مشکل مهار داعش کجاست
علی سرزعیم- نزدیک به دو سال از ظهور داعش میگذرد. در این دو سال دولت عراق و سوریه نتوانستهاند بر این پدیده غلبه و آنها را نابود کنند. این در حالی است که بهطور رسمی این گروه توسط همه کشورهای دنیا محکوم شده و سیاست رسمی این دو دولت نابودکردن اساسی این تشکیلات است. طبیعتا این سوال پیش میآید که علت ناکامی دولتهای موجود در مهار داعش چیست؟ آیا داعش بیش از آن قوی است که نیروهای مسلح عراق بتوانند آن را نابود کنند یا نیروهای مسلح عراق بیش از آن ضعیفاند که بتوانند با داعش مقابله کنند؟ اگرچه تردیدی نیست که داعش با خیل جنگطلبانی تامین میشود که هراسی از مردن ندارند و بیمحابا میجنگند و نیروهای مسلح عراق از مشکلات خاصی رنج میبرند اما این به آن معنی نیست که تشکیلات داعش توسط نیروهای مسلح موجود شکستناپذیر باشد. پس رمز بقای داعش در چیست؟ به نظر اینجانب رمز بقای داعش در این مشکلات سیاسی داخل عراق نهفته است. گرههای مشخصی در عرصه سیاست داخلی این کشور وجود دارد که مانع میشود تا دولت عراق بتواند با تمام قوا با پدیده داعش مقابله کند. این گرههای سیاسی چیست؟ از یکسو بخش سیاسی عراق میخواهد نیروهای داوطلب مردمی (موسوم به حشد الشعبی) به کمک نیروهای ارتش عراق بشتابند تا داعش مهار شود اما از سوی دیگر به این موضوع فکر میکنند که اگر مجال زیادی برای نیروهای داوطلب مردمی و تشکیلات نظامی مربوطه ایجاد کنند، پس از نابودی پدیده داعش این نیروها چنان قوی میشوند که مهار آنها برایشان کار دشواری خواهد بود. گاه این ترس چنان در سیاستمداران غالب میشود که ترجیح میدهند از این نیروها استفاده نکنند و با بنیه نسبتا ضعیف ارتش به مقابله با داعش بپردازند. از سوی دیگر پدیده داعش یک ابزار تهدید در اختیار بخش سنینشین آنجا ایجاد کرده است. آنها میتوانند دائما دولت را تهدید کنند که اگر امتیازات موردنظر آنها را برآورده نکند، مردم آن مناطق نیز به داعش متمایل خواهند شد و مشکلات دولت بیشتر خواهد شد. بنابراین گاه احساس میشود که در میان بخشی از سیاستمداران سنی آنجا این تمایل هست تا پدیده داعش باقی بماند تا ابزار تهدید آنها برای کسب امتیاز برجا بماند. در سطحی دیگر عراق کشوری است که به لطف تحریم نفتی ایران توانست سهم خوبی از بازار نفت جهان به دست آورد و درآمد سرشاری از محل صادرات نفت کسب کند اما فاقد نهادهای خوبی برای اداره کشور است. به همین دلیل فساد در این کشور نسبتا شدید است و این فساد در چند ماه اخیر اعتراضات تودهای را موجب شده است. در حال حاضر بخشی از جریانات سیاسی خواستار تغییر مدیران اجرایی دولت و روی کار آمدن افراد بوروکرات و سالم هستند اما دیگر جریانات سیاسی از اینکه سهم آنها در کابینه و دولت مخدوش شود، نارضایتی دارند. با توجه به اینکه نظام سیاسی عراق بر اساس ائتلاف شکلگرفته، عدم تفاهم احزاب و گروههای سیاسی مختلف موجب میشود دولت در این کشور در وضعیت ناپایداری قرار گیرد. هیچ مسوولی نداند که تا چند وقت بر سر کار خواهد بود و آیا به دلیل راضی نبودن یک گروه سیاسی (به هر دلیل) آیا موقعیت خود را از دست خواهد داد یا نه؟ در چنین وضعیت بیثباتی دولت عراق نمیتواند با تمام قوا در برخی زمینهها اقدام کند. یکی از این امور عرصه امنیت ملی است. ارتش عراق به حمایت همهجانبه گروههای سیاسی اطمینان خاطر ندارد و با یک پشتوانه سیاسی و اجتماعی ناکافی نمیتواند به شکل موثر به جنگ و مقابله با داعش بپردازد. از سوی دیگر ارتش عراق برای توفیق در مقابله با داعش نیازمند حمایت تسلیحاتی از کشورهای دیگر است ولی به خوبی میداند که دریافت هر کمکی به گسترش دامنه نفوذ آن کشور منتهی میشود. بنابراین یا باید قید دریافت کمک تسلیحاتی را بزند یا باید سعی کند توازنی میان کشورهای خارجی موثر در عراق برقرار نماید. متاسفانه در حال حاضر نیز ایران، آمریکا، عربستان و ترکیه که در عراق نقش مهمی دارند، در شرایط تفاهم قرار ندارند و یک پیامد نزاع این چهار قدرت منطقه خود را به شکل ماندگار شدن مشکلات این کشور نشان میدهد. علت اینکه عراق اصرار داشت تا مذاکره مستقیم میان ایران و آمریکا صورت گیرد به این دلیل بود که پیامد هر تفاهمی میان ایران و آمریکا، قطعا اثر مثبتی بر اوضاع امنیتی عراق خواهد داشت. به همین شکل اگر روابط سیاسی ایران و عربستان و ترکیه نیز بهبود یابد، قطعا تبعات مثبت آن در اوضاع عراق ظاهر خواهد شد. با این توصیف مشخص شد که رمز ماندگاری داعش تاکنون بیش از آنکه مرهون قوت ذاتی داعش باشد، مرهون آشفتگی در وضعیت سیاست داخلی عراق است و تا وقتی سیاست داخلی عراق بهبود نیابد، نمیتوان امید داشت که نیروهای مسلح عراق بتوانند مشکل داعش را بهطور اساسی حل کنند. gmail.comا@Asz9025
علی سرزعیم- نزدیک به دو سال از ظهور داعش میگذرد. در این دو سال دولت عراق و سوریه نتوانستهاند بر این پدیده غلبه و آنها را نابود کنند. این در حالی است که بهطور رسمی این گروه توسط همه کشورهای دنیا محکوم شده و سیاست رسمی این دو دولت نابودکردن اساسی این تشکیلات است. طبیعتا این سوال پیش میآید که علت ناکامی دولتهای موجود در مهار داعش چیست؟ آیا داعش بیش از آن قوی است که نیروهای مسلح عراق بتوانند آن را نابود کنند یا نیروهای مسلح عراق بیش از آن ضعیفاند که بتوانند با داعش مقابله کنند؟ اگرچه تردیدی نیست که داعش با خیل جنگطلبانی تامین میشود که هراسی از مردن ندارند و بیمحابا میجنگند و نیروهای مسلح عراق از مشکلات خاصی رنج میبرند اما این به آن معنی نیست که تشکیلات داعش توسط نیروهای مسلح موجود شکستناپذیر باشد. پس رمز بقای داعش در چیست؟ به نظر اینجانب رمز بقای داعش در این مشکلات سیاسی داخل عراق نهفته است. گرههای مشخصی در عرصه سیاست داخلی این کشور وجود دارد که مانع میشود تا دولت عراق بتواند با تمام قوا با پدیده داعش مقابله کند. این گرههای سیاسی چیست؟ از یکسو بخش سیاسی عراق میخواهد نیروهای داوطلب مردمی (موسوم به حشد الشعبی) به کمک نیروهای ارتش عراق بشتابند تا داعش مهار شود اما از سوی دیگر به این موضوع فکر میکنند که اگر مجال زیادی برای نیروهای داوطلب مردمی و تشکیلات نظامی مربوطه ایجاد کنند، پس از نابودی پدیده داعش این نیروها چنان قوی میشوند که مهار آنها برایشان کار دشواری خواهد بود. گاه این ترس چنان در سیاستمداران غالب میشود که ترجیح میدهند از این نیروها استفاده نکنند و با بنیه نسبتا ضعیف ارتش به مقابله با داعش بپردازند. از سوی دیگر پدیده داعش یک ابزار تهدید در اختیار بخش سنینشین آنجا ایجاد کرده است. آنها میتوانند دائما دولت را تهدید کنند که اگر امتیازات موردنظر آنها را برآورده نکند، مردم آن مناطق نیز به داعش متمایل خواهند شد و مشکلات دولت بیشتر خواهد شد. بنابراین گاه احساس میشود که در میان بخشی از سیاستمداران سنی آنجا این تمایل هست تا پدیده داعش باقی بماند تا ابزار تهدید آنها برای کسب امتیاز برجا بماند. در سطحی دیگر عراق کشوری است که به لطف تحریم نفتی ایران توانست سهم خوبی از بازار نفت جهان به دست آورد و درآمد سرشاری از محل صادرات نفت کسب کند اما فاقد نهادهای خوبی برای اداره کشور است. به همین دلیل فساد در این کشور نسبتا شدید است و این فساد در چند ماه اخیر اعتراضات تودهای را موجب شده است. در حال حاضر بخشی از جریانات سیاسی خواستار تغییر مدیران اجرایی دولت و روی کار آمدن افراد بوروکرات و سالم هستند اما دیگر جریانات سیاسی از اینکه سهم آنها در کابینه و دولت مخدوش شود، نارضایتی دارند. با توجه به اینکه نظام سیاسی عراق بر اساس ائتلاف شکلگرفته، عدم تفاهم احزاب و گروههای سیاسی مختلف موجب میشود دولت در این کشور در وضعیت ناپایداری قرار گیرد. هیچ مسوولی نداند که تا چند وقت بر سر کار خواهد بود و آیا به دلیل راضی نبودن یک گروه سیاسی (به هر دلیل) آیا موقعیت خود را از دست خواهد داد یا نه؟ در چنین وضعیت بیثباتی دولت عراق نمیتواند با تمام قوا در برخی زمینهها اقدام کند. یکی از این امور عرصه امنیت ملی است. ارتش عراق به حمایت همهجانبه گروههای سیاسی اطمینان خاطر ندارد و با یک پشتوانه سیاسی و اجتماعی ناکافی نمیتواند به شکل موثر به جنگ و مقابله با داعش بپردازد. از سوی دیگر ارتش عراق برای توفیق در مقابله با داعش نیازمند حمایت تسلیحاتی از کشورهای دیگر است ولی به خوبی میداند که دریافت هر کمکی به گسترش دامنه نفوذ آن کشور منتهی میشود. بنابراین یا باید قید دریافت کمک تسلیحاتی را بزند یا باید سعی کند توازنی میان کشورهای خارجی موثر در عراق برقرار نماید. متاسفانه در حال حاضر نیز ایران، آمریکا، عربستان و ترکیه که در عراق نقش مهمی دارند، در شرایط تفاهم قرار ندارند و یک پیامد نزاع این چهار قدرت منطقه خود را به شکل ماندگار شدن مشکلات این کشور نشان میدهد. علت اینکه عراق اصرار داشت تا مذاکره مستقیم میان ایران و آمریکا صورت گیرد به این دلیل بود که پیامد هر تفاهمی میان ایران و آمریکا، قطعا اثر مثبتی بر اوضاع امنیتی عراق خواهد داشت. به همین شکل اگر روابط سیاسی ایران و عربستان و ترکیه نیز بهبود یابد، قطعا تبعات مثبت آن در اوضاع عراق ظاهر خواهد شد. با این توصیف مشخص شد که رمز ماندگاری داعش تاکنون بیش از آنکه مرهون قوت ذاتی داعش باشد، مرهون آشفتگی در وضعیت سیاست داخلی عراق است و تا وقتی سیاست داخلی عراق بهبود نیابد، نمیتوان امید داشت که نیروهای مسلح عراق بتوانند مشکل داعش را بهطور اساسی حل کنند. gmail.comا@Asz9025