغ ما‌، یک سر طویله بود. روی سر طویله یک اتاق بود، آبی بود. اسمش اتاق آبی بود (می‌گفتیم اتاق آبی)، سر طویله از کف زمین پایین‌تر بود. آنقدر که از دریچه بالای آخورها سر و گردن مال‌ها پیدا بود. راهرویی که به اتاق آبی می‌رفت چند پله می‌خورد. اتاق آبی از صمیمیت حقیقت خاک دور نبود، ما در این اتاق زندگی می‌کردیم. یک روز مادرم وارد اتاق آبی می‌شود. مار چنبر زده‌ای در طاقچه می‌بیند، می‌ترسد، آن هم چقدر. همان روز از اتاق آبی کوچ می‌کنیم‌ به اتاقی می‌رویم در شمال خانه، اتاق پنجدری سفید‌ تا پایان در این اتاق می‌مانیم‌ و اتاق آبی تا پایان خالی می‌افتد. در رساله Sang Hyang Kamahayanikanکه شرح ماهایانیسم جاواست‌. به جای mordaها در جهات اصلی نگاه کن‌. «فقدان ترس» در شمال است. مادر حق داشت که به شمال خانه کوچ کند‌ و باز می‌بینی «ترحم» در جنوب است. هیچ کس اتاق آبی را نکشت. در بودیسم جای Lokapalaها را در جهات اصلی دیدم. رنگ آبی در جنوب بود. اتاق آبی هم در جنوب خانه ما بود . یک جا در هندوبیسم و یک جا در بودیسم. رنگ سپید را در شمال دیدم، اتاق پنجدری شمال خانه هم سپید بود‌. چه شباهت‌های دلپذیری، خانه ما نمونه کوچک کیهان بود...