صداوسیما و ضرورتها
ضیاء مصباح- سازمان صداوسیما یکهتاز و یگانه در ایران باید مکانی باشد تا از طریق اطلاعات دقیق و جامع تصویری عینی از واقعیت موجود ارائه دهد و به کشف هرچه بیشتر حقیقت کمک کند. صداوسیما میتواند بزرگترین امکان برای تحقق گفتوگوی آزاد و امن شهروندان درباره مسایل و مشکلات جامعه باشد که در اهداف و وظایف آن آمده و از آن مهمتر تاکیدات قانون اساسی در این مورد است؛ وظیفهای که در این رسانه رسمی تا حدود زیادی مخدوش شده است. این تشکیلات میتواند با گستردگی و امکانات عظیمی که از محل بیتالمال در دسترس دارد، آرای شهروندان و خواستههای اصولی آنان را بازنشر دهد ولی در عمل به ممیزی دیدگاههای انتقادی و القای دلواپسیها بدل شده است. این وضع و روش، ریزش مخاطب یعنی اتفاقی که چند سالی است رخ داده را همراه آورده و با افزایش شبکههای ماهوارهای و فراگیری اینترنت بهشکلی فزاینده بینندگان را فراری داده و در این وضعیت جامعه از این موهبت یعنی دسترسی آسان، کمهزینه، سریع و اصولی به اطلاعات و اخبار درست و بیطرفانه که اولین وظیفه یک رسانه ملی است، محروم مانده که آثار منفی آن مشاهده میشود. تضارب آرا و تعامل نقادانه دیدگاههای گوناگون باید در رسانه ملی هدف اصلی باشد در حالی که از امکان دادن به صاحبان دیدگاههای دیگر پرهیز میکند. این شرایط، مخاطب را ناگزیر به کاوش در دیگر رسانههای در دسترس میکند که حاصل آن ریزش بینندگان و جلب توجه فزاینده مخاطبان به رسانههای خارج از کشور است که به تبع آن صاحبان و سیاستمداران آن رسانهها بهرهبرداریهای مناسب خود را که میتواند مغایر با منافع ملی باشد انجام میدهند و به هدفهای رندانه خود تدریجا دست مییابند. مشکل دیگر صداوسیما آن است که این سازمان عریض و طویل به تبلیغ دیدگاههای خاص میپردازد در حالی که رادیو و تلویزیون باید ملی باشد و آگاهیبخشی کند و حتی مجالی برای تفریح و سرگرمی اصولی باشد و از بلندگویی برای تکثیر و بازتولید مواضع یک جناح و نگاه پرهیز کند. تندروی در مقوله موسیقی و نکاتی از این نوع که در جلب مخاطب بسیار مهم است و همگان و هر لحظه شاهدند و خروجی آن به معنای ریزش اجتنابناپذیر بخش قابل اعتنایی از مخاطبان شده، در نهایت اثر منفی خود را خواهد داشت و مردم به کانالهای رنگارنگ ماهوارهای روی میآورند. خروجی صداوسیما در سطحی دیگر، متاثر است از حضور ناکارآمد آنان که طی سالهای اخیر دستکم از دو دهه پیش جذب این رسانه شدهاند. به روایت علی کردان، معاون دوران ریاست لاریجانی بر این تریبون: کسانی را که پس از انتخابات دوم خرداد ۱۳۷۶در دستگاههای دولتی استخدام نمیکردند این سازمان با هدف و برنامههای یکبعدی و بدون عنایت به ضرورتها پناه داد.ضمنا تصریح میکند که خیلی از مدیران ارشد و مدیران میانی، استانداران و فرمانداران را ما در سازمان صداوسیما جذب کردیم و منابع جذبمان جامعه اسلامی دانشگاهها، پایگاههای بسیج، مساجد کشور، علمای متدین و متعهد بودند. تقریبا جمعی بین سه تا پنج هزار نفر با این ترتیب وارد صداوسیما شدند و این تشکیلات بهلحاظ نیروی انسانی تبدیل شد به یک سازمان متشکل یک بعدی.کیفیت محصول کار آنان- که بخش مهمی از لشکر چند ده هزار نفری رادیو و تلویزیون رسمی را تشکیل دادهاند- در برنامههای مختلف خود موجبی برای گریز بینندگان و شنوندگان شده است. این سازمان با حضور نیروهای خاص بودجه ۱۳۳۵ میلیارد تومانی و درآمد هنگفت آگهیها را کافی نمیداند و همچنان از درآمد ملی و بودجه، آنهم در روزهای بحران اقتصادی کشور، سهم مضاعف طلب میکند. به این ترتیب موفقیت صداوسیما در هنگامه جولان شبکههای ماهوارهای رنگارنگ و فراگیری اینترنت و گسترش شبکههای اجتماعی آنلاین و تکنولوژی ارتباطات بیش از پیش به رویا شبیه شده و باید روشی دیگر که تا حدودی به آن اشاره رفت، جایگزین شود تا پاسخگوی نسل جوان، هوشیار و معترض باشد و خواسته بحق آنان را پاسخ دهد. Z.Mesbah1944i@gmail.com
ضیاء مصباح- سازمان صداوسیما یکهتاز و یگانه در ایران باید مکانی باشد تا از طریق اطلاعات دقیق و جامع تصویری عینی از واقعیت موجود ارائه دهد و به کشف هرچه بیشتر حقیقت کمک کند. صداوسیما میتواند بزرگترین امکان برای تحقق گفتوگوی آزاد و امن شهروندان درباره مسایل و مشکلات جامعه باشد که در اهداف و وظایف آن آمده و از آن مهمتر تاکیدات قانون اساسی در این مورد است؛ وظیفهای که در این رسانه رسمی تا حدود زیادی مخدوش شده است. این تشکیلات میتواند با گستردگی و امکانات عظیمی که از محل بیتالمال در دسترس دارد، آرای شهروندان و خواستههای اصولی آنان را بازنشر دهد ولی در عمل به ممیزی دیدگاههای انتقادی و القای دلواپسیها بدل شده است. این وضع و روش، ریزش مخاطب یعنی اتفاقی که چند سالی است رخ داده را همراه آورده و با افزایش شبکههای ماهوارهای و فراگیری اینترنت بهشکلی فزاینده بینندگان را فراری داده و در این وضعیت جامعه از این موهبت یعنی دسترسی آسان، کمهزینه، سریع و اصولی به اطلاعات و اخبار درست و بیطرفانه که اولین وظیفه یک رسانه ملی است، محروم مانده که آثار منفی آن مشاهده میشود. تضارب آرا و تعامل نقادانه دیدگاههای گوناگون باید در رسانه ملی هدف اصلی باشد در حالی که از امکان دادن به صاحبان دیدگاههای دیگر پرهیز میکند. این شرایط، مخاطب را ناگزیر به کاوش در دیگر رسانههای در دسترس میکند که حاصل آن ریزش بینندگان و جلب توجه فزاینده مخاطبان به رسانههای خارج از کشور است که به تبع آن صاحبان و سیاستمداران آن رسانهها بهرهبرداریهای مناسب خود را که میتواند مغایر با منافع ملی باشد انجام میدهند و به هدفهای رندانه خود تدریجا دست مییابند. مشکل دیگر صداوسیما آن است که این سازمان عریض و طویل به تبلیغ دیدگاههای خاص میپردازد در حالی که رادیو و تلویزیون باید ملی باشد و آگاهیبخشی کند و حتی مجالی برای تفریح و سرگرمی اصولی باشد و از بلندگویی برای تکثیر و بازتولید مواضع یک جناح و نگاه پرهیز کند. تندروی در مقوله موسیقی و نکاتی از این نوع که در جلب مخاطب بسیار مهم است و همگان و هر لحظه شاهدند و خروجی آن به معنای ریزش اجتنابناپذیر بخش قابل اعتنایی از مخاطبان شده، در نهایت اثر منفی خود را خواهد داشت و مردم به کانالهای رنگارنگ ماهوارهای روی میآورند. خروجی صداوسیما در سطحی دیگر، متاثر است از حضور ناکارآمد آنان که طی سالهای اخیر دستکم از دو دهه پیش جذب این رسانه شدهاند. به روایت علی کردان، معاون دوران ریاست لاریجانی بر این تریبون: کسانی را که پس از انتخابات دوم خرداد ۱۳۷۶در دستگاههای دولتی استخدام نمیکردند این سازمان با هدف و برنامههای یکبعدی و بدون عنایت به ضرورتها پناه داد.ضمنا تصریح میکند که خیلی از مدیران ارشد و مدیران میانی، استانداران و فرمانداران را ما در سازمان صداوسیما جذب کردیم و منابع جذبمان جامعه اسلامی دانشگاهها، پایگاههای بسیج، مساجد کشور، علمای متدین و متعهد بودند. تقریبا جمعی بین سه تا پنج هزار نفر با این ترتیب وارد صداوسیما شدند و این تشکیلات بهلحاظ نیروی انسانی تبدیل شد به یک سازمان متشکل یک بعدی.کیفیت محصول کار آنان- که بخش مهمی از لشکر چند ده هزار نفری رادیو و تلویزیون رسمی را تشکیل دادهاند- در برنامههای مختلف خود موجبی برای گریز بینندگان و شنوندگان شده است. این سازمان با حضور نیروهای خاص بودجه ۱۳۳۵ میلیارد تومانی و درآمد هنگفت آگهیها را کافی نمیداند و همچنان از درآمد ملی و بودجه، آنهم در روزهای بحران اقتصادی کشور، سهم مضاعف طلب میکند. به این ترتیب موفقیت صداوسیما در هنگامه جولان شبکههای ماهوارهای رنگارنگ و فراگیری اینترنت و گسترش شبکههای اجتماعی آنلاین و تکنولوژی ارتباطات بیش از پیش به رویا شبیه شده و باید روشی دیگر که تا حدودی به آن اشاره رفت، جایگزین شود تا پاسخگوی نسل جوان، هوشیار و معترض باشد و خواسته بحق آنان را پاسخ دهد. Z.Mesbah1944i@gmail.com