وجود بازار کاری 5/26 برابر سایر مناطق، بنگاهها، دفاتر شرکتها و مراکز تولیدی از تهران به عنوان یک اَبَرشهر جذاب برای بیکاران ساخته که هزاران نفر به امید یافتن شغل به پایتخت مهاجرت میکنند. کارشناسان میگویند باید روند مهاجرت از روستاها به شهرها و از شهرهای کوچک به کلانشهرها به ویژه تهران متوقف و حتی معکوس شود. همچنین بعضا گفته میشود شهر تهران هرگز به اندازه جمعیت 5/8 میلیون نفری فعلی آن طراحی نشده بود و تراکم بیش از حد جمعیت، زندگی را در این اَبَرشهر سخت کرده است. ترافیکهای دائمی، شلوغی بیش از حد، گرانی و بالا بودن هزینه زندگی در پایتخت، بالا بودن ضریب آسیبهای اجتماعی و دهها مساله دیگر به بزرگی و میلیونی بودن جمعیت آن ربط داده میشود. برخی میگویند تهران شهری است پُر از مهاجران شهرها و روستاهای مختلف کشور که تنها به امید یافتن کار به این کلانشهر هجوم آوردهاند. بنابراین اشتغال و دستیابی به فرصتهای شغلی، امکان کسب درآمد و مسایلی مانند این باعث شده تا به مرور زمان و در طول چند دهه پایتخت ایران به یکی از شلوغترین شهرهای جهان تبدیل شود. وجود مراکز سیاسی، اقتصادی، بیمارستانهای مدرن، امکانات و بسیاری دیگر از نیازهای زندگی باعث شده تا هزاران نفر به ناچار راهی کلانشهر تهران شوند و بسیاری نیز تصمیم به ماندگاری در آن رفتهاند. نوع رفتار دولتها نیز در طول دهههای گذشته برای ترغیب مردم به مهاجرت موثر بوده و هیچگاه تلاشی برای تمرکززدایی و انتقال برخی مراکز سیاسی و اقتصادی به سایر مناطق کشور نشده است. تنها در سالهای گذشته برخی مباحث پیرامون آن در دولت سابق مطرح شده و حتی برخی کارکنان نیز به خروج از تهران و دریافت امتیازات استخدامی و حقوقی تشویق شدند که در نهایت نیز استقبال چندانی از آن نشد و متوقف شد. حتی در مقطعی بحث انتقال پایتخت هم مطرح بوده و صحبت از این بود که باید وزن تهران از مراکز سیاسی، تصمیمگیری، اقتصادی، امکانات و نیازهای روز زندگی مردم سبکتر شود و برخی امکانات به سایر مناطق کشور منتقل شود با این وجود برخی مقاومتها و مخالفتهای پیدا و پنهان باعث شد این مساله خیلی زود به بنبست خورده و فراموش شود. به گزارش مهر، در سالهای اخیر حتی موضوع انتقال برخی مراکز موجود در داخل شهر تهران به سایر نقاط پایتخت یا بیرون شهر نیز مطرح بوده که در این زمینهها نیز مخالفتهایی شد و در نهایت کار بینتیجه ماند. یک نمونه در این زمینه موضوع انتقال فرودگاه مهرآباد به حاشیه پایتخت بوده که خیلی زود مسکوت ماند. بنابراین اینگونه عملکرد و رفتار دولتها در طول سالهای مختلف باعث شده تا موجی از مهاجرت از شهرها و روستاها به سمت کلانشهرها و مناطق دارای فرصت اشتغال و امکانات بهتر زندگی شکل بگیرد. پس اینکه تصور شود با روند فعلی تهران در همین حد نیز باقی میماند هم تصور اشتباهی است و احتمالا این شهر در سالهای آینده جمعیت ۱۰ میلیونی را نیز به خود خواهد دید. نگاهی به آمارهای موجود درباره وضعیت بازار کار کشور، توزیع فرصتهای شغلی، تعداد شاغلان هر منطقه از کشور و همچنین وسعت استانها نشان میدهد که تهران به تنهایی در حال حاضر به اندازه جمعیت شاغل ۱۳ استان، نیروی کار دارد و حتی ۲۷۰ هزار نفر نیز بیشتر است. تجمع کارخانجات، بنگاههای تولیدی و اقتصادی، دفاتر مرکزی شرکتهای خصوصی و دولتی و مراکز دارای ظرفیت ایجاد اشتغال در تهران باعث شده تا بازار کار پایتخت به تنهایی سه میلیون و ۶۵۴ هزار نفر شاغل داشته باشد در حالی که ۱۳ استان یزد، کهگیلویهوبویراحمد، سمنان، زنجان، خراسانشمالی و جنوبی، چهارمحالوبختیاری، بوشهر، ایلام، هرمزگان، قزوین، قم، مرکزی و اردبیل مجموعا دارای سه میلیون و ۳۸۳ هزار نفر شاغل باشند. شانس کار در تهران 5/26 برابر بیشتر است در چنین شرایطی، مشخص است که این بازار بزرگ کار که میتوان در آن نتیجه بهتری از جستوجو برای شغل نسبت به سایر مناطق کشور به دست آورد، بیکاران میلیونی کشور را به سوی خود میخواند. طبیعی است که وقتی بازار کار استانی مانند کهگیلویهوبویراحمد در بخش دولتی، خصوصی، مراکز نظامی، خدماتی و ... ۱۳۷ هزار نفری و استان ایلام نیز ۱۴۶ هزار نفری باشد، جوانان و تحصیلکردههای این دو منطقه از کشور مانند بسیاری دیگر از مناطق به فکر اشتغال در تهران باشند. تهران شرایطی دارد که نسبت به کهگیلویهوبویراحمد که کمترین تعداد شاغلان کشور را داراست، 5/26 برابر بزرگتر بوده بنابراین اگر فردی از استانهای دارای ظرفیت اشتغال پایین به تهران مهاجرت کند، دستکم ۱۰ برابر تا 5/26 برابر شانس بیشتر برای اشتغال دارد. وقتی کل شاغلان یک استان به اندازه یک یا دو شرکت بزرگ تهران شاغل داشته باشند، احتمالا دستیابی جوانان جویای کار آن مناطق به مراتب سخت تر از جستوجوی شغل در تهران است. در عین حال، نباید این نکته را از یاد برد که فعال نشدن ظرفیتهای کشاورزی در سرزمینهای وسیع داخل کشور و همچنین بی میلی صنایع به فعالیت در سایر نقاط کشور، هم بر شکلگیری روند مهاجرت جوانان و کارجویان به کلانشهرها تاثیرگذار بوده است. در حال حاضر، ۲۶ استان کشور دارای تعداد شاغلانی کمتر از یک میلیون نفر بوده و تنها پنج استان کشور دارای بازار کاری بالاتر از یک میلیون نفر است. در این بین، پس از تهران، خراسان رضوی با یک میلیون و ۸۰۳ هزار نفر پرجمعیت ترین بازار کار کشور را داراست و پس از آن نیز اصفهان دارای یک میلیون و ۴۸۷ هزار نفر است.
وجود بازار کاری 5/26 برابر سایر مناطق، بنگاهها، دفاتر شرکتها و مراکز تولیدی از تهران به عنوان یک اَبَرشهر جذاب برای بیکاران ساخته که هزاران نفر به امید یافتن شغل به پایتخت مهاجرت میکنند. کارشناسان میگویند باید روند مهاجرت از روستاها به شهرها و از شهرهای کوچک به کلانشهرها به ویژه تهران متوقف و حتی معکوس شود. همچنین بعضا گفته میشود شهر تهران هرگز به اندازه جمعیت 5/8 میلیون نفری فعلی آن طراحی نشده بود و تراکم بیش از حد جمعیت، زندگی را در این اَبَرشهر سخت کرده است. ترافیکهای دائمی، شلوغی بیش از حد، گرانی و بالا بودن هزینه زندگی در پایتخت، بالا بودن ضریب آسیبهای اجتماعی و دهها مساله دیگر به بزرگی و میلیونی بودن جمعیت آن ربط داده میشود. برخی میگویند تهران شهری است پُر از مهاجران شهرها و روستاهای مختلف کشور که تنها به امید یافتن کار به این کلانشهر هجوم آوردهاند. بنابراین اشتغال و دستیابی به فرصتهای شغلی، امکان کسب درآمد و مسایلی مانند این باعث شده تا به مرور زمان و در طول چند دهه پایتخت ایران به یکی از شلوغترین شهرهای جهان تبدیل شود. وجود مراکز سیاسی، اقتصادی، بیمارستانهای مدرن، امکانات و بسیاری دیگر از نیازهای زندگی باعث شده تا هزاران نفر به ناچار راهی کلانشهر تهران شوند و بسیاری نیز تصمیم به ماندگاری در آن رفتهاند. نوع رفتار دولتها نیز در طول دهههای گذشته برای ترغیب مردم به مهاجرت موثر بوده و هیچگاه تلاشی برای تمرکززدایی و انتقال برخی مراکز سیاسی و اقتصادی به سایر مناطق کشور نشده است. تنها در سالهای گذشته برخی مباحث پیرامون آن در دولت سابق مطرح شده و حتی برخی کارکنان نیز به خروج از تهران و دریافت امتیازات استخدامی و حقوقی تشویق شدند که در نهایت نیز استقبال چندانی از آن نشد و متوقف شد. حتی در مقطعی بحث انتقال پایتخت هم مطرح بوده و صحبت از این بود که باید وزن تهران از مراکز سیاسی، تصمیمگیری، اقتصادی، امکانات و نیازهای روز زندگی مردم سبکتر شود و برخی امکانات به سایر مناطق کشور منتقل شود با این وجود برخی مقاومتها و مخالفتهای پیدا و پنهان باعث شد این مساله خیلی زود به بنبست خورده و فراموش شود. به گزارش مهر، در سالهای اخیر حتی موضوع انتقال برخی مراکز موجود در داخل شهر تهران به سایر نقاط پایتخت یا بیرون شهر نیز مطرح بوده که در این زمینهها نیز مخالفتهایی شد و در نهایت کار بینتیجه ماند. یک نمونه در این زمینه موضوع انتقال فرودگاه مهرآباد به حاشیه پایتخت بوده که خیلی زود مسکوت ماند. بنابراین اینگونه عملکرد و رفتار دولتها در طول سالهای مختلف باعث شده تا موجی از مهاجرت از شهرها و روستاها به سمت کلانشهرها و مناطق دارای فرصت اشتغال و امکانات بهتر زندگی شکل بگیرد. پس اینکه تصور شود با روند فعلی تهران در همین حد نیز باقی میماند هم تصور اشتباهی است و احتمالا این شهر در سالهای آینده جمعیت ۱۰ میلیونی را نیز به خود خواهد دید. نگاهی به آمارهای موجود درباره وضعیت بازار کار کشور، توزیع فرصتهای شغلی، تعداد شاغلان هر منطقه از کشور و همچنین وسعت استانها نشان میدهد که تهران به تنهایی در حال حاضر به اندازه جمعیت شاغل ۱۳ استان، نیروی کار دارد و حتی ۲۷۰ هزار نفر نیز بیشتر است. تجمع کارخانجات، بنگاههای تولیدی و اقتصادی، دفاتر مرکزی شرکتهای خصوصی و دولتی و مراکز دارای ظرفیت ایجاد اشتغال در تهران باعث شده تا بازار کار پایتخت به تنهایی سه میلیون و ۶۵۴ هزار نفر شاغل داشته باشد در حالی که ۱۳ استان یزد، کهگیلویهوبویراحمد، سمنان، زنجان، خراسانشمالی و جنوبی، چهارمحالوبختیاری، بوشهر، ایلام، هرمزگان، قزوین، قم، مرکزی و اردبیل مجموعا دارای سه میلیون و ۳۸۳ هزار نفر شاغل باشند. شانس کار در تهران 5/26 برابر بیشتر است در چنین شرایطی، مشخص است که این بازار بزرگ کار که میتوان در آن نتیجه بهتری از جستوجو برای شغل نسبت به سایر مناطق کشور به دست آورد، بیکاران میلیونی کشور را به سوی خود میخواند. طبیعی است که وقتی بازار کار استانی مانند کهگیلویهوبویراحمد در بخش دولتی، خصوصی، مراکز نظامی، خدماتی و ... ۱۳۷ هزار نفری و استان ایلام نیز ۱۴۶ هزار نفری باشد، جوانان و تحصیلکردههای این دو منطقه از کشور مانند بسیاری دیگر از مناطق به فکر اشتغال در تهران باشند. تهران شرایطی دارد که نسبت به کهگیلویهوبویراحمد که کمترین تعداد شاغلان کشور را داراست، 5/26 برابر بزرگتر بوده بنابراین اگر فردی از استانهای دارای ظرفیت اشتغال پایین به تهران مهاجرت کند، دستکم ۱۰ برابر تا 5/26 برابر شانس بیشتر برای اشتغال دارد. وقتی کل شاغلان یک استان به اندازه یک یا دو شرکت بزرگ تهران شاغل داشته باشند، احتمالا دستیابی جوانان جویای کار آن مناطق به مراتب سخت تر از جستوجوی شغل در تهران است. در عین حال، نباید این نکته را از یاد برد که فعال نشدن ظرفیتهای کشاورزی در سرزمینهای وسیع داخل کشور و همچنین بی میلی صنایع به فعالیت در سایر نقاط کشور، هم بر شکلگیری روند مهاجرت جوانان و کارجویان به کلانشهرها تاثیرگذار بوده است. در حال حاضر، ۲۶ استان کشور دارای تعداد شاغلانی کمتر از یک میلیون نفر بوده و تنها پنج استان کشور دارای بازار کاری بالاتر از یک میلیون نفر است. در این بین، پس از تهران، خراسان رضوی با یک میلیون و ۸۰۳ هزار نفر پرجمعیت ترین بازار کار کشور را داراست و پس از آن نیز اصفهان دارای یک میلیون و ۴۸۷ هزار نفر است.