شیدا ملکی- بیماریهای روانی تاثیری مستقیم و عمیق بر زندگی دارد و کمتر از هر بیماری دیگری به آن توجه میشود. افراد یا نمیپذیرند، بیمار هستند یا در صورتی که بیماری خود را بپذیرند به پزشک متخصص مراجعه نمیکنند. نتیجه آخرین پایش سلامت روان که در سالهای ۸۹ و ۹۰ انجام شد و جمعیت هفت هزار و ۸۸۹ نفری را مورد مطالعه قرار داد، اعلام میکرد که 23/6 درصد از جمعیت ۱۵ تا ۶۴ ساله کشور به یکی از اختلالات روانی مبتلا هستند. شیوع ابتلا به افسردگی هم در جمعیت مورد مطالعه 13/6 درصد برآورد شده بود. به گزارش «جهان صنعت» در حالی که مسوولان رصد وضعیت سلامت روان در وزارت بهداشت و همچنین انجمنهای تخصصی آسیبشناسی اختلالات روانی در کشور، فاصله بسیاری بین آمار شیوع اختلالات روانی در کشور با آمارهای جهانی نمیبینند اما نکته مهم در نتیجه رصد این آمار آن است که در ایران تعداد زنان مبتلا به اختلالات روانی فاصله معناداری با مردان مبتلا دارد چنان که در نتایج همین پایش هم ذکر شده که 26/5 درصد از زنان و 20/8 درصد از مردان ۱۵ تا ۶۴ ساله کشور دچار یکی از اختلالات روانپزشکی هستند و شیوع افسردگی هم در زنان 16/5 درصد اما در مردان 10/7 درصد گزارش شده است. آماری از آغاز «سن» اختلالات روانی براساس آمار منتشرشده و از سویی دیگر با توجه به آنچه در سطح جامعه مشاهده میشود، مشکلات روانی بسیار شیوع پیدا کرده و حتی افرادی که درگیر این مشکلات روانی هستند، حاضر به پذیرش بیماری روانی خود نیستند. از همین رو حبیبالله مسعودیفرید، معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور ضمن خبر دادن از فعالیت اورژانس اجتماعی در ۱۹۰ شهر کشور عنوان میکند: طی بررسیهای انجام شده، ۵۰ درصد اختلالات روانی زیر ۱۴ سال و ۷۵ درصد در سنین کمتر از ۲۴ سال شروع میشود. وی ضمن تاکید بر اینکه باید حداقل ۱۰ درصد اعتبارات حوزه سلامت به حوزه «سلامت روان» اختصاص یابد، افزود: متاسفانه در حال حاضر کمتر از سه درصد از اعتبارات حوزه سلامت به مساله «سلامت روان» اختصاص مییابد که آن هم صرف درمان و بازتوانی شده و همچنان در این حوزه از پیشگیری غافلیم. مسعودیفرید همچنین بر ضرورت راهاندازی واحدهای مددکاری در مدارس تاکید دارد و اظهار میکند: نیاز است با رویکرد پیشگیرانهمحور جهت پیشگیری از بروز و شیوع اختلالات روانی با استفاده از مددکاران جهت راهاندازی واحدهای مددکاری در مدارس اقدام شود. همچنین مدارس گلوگاه خوبی برای غربالگری و شناسایی موارد اختلال روانی در افراد هستند. به همین دلیل باید مدارس کشور، مدرسههای زندگی باشند و لازم است توجه به موضوع سلامت روان در آموزش و پرورش نهادینه و آموزش مهارتهای ارتباطی و اجتماعی به دانشآموزان در اولویت قرار گیرد. وی همچنین بر لزوم گنجاندن مساله «سلامت روان» در طرح تحول سلامت و اختصاص بسته خدمتی به این موضوع تاکید میکند و میگوید: تمام نهادها و دستگاههای موثر بر حوزه اجتماعی و فرهنگی باید برای ارتقای شاخص سلامت روان جامعه، آموزش مهارتهای زندگی را در دستور کار خود قرار دهند. جامعه از خطر بیماریهای روانی آگاه نیست مشکلات روانی تاثیر بسیار عمیقی بر روند آسیبهای اجتماعی دارد و این موضوع قابل انکار نیست. شاهد این موضوع قتلها و خودکشیهایی بوده است که از ابتدای سال 95 رخ داده و سهم جامعه از این حوادث نگرانی و استرس بیشتر بوده است اما همین مشکلات حاد آسیبهای اجتماعی هم قابل پیشگیری است و به سادگی میتوان آن را کنترل کرد. اگر به مشکلات روانی توجه بیشتری شود و بیماریهای روانی را هم به اندازه دیگر بیماریها جدی گرفت، بسیاری از این آسیبها حل خواهد شد اما عدم آگاهی تا جایی پیش رفته است که مردم حتی نمیپذیرند برای درمان باید به روانپزشک مراجعه و بالاخره در نقطهای چرخه معیوب مشکلات روانپزشکی و در پی آن آسیبهای اجتماعی را قطع کنند. از همین رو فربد فدایی، روانپزشک و عضو هیات علمی دانشکده علوم پزشکی و روانپزشک درباره بیماریهای روانی به «جهان صنعت» میگوید: «تفکیک علم روانشناسی و روانپزشکی مهمترین اصلی است که به بهبود وضعیت بیماریهای روانی کمک میکند.» فدایی در ادامه تاکید میکند: بیماریهای روانی، هیچ تفاوتی با دیگر بیماریهای جسمی ندارد و اینکه فرد بیمار به این حد از آگاهی رسیده باشد که برای درمان بیماریهای روانی هم باید به روانپزشک مراجعه کند، امری بسیار مهم است. اما متاسفانه این تصور در عموم جامعه وجود دارد که برای درمان بیماریهای روانی نیازی به مراجعه به پزشک نیست. از سویی دیگر به اعتقاد فدایی، روانشناسان در تشخیص بیماریهای روانی توانمندی کافی را ندارند و افراد در صورتی که با مشکلات روانی مواجه شوند، باید اول به پزشک عمومی مراجعه کنند و پزشک عمومی در ادامه بررسیها، بیمار را به متخصص روانپزشکی ارجاع دهد. این در حالی است که در بیشتر موارد این روند درمان طی نمیشود و بیمار با مراجعه مستقیم به روانشناس در واقع از روند مثبت درمان به شدت فاصله میگیرد. به گفته وی، ممکن است منشا اصلی یک بیماری روانی مثل افسردگی، کمکاریهای هورمونی باشد و با تجویز یک دوره دارودرمانی، خیلی زود بیماری کنترل شود اما بارها مشاهده شده که بیمار به روانشناس مراجعه کرده و در نهایت مشاورههای روانشناسی برای او کافی بوده و متاسفانه در نهایت بیمار خودکشی کرده که این موضوع به وضوح نشاندهنده اهمیت علم روانپزشکی برای بیماران روانی است. انتقاد وزیر بهداشت از انکار شیوع بیماریهای روانی از سویی دیگر مدتی قبل حسن هاشمی، وزیر بهداشت ضمن ابراز تاسف از وقوع خودکشی در کشور گفت: طبق مطالعات مکرر و آمارهایی که وجود دارد، ابتلا به بیماریهای اعصاب و روان در کشور جدی و در برخی از استانها جدیتر است و از نظر فرهنگی، مردم اختلالات روانی را انکار میکنند و برداشت آنها از این اختلالات روانی، افراد زنجیری و دارای رفتارهای غیرقابل کنترل است در حالی که اضطراب، افسردگی، بدخوابی و بیخوابی جزو اختلالات روانی است. هاشمی در ادامه با اشاره به بالا بودن آمار افسردگی در کشور عنوان کرد: حداقل 12 درصد از مردم افسرده هستند که نیاز به درمان دارند. بنابراین تفاوتی ندارد که برای ایجاد نشاط چه تعریفی داشته باشیم اما ایجاد فضای امید و نشاط در کشور بسیار ضروری است. وی به ذکر علل خودکشی پرداخت و گفت: افسردگی، مصرف مواد مخدر و خشونتهای خانوادگی بخشی از عوامل خودکشی است اما اینکه زمینههای اجتماعی آن چیست، مربوط به رانت و گرفتاریهای موجود کشور نیست زیرا در کشورهای اسکاندیناوی با وجود داشتن نظام اداری پاک و بدون فساد اما آمار خودکشی در بین آنها بسیار بالاست بنابراین ضروری است یک کالبدشناسی روانی انجام شود و از انجمن تقاضا دارم عوامل خودکشی را به دقت بررسی کند. هاشمی با اشاره به اینکه در سال گذشته سامانه تلفنی 123 اورژانس اجتماعی مربوط به سازمان بهزیستی توانسته مانع از خودکشی چهار هزار و 500 نفر شود، اتفاق مثبتی است اما بیپاسخ ماندن 50 درصد از تماسهای مردمی با این سامانه نیازمند توجه و حمایت دولت، وزارت بهداشت و دیگر دستگاهها از این سازمان است. وی راهحل کاهش میزان اختلالات روانی و خودکشی را توانمندسازی مردم در همه زمینهها دانست و گفت: آسیبهای اجتماعی حتما به وزارت بهداشت مربوط میشود. ما دستگاهی هستیم که از آسیبهای اجتماعی مانند فقر، خودکشی، فحشا و ایدز رنج میبریم و هم میتوانیم آن را در زمانهایی که از مردم حمایت مالی نمیکنیم، خدمات پزشکی در دسترس آنها نیست و عدالتی در حوزه سلامت نیست، تولید کنیم. کنترل رفتارهای پرخطر اجتماعی وظیفه وزارت بهداشت است وزیر بهداشت یکی از وظایف وزارت بهداشت در کاهش پیشگیری از رفتارهای پرخطر اجتماعی را گسترش شبکه بهداشتی در کشور عنوان کرد و گفت: به ازای هر سه هزار نفر یک مراقب سلامت را مامور کردیم تا از کیفیت زندگی خانوادهها آگاهی یابند بنابراین اگر بپذیریم که 90 درصد خودکشیها با اختلالات روانی همراه است، مراقب سلامت میتواند اختلالات را کشف کند و به مراقب سلامت روان مستقر در مراکز جامع خدمات سلامت ارجاع دهد. این در حالی است که به گفته فدایی بر اساس استانداردهای جهانی به ازای هر 80 میلیون نفر جمعیت، نیازمند 50 هزار تخت بیمارستانی هستیم که این نیاز از طرف وزارت بهداشت برآورده نشده و ما در مقابل جمعیت 80 میلیون نفری فقط 10 هزار تخت بیمارستانی تعریف کردیم. از همین رو به دلیل عدم امکانات کافی تعداد زیادی از بیماران روانی نهتنها در مراکز رسمی درمان نمیشوند بلکه در موارد بسیاری مشاهده شده که بیماران روانی در پارکها، ایستگاههای مترو و اتوبوس و درنهایت در سطح شهر رها شدهاند. وی تاکید میکند: «حدود 400 نوع بیماری روانی وجود دارد که این تعداد 10درصد از کل بیماریهای جسمی را تشکیل داده است. همین موضوع نشان میدهد که برای کنترل و درمان بیماریهای روانی وزارت بهداشت باید به شکلی بسیار جدی فعالیت کند. همچنین وی با اشاره به رشد شدید موج خودکشی در کشورهای صنعتی و عملکرد مثبت روانپزشکان در این زمینه، همان دو دهه قبل این معضل حل شد.» ناامیدی سنگ بنای مشکلات اجتماعی ناامیدی و عدم حس امنیت خاطر در روند زندگی روزمره شهری از مسایلی است که افراد به آن توجه نمیکنند و هر روز بیش از پیش بر کاهش سلامت روانی آنها تاثیر میگذارد. از سویی دیگر وزیر بهداشت از ناامیدی به عنوان سنگ بنای بسیاری از مشکلات و خشونتهای جامعه یاد کرد و معتقد است: «هر چه از ناامیدی و لزوم گسترش فضای نشاط و امید در جامعه سخن بگوییم، ممکن است به دفاع از دولت تعبیر شود اما اساتید با بیان اصول علمی، آگاهی مردم و امید آنها را افزایش دهند تا شاید بخشی از افرادی که با تابلوی قصد قربت ولی در عمل برای کسب قدرت، طرحهایی برای ناامیدی مردم دارند، رعایت کنند زیرا مردم گناهی ندارند و نباید به آنها امید کاذب داد یا آنها را ناامید کرد.»
شیدا ملکی- بیماریهای روانی تاثیری مستقیم و عمیق بر زندگی دارد و کمتر از هر بیماری دیگری به آن توجه میشود. افراد یا نمیپذیرند، بیمار هستند یا در صورتی که بیماری خود را بپذیرند به پزشک متخصص مراجعه نمیکنند. نتیجه آخرین پایش سلامت روان که در سالهای ۸۹ و ۹۰ انجام شد و جمعیت هفت هزار و ۸۸۹ نفری را مورد مطالعه قرار داد، اعلام میکرد که 23/6 درصد از جمعیت ۱۵ تا ۶۴ ساله کشور به یکی از اختلالات روانی مبتلا هستند. شیوع ابتلا به افسردگی هم در جمعیت مورد مطالعه 13/6 درصد برآورد شده بود. به گزارش «جهان صنعت» در حالی که مسوولان رصد وضعیت سلامت روان در وزارت بهداشت و همچنین انجمنهای تخصصی آسیبشناسی اختلالات روانی در کشور، فاصله بسیاری بین آمار شیوع اختلالات روانی در کشور با آمارهای جهانی نمیبینند اما نکته مهم در نتیجه رصد این آمار آن است که در ایران تعداد زنان مبتلا به اختلالات روانی فاصله معناداری با مردان مبتلا دارد چنان که در نتایج همین پایش هم ذکر شده که 26/5 درصد از زنان و 20/8 درصد از مردان ۱۵ تا ۶۴ ساله کشور دچار یکی از اختلالات روانپزشکی هستند و شیوع افسردگی هم در زنان 16/5 درصد اما در مردان 10/7 درصد گزارش شده است. آماری از آغاز «سن» اختلالات روانی براساس آمار منتشرشده و از سویی دیگر با توجه به آنچه در سطح جامعه مشاهده میشود، مشکلات روانی بسیار شیوع پیدا کرده و حتی افرادی که درگیر این مشکلات روانی هستند، حاضر به پذیرش بیماری روانی خود نیستند. از همین رو حبیبالله مسعودیفرید، معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور ضمن خبر دادن از فعالیت اورژانس اجتماعی در ۱۹۰ شهر کشور عنوان میکند: طی بررسیهای انجام شده، ۵۰ درصد اختلالات روانی زیر ۱۴ سال و ۷۵ درصد در سنین کمتر از ۲۴ سال شروع میشود. وی ضمن تاکید بر اینکه باید حداقل ۱۰ درصد اعتبارات حوزه سلامت به حوزه «سلامت روان» اختصاص یابد، افزود: متاسفانه در حال حاضر کمتر از سه درصد از اعتبارات حوزه سلامت به مساله «سلامت روان» اختصاص مییابد که آن هم صرف درمان و بازتوانی شده و همچنان در این حوزه از پیشگیری غافلیم. مسعودیفرید همچنین بر ضرورت راهاندازی واحدهای مددکاری در مدارس تاکید دارد و اظهار میکند: نیاز است با رویکرد پیشگیرانهمحور جهت پیشگیری از بروز و شیوع اختلالات روانی با استفاده از مددکاران جهت راهاندازی واحدهای مددکاری در مدارس اقدام شود. همچنین مدارس گلوگاه خوبی برای غربالگری و شناسایی موارد اختلال روانی در افراد هستند. به همین دلیل باید مدارس کشور، مدرسههای زندگی باشند و لازم است توجه به موضوع سلامت روان در آموزش و پرورش نهادینه و آموزش مهارتهای ارتباطی و اجتماعی به دانشآموزان در اولویت قرار گیرد. وی همچنین بر لزوم گنجاندن مساله «سلامت روان» در طرح تحول سلامت و اختصاص بسته خدمتی به این موضوع تاکید میکند و میگوید: تمام نهادها و دستگاههای موثر بر حوزه اجتماعی و فرهنگی باید برای ارتقای شاخص سلامت روان جامعه، آموزش مهارتهای زندگی را در دستور کار خود قرار دهند. جامعه از خطر بیماریهای روانی آگاه نیست مشکلات روانی تاثیر بسیار عمیقی بر روند آسیبهای اجتماعی دارد و این موضوع قابل انکار نیست. شاهد این موضوع قتلها و خودکشیهایی بوده است که از ابتدای سال 95 رخ داده و سهم جامعه از این حوادث نگرانی و استرس بیشتر بوده است اما همین مشکلات حاد آسیبهای اجتماعی هم قابل پیشگیری است و به سادگی میتوان آن را کنترل کرد. اگر به مشکلات روانی توجه بیشتری شود و بیماریهای روانی را هم به اندازه دیگر بیماریها جدی گرفت، بسیاری از این آسیبها حل خواهد شد اما عدم آگاهی تا جایی پیش رفته است که مردم حتی نمیپذیرند برای درمان باید به روانپزشک مراجعه و بالاخره در نقطهای چرخه معیوب مشکلات روانپزشکی و در پی آن آسیبهای اجتماعی را قطع کنند. از همین رو فربد فدایی، روانپزشک و عضو هیات علمی دانشکده علوم پزشکی و روانپزشک درباره بیماریهای روانی به «جهان صنعت» میگوید: «تفکیک علم روانشناسی و روانپزشکی مهمترین اصلی است که به بهبود وضعیت بیماریهای روانی کمک میکند.» فدایی در ادامه تاکید میکند: بیماریهای روانی، هیچ تفاوتی با دیگر بیماریهای جسمی ندارد و اینکه فرد بیمار به این حد از آگاهی رسیده باشد که برای درمان بیماریهای روانی هم باید به روانپزشک مراجعه کند، امری بسیار مهم است. اما متاسفانه این تصور در عموم جامعه وجود دارد که برای درمان بیماریهای روانی نیازی به مراجعه به پزشک نیست. از سویی دیگر به اعتقاد فدایی، روانشناسان در تشخیص بیماریهای روانی توانمندی کافی را ندارند و افراد در صورتی که با مشکلات روانی مواجه شوند، باید اول به پزشک عمومی مراجعه کنند و پزشک عمومی در ادامه بررسیها، بیمار را به متخصص روانپزشکی ارجاع دهد. این در حالی است که در بیشتر موارد این روند درمان طی نمیشود و بیمار با مراجعه مستقیم به روانشناس در واقع از روند مثبت درمان به شدت فاصله میگیرد. به گفته وی، ممکن است منشا اصلی یک بیماری روانی مثل افسردگی، کمکاریهای هورمونی باشد و با تجویز یک دوره دارودرمانی، خیلی زود بیماری کنترل شود اما بارها مشاهده شده که بیمار به روانشناس مراجعه کرده و در نهایت مشاورههای روانشناسی برای او کافی بوده و متاسفانه در نهایت بیمار خودکشی کرده که این موضوع به وضوح نشاندهنده اهمیت علم روانپزشکی برای بیماران روانی است. انتقاد وزیر بهداشت از انکار شیوع بیماریهای روانی از سویی دیگر مدتی قبل حسن هاشمی، وزیر بهداشت ضمن ابراز تاسف از وقوع خودکشی در کشور گفت: طبق مطالعات مکرر و آمارهایی که وجود دارد، ابتلا به بیماریهای اعصاب و روان در کشور جدی و در برخی از استانها جدیتر است و از نظر فرهنگی، مردم اختلالات روانی را انکار میکنند و برداشت آنها از این اختلالات روانی، افراد زنجیری و دارای رفتارهای غیرقابل کنترل است در حالی که اضطراب، افسردگی، بدخوابی و بیخوابی جزو اختلالات روانی است. هاشمی در ادامه با اشاره به بالا بودن آمار افسردگی در کشور عنوان کرد: حداقل 12 درصد از مردم افسرده هستند که نیاز به درمان دارند. بنابراین تفاوتی ندارد که برای ایجاد نشاط چه تعریفی داشته باشیم اما ایجاد فضای امید و نشاط در کشور بسیار ضروری است. وی به ذکر علل خودکشی پرداخت و گفت: افسردگی، مصرف مواد مخدر و خشونتهای خانوادگی بخشی از عوامل خودکشی است اما اینکه زمینههای اجتماعی آن چیست، مربوط به رانت و گرفتاریهای موجود کشور نیست زیرا در کشورهای اسکاندیناوی با وجود داشتن نظام اداری پاک و بدون فساد اما آمار خودکشی در بین آنها بسیار بالاست بنابراین ضروری است یک کالبدشناسی روانی انجام شود و از انجمن تقاضا دارم عوامل خودکشی را به دقت بررسی کند. هاشمی با اشاره به اینکه در سال گذشته سامانه تلفنی 123 اورژانس اجتماعی مربوط به سازمان بهزیستی توانسته مانع از خودکشی چهار هزار و 500 نفر شود، اتفاق مثبتی است اما بیپاسخ ماندن 50 درصد از تماسهای مردمی با این سامانه نیازمند توجه و حمایت دولت، وزارت بهداشت و دیگر دستگاهها از این سازمان است. وی راهحل کاهش میزان اختلالات روانی و خودکشی را توانمندسازی مردم در همه زمینهها دانست و گفت: آسیبهای اجتماعی حتما به وزارت بهداشت مربوط میشود. ما دستگاهی هستیم که از آسیبهای اجتماعی مانند فقر، خودکشی، فحشا و ایدز رنج میبریم و هم میتوانیم آن را در زمانهایی که از مردم حمایت مالی نمیکنیم، خدمات پزشکی در دسترس آنها نیست و عدالتی در حوزه سلامت نیست، تولید کنیم. کنترل رفتارهای پرخطر اجتماعی وظیفه وزارت بهداشت است وزیر بهداشت یکی از وظایف وزارت بهداشت در کاهش پیشگیری از رفتارهای پرخطر اجتماعی را گسترش شبکه بهداشتی در کشور عنوان کرد و گفت: به ازای هر سه هزار نفر یک مراقب سلامت را مامور کردیم تا از کیفیت زندگی خانوادهها آگاهی یابند بنابراین اگر بپذیریم که 90 درصد خودکشیها با اختلالات روانی همراه است، مراقب سلامت میتواند اختلالات را کشف کند و به مراقب سلامت روان مستقر در مراکز جامع خدمات سلامت ارجاع دهد. این در حالی است که به گفته فدایی بر اساس استانداردهای جهانی به ازای هر 80 میلیون نفر جمعیت، نیازمند 50 هزار تخت بیمارستانی هستیم که این نیاز از طرف وزارت بهداشت برآورده نشده و ما در مقابل جمعیت 80 میلیون نفری فقط 10 هزار تخت بیمارستانی تعریف کردیم. از همین رو به دلیل عدم امکانات کافی تعداد زیادی از بیماران روانی نهتنها در مراکز رسمی درمان نمیشوند بلکه در موارد بسیاری مشاهده شده که بیماران روانی در پارکها، ایستگاههای مترو و اتوبوس و درنهایت در سطح شهر رها شدهاند. وی تاکید میکند: «حدود 400 نوع بیماری روانی وجود دارد که این تعداد 10درصد از کل بیماریهای جسمی را تشکیل داده است. همین موضوع نشان میدهد که برای کنترل و درمان بیماریهای روانی وزارت بهداشت باید به شکلی بسیار جدی فعالیت کند. همچنین وی با اشاره به رشد شدید موج خودکشی در کشورهای صنعتی و عملکرد مثبت روانپزشکان در این زمینه، همان دو دهه قبل این معضل حل شد.» ناامیدی سنگ بنای مشکلات اجتماعی ناامیدی و عدم حس امنیت خاطر در روند زندگی روزمره شهری از مسایلی است که افراد به آن توجه نمیکنند و هر روز بیش از پیش بر کاهش سلامت روانی آنها تاثیر میگذارد. از سویی دیگر وزیر بهداشت از ناامیدی به عنوان سنگ بنای بسیاری از مشکلات و خشونتهای جامعه یاد کرد و معتقد است: «هر چه از ناامیدی و لزوم گسترش فضای نشاط و امید در جامعه سخن بگوییم، ممکن است به دفاع از دولت تعبیر شود اما اساتید با بیان اصول علمی، آگاهی مردم و امید آنها را افزایش دهند تا شاید بخشی از افرادی که با تابلوی قصد قربت ولی در عمل برای کسب قدرت، طرحهایی برای ناامیدی مردم دارند، رعایت کنند زیرا مردم گناهی ندارند و نباید به آنها امید کاذب داد یا آنها را ناامید کرد.»