بنی‌آدم، اعضای یکدیگر نیستند‌!

بنی‌آدم، اعضای یکدیگر نیستند‌!

«بنی‌آدم»، تازه‌ترین اثر محمود دولت‌آبادی است‌. این کتاب شامل شش داستان، با فضاهایی سرد و خاکستری است‌. این مجموعه وجهی دیگر از دولت‌آبادی را نشان می‌دهد که تاکنون شاهدش نبودیم‌. وی که بعد از انتشار رمان «سلوک» در اوایل دهه 80 تاکنون، کمتر کار داستانی منتشر کرده بود؛ توانست بار دیگر چیره‌‌دستی خود در ادبیات داستانی را به رخ بکشد‌. به راستی که «بنی‌آدم» خواندنی است‌. بنی‌آدم، شامل داستان‌های تاثیرگذاری است که به شکلی کاملا واقعگرایانه روایت شده‌اند‌. به‌گونه‌ای که گویی عصرگاهی است و راوی، داستان‌ها را پشت میز یک کافه برای شما بازگو می‌کند‌. وقایعی که به هیچ عنوان ساده نیستند و از دردهای عمیق برخاسته‌اند و زبان دولت‌آبادی با تمام سادگی خود آنچنان مخاطب را تحت تاثیر قرار می‌دهد که به سادگی آن را فراموش نمی‌کند‌. بسیاری از کاراکترها در دنیای گذشته زندگی می‌کنند اما گذشته‌ای که با امروز پیوند بسیار محکمی دارد‌. بسیاری از کاراکترهای این مجموعه را امروز هم می‌توانیم ببینیم و اتفاقات داستان‌ها را به شکلی دیگر، اما با همان مفهوم در زندگی امروز هم می‌بینیم‌. این کاراکترها به هیچ‌وجه برای ما غریبه نیستند‌. فضای داستان‌ها سرد، ساکت و غمگین است‌. غمی که در جانِ آدمی نفوذ می‌کند و فرومی‌نشیند و از پس سال‌ها با آهی بر آینه، آن را تار می‌کند‌. سخن گفتن از «بنی‌آدم» از زبان خود نویسنده بس شیرین‌تر است‌. به همین مناسبت با محمود دولت‌آبادی گفت‌وگویی کردیم درباره تازه‌ترین اثر خود‌. آقای دولت‌آبادی چرا «بنی‌آدم»؟ دوره مدرن است و دیگر بنی‌آدم، اعضای یکدیگر نیستند‌. به این معناست که بنی‌آدم دیگر برای یکدیگر نمی‌میرند، درحالی که ما قبلا برای یکدیگر می‌مردیم‌. امروزه همگان در آستانه «سلطنت پول» حاضرند بمیرند‌! داستان‌های کتاب به‌گونه‌ای باهم در ارتباط هستند‌. کاراکترها همه در یک فضای تنهایی زندگی می‌کنند و همه از دنیای بیرونی خود جدا هستند‌. پنجره‌ای هست که دنیای خارج را می‌بینند‌. این کاراکترها در عین جدا بودن از هم، چقدر به یکدیگر نزدیکند؟ ما با هم زندگی می‌کنیم و با هم نیستیم‌. «کوه‌ها با همند و تنهایند، همچو ما باهمانِ تنهایان»‌. این پاره‌ای شعر شاملوست‌. همان شاعری که به او می‌گویند چپ‌. او که ملت را به وحدت و یگانگی دعوت و از بیگانه شدن‌ها شکایت می‌کند‌! در داستان «مولی و شازده»، آقای جنابان از منظر شما نماد چه قشری از مردم است؟ کهنگی‌. اشرافیت کهنه که پودر می‌شود‌. عقیم‌شدگان‌. این اثر به جبران جفایی ا‌ست که بر دهخدای عزیز روا داشتند‌. دهخدا با این کهنگی‌ها مخالف بود‌. هدایت با این کهنگی‌ها مخالفت می‌کرد‌. این شخصیت‌ها که نام بردید البته هنوز هم کارآیی دارند، اما دوره‌ تاریخ‌شان گذشته‌. مگر به اتکای جاهای دیگر که به خودشان مربوط است‌. تجربه داستان کوتاه برای شما چطور بود؟ چطور به نگارش داستان کوتاه علاقه‌مند شدید؟ فکر می‌کنید نوشتن داستان کوتاه خود مستلزم دانش جداگانه‌ای است؟ آیا نمی‌توان گفت داستان کوتاه بریده‌هایی است از یک رمان؟ هلاک‌کننده است‌. چون در یک زمان محدود، شما هرچه را در ذهن‌تان است باید بیان کنید و طوری بیان کنید که هیچ حشو و زوائدی نداشته باشد‌. من بعد از انجام کار، مثل موجودی شدم که انگار از پوست گردو بیرون آمده بودم، وقتی کتاب را به ناشر تحویل دادم، تقریبا شبیه خرچنگ شده بودم‌! هریک از داستان‌ها را در یک نفس نوشتم‌. تنها یکبار ویرایش کردم و آن را به دست ناشر سپردم‌ درحالی که برخی رمان‌هایم را تا 9 بار بازنویسی می‌کرده‌ام‌. آینده ادبیات در کشورمان را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ خیلی سوال دشواری است‌. نمی‌توانم دقیق بگویم‌. اما می‌دانم عده‌ای تلاش می‌کنند و من برای هرکسی که تلاش می‌کند، احترام قائلم و آرزوهای خوب دارم‌. پس به کسانی که کوشش می‌کنند و استمرار دارند، امیدوارم‌. این روزها بیشتر سیطره کمیت است‌. اما طبق باورهای من از مجموعه این کمیت‌ها، باید کیفیت‌هایی پدید آید که خواهد آمد‌. کدام یک از داستان‌های «بنی‌آدم» یا صحنه‌های کتاب بود که خودتان بیش از همه از آن لذت بردید؟ نمی‌توانم بگویم‌. ولی آب؛ آن قسمتی که این دو تا آدم هر دو به آب نگاه می‌کنند و حیران روش و چرخش آب می‌شوند را خیلی دوست دارم‌. کشف آب و جریان آب که به زبان می‌آید «این آب هم عجب معجزه‌ای است خانم گشنر‌!‌. »

«بنی‌آدم»، تازه‌ترین اثر محمود دولت‌آبادی است‌. این کتاب شامل شش داستان، با فضاهایی سرد و خاکستری است‌. این مجموعه وجهی دیگر از دولت‌آبادی را نشان می‌دهد که تاکنون شاهدش نبودیم‌. وی که بعد از انتشار رمان «سلوک» در اوایل دهه 80 تاکنون، کمتر کار داستانی منتشر کرده بود؛ توانست بار دیگر چیره‌‌دستی خود در ادبیات داستانی را به رخ بکشد‌. به راستی که «بنی‌آدم» خواندنی است‌. بنی‌آدم، شامل داستان‌های تاثیرگذاری است که به شکلی کاملا واقعگرایانه روایت شده‌اند‌. به‌گونه‌ای که گویی عصرگاهی است و راوی، داستان‌ها را پشت میز یک کافه برای شما بازگو می‌کند‌. وقایعی که به هیچ عنوان ساده نیستند و از دردهای عمیق برخاسته‌اند و زبان دولت‌آبادی با تمام سادگی خود آنچنان مخاطب را تحت تاثیر قرار می‌دهد که به سادگی آن را فراموش نمی‌کند‌. بسیاری از کاراکترها در دنیای گذشته زندگی می‌کنند اما گذشته‌ای که با امروز پیوند بسیار محکمی دارد‌. بسیاری از کاراکترهای این مجموعه را امروز هم می‌توانیم ببینیم و اتفاقات داستان‌ها را به شکلی دیگر، اما با همان مفهوم در زندگی امروز هم می‌بینیم‌. این کاراکترها به هیچ‌وجه برای ما غریبه نیستند‌. فضای داستان‌ها سرد، ساکت و غمگین است‌. غمی که در جانِ آدمی نفوذ می‌کند و فرومی‌نشیند و از پس سال‌ها با آهی بر آینه، آن را تار می‌کند‌. سخن گفتن از «بنی‌آدم» از زبان خود نویسنده بس شیرین‌تر است‌. به همین مناسبت با محمود دولت‌آبادی گفت‌وگویی کردیم درباره تازه‌ترین اثر خود‌. آقای دولت‌آبادی چرا «بنی‌آدم»؟ دوره مدرن است و دیگر بنی‌آدم، اعضای یکدیگر نیستند‌. به این معناست که بنی‌آدم دیگر برای یکدیگر نمی‌میرند، درحالی که ما قبلا برای یکدیگر می‌مردیم‌. امروزه همگان در آستانه «سلطنت پول» حاضرند بمیرند‌! داستان‌های کتاب به‌گونه‌ای باهم در ارتباط هستند‌. کاراکترها همه در یک فضای تنهایی زندگی می‌کنند و همه از دنیای بیرونی خود جدا هستند‌. پنجره‌ای هست که دنیای خارج را می‌بینند‌. این کاراکترها در عین جدا بودن از هم، چقدر به یکدیگر نزدیکند؟ ما با هم زندگی می‌کنیم و با هم نیستیم‌. «کوه‌ها با همند و تنهایند، همچو ما باهمانِ تنهایان»‌. این پاره‌ای شعر شاملوست‌. همان شاعری که به او می‌گویند چپ‌. او که ملت را به وحدت و یگانگی دعوت و از بیگانه شدن‌ها شکایت می‌کند‌! در داستان «مولی و شازده»، آقای جنابان از منظر شما نماد چه قشری از مردم است؟ کهنگی‌. اشرافیت کهنه که پودر می‌شود‌. عقیم‌شدگان‌. این اثر به جبران جفایی ا‌ست که بر دهخدای عزیز روا داشتند‌. دهخدا با این کهنگی‌ها مخالف بود‌. هدایت با این کهنگی‌ها مخالفت می‌کرد‌. این شخصیت‌ها که نام بردید البته هنوز هم کارآیی دارند، اما دوره‌ تاریخ‌شان گذشته‌. مگر به اتکای جاهای دیگر که به خودشان مربوط است‌. تجربه داستان کوتاه برای شما چطور بود؟ چطور به نگارش داستان کوتاه علاقه‌مند شدید؟ فکر می‌کنید نوشتن داستان کوتاه خود مستلزم دانش جداگانه‌ای است؟ آیا نمی‌توان گفت داستان کوتاه بریده‌هایی است از یک رمان؟ هلاک‌کننده است‌. چون در یک زمان محدود، شما هرچه را در ذهن‌تان است باید بیان کنید و طوری بیان کنید که هیچ حشو و زوائدی نداشته باشد‌. من بعد از انجام کار، مثل موجودی شدم که انگار از پوست گردو بیرون آمده بودم، وقتی کتاب را به ناشر تحویل دادم، تقریبا شبیه خرچنگ شده بودم‌! هریک از داستان‌ها را در یک نفس نوشتم‌. تنها یکبار ویرایش کردم و آن را به دست ناشر سپردم‌ درحالی که برخی رمان‌هایم را تا 9 بار بازنویسی می‌کرده‌ام‌. آینده ادبیات در کشورمان را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ خیلی سوال دشواری است‌. نمی‌توانم دقیق بگویم‌. اما می‌دانم عده‌ای تلاش می‌کنند و من برای هرکسی که تلاش می‌کند، احترام قائلم و آرزوهای خوب دارم‌. پس به کسانی که کوشش می‌کنند و استمرار دارند، امیدوارم‌. این روزها بیشتر سیطره کمیت است‌. اما طبق باورهای من از مجموعه این کمیت‌ها، باید کیفیت‌هایی پدید آید که خواهد آمد‌. کدام یک از داستان‌های «بنی‌آدم» یا صحنه‌های کتاب بود که خودتان بیش از همه از آن لذت بردید؟ نمی‌توانم بگویم‌. ولی آب؛ آن قسمتی که این دو تا آدم هر دو به آب نگاه می‌کنند و حیران روش و چرخش آب می‌شوند را خیلی دوست دارم‌. کشف آب و جریان آب که به زبان می‌آید «این آب هم عجب معجزه‌ای است خانم گشنر‌!‌. »