انتظار مانع تحرک اقتصادی
از نظر اقتصادی، 94، سال بسیار سختی برای اقتصاد ایران بود که عوامل بسیاری نیز در آن نقش داشتند. یکی از این عوامل انتظار گشایش در اقتصاد به علت رفع تحریمها بود که متاسفانه به علت طولانی شدن زمان مذاکرات این انتظار طول کشید.این مساله و مسایلی از این دست روند رشد اقتصاد را هم دشوار میکند و در این میان خود دولت آمریکا هم بازیهایی درمیآورد.ولی بحث اصلی که قبلا هم مطرح بود، این بود که اقتصاد ما درون خود هم با معضلات بسیاری دستوپنجه نرم میکند که مذاکرات هستهای ضرورتا این مشکلات را حل نمیکند. در واقع این موضوع غیرقابل انکار است که حتی قبل از تشدید تحریمها اقتصاد ما، اقتصاد سالمی نبود. در این بین شاید بیان مثالی مناسب باشد، از آنجا که اقتصاد آزمایشگاه ندارد، نمیتوان راهکارهای مختلف را آزمایش کرد ولی میتوان وضعیت کنونی اقتصاد ونزوئلا را مثال زد. بهعبارتی میتوان گفت اگر شرایط اقتصادی دولت قبل تداوم پیدا میکرد، حتی در صورتی که مساله تحریمها پیش نمیآمد، به احتمال زیاد اقتصاد ایران اکنون به وضعیت کنونی ونزوئلا نزدیک میشد و شرایطی مانند کمبود کار، هجوم مردم به فروشگاهها برای تامین مایحتاج روزانه برای مردم ایران نیز پیش میآمد. پس میتوان گفت تغییر دولت و اینکه مردم امیدوار بودند شرایط تغییر کند، آرامشی به کشور وارد کرد ولی ورشکستگیهای گسترده که از سال 87 شروع شد و تا سال 92 شدت گرفت، دارندگان سرمایه را محتاط کرده است. به عقیده کارشناسان، وقتی رکود بر کشوری حاکم میشود، خود رکود، رکود را تغذیه میکند، مردم محتاط میشوند و منتظر میمانند تا ببینند چه تغییراتی قرار است اتفاق بیفتد، مثلا چند ماه قبل منتظر نتایج انتخابات مجلس بودند و الان انتظار انتخابات آمریکا را میکشند و بعد هم احتمالا انتخابات ریاستجمهوری ایران. افزون بر این مساله مهم دیگری که مطرح میشود نیز این است که بعد از برجام صدای یکدست و واحدی از تصمیمگیران ایران شنیده نشد تا همه مردم توافقات را به چشم فرصتی برای تغییرات جدی ببینند. در حالی که برخی به شدت موافق برجام بودند، برخی میگفتند فایدهای ندارد و در نتیجه امسال و انتظارات مبهم و پیچیده شدند. در مورد صنعت نیز میتوان گفت اگرچه در طول سال 94 رشد صنعت منفی بود اما اکنون وضع رو به بهبودی را در پیش گرفته است و به عقیده برخی خودروسازان و افرادی که در این حوزه هستند از اوایل سال 95 تاکنون صنعت خودروسازی در ایران تکانهایی خورده است. همچنین موضوع دیگری که مطرح میشود، این است که حجم بالایی از نقدینگی در دست گروهها متمرکز شده است و دنبال این هستند که سرمایه خود را کجا ببرند. پس مشکل نقدینگی نیست. در این میان آنچه مانع از یک تحرک اقتصادی میشود، صبر و انتظار است، همه سوال میکنند و میخواهند حدس بزنند کدام بازار برای سرمایهگذاری بهتر است که سرمایه خود را به آنجا منتقل کنند. با تمام این تفاسیر فضای صبر و انتظار هم نمیتواند خیلی طولانی شود، مثلا اگر شخصی ماشین کهنهای داشته باشد و بخواهد آن را تعویض کند در نهایت تا یکسال صبر و بازار خودرو را بررسی میکند. پس بهنظر میرسد این انتظاری که بهخصوص طی یکی دو سال گذشته صنعت خودرو را فلج کرده بود به پایان خود نزدیک شده و بسیاری از مردم شروع به تحرک در این زمینه کردهاند. در این حال شاید بد نباشد نگاهی به نیمه نخست سال 93 نیز داشت که در آن زمان خود صنعت خودرو عامل مهمی برای به حرکت درآوردن اقتصاد شد. با این اوصاف اینکه آیا واقعا فضای کنونی، فضای خیلی خوبی است، سوالی است که نمیتوان به راحتی به آن پاسخ داد چراکه تصمیمگیری واحدی برای ایجاد این تحول دیده نمیشود و کار بسیار به نظر دشوار میآید. برای پاسخ به این پرسش باید مسایلی مانند اینکه آیا میخواهیم سرمایهگذاری خارجی به ایران بیاید، با سرمایهداران ایرانی خارج از کشور چه خواهیم کرد و سایر پرسشهایی از این قبیل پاسخ داده شود. * عضو هیات علمی دانشگاه مازندران
از نظر اقتصادی، 94، سال بسیار سختی برای اقتصاد ایران بود که عوامل بسیاری نیز در آن نقش داشتند. یکی از این عوامل انتظار گشایش در اقتصاد به علت رفع تحریمها بود که متاسفانه به علت طولانی شدن زمان مذاکرات این انتظار طول کشید.این مساله و مسایلی از این دست روند رشد اقتصاد را هم دشوار میکند و در این میان خود دولت آمریکا هم بازیهایی درمیآورد.ولی بحث اصلی که قبلا هم مطرح بود، این بود که اقتصاد ما درون خود هم با معضلات بسیاری دستوپنجه نرم میکند که مذاکرات هستهای ضرورتا این مشکلات را حل نمیکند. در واقع این موضوع غیرقابل انکار است که حتی قبل از تشدید تحریمها اقتصاد ما، اقتصاد سالمی نبود. در این بین شاید بیان مثالی مناسب باشد، از آنجا که اقتصاد آزمایشگاه ندارد، نمیتوان راهکارهای مختلف را آزمایش کرد ولی میتوان وضعیت کنونی اقتصاد ونزوئلا را مثال زد. بهعبارتی میتوان گفت اگر شرایط اقتصادی دولت قبل تداوم پیدا میکرد، حتی در صورتی که مساله تحریمها پیش نمیآمد، به احتمال زیاد اقتصاد ایران اکنون به وضعیت کنونی ونزوئلا نزدیک میشد و شرایطی مانند کمبود کار، هجوم مردم به فروشگاهها برای تامین مایحتاج روزانه برای مردم ایران نیز پیش میآمد. پس میتوان گفت تغییر دولت و اینکه مردم امیدوار بودند شرایط تغییر کند، آرامشی به کشور وارد کرد ولی ورشکستگیهای گسترده که از سال 87 شروع شد و تا سال 92 شدت گرفت، دارندگان سرمایه را محتاط کرده است. به عقیده کارشناسان، وقتی رکود بر کشوری حاکم میشود، خود رکود، رکود را تغذیه میکند، مردم محتاط میشوند و منتظر میمانند تا ببینند چه تغییراتی قرار است اتفاق بیفتد، مثلا چند ماه قبل منتظر نتایج انتخابات مجلس بودند و الان انتظار انتخابات آمریکا را میکشند و بعد هم احتمالا انتخابات ریاستجمهوری ایران. افزون بر این مساله مهم دیگری که مطرح میشود نیز این است که بعد از برجام صدای یکدست و واحدی از تصمیمگیران ایران شنیده نشد تا همه مردم توافقات را به چشم فرصتی برای تغییرات جدی ببینند. در حالی که برخی به شدت موافق برجام بودند، برخی میگفتند فایدهای ندارد و در نتیجه امسال و انتظارات مبهم و پیچیده شدند. در مورد صنعت نیز میتوان گفت اگرچه در طول سال 94 رشد صنعت منفی بود اما اکنون وضع رو به بهبودی را در پیش گرفته است و به عقیده برخی خودروسازان و افرادی که در این حوزه هستند از اوایل سال 95 تاکنون صنعت خودروسازی در ایران تکانهایی خورده است. همچنین موضوع دیگری که مطرح میشود، این است که حجم بالایی از نقدینگی در دست گروهها متمرکز شده است و دنبال این هستند که سرمایه خود را کجا ببرند. پس مشکل نقدینگی نیست. در این میان آنچه مانع از یک تحرک اقتصادی میشود، صبر و انتظار است، همه سوال میکنند و میخواهند حدس بزنند کدام بازار برای سرمایهگذاری بهتر است که سرمایه خود را به آنجا منتقل کنند. با تمام این تفاسیر فضای صبر و انتظار هم نمیتواند خیلی طولانی شود، مثلا اگر شخصی ماشین کهنهای داشته باشد و بخواهد آن را تعویض کند در نهایت تا یکسال صبر و بازار خودرو را بررسی میکند. پس بهنظر میرسد این انتظاری که بهخصوص طی یکی دو سال گذشته صنعت خودرو را فلج کرده بود به پایان خود نزدیک شده و بسیاری از مردم شروع به تحرک در این زمینه کردهاند. در این حال شاید بد نباشد نگاهی به نیمه نخست سال 93 نیز داشت که در آن زمان خود صنعت خودرو عامل مهمی برای به حرکت درآوردن اقتصاد شد. با این اوصاف اینکه آیا واقعا فضای کنونی، فضای خیلی خوبی است، سوالی است که نمیتوان به راحتی به آن پاسخ داد چراکه تصمیمگیری واحدی برای ایجاد این تحول دیده نمیشود و کار بسیار به نظر دشوار میآید. برای پاسخ به این پرسش باید مسایلی مانند اینکه آیا میخواهیم سرمایهگذاری خارجی به ایران بیاید، با سرمایهداران ایرانی خارج از کشور چه خواهیم کرد و سایر پرسشهایی از این قبیل پاسخ داده شود. * عضو هیات علمی دانشگاه مازندران