خندوانه رو در روی ابتذال

خندوانه رو در روی ابتذال

علاقه به سوپراستارهای هنری در همه جای جهان مرسوم است. هنرمندانی که به واسطه فعالیت‌شان چه در عرصه موسیقی، چه بازیگری و نقاشی و . . . طرفداران پر و پا قرصی پیدا می‌کنند که برایشان جان می‌دهند. در کشور ما هم این رویه از سال‌های قبل بوده و نمونه‌های فراوانی داشته است. در این بین هستند کسانی که علاوه بر علاقه قلبی به هنرمندان مطبوعشان سعی دارند در ظاهر هم شبیه به آنان باشند. در این میان چند سال است که تعدادی از خوانندگان ایرانی با ظهور و بروز شبکه‌های اجتماعی توانسته‌اند برای خود گروه تشکیل دهند و رویشان اسم هم بگذارند. شاید امیر تتلو که به سختی می‌توان هنرمند خطابش کرد، سردمدار این داستان باشد. او که زندگی‌اش با فراز و فرودهای فراوانی همراه بوده و از فعالیت زیرزمینی تا خواندن روی ناو ارتش را در کارنامه‌اش دارد، با راه انداختن «تتلیتی»‌ها اوضاع را بغرنج‌تر کرده است. سال گذشته بود که مرتضی پاشایی خواننده جوان کشورمان بعد از چند ماه دست و پنجه نرم کردن با بیماری سرطان درگذشت. مرگی که دل هوادارانش را به رنج آورد و نتیجه‌اش تشییع باشکوهی بود که همه را شگفت زده کرد. علاقه‌مندان داغدار پاشایی به خیابان آمدند و برایش سوگواری کردند. برگزاری مراسم در پارک‌های شهر تهران و روشن کردن شمع تا تجمع در بهشت زهرا و مراسم ختم او. اما این همه ماجرا نبود. پاشایی که به واسطه بیماری‌اش در ماه‌های پایانی عمر، ظاهری متفاوت را انتخاب کرده بود، خیال نمی‌کرد که استایل ظاهری‌اش تبدیل شود به تیپ مرسوم یک عده از طرفداران دوآتشه‌اش که خیال می‌کنند با حفظ ظاهر او می‌توانند نامش را زنده نگه دارند. برنامه خندوانه با مجری‌گری رامبد جوان، بعد از یک سال به سراغ چند نفر از بدل‌های مرتضی پاشایی رفت و از آنها در مورد چگونگی انتخاب این ظاهر سوال‌هایی پرسید. اگر بیننده برنامه آن شب خندوانه بوده باشید حتما با نگارنده هم نظرید که طرفداران پاشایی نتوانستند دلیل قانع‌کننده‌ای برای برگزیدن این ظاهر مخصوص ارائه دهند. رامبد جوان پا را فراتر گذاشت و با دعوت از کودک شش ساله‌ای روی سن که خودش را شبیه مرحوم پاشایی کرده بود، با درخواست‌های مکرر، این طرفدار کوچک را مجبور به تغییر ظاهر کرد و سپس به تعریف و تمجید از خود واقعی او پرداخت. هنوز چند دقیقه از اتمام برنامه نگذشته بود که طرفداران پاشایی با هجوم به پیج اینستاگرام رامبد جوان به فحاشی به او و خانواده‌اش پرداختند و از رفتار قیبح او تبری جستند. باید به رامبد جوان و دست‌اندر‌کاران برنامه خندوانه تبریک گفت. چراکه انجام این کار جراتی می‌خواست که خیلی از برنامه‌سازان تلویزیون قادر به انجامش نبودند؛ جراتی برای رو به رو شدن با ابتذال؛ ابتذالی که فضای هنری ما را فرا گرفته است. سال گذشته بود که یوسف اباذری در سخنان تندی مرتضی پاشایی و طرفدارانش را به باد انتقاد گرفت. صحبت‌هایی که اباذری را به موجودی منفور و از خودراضی در بین طرفداران موسیقی پاپ بدل کرد. جدا از فعالیت هنری مرتضی پاشایی که در بین عقلای موسیقی کوچک‌ترین جایگاهی ندارد، باید دید چرا عده‌ای جوان حاضر می‌شوند خودشان را فراموش کنند و به ظاهر دیگری در بیایند. آیا چیزی به جز دیده شدن دلیل این کار است؟ جالب است در اقدامی عجیب، برادر مرحوم پاشایی هم به برنامه خندوانه اعتراض کرد و به تعریف و تمجید از هنر مرتضی پاشایی پرداخت. در حالی که سطحی‌ترین بیننده صدا‌وسیما هم می‌دانست این کار رامبد جوان نه ضدیت با مرتضی پاشایی که مبارزه با ابتذال و از خود‌بیگانگی عده‌ای جوان است که طرفداری را با تغییر هویت و نفی شخصیت خود اشتباه گرفتند. سلیقه پایین موسیقایی ایرانیان در چند سال گذشته با ظهور پدیده‌های عجیب و غریب در بازار پاپ رو به افول گذاشته است؛ روندی که همزمان با ابتذالی افسار گسیخته نه‌تنها فضای هنری را فرا گرفته بلکه سر و کله‌اش به فضای مجازی هم کشیده شده و توانسته آنجا را هم مسموم کند. حالا باید دید راه مبارزه با این فضا چیست؟ آیا مماشات با کسانی که در فضای مجازی به دیگران فحاشی می‌کنند و در عین حال بویی از موسیقی نبردند کار درستی است؟ آیا نباید رو در رو با این ابتذال مبارزه کرد و پای فحش و فضیحت‌هایش هم ایستاد؟ رامبد جوان راه دوم را انتخاب کرده است و باید به او دست‌مریزاد گفت.

علاقه به سوپراستارهای هنری در همه جای جهان مرسوم است. هنرمندانی که به واسطه فعالیت‌شان چه در عرصه موسیقی، چه بازیگری و نقاشی و . . . طرفداران پر و پا قرصی پیدا می‌کنند که برایشان جان می‌دهند. در کشور ما هم این رویه از سال‌های قبل بوده و نمونه‌های فراوانی داشته است. در این بین هستند کسانی که علاوه بر علاقه قلبی به هنرمندان مطبوعشان سعی دارند در ظاهر هم شبیه به آنان باشند. در این میان چند سال است که تعدادی از خوانندگان ایرانی با ظهور و بروز شبکه‌های اجتماعی توانسته‌اند برای خود گروه تشکیل دهند و رویشان اسم هم بگذارند. شاید امیر تتلو که به سختی می‌توان هنرمند خطابش کرد، سردمدار این داستان باشد. او که زندگی‌اش با فراز و فرودهای فراوانی همراه بوده و از فعالیت زیرزمینی تا خواندن روی ناو ارتش را در کارنامه‌اش دارد، با راه انداختن «تتلیتی»‌ها اوضاع را بغرنج‌تر کرده است. سال گذشته بود که مرتضی پاشایی خواننده جوان کشورمان بعد از چند ماه دست و پنجه نرم کردن با بیماری سرطان درگذشت. مرگی که دل هوادارانش را به رنج آورد و نتیجه‌اش تشییع باشکوهی بود که همه را شگفت زده کرد. علاقه‌مندان داغدار پاشایی به خیابان آمدند و برایش سوگواری کردند. برگزاری مراسم در پارک‌های شهر تهران و روشن کردن شمع تا تجمع در بهشت زهرا و مراسم ختم او. اما این همه ماجرا نبود. پاشایی که به واسطه بیماری‌اش در ماه‌های پایانی عمر، ظاهری متفاوت را انتخاب کرده بود، خیال نمی‌کرد که استایل ظاهری‌اش تبدیل شود به تیپ مرسوم یک عده از طرفداران دوآتشه‌اش که خیال می‌کنند با حفظ ظاهر او می‌توانند نامش را زنده نگه دارند. برنامه خندوانه با مجری‌گری رامبد جوان، بعد از یک سال به سراغ چند نفر از بدل‌های مرتضی پاشایی رفت و از آنها در مورد چگونگی انتخاب این ظاهر سوال‌هایی پرسید. اگر بیننده برنامه آن شب خندوانه بوده باشید حتما با نگارنده هم نظرید که طرفداران پاشایی نتوانستند دلیل قانع‌کننده‌ای برای برگزیدن این ظاهر مخصوص ارائه دهند. رامبد جوان پا را فراتر گذاشت و با دعوت از کودک شش ساله‌ای روی سن که خودش را شبیه مرحوم پاشایی کرده بود، با درخواست‌های مکرر، این طرفدار کوچک را مجبور به تغییر ظاهر کرد و سپس به تعریف و تمجید از خود واقعی او پرداخت. هنوز چند دقیقه از اتمام برنامه نگذشته بود که طرفداران پاشایی با هجوم به پیج اینستاگرام رامبد جوان به فحاشی به او و خانواده‌اش پرداختند و از رفتار قیبح او تبری جستند. باید به رامبد جوان و دست‌اندر‌کاران برنامه خندوانه تبریک گفت. چراکه انجام این کار جراتی می‌خواست که خیلی از برنامه‌سازان تلویزیون قادر به انجامش نبودند؛ جراتی برای رو به رو شدن با ابتذال؛ ابتذالی که فضای هنری ما را فرا گرفته است. سال گذشته بود که یوسف اباذری در سخنان تندی مرتضی پاشایی و طرفدارانش را به باد انتقاد گرفت. صحبت‌هایی که اباذری را به موجودی منفور و از خودراضی در بین طرفداران موسیقی پاپ بدل کرد. جدا از فعالیت هنری مرتضی پاشایی که در بین عقلای موسیقی کوچک‌ترین جایگاهی ندارد، باید دید چرا عده‌ای جوان حاضر می‌شوند خودشان را فراموش کنند و به ظاهر دیگری در بیایند. آیا چیزی به جز دیده شدن دلیل این کار است؟ جالب است در اقدامی عجیب، برادر مرحوم پاشایی هم به برنامه خندوانه اعتراض کرد و به تعریف و تمجید از هنر مرتضی پاشایی پرداخت. در حالی که سطحی‌ترین بیننده صدا‌وسیما هم می‌دانست این کار رامبد جوان نه ضدیت با مرتضی پاشایی که مبارزه با ابتذال و از خود‌بیگانگی عده‌ای جوان است که طرفداری را با تغییر هویت و نفی شخصیت خود اشتباه گرفتند. سلیقه پایین موسیقایی ایرانیان در چند سال گذشته با ظهور پدیده‌های عجیب و غریب در بازار پاپ رو به افول گذاشته است؛ روندی که همزمان با ابتذالی افسار گسیخته نه‌تنها فضای هنری را فرا گرفته بلکه سر و کله‌اش به فضای مجازی هم کشیده شده و توانسته آنجا را هم مسموم کند. حالا باید دید راه مبارزه با این فضا چیست؟ آیا مماشات با کسانی که در فضای مجازی به دیگران فحاشی می‌کنند و در عین حال بویی از موسیقی نبردند کار درستی است؟ آیا نباید رو در رو با این ابتذال مبارزه کرد و پای فحش و فضیحت‌هایش هم ایستاد؟ رامبد جوان راه دوم را انتخاب کرده است و باید به او دست‌مریزاد گفت.