دعوت «جهانصنعت» از صاحبنظران درباره احیای دریاچه ارومیه
دعوت «جهانصنعت» از صاحبنظران درباره احیای دریاچه ارومیه
دکتر علی فراستی: سوراخ بودن دریاچه ارومیه ثابت نشده و معلوم نیست براساس کدام مطالعه چنین حرفی زدهاند؟! شورترین دریاچه بزرگ دنیا چه میخواهد و چه میگوید، عنوان گزارشی بود که روز سهشنبه 27/2/95 در «جهانصنعت» منتشر شد. این گزارش نگاهی به وضعیت غمانگیز دریاچه بداقبال ارومیه داشت و طی آن نظرات مخالف و موافق احیای دریاچه مطرح شد از جمله دیدگاههای دکتر پرویز کردوانی. وی که به پدر کویرشناسی ایران شهرت یافته، معتقد است: دریاچه ارومیه مریض است اما دردش، درمان ندارد. سوراخ است و آب نگه نمیدارد. باید از آن دل کند و به جایش پارک انرژی گیاهی و حیوانی ساخت. قبل از نگارش گزارش مذکور به آن شدیم که نظر چند تن از صاحبنظران را در این رابطه و نقطه نظر دکتر کردوانی جویا شویم. دکتر علی فراستی که در دانشگاه کالیفرنیا در حال تدریس است و کارشناس در حوزه منابع آب در ایران لطف فرموده و به نظرخواهی پاسخ داده است. متن پرسش و پاسخ پیش روی شماست. بسمهتعالی. جناب آقای دکتر فراستی با سلام: احتراما به استحضار میرساند در حال نوشتن مطلبی درباره دریاچه ارومیه هستم البته اکنون کارشناسان به دو دسته طرفداران احیا و هواداران تغییر کاربری دریاچه تقسیم شدهاند از جمله دکتر کردوانی که معتقد است دریاچه سوراخ است و احیاشدنی نیست و تزریق آب به آن خیانت است و ... حال میخواستم نظر حضرتعالی را در مورد دو نکته جویا شوم: 1- اینکه دریاچه سوراخ است و آب نگه نمیدارد و... آیا میتواند خشک کردن و تغییر کاربری این دریاچه دیرینه را توجیه کند؟ 2- آیا ارزش ندارد که با استفاده از تکنولوژی و تزریق بتن و ... سوراخها و روزنههای دریاچه را گرفت؟ به هر حال به نظر کردوانی شوری دریاچه به قوت خود باقی میماند و نمیتوان از آب آن در کشاورزی و صنعت و شرب بهره برد ضمنا کردوانی معتقد است 10 میلیارد تن نمک موجود در آن را میتواند ظرف 18 ماه تخلیه کند. به نظر شما آیا این کار شدنی است؟ با سپاس از لطف حضرتعالی. ارادتمند نقی آقالو 23/2/95 پاسخ آقای فراستی دو روز بعد ایمیل شد به این شرح: با درود و سپاس از عنایت شما در مورد دریاچه ارومیه همان مشکلی وجود دارد که در مورد آبرسانی به کویر وجود دارد. وجود سوراخ یا شکاف در این دریاچه اثبات نشده و معلوم نیست براساس کدام مطالعه چنین حرفی گفته شده است. علت خشک شدن این دریاچه بستن سد و استفاده بیش از حد از آب ورودی به دریاچه برای کشاورزی بود؛ همان بلایی که سر دریاچه آرال آمد. اخبار جدید حاکی از این است که آب دریاچه ارومیه به دلیل بارندگی چند ماه گذشته و رهاسازی آب سدها بین 30 تا 40 سانتیمتر بالا آمده. تداوم این حرکت میتواند دریاچه را زنده کند. در مقالات قبلیام در مورد دریاچه «سالتون» در جنوب کالیفرنیا نوشتم که چگونه ایجاد شده و الان بیش از 100 سال است که دوام آورده است. بسیاری از دریاچههای زیبای جهان از جمله دریاچهای که شهر ژنو در کنار آن قرار گرفته، مصنوعی هستند. حالا ما یک دریاچه داریم که به دلایل تغییرات اقلیمی و همچنین به دلیل استفاده از سهمیه آب آن به این روز افتاده است. بیشترین سرانه در کشور در حوضه آبی دریاچه ارومیه در دو استان مجاور آن ساخته شده است. چرا قبل از آن این مشکل «سوراخ بودن» مطرح نبود؟ بازنشسته کردن زمینهای کشاورزی کمک بزرگی به رسیدن آب به این دریاچه میکند. من نمیدانم بعضیها چه عشقی به کویر شدن ایران دارند. گویی کویرهای مرکزی کم است و حالا باید کویر ارومیه را هم به آن اضافه کرد. اخیرا بین اردن و اسراییل (رژیم صهیونیستی) قراردادی برای احداث کانال انتقال آب از خلیج عقبه به بحرالمیت بسته شده تا سطح آب آن را بالا بیاورند. چرا؟ چون این دریاچه یک جاذبه توریستی است و به دلیل استفاده از سهمیه آب آن در کشاورزی سطح آبش پایین رفته است. راستی چرا آنجا دریاچه را خشک نمیکنند؟ آیا آن هم سوراخ است؟ تفاوت در وجود دو نگاه است؛ عدهای از جمله آقای کردوانی به قضا و قدر معتقدند و میگویند باید تسلیم طبیعت شد. عدهای دیگر معتقدند باید طبیعت را برای نیاز انسان تسخیر کرد. ساختن سد و انتقال آب از یک حوضه دیگر و ساختن شهر در مناطق بدآب و هوا همگی تسخیر طبیعت هستند. چطور است که انتقال آب با قنات که سابقه چند هزار ساله دارد، اشکالی ندارد ولی انتقال آب با کانال یا لوله اشکال دارد؟! جامعه توسعهنیافته صاحبنظران توسعهنیافته تولید میکند. با سپاس فراستی (با پوزش از آقای دکتر جمله آخری ایشان را اندکی تعدیل کردیم)
دکتر علی فراستی: سوراخ بودن دریاچه ارومیه ثابت نشده و معلوم نیست براساس کدام مطالعه چنین حرفی زدهاند؟! شورترین دریاچه بزرگ دنیا چه میخواهد و چه میگوید، عنوان گزارشی بود که روز سهشنبه 27/2/95 در «جهانصنعت» منتشر شد. این گزارش نگاهی به وضعیت غمانگیز دریاچه بداقبال ارومیه داشت و طی آن نظرات مخالف و موافق احیای دریاچه مطرح شد از جمله دیدگاههای دکتر پرویز کردوانی. وی که به پدر کویرشناسی ایران شهرت یافته، معتقد است: دریاچه ارومیه مریض است اما دردش، درمان ندارد. سوراخ است و آب نگه نمیدارد. باید از آن دل کند و به جایش پارک انرژی گیاهی و حیوانی ساخت. قبل از نگارش گزارش مذکور به آن شدیم که نظر چند تن از صاحبنظران را در این رابطه و نقطه نظر دکتر کردوانی جویا شویم. دکتر علی فراستی که در دانشگاه کالیفرنیا در حال تدریس است و کارشناس در حوزه منابع آب در ایران لطف فرموده و به نظرخواهی پاسخ داده است. متن پرسش و پاسخ پیش روی شماست. بسمهتعالی. جناب آقای دکتر فراستی با سلام: احتراما به استحضار میرساند در حال نوشتن مطلبی درباره دریاچه ارومیه هستم البته اکنون کارشناسان به دو دسته طرفداران احیا و هواداران تغییر کاربری دریاچه تقسیم شدهاند از جمله دکتر کردوانی که معتقد است دریاچه سوراخ است و احیاشدنی نیست و تزریق آب به آن خیانت است و ... حال میخواستم نظر حضرتعالی را در مورد دو نکته جویا شوم: 1- اینکه دریاچه سوراخ است و آب نگه نمیدارد و... آیا میتواند خشک کردن و تغییر کاربری این دریاچه دیرینه را توجیه کند؟ 2- آیا ارزش ندارد که با استفاده از تکنولوژی و تزریق بتن و ... سوراخها و روزنههای دریاچه را گرفت؟ به هر حال به نظر کردوانی شوری دریاچه به قوت خود باقی میماند و نمیتوان از آب آن در کشاورزی و صنعت و شرب بهره برد ضمنا کردوانی معتقد است 10 میلیارد تن نمک موجود در آن را میتواند ظرف 18 ماه تخلیه کند. به نظر شما آیا این کار شدنی است؟ با سپاس از لطف حضرتعالی. ارادتمند نقی آقالو 23/2/95 پاسخ آقای فراستی دو روز بعد ایمیل شد به این شرح: با درود و سپاس از عنایت شما در مورد دریاچه ارومیه همان مشکلی وجود دارد که در مورد آبرسانی به کویر وجود دارد. وجود سوراخ یا شکاف در این دریاچه اثبات نشده و معلوم نیست براساس کدام مطالعه چنین حرفی گفته شده است. علت خشک شدن این دریاچه بستن سد و استفاده بیش از حد از آب ورودی به دریاچه برای کشاورزی بود؛ همان بلایی که سر دریاچه آرال آمد. اخبار جدید حاکی از این است که آب دریاچه ارومیه به دلیل بارندگی چند ماه گذشته و رهاسازی آب سدها بین 30 تا 40 سانتیمتر بالا آمده. تداوم این حرکت میتواند دریاچه را زنده کند. در مقالات قبلیام در مورد دریاچه «سالتون» در جنوب کالیفرنیا نوشتم که چگونه ایجاد شده و الان بیش از 100 سال است که دوام آورده است. بسیاری از دریاچههای زیبای جهان از جمله دریاچهای که شهر ژنو در کنار آن قرار گرفته، مصنوعی هستند. حالا ما یک دریاچه داریم که به دلایل تغییرات اقلیمی و همچنین به دلیل استفاده از سهمیه آب آن به این روز افتاده است. بیشترین سرانه در کشور در حوضه آبی دریاچه ارومیه در دو استان مجاور آن ساخته شده است. چرا قبل از آن این مشکل «سوراخ بودن» مطرح نبود؟ بازنشسته کردن زمینهای کشاورزی کمک بزرگی به رسیدن آب به این دریاچه میکند. من نمیدانم بعضیها چه عشقی به کویر شدن ایران دارند. گویی کویرهای مرکزی کم است و حالا باید کویر ارومیه را هم به آن اضافه کرد. اخیرا بین اردن و اسراییل (رژیم صهیونیستی) قراردادی برای احداث کانال انتقال آب از خلیج عقبه به بحرالمیت بسته شده تا سطح آب آن را بالا بیاورند. چرا؟ چون این دریاچه یک جاذبه توریستی است و به دلیل استفاده از سهمیه آب آن در کشاورزی سطح آبش پایین رفته است. راستی چرا آنجا دریاچه را خشک نمیکنند؟ آیا آن هم سوراخ است؟ تفاوت در وجود دو نگاه است؛ عدهای از جمله آقای کردوانی به قضا و قدر معتقدند و میگویند باید تسلیم طبیعت شد. عدهای دیگر معتقدند باید طبیعت را برای نیاز انسان تسخیر کرد. ساختن سد و انتقال آب از یک حوضه دیگر و ساختن شهر در مناطق بدآب و هوا همگی تسخیر طبیعت هستند. چطور است که انتقال آب با قنات که سابقه چند هزار ساله دارد، اشکالی ندارد ولی انتقال آب با کانال یا لوله اشکال دارد؟! جامعه توسعهنیافته صاحبنظران توسعهنیافته تولید میکند. با سپاس فراستی (با پوزش از آقای دکتر جمله آخری ایشان را اندکی تعدیل کردیم)