نیکا زند- حقوقهای همشهری چند دسته است. بعضی از حقوقها حقوقهایی است که همه همشهریان باید برای هم قائل باشند. بعضی از حقوقها هم حقوقهایی است که ادارات و ارگانها و سازمانهای خدماتی باید برای مردم قائل باشند. خوشبختانه دسته اول این روزها حال بهتری دارد و رعایت کردنش عادت شده است. اما دسته دوم معلوم نیست کی قرار است حالش خوب شود. اگر بخواهم از حاشیه رفتن بگذرم و یک راست بروم سر اصل مطلب میرسم به صدا و سیما که احتمالا دل اکثر ما از آن خون است! از برنامههای تکراری و آبکی که این روزها بینندهای هم ندارند که بگذریم میرسیم به برنامههای تازه تولید شدهای که اتفاقا خیلی هم ادعای خوب بودن دارند؛ برنامههایی که تنها چیزی که در تولید آنها اهمیت ندارد شعور مخاطبی است که به تماشای آن برنامه نشسته است. بگذارید باز هم مستقیمتر حرفم را بزنم. اینکه فرزاد حسنی در یک برنامه تلویزیونی از شبکه پر مخاطب سه آن شوخیهای زشت و رکیک را با مردی که هم سن پدرش است میکند و بعد این برنامه توسط تهیهکننده برای پخش تایید میشود و بعد از هفت خوان شبکه سه رد میشود و روی آنتن میرود معنیاش این است که برای یک مجموعه چندین نفری تنها چیزی که اهمیت ندارد شعور مردم است. بگذارید به سوالهای فرزاد حسنی هم جواب دهم. بله آقای حسنی، امروز دیگر همه مردم ایران مطمئناند که شما همه آن چیزهایی که گفتید هستید! صفاتی که من در یک روزنامه کوچک که شاید مخاطبهایش چند هزارم شبکه سه هم نباشد از تکرارشان شرم دارم. اولین بار نیست که صدا و سیما با خشم اینچنینی مردم روبهرو میشود، آخرین بار هم نخواهد بود. به این سازمان از بیخ امیدی نیست!
نیکا زند- حقوقهای همشهری چند دسته است. بعضی از حقوقها حقوقهایی است که همه همشهریان باید برای هم قائل باشند. بعضی از حقوقها هم حقوقهایی است که ادارات و ارگانها و سازمانهای خدماتی باید برای مردم قائل باشند. خوشبختانه دسته اول این روزها حال بهتری دارد و رعایت کردنش عادت شده است. اما دسته دوم معلوم نیست کی قرار است حالش خوب شود. اگر بخواهم از حاشیه رفتن بگذرم و یک راست بروم سر اصل مطلب میرسم به صدا و سیما که احتمالا دل اکثر ما از آن خون است! از برنامههای تکراری و آبکی که این روزها بینندهای هم ندارند که بگذریم میرسیم به برنامههای تازه تولید شدهای که اتفاقا خیلی هم ادعای خوب بودن دارند؛ برنامههایی که تنها چیزی که در تولید آنها اهمیت ندارد شعور مخاطبی است که به تماشای آن برنامه نشسته است. بگذارید باز هم مستقیمتر حرفم را بزنم. اینکه فرزاد حسنی در یک برنامه تلویزیونی از شبکه پر مخاطب سه آن شوخیهای زشت و رکیک را با مردی که هم سن پدرش است میکند و بعد این برنامه توسط تهیهکننده برای پخش تایید میشود و بعد از هفت خوان شبکه سه رد میشود و روی آنتن میرود معنیاش این است که برای یک مجموعه چندین نفری تنها چیزی که اهمیت ندارد شعور مردم است. بگذارید به سوالهای فرزاد حسنی هم جواب دهم. بله آقای حسنی، امروز دیگر همه مردم ایران مطمئناند که شما همه آن چیزهایی که گفتید هستید! صفاتی که من در یک روزنامه کوچک که شاید مخاطبهایش چند هزارم شبکه سه هم نباشد از تکرارشان شرم دارم. اولین بار نیست که صدا و سیما با خشم اینچنینی مردم روبهرو میشود، آخرین بار هم نخواهد بود. به این سازمان از بیخ امیدی نیست!