دارا و ندار روی سکوی قهرمانی

دارا و ندار روی سکوی قهرمانی

مازیار اسکوئی- پائولو کوئیلو، نویسنده مشهور برزیلی‌ در بخشی از کتاب مبارز راه روشنایی می‌نویسد: «‌مبارز راه روشنایی شکست می‌خورد و ناامید می‌شود ولی مجددا از نو بر‌می‌خیزد. او کوله‌بار سفر خویش را بررسی می‌کند تا همواره سه چیز را به همراه خود داشته باشد‌: عشق، ایمان و امید». داستان پیرمرد ایتالیایی لیگ جزیره، به راستی همان حکایت مبارز راه روشنایی کوئیلو است. کلودیو رانیری که بارها طعم تلخ ناکامی را از ایتالیا تا انگلستان و از اسپانیا تا فرانسه چشیده بود، بی‌آنکه امید خود را از دست دهد، با عشقی پایان‌ناپذیر به حرفه خود و با ایمانی راسخ، هدایت لسترسیتی در معرض سقوط را در اواخر فصل پیش بر عهده گرفت و با چند پیروزی پی‌در‌پی، به شکل معجزه‌واری آن را در لیگ برتر نگه داشت‌ اما معجزه واقعی یک‌سال بعد اتفاق افتاد‌؛ زمانی که وی توانست با عده‌ای از بازیکنان گمنام، شهر 300 هزار نفری لستر در شرق انگلیس را به بزرگ‌ترین افتخار تاریخ خود برساند و بزرگ‌ترین معجزه فوتبالی تاریخ بریتانیای کبیر را رقم بزند. رو‌باه‌های آبی که از همان هفته اول خود را در حد یک مدعی نشان داده بودند، هفته به هفته به پیش تاختند و در حالی که تمام کارشناسان پیش‌بینی نزول آنها را می‌کردند، سرانجام جام قهرمانی را در حضور تمام غول‌های جزیره بالای سر بردند. بزرگی کار آبی‌ها زمانی بیشتر نمود پیدا می‌کند که بدانیم از زمان تاسیس لیگ برتر در سال 1992، غیر از چهار قدرت بزرگ انگلیس یعنی منچستر یونایتد، آرسنال، چلسی و منچستر‌سیتی، تنها یک‌بار تیم دیگری موفق به قهرمانی شده که آن هم مربوط به بلکبرن روورز فصل 95-94 با مربیگری کنی دالگلیش بزرگ و گلزنی افسانه‌ای به نام آلن شیرر است. جالب آنکه در فصلی که تمام بزرگان جزیره دچار افتی عجیب شده بودند، رقیب لستر برای کسب قهرمانی، تاتنهام‌هاتسپری بود که با مربیگری پوچتینوی آرژانتینی شانه به شانه لستر تا هفته آخر جنگید و سرانجام توانست مقام نایب قهرمانی را از آن خود کند. آرسنال که این فصل بهترین فرصت برای قهرمانی را پیش روی خود می‌دید، مانند گذشته در هفته‌های آخر کم آورد تا حسرت قهرمانی گانرها 12 ساله شود. اکنون آرسن ونگر به وضوح صدای اعتراض هواداران را می‌شنود و درهای خروج را نزدیک‌تر از هر زمانی لمس می‌کند. منچسترسیتی که مدافع عنوان قهرمانی بود، هرچند شروع مقتدرانه‌ای داشت و حتی توانست قهرمان جام اتحادیه شود و برای اولین بار در تاریخ خود به نیمه‌نهایی لیگ قهرمانان راه پیدا کند ولی در پایان به مقامی بهتر از چهارمی دست پیدا نکرد. در این میان خبر آمدن پپ گواردیولا نیز در نتایج عقاب‌ها بی‌تاثیر نبود. حال باید دید با آغاز عصر پپ، آیا مالکان عرب ثروتمند سیتی به آرزوی خود یعنی قهرمانی در لیگ قهرمانان دست پیدا خواهند کرد یا خیر‌؟ اما نیمه سرخ منچستر همچنان در دوران نزول پسا الکس به سر می‌برند. یونایتدها که با سرمایه‌گذاری نجومی در این دو فصل امید فراوانی به تکرار روزهای باشکوه گذشته داشتند، با اندیشه‌های عجیب پیرمرد لجوج هلندی از کسب سهمیه لیگ قهرمانان باز‌ماندند تا حتی قهرمانی در فینال جام حذفی هم نتواند مرهمی بر درد آنها باشد. اکنون باید دید که آیا زمزمه‌های حضور ژوزه مورینیو روی نیمکت شیاطین سرخ به حقیقت می‌پیوندد یا آنکه لوئیس فن خال یک فصل دیگر روی اعصاب هواداران یونایتد رژه خواهد رفت‌!؟ اما دیگر تیم سرخ جزیره که در نیمه‌های فصل هدایت خود را به دست یورگن کلوپ آلمانی سپرده بود، هرچند تا دو فینال جام اتحادیه و لیگ اروپا نیز پیش رفت‌ ولی با شکست در هر دو فینال هم دستش از جام کوتاه ماند و هم جواز حضور در رقابت‌های اروپایی سال آینده را از دست داد. کلوپ با وجود آنکه تغییر شگرفی در سیستم بازی لیورپول ایجاد کرد و روح مبارزه‌جویی را به قرمزها بازگرداند ولی با وجود بازیکنان اکثرا متوسط و ضعیف فراوانی که در تیم خود دارد، نیازمند انقلابی اساسی برای فصل بعد است. چلسی نیز که با مربیگری مورینیو فصل را به امید قهرمانی آغاز کرد، با نتایج فاجعه‌بار خود، هم موجب اخراج آقای خاص شد و هم دستش از کسب سهمیه خالی ماند. در این میان حتی بازگشت گاس هیدینک بزرگ هم نتوانست تاثیری بر روند ناامید‌کننده شیرها بگذارد تا همگان منتظر عملکرد آبی‌های لندن در فصل آینده با مربیگری کونته ایتالیایی باشند. نکته عجیب این فصل لیگ برتر، سقوط استون ویلا، قهرمان سابق اروپا که تاکنون در تمام ادوار لیگ برتر حضور داشته، به دسته پایین‌تر بود. ضمن آنکه نیوکاسل یونایتد نیز با وجود آنکه در اواخر فصل هدایت خود را به دست رافائل بنیتس سپرد‌ ولی باز هم نتوانست از سقوط فرار کند.لیگ برتر هرچند به وضوح اقتدار چند سال گذشته خود را از دست داده و با فاصله زیاد پشت سر لالیگا قرار گرفته است‌ ولی همچنان بیشترین سود اقتصادی از حق پخش تلویزیونی و سرمایه‌گذاری تاجران ثروتمند عرب، آمریکایی و شرق آسیا را به خود اختصاص داده است. این لیگ همچنین در زمینه پرورش استعدادهای آینده‌دار، با معرفی پدیده‌هایی چون جیمی واردی، ریاض محرز، دنی درینک واتر، هری کین، دله آلی، فیرمینیو، مارسیال، راشفورد، دیمیتری پایه، جان استونزو‌... سرآمد تمام لیگ‌های اروپایی بود. حال باید بی‌صبرانه منتظر آغاز فصل جدید مسابقات با کلکسیونی از برترین مربیان جهان فوتبال باشیم. لوشامپیونه فرانسه‌: قدرت پاریسی‌ها یا ضعف رقیبان؟! در کشوری که افکار سنتی سوسیالیستی و زندگی اقتصادی، بخشی جدایی‌‌ناپذیر از فرهنگ مردم آن است و جدا از آن، ورزشی مانند راگبی به مراتب از محبوبیت بیشتری نسبت به فوتبال برخوردار است، به سختی می‌توان تصور داشتن لیگی با باشگاه‌هایی متمول که توانایی جذب ستارگان گران‌قیمت فوتبال جهان را داشته باشند، داشت. دراین میان پاری سن ژرمن، تیم دست‌راستی‌های فرانسه که مورد حمایت حزب جمهوریخواه به ویژه نیکلا سارکوزی است، موردی استثناست که به واسطه ثروت پایان‌ناپذیر صاحب قطری خود موفق شده با عبور ازتمامی قوانین دست‌و‌پا‌گیر و مالیات‌های وحشتناک موجود در این کشور، سلطنتی بی‌رقیب در لوشامپیونه برای خود برقرار کند. پاریسی‌ها که امسال چهارمین قهرمانی پیاپی خود را با اختلاف باورنکردنی 37 امتیاز نسبت به لیون ثبت کردند، به دلیل نداشتن رقیبی هم‌تراز درلیگ کشور خود، همانند سالیان پیش باز هم در مرحله یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان ناکام ماندند. موناکو نیز که جنگ نایب قهرمانی را در یک هفته مانده به پایان رقابت‌ها به لیون واگذار کرده بود، با ایستادن بر پله سوم جواز حضور در رقابت‌های سال آینده لیگ قهرمانان را به دست آورد‌ اما پرطرفدارترین تیم فرانسه یعنی المپیک مارسی که تیم محبوب حزب سوسیالیست و مهاجران به ویژه اعراب است، به مانند حزب هوادار خود، حال و روز خوشی نداشت و درجایگاه نازل سیزدهم جا خوش کرد. زلاتان ایبراهیموویچ هم با 38 گل آقای گل رقابت‌ها شد، ضمن آنکه امسال شاهد هنرنمایی پدیده‌هایی چون ژرژ اوریه و عثمان دمبله نیز بودیم.

مازیار اسکوئی- پائولو کوئیلو، نویسنده مشهور برزیلی‌ در بخشی از کتاب مبارز راه روشنایی می‌نویسد: «‌مبارز راه روشنایی شکست می‌خورد و ناامید می‌شود ولی مجددا از نو بر‌می‌خیزد. او کوله‌بار سفر خویش را بررسی می‌کند تا همواره سه چیز را به همراه خود داشته باشد‌: عشق، ایمان و امید». داستان پیرمرد ایتالیایی لیگ جزیره، به راستی همان حکایت مبارز راه روشنایی کوئیلو است. کلودیو رانیری که بارها طعم تلخ ناکامی را از ایتالیا تا انگلستان و از اسپانیا تا فرانسه چشیده بود، بی‌آنکه امید خود را از دست دهد، با عشقی پایان‌ناپذیر به حرفه خود و با ایمانی راسخ، هدایت لسترسیتی در معرض سقوط را در اواخر فصل پیش بر عهده گرفت و با چند پیروزی پی‌در‌پی، به شکل معجزه‌واری آن را در لیگ برتر نگه داشت‌ اما معجزه واقعی یک‌سال بعد اتفاق افتاد‌؛ زمانی که وی توانست با عده‌ای از بازیکنان گمنام، شهر 300 هزار نفری لستر در شرق انگلیس را به بزرگ‌ترین افتخار تاریخ خود برساند و بزرگ‌ترین معجزه فوتبالی تاریخ بریتانیای کبیر را رقم بزند. رو‌باه‌های آبی که از همان هفته اول خود را در حد یک مدعی نشان داده بودند، هفته به هفته به پیش تاختند و در حالی که تمام کارشناسان پیش‌بینی نزول آنها را می‌کردند، سرانجام جام قهرمانی را در حضور تمام غول‌های جزیره بالای سر بردند. بزرگی کار آبی‌ها زمانی بیشتر نمود پیدا می‌کند که بدانیم از زمان تاسیس لیگ برتر در سال 1992، غیر از چهار قدرت بزرگ انگلیس یعنی منچستر یونایتد، آرسنال، چلسی و منچستر‌سیتی، تنها یک‌بار تیم دیگری موفق به قهرمانی شده که آن هم مربوط به بلکبرن روورز فصل 95-94 با مربیگری کنی دالگلیش بزرگ و گلزنی افسانه‌ای به نام آلن شیرر است. جالب آنکه در فصلی که تمام بزرگان جزیره دچار افتی عجیب شده بودند، رقیب لستر برای کسب قهرمانی، تاتنهام‌هاتسپری بود که با مربیگری پوچتینوی آرژانتینی شانه به شانه لستر تا هفته آخر جنگید و سرانجام توانست مقام نایب قهرمانی را از آن خود کند. آرسنال که این فصل بهترین فرصت برای قهرمانی را پیش روی خود می‌دید، مانند گذشته در هفته‌های آخر کم آورد تا حسرت قهرمانی گانرها 12 ساله شود. اکنون آرسن ونگر به وضوح صدای اعتراض هواداران را می‌شنود و درهای خروج را نزدیک‌تر از هر زمانی لمس می‌کند. منچسترسیتی که مدافع عنوان قهرمانی بود، هرچند شروع مقتدرانه‌ای داشت و حتی توانست قهرمان جام اتحادیه شود و برای اولین بار در تاریخ خود به نیمه‌نهایی لیگ قهرمانان راه پیدا کند ولی در پایان به مقامی بهتر از چهارمی دست پیدا نکرد. در این میان خبر آمدن پپ گواردیولا نیز در نتایج عقاب‌ها بی‌تاثیر نبود. حال باید دید با آغاز عصر پپ، آیا مالکان عرب ثروتمند سیتی به آرزوی خود یعنی قهرمانی در لیگ قهرمانان دست پیدا خواهند کرد یا خیر‌؟ اما نیمه سرخ منچستر همچنان در دوران نزول پسا الکس به سر می‌برند. یونایتدها که با سرمایه‌گذاری نجومی در این دو فصل امید فراوانی به تکرار روزهای باشکوه گذشته داشتند، با اندیشه‌های عجیب پیرمرد لجوج هلندی از کسب سهمیه لیگ قهرمانان باز‌ماندند تا حتی قهرمانی در فینال جام حذفی هم نتواند مرهمی بر درد آنها باشد. اکنون باید دید که آیا زمزمه‌های حضور ژوزه مورینیو روی نیمکت شیاطین سرخ به حقیقت می‌پیوندد یا آنکه لوئیس فن خال یک فصل دیگر روی اعصاب هواداران یونایتد رژه خواهد رفت‌!؟ اما دیگر تیم سرخ جزیره که در نیمه‌های فصل هدایت خود را به دست یورگن کلوپ آلمانی سپرده بود، هرچند تا دو فینال جام اتحادیه و لیگ اروپا نیز پیش رفت‌ ولی با شکست در هر دو فینال هم دستش از جام کوتاه ماند و هم جواز حضور در رقابت‌های اروپایی سال آینده را از دست داد. کلوپ با وجود آنکه تغییر شگرفی در سیستم بازی لیورپول ایجاد کرد و روح مبارزه‌جویی را به قرمزها بازگرداند ولی با وجود بازیکنان اکثرا متوسط و ضعیف فراوانی که در تیم خود دارد، نیازمند انقلابی اساسی برای فصل بعد است. چلسی نیز که با مربیگری مورینیو فصل را به امید قهرمانی آغاز کرد، با نتایج فاجعه‌بار خود، هم موجب اخراج آقای خاص شد و هم دستش از کسب سهمیه خالی ماند. در این میان حتی بازگشت گاس هیدینک بزرگ هم نتوانست تاثیری بر روند ناامید‌کننده شیرها بگذارد تا همگان منتظر عملکرد آبی‌های لندن در فصل آینده با مربیگری کونته ایتالیایی باشند. نکته عجیب این فصل لیگ برتر، سقوط استون ویلا، قهرمان سابق اروپا که تاکنون در تمام ادوار لیگ برتر حضور داشته، به دسته پایین‌تر بود. ضمن آنکه نیوکاسل یونایتد نیز با وجود آنکه در اواخر فصل هدایت خود را به دست رافائل بنیتس سپرد‌ ولی باز هم نتوانست از سقوط فرار کند.لیگ برتر هرچند به وضوح اقتدار چند سال گذشته خود را از دست داده و با فاصله زیاد پشت سر لالیگا قرار گرفته است‌ ولی همچنان بیشترین سود اقتصادی از حق پخش تلویزیونی و سرمایه‌گذاری تاجران ثروتمند عرب، آمریکایی و شرق آسیا را به خود اختصاص داده است. این لیگ همچنین در زمینه پرورش استعدادهای آینده‌دار، با معرفی پدیده‌هایی چون جیمی واردی، ریاض محرز، دنی درینک واتر، هری کین، دله آلی، فیرمینیو، مارسیال، راشفورد، دیمیتری پایه، جان استونزو‌... سرآمد تمام لیگ‌های اروپایی بود. حال باید بی‌صبرانه منتظر آغاز فصل جدید مسابقات با کلکسیونی از برترین مربیان جهان فوتبال باشیم. لوشامپیونه فرانسه‌: قدرت پاریسی‌ها یا ضعف رقیبان؟! در کشوری که افکار سنتی سوسیالیستی و زندگی اقتصادی، بخشی جدایی‌‌ناپذیر از فرهنگ مردم آن است و جدا از آن، ورزشی مانند راگبی به مراتب از محبوبیت بیشتری نسبت به فوتبال برخوردار است، به سختی می‌توان تصور داشتن لیگی با باشگاه‌هایی متمول که توانایی جذب ستارگان گران‌قیمت فوتبال جهان را داشته باشند، داشت. دراین میان پاری سن ژرمن، تیم دست‌راستی‌های فرانسه که مورد حمایت حزب جمهوریخواه به ویژه نیکلا سارکوزی است، موردی استثناست که به واسطه ثروت پایان‌ناپذیر صاحب قطری خود موفق شده با عبور ازتمامی قوانین دست‌و‌پا‌گیر و مالیات‌های وحشتناک موجود در این کشور، سلطنتی بی‌رقیب در لوشامپیونه برای خود برقرار کند. پاریسی‌ها که امسال چهارمین قهرمانی پیاپی خود را با اختلاف باورنکردنی 37 امتیاز نسبت به لیون ثبت کردند، به دلیل نداشتن رقیبی هم‌تراز درلیگ کشور خود، همانند سالیان پیش باز هم در مرحله یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان ناکام ماندند. موناکو نیز که جنگ نایب قهرمانی را در یک هفته مانده به پایان رقابت‌ها به لیون واگذار کرده بود، با ایستادن بر پله سوم جواز حضور در رقابت‌های سال آینده لیگ قهرمانان را به دست آورد‌ اما پرطرفدارترین تیم فرانسه یعنی المپیک مارسی که تیم محبوب حزب سوسیالیست و مهاجران به ویژه اعراب است، به مانند حزب هوادار خود، حال و روز خوشی نداشت و درجایگاه نازل سیزدهم جا خوش کرد. زلاتان ایبراهیموویچ هم با 38 گل آقای گل رقابت‌ها شد، ضمن آنکه امسال شاهد هنرنمایی پدیده‌هایی چون ژرژ اوریه و عثمان دمبله نیز بودیم.