گروه بازرگانی- برآوردهای برخی از کارشناسان نشان میدهد که در نیمه اول سال ۹۵ هم خبری از خروج از رکود نبوده و انگار قرار نیست اقتصاد ایران حداقل تا چند ماه دیگر، رونق را به خود ببیند. بازار بزرگ تهران این روزها را سخت میگذراند. حتی سال ۹۴ هم که سال سخت اقتصاد ایران بود، اینطور او را اذیت نکرده بود. امیدی که به اجرایی شدن برجام و گشایش قفلهای نقل و انتقالات مالی و پولی و انجام پروژههای مشترک با خارجیها بهوجود آمده بود، حداقل محرکی بود که روزهای سخت اقتصادی در سال قبل را اندکی قابل تحمل میکرد. این تحمل کسبه، یکسال دوام آورد و بسیاری از کاسبانی که در بازار بزرگ تهران حجره داشتند، اگرچه به سختی ادامه راه میدادند اما امیدی داشتند که حداقل اوضاع بهتر خواهد شد.اما حالا این روزهای سخت صبر و انتظار در فضای اقتصاد ایران، کمکم دارد کار دست همه میدهد. روزهای خشنی است و بسیاری از کاسبان، آینده روشنی از خرید و فروشهای خود ندارند. بسیاری از کارشناسان هم پا به پای آنها، اندکی ناامیدی را نفس میکشند و آنگونه که برآوردهایشان نشان میدهد، قرار نیست در نیمه اول سالجاری، رکود از فضای اقتصادی ایران خارج شود.حتی دولتیها هم میگویند تا مشکلات نقل و انتقالات پولی حلوفصل شود، مجلس دهم پا گیرد و در نهایت فضای اقتصادی به سمت بهبود پیش رود، عمر نیمه اول سال هم تمام شده است. بازار بزرگ تهران که قلب تپنده اقتصاد ایران هم به شمار میرود، این روزها بیمار است. بیمار چکهای برگشتی و رخت بربستن اعتماد در دالانها و حجرههایی که روزهای نه چندان دوری، حکایتی عجیب از حسن نیت و خوشقولی کسبه داشتند، اینک اما این چکهای برگشتی است که رفیق گرمابه و گلستان بسیاری از کاسبان بازار شده است. پول هم آنقدر کم است که همه مجبورند با قبول چک و سفته و ضمانتهای نه چندان سفت و سخت، معامله را شکل دهند، گاه به پول خود میرسند و حتی سودی هم دریافت میکنند، کالاهایشان را میفروشند و چرخ کسب و کارشان را رونق میدهند و گاه هم به اصطلاح خودشان، از مایه ضرر میکنند و گرفتار چکهای برگشتی میشوند که حال و روزشان را حتی از روزی هم که کالاهایشان را نفروخته بودند و منتظر مشتری میماندند، بدتر میکند. حال بازار بزرگ تهران بیمار است. روزهای مهآلوده کسب و کارش را از حال و روز حجرههای کرکره پایین کشیده دالانهایش میتوان فهمید. نبض کاسبی این روزها در بازار تهران کند میزند. آژیر قرمز تشدید رکود اقتصادی، نگرانکننده شده است. بر همین اساس یکی از کسبه بازار که از رکود و وضعیت کنونی بازار بزرگ تهران دلخور است، گفت: کسبوکار را به سختی میتوان اداره کرد و از پس هزینهها بر آمد. همه چیز گران شده است و کاسبان باید همه این گرانیها را از حقوق و دستمزد کارگر و آب و برق و مالیات گرفته تا استخدام برخی افراد برای وصول مبالغ چکهای برگشتی. اینها همه هزینههایی است که اکنون کاسبان میپردازند. به گفته این فعال بازار بزرگ تهران، اکنون بسیاری از مغازهها و حجرههای قدیمی تعطیل شدهاند و دومینوی پایین کشیدن کرکره کسب و کارها در بازار بزرگ تهران آغاز شده است. حتی بسیاری از ترس پرداخت مالیات و بالا رفتن هزینههای مالیاتی، اعلام ورشکستگی میکنند و به سختی هر چند روز یکبار، کرکره حجره خود را بالا میدهند. نبود شفافیت اقتصادی یکی دیگر از کسبه بازار بزرگ تهران به مهر گفت: هر روز به تعداد مشکلات اقتصادی افزوده میشود. شفافیت در اقتصاد وجود ندارد و بسیاری از افرادی که شفاف عمل نمیکنند، فرارهای مالیاتی و پرداخت هزینههای عدم مشارکت خود را به جیب دیگران واگذار میکنند.وی افزود: بازار بزرگ تهران این روزها باید قلب تپنده اقتصاد باشد. دولتمردان باید برای رونق اقتصادی فکری کنند و تصمیمی نو بگیرند. اکنون که خارجیها در حال رفت و آمد به ایران هستند، شایسته است که دولت آنها را به سمت انعقاد قرارداد با بنگاههای کوچک و متوسط و حجرههای بازار هدایت کند.این گفتهها در شرایطی است که محسن جلالپور، رییس اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران هم به تازگی، نگرانی بخش خصوصی از وضعیت نابسامان اقتصاد کشور، دغدغه از عدم رونق و ادامه رکود را مطرح کرده است. وی، چهار مانع رسیدن به رونق را ناکارآمدی سیاستگذاری بلندمدت، آثار سیاستهای دوران وفور درآمدهای نفتی، آثار موقت و ماندگار تحریمها و پیامدهای مترتب بر کاهش بیسابقه قیمت نفت دانسته و تاکید کرده که باید برای هر کدام از آنها تدبیر جدی اتخاذ شود. جلالپور عوامل اصلی ادامه رکود و عدمخروج از آن را نیز کمبود تقاضا و تنگنای مالی میداند و در این مورد گفته که کمبود تقاضا بهدلیل کاهش سطح درآمد مردم در سالهای اخیر رخ داده و چنانچه در سالهای ۹۵ تا ۹۷ رشد 7/7 درصدی داشته باشیم، سطح تقاضا را میتوان به سطح سال۹۰ برگرداند. تنها راه جبران کمبود تقاضا در یکی، دو سال آتی تحریک تقاضای خارجی یعنی توسعه صادرات است.در توسعه صادرات مشکل اساسی و اصلی قیمت تمامشده بالا و عدمقدرت رقابت کالاهای تولیدی کشور است. وی به انجماد منابع بانکها بهعنوان مشکل تامین منابع داخلی اشاره کرده و گفته با توجه به اینکه نظام بانکی که یکی از مهمترین ارکان تامین مالی در اقتصاد ایران است، اینک با چالش انجماد دارایی دست و پنجه نرم میکند، مشکل و تنگنای جدی در تامین مالی بنگاهها ایجاد شده است. وی معتقد است، انباشت بدهی دولت به بانکها، مطالبات غیرجاری و رکود در بازار مسکن از عوامل اصلی این انجماد منابع بانکهاست. جلالپور به عوامل دیگر خروج از رکود پرداخته و گفته که استفاده از ظرفیتهای خالی باید مورد توجه قرار گیرد. برای رسیدن به سطح ارزش افزوده بخش صنعت و معدن به سال ۱۳۹۰میانگین نرخ رشد این بخش بین سالهای ۹۵تا ۹۷ باید 6/1 درصد باشد.اکنون وقت آن رسیده است که دولتمردان برای رونق فکری کنند در حالی که به نظر نمیرسد امسال نیز اتفاق خاصی در این حوزه رخ دهند چراکه مجلس هم حتی وارد فضای جدی اجراییان خود نشده است و شاید دستگاههای نظارتی در خلال همین نقلوانتقالات، از برخی مسایل و مشکلات غافل شوند. به هرحال باید فکری برای تداوم حیات بازار بزرگ تهران کرد. این روزهای رکود، بدجوری گلوی بخش تولید و اقتصاد کشور را میفشارد و باید هرچه سریعتر برای آن فکری شود.
گروه بازرگانی- برآوردهای برخی از کارشناسان نشان میدهد که در نیمه اول سال ۹۵ هم خبری از خروج از رکود نبوده و انگار قرار نیست اقتصاد ایران حداقل تا چند ماه دیگر، رونق را به خود ببیند. بازار بزرگ تهران این روزها را سخت میگذراند. حتی سال ۹۴ هم که سال سخت اقتصاد ایران بود، اینطور او را اذیت نکرده بود. امیدی که به اجرایی شدن برجام و گشایش قفلهای نقل و انتقالات مالی و پولی و انجام پروژههای مشترک با خارجیها بهوجود آمده بود، حداقل محرکی بود که روزهای سخت اقتصادی در سال قبل را اندکی قابل تحمل میکرد. این تحمل کسبه، یکسال دوام آورد و بسیاری از کاسبانی که در بازار بزرگ تهران حجره داشتند، اگرچه به سختی ادامه راه میدادند اما امیدی داشتند که حداقل اوضاع بهتر خواهد شد.اما حالا این روزهای سخت صبر و انتظار در فضای اقتصاد ایران، کمکم دارد کار دست همه میدهد. روزهای خشنی است و بسیاری از کاسبان، آینده روشنی از خرید و فروشهای خود ندارند. بسیاری از کارشناسان هم پا به پای آنها، اندکی ناامیدی را نفس میکشند و آنگونه که برآوردهایشان نشان میدهد، قرار نیست در نیمه اول سالجاری، رکود از فضای اقتصادی ایران خارج شود.حتی دولتیها هم میگویند تا مشکلات نقل و انتقالات پولی حلوفصل شود، مجلس دهم پا گیرد و در نهایت فضای اقتصادی به سمت بهبود پیش رود، عمر نیمه اول سال هم تمام شده است. بازار بزرگ تهران که قلب تپنده اقتصاد ایران هم به شمار میرود، این روزها بیمار است. بیمار چکهای برگشتی و رخت بربستن اعتماد در دالانها و حجرههایی که روزهای نه چندان دوری، حکایتی عجیب از حسن نیت و خوشقولی کسبه داشتند، اینک اما این چکهای برگشتی است که رفیق گرمابه و گلستان بسیاری از کاسبان بازار شده است. پول هم آنقدر کم است که همه مجبورند با قبول چک و سفته و ضمانتهای نه چندان سفت و سخت، معامله را شکل دهند، گاه به پول خود میرسند و حتی سودی هم دریافت میکنند، کالاهایشان را میفروشند و چرخ کسب و کارشان را رونق میدهند و گاه هم به اصطلاح خودشان، از مایه ضرر میکنند و گرفتار چکهای برگشتی میشوند که حال و روزشان را حتی از روزی هم که کالاهایشان را نفروخته بودند و منتظر مشتری میماندند، بدتر میکند. حال بازار بزرگ تهران بیمار است. روزهای مهآلوده کسب و کارش را از حال و روز حجرههای کرکره پایین کشیده دالانهایش میتوان فهمید. نبض کاسبی این روزها در بازار تهران کند میزند. آژیر قرمز تشدید رکود اقتصادی، نگرانکننده شده است. بر همین اساس یکی از کسبه بازار که از رکود و وضعیت کنونی بازار بزرگ تهران دلخور است، گفت: کسبوکار را به سختی میتوان اداره کرد و از پس هزینهها بر آمد. همه چیز گران شده است و کاسبان باید همه این گرانیها را از حقوق و دستمزد کارگر و آب و برق و مالیات گرفته تا استخدام برخی افراد برای وصول مبالغ چکهای برگشتی. اینها همه هزینههایی است که اکنون کاسبان میپردازند. به گفته این فعال بازار بزرگ تهران، اکنون بسیاری از مغازهها و حجرههای قدیمی تعطیل شدهاند و دومینوی پایین کشیدن کرکره کسب و کارها در بازار بزرگ تهران آغاز شده است. حتی بسیاری از ترس پرداخت مالیات و بالا رفتن هزینههای مالیاتی، اعلام ورشکستگی میکنند و به سختی هر چند روز یکبار، کرکره حجره خود را بالا میدهند. نبود شفافیت اقتصادی یکی دیگر از کسبه بازار بزرگ تهران به مهر گفت: هر روز به تعداد مشکلات اقتصادی افزوده میشود. شفافیت در اقتصاد وجود ندارد و بسیاری از افرادی که شفاف عمل نمیکنند، فرارهای مالیاتی و پرداخت هزینههای عدم مشارکت خود را به جیب دیگران واگذار میکنند.وی افزود: بازار بزرگ تهران این روزها باید قلب تپنده اقتصاد باشد. دولتمردان باید برای رونق اقتصادی فکری کنند و تصمیمی نو بگیرند. اکنون که خارجیها در حال رفت و آمد به ایران هستند، شایسته است که دولت آنها را به سمت انعقاد قرارداد با بنگاههای کوچک و متوسط و حجرههای بازار هدایت کند.این گفتهها در شرایطی است که محسن جلالپور، رییس اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران هم به تازگی، نگرانی بخش خصوصی از وضعیت نابسامان اقتصاد کشور، دغدغه از عدم رونق و ادامه رکود را مطرح کرده است. وی، چهار مانع رسیدن به رونق را ناکارآمدی سیاستگذاری بلندمدت، آثار سیاستهای دوران وفور درآمدهای نفتی، آثار موقت و ماندگار تحریمها و پیامدهای مترتب بر کاهش بیسابقه قیمت نفت دانسته و تاکید کرده که باید برای هر کدام از آنها تدبیر جدی اتخاذ شود. جلالپور عوامل اصلی ادامه رکود و عدمخروج از آن را نیز کمبود تقاضا و تنگنای مالی میداند و در این مورد گفته که کمبود تقاضا بهدلیل کاهش سطح درآمد مردم در سالهای اخیر رخ داده و چنانچه در سالهای ۹۵ تا ۹۷ رشد 7/7 درصدی داشته باشیم، سطح تقاضا را میتوان به سطح سال۹۰ برگرداند. تنها راه جبران کمبود تقاضا در یکی، دو سال آتی تحریک تقاضای خارجی یعنی توسعه صادرات است.در توسعه صادرات مشکل اساسی و اصلی قیمت تمامشده بالا و عدمقدرت رقابت کالاهای تولیدی کشور است. وی به انجماد منابع بانکها بهعنوان مشکل تامین منابع داخلی اشاره کرده و گفته با توجه به اینکه نظام بانکی که یکی از مهمترین ارکان تامین مالی در اقتصاد ایران است، اینک با چالش انجماد دارایی دست و پنجه نرم میکند، مشکل و تنگنای جدی در تامین مالی بنگاهها ایجاد شده است. وی معتقد است، انباشت بدهی دولت به بانکها، مطالبات غیرجاری و رکود در بازار مسکن از عوامل اصلی این انجماد منابع بانکهاست. جلالپور به عوامل دیگر خروج از رکود پرداخته و گفته که استفاده از ظرفیتهای خالی باید مورد توجه قرار گیرد. برای رسیدن به سطح ارزش افزوده بخش صنعت و معدن به سال ۱۳۹۰میانگین نرخ رشد این بخش بین سالهای ۹۵تا ۹۷ باید 6/1 درصد باشد.اکنون وقت آن رسیده است که دولتمردان برای رونق فکری کنند در حالی که به نظر نمیرسد امسال نیز اتفاق خاصی در این حوزه رخ دهند چراکه مجلس هم حتی وارد فضای جدی اجراییان خود نشده است و شاید دستگاههای نظارتی در خلال همین نقلوانتقالات، از برخی مسایل و مشکلات غافل شوند. به هرحال باید فکری برای تداوم حیات بازار بزرگ تهران کرد. این روزهای رکود، بدجوری گلوی بخش تولید و اقتصاد کشور را میفشارد و باید هرچه سریعتر برای آن فکری شود.