چالشهای اقتصادی موجود
ضیاء مصباح - مجلس دهم به حلوفصل معضلات اقتصادی اشاره دارد و بر آن اهتمام خواهد داشت.در این میان مشاوران و برنامهریزان متفکر، اقدام و عمل اقتصادی را منفک از دیگر نکات اصلی در مسیر اداره کشورمان میبینند و بدون توجه به سایر نیازهای جامعه از قبیل حقوق شهروندی، آزادیهای مصرح در قانون اساسی در زمینه احزاب، اجتماعات، مطبوعات و حقوق اجتماعی، منزلت آدمیان و... که مبنای سلامت جسمی و روانی و پویایی جوامع براساس تعاریف اثباتشده تواند بود. بر یکسویه بودن بر نامهها اصرار دارند. اقتصاد ایران مشابه دیگر امور کلان کشور به دلایل بسیار سالها عقبگرد داشته و به رکودی بیسابقه دچار شده و هیچکس پاسخگوی اشتباهات نیست و چالشهای موجود در این وادی بسیار است که میتوان به برخی از آنها اشاره کرد؛ اقتصاد ایران به نفت وابستگی شدیدی دارد و قیمت این ماده خام پارامتر و عاملی مهم در اقتصاد ما محسوب میشود. قیمت نفت به بیش از 60 دلار در حال صعود است. در مسیر حفظ منافع مردم خود و تولیدکنندگان، نفت شیل (نفت سنگهای رسوبی) اقدام به عرضه نفت به بازار میکند و قیمت را در حد 50 تا 60 دلار نگه میدارد و روزهای نفت گران دیگر تکرار نخواهد شد و تحریک تقاضا توسط دولت برای خروج از رکود به میزان زیادی به قیمت نفت وابسته است. با این قیمت نفت، دولت چه برنامهای برای ایجاد رونق و تحریک تقاضا دارد؟ (افزایش عرضه توسط عربستان و اعضای غیراوپک و کاهش تقاضای ناشی از کاهش رشد اقتصادی چین و دیگر کشورها در این میان مبحث دیگری میطلبد). برای جبران درآمد ناشی از کاهش قیمت نفت تا چه حد از ابزار مالیات میتوانیم بهره ببریم؟ تقاضا و عرضه تا چه حد کشش لازم برای تحمل مالیات را دارند؟ با در نظر گرفتن تورمهای سنگین چند سال اخیر که تصور تکرقمی شدن آن را تبلیغ میفرمایند و افزایش خط فقر، حداقل حقوق 800 هزار تومان کفاف زندگی کارگران را نخواهد داد، دولت چه برنامهای برای کارگران دارد؟ با توجه به اینکه پایین نگه داشتن حداقل دستمزد مانع ایجاد تقاضا و رونق اقتصادی شده و قشر کارگر را تحت فشار قرار خواهد داد، دولت در این زمینه چه اقدامی در دست دارد و متفکران اقتصادی درون مجلس برنامههایشان در این رابطه چیست و در صورتی که دستمزد کارگران افزایش یابد، به موازات افزایش مالیات و همچنین افزایش قیمت مواد اولیه ناشی از بالا بودن ارزش برابری دلار، هزینههای زیادی بر تولیدکننده وارد شده و بخش عرضه را تحت فشار قرار خواهد داد، دولت چگونه میخواهد این پارادوکس را حل کند؟ اگر عوامل بیجواب دیگری به اقتصاد کلان ایران اضافه شوند، معمای موجود بیگمان پیچیدهتر و مشکلتر خواهد شد. نرخ دلار بالا یا پایین کدامیک به نفع ماست؟ تئوری اقتصاد کلان میگوید افزایش ارزش ارز خارجی (در اینجا دلار) و تضعیف پول ملی باعث رونق صادرات خواهد شد و رونق صادرات خود ایجاد شغل را در پی خواهد داشت. از طرف دیگر واردکنندگان نظر دیگری دارند و کشمکشی طولانی میان واردکنندگان و صادرکنندگان بر سر نرخ دلار ادامه دارد. در این رهگذر چند مساله مورد پرسش قرار میگیرد؛ اصولا آیا ما کشوری صادرکننده هستیم؟ چه صادر میکنیم؟ دام زنده و مایحتاج مردم خودمان؟ چه برندی داریم؟ آیا ما خامفروش هستیم و معدن و نفت و خاک و سنگ و دام زنده و... صادر میکنیم یا کالایی که روی آن پردازش شده است؟ اصولا آیا ما خامفروشی داریم؟ آیا دولت علاقهمند است با این قیمت نفت، نرخ دلار را پایین آورد؟ دولت نفت میفروشد و دوست دارد ریال بیشتری به دست آورد آیا طمع دولت برای به دست آوردن ریال بیشتر و فشار صادرکنندگان مواد خام، اجازه کاهش نرخ دلار را خواهد داد؟ خروجی و کارنامه صادرکنندگان ما در این سالها که قیمت دلار سه تا چهار برابر افزایش داشته، چیست؟ چه میزان اشتغال ایجاد کردهاند؟ مردم در حال پرداخت هزینه بالای دلار هستند. در این میان دریافتی مردم چیست؟ صادرکنندگان چه دستاوردی برای مردم داشتهاند؟ از آنجایی که نرخ دلار بالا، اکثر هزینههای واحدهای تولیدی و خدماتی را بالا برده و بر رکود دامن میزند، دولت چگونه میخواهد این اثر را خنثی کند و چه برنامهای دارد؟ افزایش قیمت دلار خروج کالاهای مورد نیاز مردم از کشور و کاهش عرضه و تورم بیشتر را در پی دارد، چه نرخی میتواند مانع خروج این کالاها شود؟ طبق برنامههای توسعه تا پایان دهه جاری قیمتهای انرژی آزاد میشود. در این مقوله چند سوال مطرح است؛ در حالی که قیمت انرژی در ایران تا حدودی ارزان است، قیمتها باید جهانی شود، تولیدکنندههای ما چگونه میتوانند در برابر اجناس خارجی رقابت کنند؟ آیا متوقف کردن حداکثر قیمت در حد 90 درصد فوب و کنار گذاشتن 10 درصد برای ایجاد مزیت رقابت کفایت خواهد کرد؟ هدفمندی یارانهها هزینه بنگاههای خصوصی را افزایش داده و در حالت رکود به سمت ورشکستگی سوق داده و دولت افزایش مالیات را به موازات افزایش هزینههای مختلف ناشی از هدفمندی در دستور کار قرار داده، بنابراین دولت چگونه میخواهد مانع ورشکستگی شرکتهای موجود شود. نمایندگان قبلی و رییس ابقاشده مجلس با توجه به خواست و حرکت قانونمند اخیر جامعه معترض به عملکردهای گذشته باید پاسخگوی سیاستهای ریلگذاران در قامت عصاره ملت باشند و از انداختن توپ به زمین دیگران و معلول دانستن خود به فرمایش نماینده کهنهکار شاهرود اجتناب فرمایند وگرنه در پایان این دور مجلس، همین سخنرانیها ادامه خواهد یافت و عرض خود بردن و زحمت ملت را به دنبال داشتن که رضایت خالق و خلق را همراه ندارد. Z.Mesbah1944i@gmail.com
ضیاء مصباح - مجلس دهم به حلوفصل معضلات اقتصادی اشاره دارد و بر آن اهتمام خواهد داشت.در این میان مشاوران و برنامهریزان متفکر، اقدام و عمل اقتصادی را منفک از دیگر نکات اصلی در مسیر اداره کشورمان میبینند و بدون توجه به سایر نیازهای جامعه از قبیل حقوق شهروندی، آزادیهای مصرح در قانون اساسی در زمینه احزاب، اجتماعات، مطبوعات و حقوق اجتماعی، منزلت آدمیان و... که مبنای سلامت جسمی و روانی و پویایی جوامع براساس تعاریف اثباتشده تواند بود. بر یکسویه بودن بر نامهها اصرار دارند. اقتصاد ایران مشابه دیگر امور کلان کشور به دلایل بسیار سالها عقبگرد داشته و به رکودی بیسابقه دچار شده و هیچکس پاسخگوی اشتباهات نیست و چالشهای موجود در این وادی بسیار است که میتوان به برخی از آنها اشاره کرد؛ اقتصاد ایران به نفت وابستگی شدیدی دارد و قیمت این ماده خام پارامتر و عاملی مهم در اقتصاد ما محسوب میشود. قیمت نفت به بیش از 60 دلار در حال صعود است. در مسیر حفظ منافع مردم خود و تولیدکنندگان، نفت شیل (نفت سنگهای رسوبی) اقدام به عرضه نفت به بازار میکند و قیمت را در حد 50 تا 60 دلار نگه میدارد و روزهای نفت گران دیگر تکرار نخواهد شد و تحریک تقاضا توسط دولت برای خروج از رکود به میزان زیادی به قیمت نفت وابسته است. با این قیمت نفت، دولت چه برنامهای برای ایجاد رونق و تحریک تقاضا دارد؟ (افزایش عرضه توسط عربستان و اعضای غیراوپک و کاهش تقاضای ناشی از کاهش رشد اقتصادی چین و دیگر کشورها در این میان مبحث دیگری میطلبد). برای جبران درآمد ناشی از کاهش قیمت نفت تا چه حد از ابزار مالیات میتوانیم بهره ببریم؟ تقاضا و عرضه تا چه حد کشش لازم برای تحمل مالیات را دارند؟ با در نظر گرفتن تورمهای سنگین چند سال اخیر که تصور تکرقمی شدن آن را تبلیغ میفرمایند و افزایش خط فقر، حداقل حقوق 800 هزار تومان کفاف زندگی کارگران را نخواهد داد، دولت چه برنامهای برای کارگران دارد؟ با توجه به اینکه پایین نگه داشتن حداقل دستمزد مانع ایجاد تقاضا و رونق اقتصادی شده و قشر کارگر را تحت فشار قرار خواهد داد، دولت در این زمینه چه اقدامی در دست دارد و متفکران اقتصادی درون مجلس برنامههایشان در این رابطه چیست و در صورتی که دستمزد کارگران افزایش یابد، به موازات افزایش مالیات و همچنین افزایش قیمت مواد اولیه ناشی از بالا بودن ارزش برابری دلار، هزینههای زیادی بر تولیدکننده وارد شده و بخش عرضه را تحت فشار قرار خواهد داد، دولت چگونه میخواهد این پارادوکس را حل کند؟ اگر عوامل بیجواب دیگری به اقتصاد کلان ایران اضافه شوند، معمای موجود بیگمان پیچیدهتر و مشکلتر خواهد شد. نرخ دلار بالا یا پایین کدامیک به نفع ماست؟ تئوری اقتصاد کلان میگوید افزایش ارزش ارز خارجی (در اینجا دلار) و تضعیف پول ملی باعث رونق صادرات خواهد شد و رونق صادرات خود ایجاد شغل را در پی خواهد داشت. از طرف دیگر واردکنندگان نظر دیگری دارند و کشمکشی طولانی میان واردکنندگان و صادرکنندگان بر سر نرخ دلار ادامه دارد. در این رهگذر چند مساله مورد پرسش قرار میگیرد؛ اصولا آیا ما کشوری صادرکننده هستیم؟ چه صادر میکنیم؟ دام زنده و مایحتاج مردم خودمان؟ چه برندی داریم؟ آیا ما خامفروش هستیم و معدن و نفت و خاک و سنگ و دام زنده و... صادر میکنیم یا کالایی که روی آن پردازش شده است؟ اصولا آیا ما خامفروشی داریم؟ آیا دولت علاقهمند است با این قیمت نفت، نرخ دلار را پایین آورد؟ دولت نفت میفروشد و دوست دارد ریال بیشتری به دست آورد آیا طمع دولت برای به دست آوردن ریال بیشتر و فشار صادرکنندگان مواد خام، اجازه کاهش نرخ دلار را خواهد داد؟ خروجی و کارنامه صادرکنندگان ما در این سالها که قیمت دلار سه تا چهار برابر افزایش داشته، چیست؟ چه میزان اشتغال ایجاد کردهاند؟ مردم در حال پرداخت هزینه بالای دلار هستند. در این میان دریافتی مردم چیست؟ صادرکنندگان چه دستاوردی برای مردم داشتهاند؟ از آنجایی که نرخ دلار بالا، اکثر هزینههای واحدهای تولیدی و خدماتی را بالا برده و بر رکود دامن میزند، دولت چگونه میخواهد این اثر را خنثی کند و چه برنامهای دارد؟ افزایش قیمت دلار خروج کالاهای مورد نیاز مردم از کشور و کاهش عرضه و تورم بیشتر را در پی دارد، چه نرخی میتواند مانع خروج این کالاها شود؟ طبق برنامههای توسعه تا پایان دهه جاری قیمتهای انرژی آزاد میشود. در این مقوله چند سوال مطرح است؛ در حالی که قیمت انرژی در ایران تا حدودی ارزان است، قیمتها باید جهانی شود، تولیدکنندههای ما چگونه میتوانند در برابر اجناس خارجی رقابت کنند؟ آیا متوقف کردن حداکثر قیمت در حد 90 درصد فوب و کنار گذاشتن 10 درصد برای ایجاد مزیت رقابت کفایت خواهد کرد؟ هدفمندی یارانهها هزینه بنگاههای خصوصی را افزایش داده و در حالت رکود به سمت ورشکستگی سوق داده و دولت افزایش مالیات را به موازات افزایش هزینههای مختلف ناشی از هدفمندی در دستور کار قرار داده، بنابراین دولت چگونه میخواهد مانع ورشکستگی شرکتهای موجود شود. نمایندگان قبلی و رییس ابقاشده مجلس با توجه به خواست و حرکت قانونمند اخیر جامعه معترض به عملکردهای گذشته باید پاسخگوی سیاستهای ریلگذاران در قامت عصاره ملت باشند و از انداختن توپ به زمین دیگران و معلول دانستن خود به فرمایش نماینده کهنهکار شاهرود اجتناب فرمایند وگرنه در پایان این دور مجلس، همین سخنرانیها ادامه خواهد یافت و عرض خود بردن و زحمت ملت را به دنبال داشتن که رضایت خالق و خلق را همراه ندارد. Z.Mesbah1944i@gmail.com