تکرار تجربه مجلس ششم
از جمله این موارد برخوردهای هیجانی با رفتارهای غیرقابل توجیه محمود احمدینژاد است تا جایی که رییسجمهور پیشین، قابلیتها و ماموریتهای همین مجلس نهم را به سخره گرفت و نمایندگان را به کاسبکاری و ایجاد مزاحمت برای وزیران و مدیران دولتی متهم ساخت. مشهورترین نمونه در اینباره رفتار وی در جریان استیضاح شیخالاسلامی، وزیر کار و امور اجتماعی بود که بهطور مکرر عباراتی توهینآمیز علیه مجلس به کار برد.همین مجلس نهم، وقتی روحانی و دوستانش در رقابتهای ریاستجمهوری به پیروزی رسیدند، برای به نتیجه نرسیدن او تلاش کردند اما نخستین درس دموکراسی آن است که از دیکتاتوری پرهیز و اراده جمعی بر اراده فردی چیره شود ولی نمایندگان مجلس نهم قواعد دموکراسی را رعایت نکردند و عقلگرایی و قرار دادن منطق به جای احساس که لازمه رفتار حکومتی است را نادیده گرفتند؛ عدم اعطای رای اعتماد به نامزدان کابینه روحانی آن هم به صورت مکرر و بدون ارائه دلایل عقلپسند، مخالفت احساسی با برجام و مقابله با فعالیتهای دستگاه دیپلماسی که دامنه آن به مانعتراشی در برابر تصمیمهای شورایعالی امنیت ملی نیز کشیده شد، ارائه طرحهای کارشناسینشده و شتابزده تنها برای هدایت کردن دولت به مسیرهای چالشبرانگیز و موارد دیگر همه و همه رفتارهایی بود که نشان میداد نمایندگان مجلس به جای پیروی از قواعد دموکراسی و تعهد به منافع ملی، از شیوههای ماکیاولی و توجیه کردن وسیله به واسطه هدف استفاده کردهاند.نکته قابل توجه آن است که همین نمایندگان که بیش از 70 درصدشان از راهیابی به دوره دهم بازماندهاند، نه فقط در مناصب گوناگون پخش میشوند و از آن برای ناکام گذاشتن فعالیتهای دولت استفاده میکنند بلکه از همین امروز رسیدن به کرسیهای سبز مجلس را در سال 1399 هدف گرفتهاند. بر این پایه نه فقط چالش راهیافتگان اصلاحطلب به دولت و مجلس با افتتاح مجلس دهم پایان نیافته بلکه وارد مرحله جدیدی شده است؛ مرحلهای که چه در نهادهای بالادستی مجلس و چه در نهادهای همارز یا پاییندستی برای اخراج نمایندگان مجلس دهم از دوره بعدی تلاشهای مصرانهای انجام میشود.این پیشبینی البته بدبینانه و مبتنی بر توهم توطئه نیست. تجربه مجلس ششم که دولت و مجلس هر دو در اختیار اصلاحطلبان بودند، نشان داد که تامین مطالبات حتی در ظرفیتهای قانون اساسی هم به سادگی امکانپذیر نیست. عبارت هر 9 روز یک بحران که آن هنگام از سوی رییس دولت اصلاحات بیان شد، حجم و عمق مخالفتها و به عبارت بهتر دشمنی نهادها و شخصیتهای محافظهکار یا حامی محافظهکاران با اصلاحطلبان را نشان میدهد.اکنون اوضاع تفاوت چندانی با مجلس ششم نکرده است و از همین امروز که تلاش برای انتخاب هیات رییسه به سرانجام میرسد، تجربه مجلس ششم میتواند تکرار شود.
از جمله این موارد برخوردهای هیجانی با رفتارهای غیرقابل توجیه محمود احمدینژاد است تا جایی که رییسجمهور پیشین، قابلیتها و ماموریتهای همین مجلس نهم را به سخره گرفت و نمایندگان را به کاسبکاری و ایجاد مزاحمت برای وزیران و مدیران دولتی متهم ساخت. مشهورترین نمونه در اینباره رفتار وی در جریان استیضاح شیخالاسلامی، وزیر کار و امور اجتماعی بود که بهطور مکرر عباراتی توهینآمیز علیه مجلس به کار برد.همین مجلس نهم، وقتی روحانی و دوستانش در رقابتهای ریاستجمهوری به پیروزی رسیدند، برای به نتیجه نرسیدن او تلاش کردند اما نخستین درس دموکراسی آن است که از دیکتاتوری پرهیز و اراده جمعی بر اراده فردی چیره شود ولی نمایندگان مجلس نهم قواعد دموکراسی را رعایت نکردند و عقلگرایی و قرار دادن منطق به جای احساس که لازمه رفتار حکومتی است را نادیده گرفتند؛ عدم اعطای رای اعتماد به نامزدان کابینه روحانی آن هم به صورت مکرر و بدون ارائه دلایل عقلپسند، مخالفت احساسی با برجام و مقابله با فعالیتهای دستگاه دیپلماسی که دامنه آن به مانعتراشی در برابر تصمیمهای شورایعالی امنیت ملی نیز کشیده شد، ارائه طرحهای کارشناسینشده و شتابزده تنها برای هدایت کردن دولت به مسیرهای چالشبرانگیز و موارد دیگر همه و همه رفتارهایی بود که نشان میداد نمایندگان مجلس به جای پیروی از قواعد دموکراسی و تعهد به منافع ملی، از شیوههای ماکیاولی و توجیه کردن وسیله به واسطه هدف استفاده کردهاند.نکته قابل توجه آن است که همین نمایندگان که بیش از 70 درصدشان از راهیابی به دوره دهم بازماندهاند، نه فقط در مناصب گوناگون پخش میشوند و از آن برای ناکام گذاشتن فعالیتهای دولت استفاده میکنند بلکه از همین امروز رسیدن به کرسیهای سبز مجلس را در سال 1399 هدف گرفتهاند. بر این پایه نه فقط چالش راهیافتگان اصلاحطلب به دولت و مجلس با افتتاح مجلس دهم پایان نیافته بلکه وارد مرحله جدیدی شده است؛ مرحلهای که چه در نهادهای بالادستی مجلس و چه در نهادهای همارز یا پاییندستی برای اخراج نمایندگان مجلس دهم از دوره بعدی تلاشهای مصرانهای انجام میشود.این پیشبینی البته بدبینانه و مبتنی بر توهم توطئه نیست. تجربه مجلس ششم که دولت و مجلس هر دو در اختیار اصلاحطلبان بودند، نشان داد که تامین مطالبات حتی در ظرفیتهای قانون اساسی هم به سادگی امکانپذیر نیست. عبارت هر 9 روز یک بحران که آن هنگام از سوی رییس دولت اصلاحات بیان شد، حجم و عمق مخالفتها و به عبارت بهتر دشمنی نهادها و شخصیتهای محافظهکار یا حامی محافظهکاران با اصلاحطلبان را نشان میدهد.اکنون اوضاع تفاوت چندانی با مجلس ششم نکرده است و از همین امروز که تلاش برای انتخاب هیات رییسه به سرانجام میرسد، تجربه مجلس ششم میتواند تکرار شود.