گروه فرهنگ- «دنیا از پیامهای بازرگانی شروع شد. کمکم با زاد و ولد آدمهایی برای تبلیغات معرفی شدند. بعد آدمها به دو دسته تقسیم شدند، آنهایی که عدد بودند که «نفر» صدایشان میکردند و آنهایی که «قهرمان» بودند که در پیامها معرفی میشدند. بعد انسانها به یک معنای جدید با تعریف «حوصله» دست یافتند. امروزه انسانها به دو دسته تقسیم میشوند آنها که حوصله دارند و آنها که حوصله ندارند.» این آخرین یادداشت هادی پاکزاد خواننده راک ایرانی روی صفحه شخصی اینستاگرامش است. مردی که احتمالا روزهای آخر عمرش را در دسته بیحوصلهها گذرانده است. بسیاری هادی پاکزاد را به واسطه همین متنهای کوتاهش در صفحههای مجازی میشناختند. پس از این رو میتوان گفت او علاوه بر فعالیت موسیقیاییاش، نویسنده زبردستی نیز بود. شاید بتوان قدرت کارهایش را در ترانههای پرمعنا و فلسفی دانست که همه آنها به قلم خود اوست؛ ترانههایی که برای فهم کامل آنها باید ساعتها در آنها تامل کرد و در نهایت اگر استنباطی صورت گرفت از روح بزرگ نگارنده آنها به حیرت آمد. هادی پاکزاد هیچگاه ادای روشنفکرها را درنمییاورد چراکه او بیشک روشن فکری واقعی با ارتفاع روحی بود که کمتر کسی میتواند به آن دست پیدا کند. او از سال ۱۳۸۱ فعالیتهای خود را در حوزه موسیقی آغاز کرد و نخستین آلبوم رسمیاش دیماه سال ۱۳۹۴ روانه بازار موسیقی کشور شد. هادی پاکزاد از اولین خوانندههای سبک راک و آلترناتیو در ایران میباشد. قبل از اینکه با موسیقی درگیر شود به اشعار کلاسیک و نوشتههای فلسفی علاقه داشت. در سال ۲۰۰۰، بعد از کسب تجربه یادگیری پیانو و گیتار، در یک استودیوی خانگی و با کمک موسیقیدانهای محلی شروع به تولید اولین آلبومش میکند. تمام اشعار آهنگهای این آلبوم توسط خودش سروده شده و به خاطر نبود جو فرهنگی مناسب اسم این آلبوم را «سرزمین وحشت» میگذارد. خیلی زود هم به خاطر سبک منحصر به فردش معروف میشود. پس از اینکه با حمایت طرفدارهایش مواجه میشود، آلبوم دومش را با تیمی حرفهای و در استودیویی در تهران ضبط میکند. در سال ۲۰۰۵ دو کنسرت رسمی و بزرگ در مشهد برگزار میکند. در همین سال آلبوم دوم خودش را به نام «زندگی زیر زمین» بیرون میدهد. آلبوم زندگی زیر زمین یک آلبوم «NonStop» محسوب شده و یک اصطلاح موسیقی است و به این معناست که تمام اشعار به هم مربوط بوده و مجموعا با هم یک داستان را روایت میکنند و این داستان، داستان زندگی انسان است. اولین ترک با برداشت موجودی که از سیارهای دیگر به زمین آمده، شروع میشود و در ترک پنجم به مرگ میرسد؛ مرگ فردی که روح از کالبدش جدا شده و شروع به درک دنیای جدید میکند، ضمن اینکه در همان لحظهای که میمیرد، میبیند چند نفر برایش در حال گریه و زاریاند. ترک ششم، ترک اصلی آلبوم و همنام با خود آلبوم است. ترک هفتم دنیا را به یک زندان شیشهای تشبیه میکند و ترک هشتم هم اکستازی نام دارد. آلبوم سوم هادی پاکزاد هم در آخرین ماه سال ۲۰۰۷ منتشر شد که اسم این آلبوم «دکتر» است و خودش در مورد این آلبوم میگوید: «موضوع ترانههای آلبوم «دکتر» را یک سالی هست که از ذهن میگذرانم. اگر فرض کنیم همه ما اوقاتی از زندگیمون رو با بالغ درون و اوقاتی را با کودک درون نقش بازی میکنیم. بالغ ما همان دکتر این داستان و کودک درونمان همان بیمار این قصه است. ترکهای مختلف آلبوم هر یک از زبان یکی از این دو شخصیت درونی ما بوده و مجموع آلبوم نیز گفتمان بین این دکتر و بیمار است. سبک آلبوم دکتر کاملا Alternative است.» بعد از این آلبوم چند آلبوم دیگر هم به نامهای افلاطون (۲۰۰۹)، برای چهار (۲۰۱۰)، آخرین آهنگ (۲۰۱۱)، ارتباط با ناشنوایان (۲۰۱۲) و گورستان عمودی (۲۰۱۳) نیز از این خواننده منتشر شد. آلبوم تاریکی مجموعهای از آلبومهای گذشته هادی بود که در دیماه سال ۱۳۹۴ جواز نشر گرفت. هادی پاکزاد در آخرین گفتوگوی خود با سایت «موسیقی ما» گفته بود: «وقتی در جشن رونمایی آلبومم برای اولین بار بعد از سالها با عدهای از شنوندگان آثارم روبهرو میشدم، خانمی جلو آمدند و گفتند مدتی است که مرا روی شبکههای اجتماعی دنبال میکردند و به تازگی متوجه شدند که من اصلا خوانندهام. گفتند فقط نوشتههای من را در فضای مجازی دنبال میکردند و مشابه این اتفاق در طول فعالیتهای من بسیار بوده که آدمها میگفتند «شعر»های کارهایم را دوست دارند. گاهی حس میکنم منظورشان این است که احتمالا مشکلی با بافت موسیقی دارند و محتملتر این است که منظورشان این است که صدایم را دوست ندارند. بله کارهای من مضمونمحور (شعر محور)ند. دقیقا مفهومی که در متن سوال شماست یعنی تکیه زیاد آثار روی کلام، روی آثار من صدق میکند اما به این معنی که موسیقی پیرامون یک شعر و کانسپت ساخته میشود، مثل موزیک فیلم! یا اینکه صدای خواننده رل آن شعر یا مضمون را بازی میکند، مثل یک مونولوگ. البته اینکه مسعود چه آهنگی برای شعرم مینویسد و چقدر خوب و منطبق بر آن است یا اینکه من چقدر وقت خواندن نقش نوشتههایم را خوب بازی میکنم، میتواند مثل همه آثار هنری دیگر دنیا که منتقدان کیفی و تکنیکی و هم سلیقهای و لمسی خودش را داشته باشد، میپذیرم اما اگر منظور کسی این باشد که آقا موسیقی مهمتر است یا اصلا تو خواندن را کنار بگذار کارهایت را بنویس بده دیگری بخواند، بهطور واضح رویکرد منتقدانه خوبی نیست و سخت با هر دو مخالفم.» اما خبر فوت هادی پاکزاد در شامگاه هفت خرداد در مشهد، در حالی که به تازگی نخستین آلبوم مجوزدارش منتشر شده بود همه را شوک زده کرد. رضا کریمیتبار تهیهکننده آلبوم «تاریکی» با ذکر اینکه این روزها در تدارک کنسرت این خواننده راک بود در گفتوگو با «جهان صنعت» درباره علت فوت این خواننده گفت: علت فوت مهم نیست. مهم اینه که امروز هادی پاکزاد وجود جسمانی ندارد! این تهیهکننده موسیقی ادامه داد: ما مطلع نیستیم که درون انسانها چه میگذرد. اما قطعا هادی مشکلات کاری و موسیقیایی حداقل در یک سال اخیر نداشته یا اگر هم داشته خیلی کمتر از قبل بوده است. احتمالا هادی بیشتر درگیر مسایل شخصی بوده است.
گروه فرهنگ- «دنیا از پیامهای بازرگانی شروع شد. کمکم با زاد و ولد آدمهایی برای تبلیغات معرفی شدند. بعد آدمها به دو دسته تقسیم شدند، آنهایی که عدد بودند که «نفر» صدایشان میکردند و آنهایی که «قهرمان» بودند که در پیامها معرفی میشدند. بعد انسانها به یک معنای جدید با تعریف «حوصله» دست یافتند. امروزه انسانها به دو دسته تقسیم میشوند آنها که حوصله دارند و آنها که حوصله ندارند.» این آخرین یادداشت هادی پاکزاد خواننده راک ایرانی روی صفحه شخصی اینستاگرامش است. مردی که احتمالا روزهای آخر عمرش را در دسته بیحوصلهها گذرانده است. بسیاری هادی پاکزاد را به واسطه همین متنهای کوتاهش در صفحههای مجازی میشناختند. پس از این رو میتوان گفت او علاوه بر فعالیت موسیقیاییاش، نویسنده زبردستی نیز بود. شاید بتوان قدرت کارهایش را در ترانههای پرمعنا و فلسفی دانست که همه آنها به قلم خود اوست؛ ترانههایی که برای فهم کامل آنها باید ساعتها در آنها تامل کرد و در نهایت اگر استنباطی صورت گرفت از روح بزرگ نگارنده آنها به حیرت آمد. هادی پاکزاد هیچگاه ادای روشنفکرها را درنمییاورد چراکه او بیشک روشن فکری واقعی با ارتفاع روحی بود که کمتر کسی میتواند به آن دست پیدا کند. او از سال ۱۳۸۱ فعالیتهای خود را در حوزه موسیقی آغاز کرد و نخستین آلبوم رسمیاش دیماه سال ۱۳۹۴ روانه بازار موسیقی کشور شد. هادی پاکزاد از اولین خوانندههای سبک راک و آلترناتیو در ایران میباشد. قبل از اینکه با موسیقی درگیر شود به اشعار کلاسیک و نوشتههای فلسفی علاقه داشت. در سال ۲۰۰۰، بعد از کسب تجربه یادگیری پیانو و گیتار، در یک استودیوی خانگی و با کمک موسیقیدانهای محلی شروع به تولید اولین آلبومش میکند. تمام اشعار آهنگهای این آلبوم توسط خودش سروده شده و به خاطر نبود جو فرهنگی مناسب اسم این آلبوم را «سرزمین وحشت» میگذارد. خیلی زود هم به خاطر سبک منحصر به فردش معروف میشود. پس از اینکه با حمایت طرفدارهایش مواجه میشود، آلبوم دومش را با تیمی حرفهای و در استودیویی در تهران ضبط میکند. در سال ۲۰۰۵ دو کنسرت رسمی و بزرگ در مشهد برگزار میکند. در همین سال آلبوم دوم خودش را به نام «زندگی زیر زمین» بیرون میدهد. آلبوم زندگی زیر زمین یک آلبوم «NonStop» محسوب شده و یک اصطلاح موسیقی است و به این معناست که تمام اشعار به هم مربوط بوده و مجموعا با هم یک داستان را روایت میکنند و این داستان، داستان زندگی انسان است. اولین ترک با برداشت موجودی که از سیارهای دیگر به زمین آمده، شروع میشود و در ترک پنجم به مرگ میرسد؛ مرگ فردی که روح از کالبدش جدا شده و شروع به درک دنیای جدید میکند، ضمن اینکه در همان لحظهای که میمیرد، میبیند چند نفر برایش در حال گریه و زاریاند. ترک ششم، ترک اصلی آلبوم و همنام با خود آلبوم است. ترک هفتم دنیا را به یک زندان شیشهای تشبیه میکند و ترک هشتم هم اکستازی نام دارد. آلبوم سوم هادی پاکزاد هم در آخرین ماه سال ۲۰۰۷ منتشر شد که اسم این آلبوم «دکتر» است و خودش در مورد این آلبوم میگوید: «موضوع ترانههای آلبوم «دکتر» را یک سالی هست که از ذهن میگذرانم. اگر فرض کنیم همه ما اوقاتی از زندگیمون رو با بالغ درون و اوقاتی را با کودک درون نقش بازی میکنیم. بالغ ما همان دکتر این داستان و کودک درونمان همان بیمار این قصه است. ترکهای مختلف آلبوم هر یک از زبان یکی از این دو شخصیت درونی ما بوده و مجموع آلبوم نیز گفتمان بین این دکتر و بیمار است. سبک آلبوم دکتر کاملا Alternative است.» بعد از این آلبوم چند آلبوم دیگر هم به نامهای افلاطون (۲۰۰۹)، برای چهار (۲۰۱۰)، آخرین آهنگ (۲۰۱۱)، ارتباط با ناشنوایان (۲۰۱۲) و گورستان عمودی (۲۰۱۳) نیز از این خواننده منتشر شد. آلبوم تاریکی مجموعهای از آلبومهای گذشته هادی بود که در دیماه سال ۱۳۹۴ جواز نشر گرفت. هادی پاکزاد در آخرین گفتوگوی خود با سایت «موسیقی ما» گفته بود: «وقتی در جشن رونمایی آلبومم برای اولین بار بعد از سالها با عدهای از شنوندگان آثارم روبهرو میشدم، خانمی جلو آمدند و گفتند مدتی است که مرا روی شبکههای اجتماعی دنبال میکردند و به تازگی متوجه شدند که من اصلا خوانندهام. گفتند فقط نوشتههای من را در فضای مجازی دنبال میکردند و مشابه این اتفاق در طول فعالیتهای من بسیار بوده که آدمها میگفتند «شعر»های کارهایم را دوست دارند. گاهی حس میکنم منظورشان این است که احتمالا مشکلی با بافت موسیقی دارند و محتملتر این است که منظورشان این است که صدایم را دوست ندارند. بله کارهای من مضمونمحور (شعر محور)ند. دقیقا مفهومی که در متن سوال شماست یعنی تکیه زیاد آثار روی کلام، روی آثار من صدق میکند اما به این معنی که موسیقی پیرامون یک شعر و کانسپت ساخته میشود، مثل موزیک فیلم! یا اینکه صدای خواننده رل آن شعر یا مضمون را بازی میکند، مثل یک مونولوگ. البته اینکه مسعود چه آهنگی برای شعرم مینویسد و چقدر خوب و منطبق بر آن است یا اینکه من چقدر وقت خواندن نقش نوشتههایم را خوب بازی میکنم، میتواند مثل همه آثار هنری دیگر دنیا که منتقدان کیفی و تکنیکی و هم سلیقهای و لمسی خودش را داشته باشد، میپذیرم اما اگر منظور کسی این باشد که آقا موسیقی مهمتر است یا اصلا تو خواندن را کنار بگذار کارهایت را بنویس بده دیگری بخواند، بهطور واضح رویکرد منتقدانه خوبی نیست و سخت با هر دو مخالفم.» اما خبر فوت هادی پاکزاد در شامگاه هفت خرداد در مشهد، در حالی که به تازگی نخستین آلبوم مجوزدارش منتشر شده بود همه را شوک زده کرد. رضا کریمیتبار تهیهکننده آلبوم «تاریکی» با ذکر اینکه این روزها در تدارک کنسرت این خواننده راک بود در گفتوگو با «جهان صنعت» درباره علت فوت این خواننده گفت: علت فوت مهم نیست. مهم اینه که امروز هادی پاکزاد وجود جسمانی ندارد! این تهیهکننده موسیقی ادامه داد: ما مطلع نیستیم که درون انسانها چه میگذرد. اما قطعا هادی مشکلات کاری و موسیقیایی حداقل در یک سال اخیر نداشته یا اگر هم داشته خیلی کمتر از قبل بوده است. احتمالا هادی بیشتر درگیر مسایل شخصی بوده است.