چه 12 سالی!

چه 12 سالی!

مسعود سلیمی- از یک دهه گذشته فناوری فضای مجازی با شتابی نفس‌گیر حضور خود را در تمام ابعاد زندگی انسان به رخ می‌کشد تا جایی که رابطه آدم‌ها با یکدیگر و با هر آنچه که حتی در دورافتاده‌‌ترین نقاط جهان رخ می‌دهد فقط با فشار اندک یک دکمه کوچک فراهم می‌شود. در چنین جهانی رفته‌رفته جا برای رسانه‌های کاغذی تنگ و تنگ‌تر می‌شود، هرچند بروز و تحمیل چنین خطری با پیشرفت و توسعه علم، صنعت و تجارت فناوری اطلاعات (IT) بستگی مستقیم دارد اما به هر حال حتی در کشوری مانند ایران که سروکله زدن با اینترنت، خیلی وقت‌ها اشک آدم را درمی‌آورد بازهم هرچند آرام می‌توان شاهد حضور رسانه مجازی بود. جدا از این واقعیت، انتخاب روزنامه کاغذی به‌عنوان یک تجارت فرهنگی و به تبع آن کار در روزنامه برای نان خوردن با عنوان روزنامه‌نگار در کشور ما مشکلات و مسایل خاص خود را دارد. به عبارت بهتر انتشار روزنامه در ایران اگر حامی مالی گردن‌کلفت مانند دولت و تشکیلات فکری و مالی غیرخصوصی و حتی آنچه اسمش را خصولتی گذاشته‌اند، پشت‌سرش نباشد چند ماه یا دست‌بالا یکی دو سال اولش ممکن است تا حدودی راحت باشد اما ادامه دادن آن به قول معروف کار حضرت‌فیل خواهد بود! روزنامه‌نگاری در ایران چه برای آنکه باید از نظر مالی و حقوقی وظیفه‌مند و پاسخگو باشد، چه برای کسانی که واژه محترم و دهان پرکن «روزنامه‌نگار» را یدک می‌کشند و برای گذران زندگی قلم می‌زنند، برای هر دو گروه کاری خاص به حساب می‌آید که جدا از توانمندی‌های تخصصی باید با حساسیت‌ها، نگرانی‌ها، خط‌قرمزها، بی‌پولی‌ها و بعضی وقت‌ها دادگاه رفتن‌ها و الباقی قضایا آن هم با ظرافت و با شهامت کنار بیایند. از امروز «جهان‌صنعت» وارد سیزدهمین سال زندگی خود شد؛ سال‌هایی که شمردن لحظه‌ها و روز و شب‌هایش چه‌بسا در ظاهر ساده به نظر می‌آید اما هر روز که به شب می‌رسید و 16 صفحه روزنامه به چاپخانه می‌رفت و فردایش روی کیوسک، می‌فهمیدیم که انتشارش ادامه می‌یابد و آن‌وقت گویی باری به سنگینی یک‌سال- دست‌کم- از دوش دست‌اندرکارانش از بالا تا پایین برداشته می‌شد؛ باری که 12 سال گذاشته و بارهایی که برداشته شده و قرار است از امروز هم تکرار شود.و دست آخر اینکه به زبان ساده می‌آید 16 صفحه برود روی کیوسک چراکه باید به چندین و چند وجه به‌طور مدام فکر کرد؛ هزینه چطور تامین شود، مطالب چگونه کار شود که به قول معروف نه سیخ بسوزد و نه کباب و الباقی... که خود حدیث مفصلی است! «جهان‌صنعت» 13 ساله شد اما با یک تبریک خشک و خالی نمی‌توان روی مشکلات بالقوه و بالفعلی که روی شانه‌های دست‌اندرکاران روزنامه جا خوش کرده است سرپوش گذاشت! طبق معمول با آرزوی صدسالگی! massoudmehr@yahoo.fr

مسعود سلیمی- از یک دهه گذشته فناوری فضای مجازی با شتابی نفس‌گیر حضور خود را در تمام ابعاد زندگی انسان به رخ می‌کشد تا جایی که رابطه آدم‌ها با یکدیگر و با هر آنچه که حتی در دورافتاده‌‌ترین نقاط جهان رخ می‌دهد فقط با فشار اندک یک دکمه کوچک فراهم می‌شود. در چنین جهانی رفته‌رفته جا برای رسانه‌های کاغذی تنگ و تنگ‌تر می‌شود، هرچند بروز و تحمیل چنین خطری با پیشرفت و توسعه علم، صنعت و تجارت فناوری اطلاعات (IT) بستگی مستقیم دارد اما به هر حال حتی در کشوری مانند ایران که سروکله زدن با اینترنت، خیلی وقت‌ها اشک آدم را درمی‌آورد بازهم هرچند آرام می‌توان شاهد حضور رسانه مجازی بود. جدا از این واقعیت، انتخاب روزنامه کاغذی به‌عنوان یک تجارت فرهنگی و به تبع آن کار در روزنامه برای نان خوردن با عنوان روزنامه‌نگار در کشور ما مشکلات و مسایل خاص خود را دارد. به عبارت بهتر انتشار روزنامه در ایران اگر حامی مالی گردن‌کلفت مانند دولت و تشکیلات فکری و مالی غیرخصوصی و حتی آنچه اسمش را خصولتی گذاشته‌اند، پشت‌سرش نباشد چند ماه یا دست‌بالا یکی دو سال اولش ممکن است تا حدودی راحت باشد اما ادامه دادن آن به قول معروف کار حضرت‌فیل خواهد بود! روزنامه‌نگاری در ایران چه برای آنکه باید از نظر مالی و حقوقی وظیفه‌مند و پاسخگو باشد، چه برای کسانی که واژه محترم و دهان پرکن «روزنامه‌نگار» را یدک می‌کشند و برای گذران زندگی قلم می‌زنند، برای هر دو گروه کاری خاص به حساب می‌آید که جدا از توانمندی‌های تخصصی باید با حساسیت‌ها، نگرانی‌ها، خط‌قرمزها، بی‌پولی‌ها و بعضی وقت‌ها دادگاه رفتن‌ها و الباقی قضایا آن هم با ظرافت و با شهامت کنار بیایند. از امروز «جهان‌صنعت» وارد سیزدهمین سال زندگی خود شد؛ سال‌هایی که شمردن لحظه‌ها و روز و شب‌هایش چه‌بسا در ظاهر ساده به نظر می‌آید اما هر روز که به شب می‌رسید و 16 صفحه روزنامه به چاپخانه می‌رفت و فردایش روی کیوسک، می‌فهمیدیم که انتشارش ادامه می‌یابد و آن‌وقت گویی باری به سنگینی یک‌سال- دست‌کم- از دوش دست‌اندرکارانش از بالا تا پایین برداشته می‌شد؛ باری که 12 سال گذاشته و بارهایی که برداشته شده و قرار است از امروز هم تکرار شود.و دست آخر اینکه به زبان ساده می‌آید 16 صفحه برود روی کیوسک چراکه باید به چندین و چند وجه به‌طور مدام فکر کرد؛ هزینه چطور تامین شود، مطالب چگونه کار شود که به قول معروف نه سیخ بسوزد و نه کباب و الباقی... که خود حدیث مفصلی است! «جهان‌صنعت» 13 ساله شد اما با یک تبریک خشک و خالی نمی‌توان روی مشکلات بالقوه و بالفعلی که روی شانه‌های دست‌اندرکاران روزنامه جا خوش کرده است سرپوش گذاشت! طبق معمول با آرزوی صدسالگی! massoudmehr@yahoo.fr