معاون مرکز آمار ایران:
افزایش نیافتن تعداد شاغلان را نباید به صفر بودن تعداد فرصتهای شغلی جدید تعبیر کرد معاون مرکز آمار ایران گفت: تعداد افراد دارای درآمد بدون کار در کشور طی سالهای 94-1384با رشد 4/2 برابری از یک میلیون و 968 هزار نفر در سال 1384 به چهار میلیون و 769 هزار نفر در سال 1394 رسیده است. علیرضا زاهدیان این افراد را شامل دریافت کنندگان مستمری بازنشستگی، سود بانکی، اجاره داری، دلالی و مشاغل غیررسمی نام برد. وی با اشاره به اینکه برای تحلیل آمارهای نیروی کار باید جنبههای تخصصی به صورت کامل مد نظر قرار گیرد، گفت: طرح آمارگیری نیروی کار در سال 1382 به منظور انطباق کامل با استانداردهای بینالمللی بازطراحی و در سال 1383 آزمایش شد؛ از بهار 1384 تاکنون بدون تغییر در مبانی طراحی، در 44 فصل متوالی از 11 سال گذشته اجرا شده است. زاهدیان ادامه داد: برای مثال، تعریف نرخ بیکاری در سال 1394 همانی است که در سال 1384 بوده است. بنابراین با توجه به اینکه مبانی این آمارگیری از دولت هشتم تاکنون ثابت بوده به یکی از محکمترین پایههای نظام آماری تبدیل شده است. به گفته این مقام مسوول در حوزه آمار کشور، طی 10 سال گذشته در سطح کل کشور و هم در سطح استانها، نرخ بیکاری بارها کاهش و افزایش داشته و همین یک دلیل برای اثبات بیطرفی مرکز آمار ایران کافی است. زاهدیان به ایرنا افزود: چند پدیده در بازار کار کشور وجود دارد که باید کسانی که به تحلیل آمارهای بازار کار میپردازند به آنها توجه کافی داشته باشند در غیر این صورت در تحلیل آمارها دچار اشکال میشوند و به اشتباه نتایج آمارگیری از نیروی کار را مورد تردید قرار میدهند. وی گفت: در وهله نخست ساختار جمعیت ایران و سایر کشورها به شدت بر شاخصهای بازار کار تاثیر میگذارند بنابراین فقط نباید عوامل اقتصادی را در نوسانات شاخصهای نیروی کار موثر دانست و عوامل اجتماعی نیز بسیار تاثیرگذارند. زاهدیان ادامه داد: افزایش نیافتن تعداد شاغلان در برخی سالها را نباید به صفر بودن تعداد فرصتهای شغلی جدید تعبیر کرد زیرا در برخی سالها با توجه به ویژگیهای بازار کار ایران شغل جدید ایجاد شده اما توسط افرادی اشغال شده است که پیشتر شاغل بودهاند بنابراین این امکان وجود دارد که شغل جدید ایجاد شود اما سرجمع تعداد شاغلان افزایش نیابد. وی افزود: برای مثال اگر فرصت شغلی ایجاد شود اما توسط کارکنان بدون مزد فامیلی، سربازها، شاغلان مشاغل با بهرهوری پایین و شاغلان شغلهای از بین رونده اشغال شود سرجمع تعداد شاغلان به اندازه فرصتهای شغلی ایجاد شده، تغییر نمیکند. البته بدیهی است افزایش تعداد شاغلان علامت افزایش تعداد شغلهای جدید است. تعداد کارکنان بدون مزد فامیلی کاهش یافت زاهدیان درباره پدیده دیگری که بر بازار کار تاثیر میگذارد، گفت: تعداد کارکنان بدون مزد فامیلی از دو میلیون و 625 هزار نفر در سال 1384 به یک میلیون و 127هزار نفر در سال 1394 رسیده، یعنی کمتر از نصف شده است. وی همچنین با اشاره به افزایش ظرفیت دانشگاهها گفت: این امر باعث شده است نرخ مشارکت اقتصادی در دو گروه سنی 20 تا 24 سال و 25 تا 29 سال افزایش لازم نداشته باشد. این موضوع به این معنی است که جوانان این گروههای سنی با تاخیر حداقل چهار سال وارد بازار کار میشوند و کسانی هستند که باید برای مثال چهار سال پیش درخواست کار میکردند اما اکنون با درخواست کار آنها مواجه میشویم. زاهدیان ادامه داد: همچنین هزینه ایجاد شغل برای افراد یادشده بسیار بالاتر است. البته باید توجه داشت در سال تحصیلی 1393- 1392 تعداد کل فارغالتحصیلان مقطع کارشناسی 445 هزار نفر بوده اما از طرف دیگر ورودیهای مقطع کارشناسی ارشد250هزار نفر بوده است. بنابراین حدود 50 درصد از این دانشآموختگان به سمت ادامه تحصیل میروند و با تاخیر حدود سه سال به سمت بازار کار خواهند آمد. کارشناس ارشد آمار گفت: باید توجه داشت سهم قابل توجهی از ورودیهای دانشگاههای غیرانتفاعی، پیام نور، فرهنگیان و موارد مشابه شاغل هستند بنابراین برخی تخمینها درخصوص افزایش بیکاران تحصیلکرده تا پنج میلیون نفر و نظایر اینها قابل تایید نیست. وی با اشاره به اینکه در طول سالهای 1384 تا 1393 نرخ مشارکت اقتصادی یک درصد افزایش یافت، گفت: در این سالها 882 هزار و 708 نفر به جمعیت فعال کشور اضافه شد که سهم شاغلان از این تعداد 667 هزار و 782 نفر و سهم بیکاران 214هزار و 926 نفر بود. زاهدیان در ادامه اضافه کرد: براین اساس 149 هزار و 152 نفر به شاغلان بخش کشاورزی و 562 هزار و 882 نفر به شاغلان بخش خدمات اضافه و 44هزار و 650 نفر از شاغلان بخش صنعت کاسته شد. وی گفت: همچنین آمارها نشان میدهد در 10 سال گذشته تعداد زنانی که بعد از 30 سالگی از بازار کار خارج میشوند، به اندازهای است که نرخ مشارکت اقتصادی و نرخ اشتغال زنان را بهطور کامل تحت تاثیر قرار میدهد. شاید یک دلیل این امر این باشد که پس از چند سال اشتغال وضعیت اقتصادی خانوار به حدی میرسد که زنان ترجیح میدهند به مسوولیتهای خانوادگی بپردازند. معاون مرکز آمار ایران گفت: همچنین باید توجه داشت در شرایط رکود اقتصادی سالهای گذشته زنان جوانی که موفق به پیدا کردن شغل موردنظر خود نشدهاند، پس از تشکیل خانواده و پرداختن به خانهداری شرایط و تمایل آنها برای برگشت به بازار کار کمتر میشود. به گفته زاهدیان در10 سال گذشته تعداد شاغلان زن بخش کشاورزی از یک میلیون و 330 هزار نفر در سال 1384 به790 هزار نفر در سال 1394 رسیده یعنی بیش از 40 درصد کاهش یافته است. افزایش اشتغال زنان در بخش کشاورزی هدف هیچ دولتی محسوب نمیشود. زاهدیان در ادامه گفت: نتایج آمارگیری از نیروی کار حاصل آمارگیری و مصاحبه با بیش از 60 هزار خانوار در هر فصل است. بنابراین حتی اگر بخواهیم از جنبه دیدگاه مردم سخن بگوییم، این آمارگیری با روشهای علمی منطبق بر استانداردهای بینالمللی دیدگاه مردم را نیز بیان میکند. کسانی که اظهار میدارند از دیدگاه مردم نرخ بیکاری بسیار بالاتر یا بسیار پایینتر از نتایج طرح است باید بگویند از طریق مصاحبه با چند نفر به این جمعبندی رسیدهاند. وی در ادامه اضافه کرد: اگر یک نفر هر ساعت با یک خانوار مصاحبه کرده باشد، در روز میتواند با هشت خانوار در هشت ساعت کاری مصاحبه کند و در یک سال میشود حدود سه هزار خانوار که با 60 هزار خانوار قابل مقایسه نیست. معاون مرکز آمار ایران گفت: باید توجه داشت در سال 1394 تعداد بیکاران کشور از دو میلیون و 488 هزار نفر به دو میلیون و 514 هزار نفر افزایش یافته است بنابراین فشار تعداد بیکاران بر مردم و دولت کمتر نشده است اما نباید منکر افزایش تعداد 667 هزار نفری شاغلان در این سال شد. اگر این تعداد به بیکاران افزوده میشد نرخ بیکاری سه درصد افزایش پیدا میکرد. نرخ بیکاری سال 94 حدود 11 درصد وی یادآور شد: یکی از شبهاتی که مطرح میشود این است که چرا در سالی که نرخ رشد اقتصادی منفی است، تعداد شاغلان افزایش یافته است یا برعکس. بررسیهای ما نشان میدهد در بسیاری از کشورها مانند شیلی، انگلستان، آلمان، مکزیک، رومانی، بلغارستان، مالزی، ترکیه، ژاپن، لهستان و پرتغال نوسانات سالانه نرخ رشد اقتصادی و تعداد شاغلان در بسیاری از سالها همجهت نبودهاند. معاون مرکز آمار ایران ادامه داد: یک دلیل آن، این است که بسیاری از تحولات اقتصادی در فاصله زمانی بیش از دو سال بر بازار کار اثر میگذارند و دلیل دیگر این است که در ایران بسیاری از بنگاهها در شرایط رکود اقتصادی سعی میکنند با کاهش سطح دستمزدها تعدیل نیرو را به حداقل برسانند حتی پس از پایان دوره رکود بلافاصله کارکنان خود را افزایش نمیدهند. وی اظهار داشت: مرکز آمار ایران نرخ بیکاری و سایر آمارهای نیروی کار را به تفکیک زن و مرد، گروه سنی، شهری و روستایی، استان، بخش اقتصادی، سطح تحصیلات و بسیاری از مولفههای دیگر منتشر میکند و نمیتوان این آمارها را با ارایه یک رقم که مبنا و جزییات آن منتشر نشده است، زیر سوال برد. در صورتی که کسی آمار دیگری اعلام میکند باید همین جزییات را اعلام کند تا بتوان دلایل تفاوت را بررسی کرد، در این صورت نمیتوان حدس و گمانها را مبنای برنامهریزی کشور قرار داد. معاون مرکز آمار ایران افزود: برخی از اعداد و ارقامی که اظهار میشود در نخستین نگاه مردود است، برای مثال کل دانشآموختگان مقطع دکترای حرفهای و تخصصی کشور هنوز به 200 هزار نفر نرسیدهاند چگونه برخی اعلام میکنند 3 میلیون بیکار در این مقطع تحصیلی داریم.
افزایش نیافتن تعداد شاغلان را نباید به صفر بودن تعداد فرصتهای شغلی جدید تعبیر کرد معاون مرکز آمار ایران گفت: تعداد افراد دارای درآمد بدون کار در کشور طی سالهای 94-1384با رشد 4/2 برابری از یک میلیون و 968 هزار نفر در سال 1384 به چهار میلیون و 769 هزار نفر در سال 1394 رسیده است. علیرضا زاهدیان این افراد را شامل دریافت کنندگان مستمری بازنشستگی، سود بانکی، اجاره داری، دلالی و مشاغل غیررسمی نام برد. وی با اشاره به اینکه برای تحلیل آمارهای نیروی کار باید جنبههای تخصصی به صورت کامل مد نظر قرار گیرد، گفت: طرح آمارگیری نیروی کار در سال 1382 به منظور انطباق کامل با استانداردهای بینالمللی بازطراحی و در سال 1383 آزمایش شد؛ از بهار 1384 تاکنون بدون تغییر در مبانی طراحی، در 44 فصل متوالی از 11 سال گذشته اجرا شده است. زاهدیان ادامه داد: برای مثال، تعریف نرخ بیکاری در سال 1394 همانی است که در سال 1384 بوده است. بنابراین با توجه به اینکه مبانی این آمارگیری از دولت هشتم تاکنون ثابت بوده به یکی از محکمترین پایههای نظام آماری تبدیل شده است. به گفته این مقام مسوول در حوزه آمار کشور، طی 10 سال گذشته در سطح کل کشور و هم در سطح استانها، نرخ بیکاری بارها کاهش و افزایش داشته و همین یک دلیل برای اثبات بیطرفی مرکز آمار ایران کافی است. زاهدیان به ایرنا افزود: چند پدیده در بازار کار کشور وجود دارد که باید کسانی که به تحلیل آمارهای بازار کار میپردازند به آنها توجه کافی داشته باشند در غیر این صورت در تحلیل آمارها دچار اشکال میشوند و به اشتباه نتایج آمارگیری از نیروی کار را مورد تردید قرار میدهند. وی گفت: در وهله نخست ساختار جمعیت ایران و سایر کشورها به شدت بر شاخصهای بازار کار تاثیر میگذارند بنابراین فقط نباید عوامل اقتصادی را در نوسانات شاخصهای نیروی کار موثر دانست و عوامل اجتماعی نیز بسیار تاثیرگذارند. زاهدیان ادامه داد: افزایش نیافتن تعداد شاغلان در برخی سالها را نباید به صفر بودن تعداد فرصتهای شغلی جدید تعبیر کرد زیرا در برخی سالها با توجه به ویژگیهای بازار کار ایران شغل جدید ایجاد شده اما توسط افرادی اشغال شده است که پیشتر شاغل بودهاند بنابراین این امکان وجود دارد که شغل جدید ایجاد شود اما سرجمع تعداد شاغلان افزایش نیابد. وی افزود: برای مثال اگر فرصت شغلی ایجاد شود اما توسط کارکنان بدون مزد فامیلی، سربازها، شاغلان مشاغل با بهرهوری پایین و شاغلان شغلهای از بین رونده اشغال شود سرجمع تعداد شاغلان به اندازه فرصتهای شغلی ایجاد شده، تغییر نمیکند. البته بدیهی است افزایش تعداد شاغلان علامت افزایش تعداد شغلهای جدید است. تعداد کارکنان بدون مزد فامیلی کاهش یافت زاهدیان درباره پدیده دیگری که بر بازار کار تاثیر میگذارد، گفت: تعداد کارکنان بدون مزد فامیلی از دو میلیون و 625 هزار نفر در سال 1384 به یک میلیون و 127هزار نفر در سال 1394 رسیده، یعنی کمتر از نصف شده است. وی همچنین با اشاره به افزایش ظرفیت دانشگاهها گفت: این امر باعث شده است نرخ مشارکت اقتصادی در دو گروه سنی 20 تا 24 سال و 25 تا 29 سال افزایش لازم نداشته باشد. این موضوع به این معنی است که جوانان این گروههای سنی با تاخیر حداقل چهار سال وارد بازار کار میشوند و کسانی هستند که باید برای مثال چهار سال پیش درخواست کار میکردند اما اکنون با درخواست کار آنها مواجه میشویم. زاهدیان ادامه داد: همچنین هزینه ایجاد شغل برای افراد یادشده بسیار بالاتر است. البته باید توجه داشت در سال تحصیلی 1393- 1392 تعداد کل فارغالتحصیلان مقطع کارشناسی 445 هزار نفر بوده اما از طرف دیگر ورودیهای مقطع کارشناسی ارشد250هزار نفر بوده است. بنابراین حدود 50 درصد از این دانشآموختگان به سمت ادامه تحصیل میروند و با تاخیر حدود سه سال به سمت بازار کار خواهند آمد. کارشناس ارشد آمار گفت: باید توجه داشت سهم قابل توجهی از ورودیهای دانشگاههای غیرانتفاعی، پیام نور، فرهنگیان و موارد مشابه شاغل هستند بنابراین برخی تخمینها درخصوص افزایش بیکاران تحصیلکرده تا پنج میلیون نفر و نظایر اینها قابل تایید نیست. وی با اشاره به اینکه در طول سالهای 1384 تا 1393 نرخ مشارکت اقتصادی یک درصد افزایش یافت، گفت: در این سالها 882 هزار و 708 نفر به جمعیت فعال کشور اضافه شد که سهم شاغلان از این تعداد 667 هزار و 782 نفر و سهم بیکاران 214هزار و 926 نفر بود. زاهدیان در ادامه اضافه کرد: براین اساس 149 هزار و 152 نفر به شاغلان بخش کشاورزی و 562 هزار و 882 نفر به شاغلان بخش خدمات اضافه و 44هزار و 650 نفر از شاغلان بخش صنعت کاسته شد. وی گفت: همچنین آمارها نشان میدهد در 10 سال گذشته تعداد زنانی که بعد از 30 سالگی از بازار کار خارج میشوند، به اندازهای است که نرخ مشارکت اقتصادی و نرخ اشتغال زنان را بهطور کامل تحت تاثیر قرار میدهد. شاید یک دلیل این امر این باشد که پس از چند سال اشتغال وضعیت اقتصادی خانوار به حدی میرسد که زنان ترجیح میدهند به مسوولیتهای خانوادگی بپردازند. معاون مرکز آمار ایران گفت: همچنین باید توجه داشت در شرایط رکود اقتصادی سالهای گذشته زنان جوانی که موفق به پیدا کردن شغل موردنظر خود نشدهاند، پس از تشکیل خانواده و پرداختن به خانهداری شرایط و تمایل آنها برای برگشت به بازار کار کمتر میشود. به گفته زاهدیان در10 سال گذشته تعداد شاغلان زن بخش کشاورزی از یک میلیون و 330 هزار نفر در سال 1384 به790 هزار نفر در سال 1394 رسیده یعنی بیش از 40 درصد کاهش یافته است. افزایش اشتغال زنان در بخش کشاورزی هدف هیچ دولتی محسوب نمیشود. زاهدیان در ادامه گفت: نتایج آمارگیری از نیروی کار حاصل آمارگیری و مصاحبه با بیش از 60 هزار خانوار در هر فصل است. بنابراین حتی اگر بخواهیم از جنبه دیدگاه مردم سخن بگوییم، این آمارگیری با روشهای علمی منطبق بر استانداردهای بینالمللی دیدگاه مردم را نیز بیان میکند. کسانی که اظهار میدارند از دیدگاه مردم نرخ بیکاری بسیار بالاتر یا بسیار پایینتر از نتایج طرح است باید بگویند از طریق مصاحبه با چند نفر به این جمعبندی رسیدهاند. وی در ادامه اضافه کرد: اگر یک نفر هر ساعت با یک خانوار مصاحبه کرده باشد، در روز میتواند با هشت خانوار در هشت ساعت کاری مصاحبه کند و در یک سال میشود حدود سه هزار خانوار که با 60 هزار خانوار قابل مقایسه نیست. معاون مرکز آمار ایران گفت: باید توجه داشت در سال 1394 تعداد بیکاران کشور از دو میلیون و 488 هزار نفر به دو میلیون و 514 هزار نفر افزایش یافته است بنابراین فشار تعداد بیکاران بر مردم و دولت کمتر نشده است اما نباید منکر افزایش تعداد 667 هزار نفری شاغلان در این سال شد. اگر این تعداد به بیکاران افزوده میشد نرخ بیکاری سه درصد افزایش پیدا میکرد. نرخ بیکاری سال 94 حدود 11 درصد وی یادآور شد: یکی از شبهاتی که مطرح میشود این است که چرا در سالی که نرخ رشد اقتصادی منفی است، تعداد شاغلان افزایش یافته است یا برعکس. بررسیهای ما نشان میدهد در بسیاری از کشورها مانند شیلی، انگلستان، آلمان، مکزیک، رومانی، بلغارستان، مالزی، ترکیه، ژاپن، لهستان و پرتغال نوسانات سالانه نرخ رشد اقتصادی و تعداد شاغلان در بسیاری از سالها همجهت نبودهاند. معاون مرکز آمار ایران ادامه داد: یک دلیل آن، این است که بسیاری از تحولات اقتصادی در فاصله زمانی بیش از دو سال بر بازار کار اثر میگذارند و دلیل دیگر این است که در ایران بسیاری از بنگاهها در شرایط رکود اقتصادی سعی میکنند با کاهش سطح دستمزدها تعدیل نیرو را به حداقل برسانند حتی پس از پایان دوره رکود بلافاصله کارکنان خود را افزایش نمیدهند. وی اظهار داشت: مرکز آمار ایران نرخ بیکاری و سایر آمارهای نیروی کار را به تفکیک زن و مرد، گروه سنی، شهری و روستایی، استان، بخش اقتصادی، سطح تحصیلات و بسیاری از مولفههای دیگر منتشر میکند و نمیتوان این آمارها را با ارایه یک رقم که مبنا و جزییات آن منتشر نشده است، زیر سوال برد. در صورتی که کسی آمار دیگری اعلام میکند باید همین جزییات را اعلام کند تا بتوان دلایل تفاوت را بررسی کرد، در این صورت نمیتوان حدس و گمانها را مبنای برنامهریزی کشور قرار داد. معاون مرکز آمار ایران افزود: برخی از اعداد و ارقامی که اظهار میشود در نخستین نگاه مردود است، برای مثال کل دانشآموختگان مقطع دکترای حرفهای و تخصصی کشور هنوز به 200 هزار نفر نرسیدهاند چگونه برخی اعلام میکنند 3 میلیون بیکار در این مقطع تحصیلی داریم.