انفجار مشاغل دمدستی؛ لیسانسیههایی که بادکنک میفروشند
انفجار مشاغل دمدستی؛ لیسانسیههایی که بادکنک میفروشند
کمبود فرصتهای شغلی و ناتوانی جوانان در دستیابی به اشتغال آیندهدار، باعث روآوردن بخشی از جویندگان کار به مشاغل دمدستی و دستفروشی شده که در بین آنها فارغالتحصیلان دانشگاهها نیز وجود دارد. بازار کار ایران در شرایط نامناسبی است و سالانه دهها هزار کارجوی جدید به آن اضافه میشوند. از آنسو اقتصاد توان تولید اشتغال و فرصتهای کاری را ندارد و این مساله باعث انباشت تقاضا برای کار شده و طبق آمارهای رسمی دو میلیون و ۵۰۰ هزار نفر و غیررسمی پنج میلیون بیکار متقاضی شغل در کشور وجود دارد. دولتها طی دورههای مختلف برخی حرکتها و اقدامات مقطعی را برای اشتغالزایی ترتیب دادند که هیچ یک نتوانسته است رونق چشمگیری در بازار کار ایران ایجاد کند بنابراین وجود چنین شرایطی باعث شده تا در برخی بخشها بیکاری به بحرانی شود. موضوع اشتغال فارغالتحصیلان دانشگاهی و دارندگان مدارک تحصیلی از مهمترین موضوعات و مسایل پیش روی دولتهاست. دولت تدبیر و امید در سالهای فعالیت خود وعدههایی درباره حل مشکل بیکاری جوانان داده بود که تا به امروز هیچ یک از وعدهها عملی نشده و اشتغالزایی صورت گرفته و به اندازهای نبوده که تحرک جدی و موثری را در بازار کار ایران ایجاد کند، علاوه بر آن نمایان شدن شرایط رکود شدید در فعالیتهای بنگاهها نیز بر بیاثر بودن اقدامات دولت در زمینه اشتغالزایی افزوده است. درگیری ذهنی خانوادهها با بیکاری جوانان در شرایط فعلی، اشتغال و یافتن کاری مناسب که بتوان روی آینده آن شغل حساب کرد برای بسیاری از جوانان یک معضل جدی و چه بسا به آرزویی تبدیل شده و تقریبا بیش از ۹۰ درصد کل افرادی که به سن کار میرسند را با خود درگیر میکند. مسایل مرتبط با بیکاری جوانان و فارغالتحصیلان دانشگاهی، علاوه بر خود جوانان جویای کار خانوادهها را نیز با خود درگیر کرده است. شاید به جرات بتوان گفت مهمترین خواسته مردم در سفرهای استانی دولت و همچنین ملاقاتهای مردمی نمایندگان مجلس، درخواست کار و شغل باشد؛ از اینرو میتوان حدس زد بیکاری به معنای واقعی برای قشر جوان ایران به بحران واقعی تبدیل شده و آنگونه که برخی مقامات دولتی به سادگی درباره حل آن سخن میگویند و وعده میدهند، قابل حل نیست. به گزارش مهر، کارشناسان میگویند از نشانههای بحران بیکاری و افزایش موانع مرتبط با اشتغال جوانان، رشد تصاعدی تعداد افرادی است که در بازار غیررسمی اقتصاد فعالیت دارند. طی سالهای اخیر، افزایش تعداد جوانان دستفروش در مراکز خرید، شهرهای بزرگ، مراکز عمومی مانند مترو، خطوط اتوبوسرانی و... به آسانی قابل لمس است و جوانان بسیار زیادی را میتوان مشاهده کرد که مشغول فعالیت در این بخش هستند. برخی از شهرستانها به پایتخت میروند و تلاش میکنند تا در سایه نبود فرصتهای شغلی مناسب، از طریق اشتغال موقتی و دستفروشی کسب و کاری برای خود داشته باشند. هدف این گزارش آن نیست که بگوید چرا دستفروشان فعالیت دارند یا اینکه باید با آنها برخورد و جلوی فعالیتشان گرفته شود، بلکه هدف این است که تذکری باشد بر اینکه شرایط فعالیت در بازار رسمی اشتغال کشور روز به روز دشوارتر و این مساله باعث شده تا برخی برای کسب روزی به مشاغل کاذب رو آورند. رواج دستفروشی در کلانشهرها قطعا جوانها و هموطنانی که دستفروشی میکنند انسانهای شریف و قابل احترامی هستند که به دنبال کسب روزی حلال هستند و جامعه به آنها نگاه بد و منفی ندارد چون از آنها خرید میکنند، اما اینکه تعداد جوانان فعال در بخش دستفروشی روزبهروز افزایش مییابد نشانههای خوبی از بازار کار نیست و بر این نکته تاکید دارد که قدرت اقتصاد ایران برای جذب نیروی کار به صورت رسمی در بنگاهها و واحدهای تولیدی و اجتماعی تحلیل رفته است. نگرانی بیشتر آن است که بدانیم بخشی از جوانانی که امروز اقدام به دستفروشی میکنند، افرادی هستند که دارای مدارک تحصیلی و دانشگاهی هستند که چند سالی از عمرشان را در دانشگاهها گذرانده و از سوی خانوادهها برای تحصیل آنها هزینه شده است؛ جوانانی که سن و سالی هم از آنها گذشته و ناتوانی در یافتن شغل بسیاری از آنها را کاملا ناامید کرده و باعث شده تا برخی به عنوان یک راهکار به دستفروشی رو بیاورند. هادی ابوی در گفتوگو با مهر ضمن بیان اینکه انفجار دستفروشی در اقتصاد ایران نشان میدهد که ناتوانی در جذب افراد برای مشاغل واقعی رو به افزایش است، گفت: در بخش دستفروشی و مشاغل غیررسمی مانند آن، گردش مالی بالایی نیز وجود دارد که میتواند نشاندهنده وجود یک رسته از مشاغل قابل اعتنا در این بخش است. عضو هیاتمدیره کانون عالی انجمنهای صنفی کارگران ایران اظهار داشت: قوانین متعدد مالیاتی و اخذ مالیاتهای گوناگون باعث ناتوانی بسیاری از کسبه و فروشندگان خرد شده است. علاوه بر این، میتوان یک دلیل رواج دستفروشی را افزایش شدید هزینههای معیشت خانوار دانست که دیگر با اشتغال یک نفر با حقوقهای معمولی و پایین امروز قابل تامین نیست از اینرو در برخی خانوادهها چند نفری در بازار کار فعالیت دارند. جوانانی که از بیکاری بادکنک میفروشند به گفته ابوی، ممکن است فردی در یک شغل رسمی فعالیت داشته باشد و در برخی مواقع نیز اقدام به دستفروشی کند تا بتواند به نحوی هزینهها و مخارج خانواده را تامین کند. در عین حال به دلیل اینکه دستفروشان برخی هزینههای جانبی مانند مالیات و هزینه دریافت پروانه کسب و... را ندارند، میتوانند با قیمت مناسبتری اجناس خود را در اختیار مردم قرار دهند و مردم نیز استقبال کرده و از آنها خرید میکنند. این مقام مسوول کارگری کشور افزود: شواهد نشان میدهد که عزم جدی از سوی دولت برای ساماندهی اشتغال و همچنین مشاغل غیررسمی وجود ندارد. از سویی ممکن است برخی اقدامات مقطعی آن هم از نوع سلبی توسط شهرداریها صورت گیرد که آن هم درست نیست و بهتر است به جای جمعآوری وسایل دستفروشان، مراکزی برای فعالیت آنها فراهم شود. وی یک بخش دیگر رواج دستفروشی در بازار کار ایران را اشتغال ناچاری در این بخش به دلیل بیکاری دانست و گفت: فردی لیسانسیه میگفت به دلیل اینکه ماهها به دنبال کار بوده و نتوانسته تا شغلی را به دست آورد ناچار شده در مقابل یک پیتزافروشی بایستد و به بچهها بادکنک بفروشد. ابوی خاطرنشان کرد: این جوان میگفت ازدواج کرده و حاضر است هر کاری که باشد را بپذیرد و به آن وارد شود ولی چون نتوانسته شغلی برای خود بیابد به ناچار دست به فروش بادکنک زده است. این جوان میگوید سنش بالا رفته و نزدیک به ۳۰ سال است، حال اگر همین کار را نیز نکند چگونه باید مخارج خانوادهاش را تامین نماید متاسفانه از این دست موارد بسیار است و برخی به ما به عنوان نمایندگان کارگری نامه مینویستند و به دنبال کار هستند.
کمبود فرصتهای شغلی و ناتوانی جوانان در دستیابی به اشتغال آیندهدار، باعث روآوردن بخشی از جویندگان کار به مشاغل دمدستی و دستفروشی شده که در بین آنها فارغالتحصیلان دانشگاهها نیز وجود دارد. بازار کار ایران در شرایط نامناسبی است و سالانه دهها هزار کارجوی جدید به آن اضافه میشوند. از آنسو اقتصاد توان تولید اشتغال و فرصتهای کاری را ندارد و این مساله باعث انباشت تقاضا برای کار شده و طبق آمارهای رسمی دو میلیون و ۵۰۰ هزار نفر و غیررسمی پنج میلیون بیکار متقاضی شغل در کشور وجود دارد. دولتها طی دورههای مختلف برخی حرکتها و اقدامات مقطعی را برای اشتغالزایی ترتیب دادند که هیچ یک نتوانسته است رونق چشمگیری در بازار کار ایران ایجاد کند بنابراین وجود چنین شرایطی باعث شده تا در برخی بخشها بیکاری به بحرانی شود. موضوع اشتغال فارغالتحصیلان دانشگاهی و دارندگان مدارک تحصیلی از مهمترین موضوعات و مسایل پیش روی دولتهاست. دولت تدبیر و امید در سالهای فعالیت خود وعدههایی درباره حل مشکل بیکاری جوانان داده بود که تا به امروز هیچ یک از وعدهها عملی نشده و اشتغالزایی صورت گرفته و به اندازهای نبوده که تحرک جدی و موثری را در بازار کار ایران ایجاد کند، علاوه بر آن نمایان شدن شرایط رکود شدید در فعالیتهای بنگاهها نیز بر بیاثر بودن اقدامات دولت در زمینه اشتغالزایی افزوده است. درگیری ذهنی خانوادهها با بیکاری جوانان در شرایط فعلی، اشتغال و یافتن کاری مناسب که بتوان روی آینده آن شغل حساب کرد برای بسیاری از جوانان یک معضل جدی و چه بسا به آرزویی تبدیل شده و تقریبا بیش از ۹۰ درصد کل افرادی که به سن کار میرسند را با خود درگیر میکند. مسایل مرتبط با بیکاری جوانان و فارغالتحصیلان دانشگاهی، علاوه بر خود جوانان جویای کار خانوادهها را نیز با خود درگیر کرده است. شاید به جرات بتوان گفت مهمترین خواسته مردم در سفرهای استانی دولت و همچنین ملاقاتهای مردمی نمایندگان مجلس، درخواست کار و شغل باشد؛ از اینرو میتوان حدس زد بیکاری به معنای واقعی برای قشر جوان ایران به بحران واقعی تبدیل شده و آنگونه که برخی مقامات دولتی به سادگی درباره حل آن سخن میگویند و وعده میدهند، قابل حل نیست. به گزارش مهر، کارشناسان میگویند از نشانههای بحران بیکاری و افزایش موانع مرتبط با اشتغال جوانان، رشد تصاعدی تعداد افرادی است که در بازار غیررسمی اقتصاد فعالیت دارند. طی سالهای اخیر، افزایش تعداد جوانان دستفروش در مراکز خرید، شهرهای بزرگ، مراکز عمومی مانند مترو، خطوط اتوبوسرانی و... به آسانی قابل لمس است و جوانان بسیار زیادی را میتوان مشاهده کرد که مشغول فعالیت در این بخش هستند. برخی از شهرستانها به پایتخت میروند و تلاش میکنند تا در سایه نبود فرصتهای شغلی مناسب، از طریق اشتغال موقتی و دستفروشی کسب و کاری برای خود داشته باشند. هدف این گزارش آن نیست که بگوید چرا دستفروشان فعالیت دارند یا اینکه باید با آنها برخورد و جلوی فعالیتشان گرفته شود، بلکه هدف این است که تذکری باشد بر اینکه شرایط فعالیت در بازار رسمی اشتغال کشور روز به روز دشوارتر و این مساله باعث شده تا برخی برای کسب روزی به مشاغل کاذب رو آورند. رواج دستفروشی در کلانشهرها قطعا جوانها و هموطنانی که دستفروشی میکنند انسانهای شریف و قابل احترامی هستند که به دنبال کسب روزی حلال هستند و جامعه به آنها نگاه بد و منفی ندارد چون از آنها خرید میکنند، اما اینکه تعداد جوانان فعال در بخش دستفروشی روزبهروز افزایش مییابد نشانههای خوبی از بازار کار نیست و بر این نکته تاکید دارد که قدرت اقتصاد ایران برای جذب نیروی کار به صورت رسمی در بنگاهها و واحدهای تولیدی و اجتماعی تحلیل رفته است. نگرانی بیشتر آن است که بدانیم بخشی از جوانانی که امروز اقدام به دستفروشی میکنند، افرادی هستند که دارای مدارک تحصیلی و دانشگاهی هستند که چند سالی از عمرشان را در دانشگاهها گذرانده و از سوی خانوادهها برای تحصیل آنها هزینه شده است؛ جوانانی که سن و سالی هم از آنها گذشته و ناتوانی در یافتن شغل بسیاری از آنها را کاملا ناامید کرده و باعث شده تا برخی به عنوان یک راهکار به دستفروشی رو بیاورند. هادی ابوی در گفتوگو با مهر ضمن بیان اینکه انفجار دستفروشی در اقتصاد ایران نشان میدهد که ناتوانی در جذب افراد برای مشاغل واقعی رو به افزایش است، گفت: در بخش دستفروشی و مشاغل غیررسمی مانند آن، گردش مالی بالایی نیز وجود دارد که میتواند نشاندهنده وجود یک رسته از مشاغل قابل اعتنا در این بخش است. عضو هیاتمدیره کانون عالی انجمنهای صنفی کارگران ایران اظهار داشت: قوانین متعدد مالیاتی و اخذ مالیاتهای گوناگون باعث ناتوانی بسیاری از کسبه و فروشندگان خرد شده است. علاوه بر این، میتوان یک دلیل رواج دستفروشی را افزایش شدید هزینههای معیشت خانوار دانست که دیگر با اشتغال یک نفر با حقوقهای معمولی و پایین امروز قابل تامین نیست از اینرو در برخی خانوادهها چند نفری در بازار کار فعالیت دارند. جوانانی که از بیکاری بادکنک میفروشند به گفته ابوی، ممکن است فردی در یک شغل رسمی فعالیت داشته باشد و در برخی مواقع نیز اقدام به دستفروشی کند تا بتواند به نحوی هزینهها و مخارج خانواده را تامین کند. در عین حال به دلیل اینکه دستفروشان برخی هزینههای جانبی مانند مالیات و هزینه دریافت پروانه کسب و... را ندارند، میتوانند با قیمت مناسبتری اجناس خود را در اختیار مردم قرار دهند و مردم نیز استقبال کرده و از آنها خرید میکنند. این مقام مسوول کارگری کشور افزود: شواهد نشان میدهد که عزم جدی از سوی دولت برای ساماندهی اشتغال و همچنین مشاغل غیررسمی وجود ندارد. از سویی ممکن است برخی اقدامات مقطعی آن هم از نوع سلبی توسط شهرداریها صورت گیرد که آن هم درست نیست و بهتر است به جای جمعآوری وسایل دستفروشان، مراکزی برای فعالیت آنها فراهم شود. وی یک بخش دیگر رواج دستفروشی در بازار کار ایران را اشتغال ناچاری در این بخش به دلیل بیکاری دانست و گفت: فردی لیسانسیه میگفت به دلیل اینکه ماهها به دنبال کار بوده و نتوانسته تا شغلی را به دست آورد ناچار شده در مقابل یک پیتزافروشی بایستد و به بچهها بادکنک بفروشد. ابوی خاطرنشان کرد: این جوان میگفت ازدواج کرده و حاضر است هر کاری که باشد را بپذیرد و به آن وارد شود ولی چون نتوانسته شغلی برای خود بیابد به ناچار دست به فروش بادکنک زده است. این جوان میگوید سنش بالا رفته و نزدیک به ۳۰ سال است، حال اگر همین کار را نیز نکند چگونه باید مخارج خانوادهاش را تامین نماید متاسفانه از این دست موارد بسیار است و برخی به ما به عنوان نمایندگان کارگری نامه مینویستند و به دنبال کار هستند.