در قرارداد ۱۹۲۱ ماده ۵-۶ روسها یک کلمه گذاشتند و آن اینکه اگر روس احساس خطر کند، حق دارد مرزهای ایران را رد کند و بیاید آن خطر را رد کند. به این بند استناد کردند و شمال ما را اشغال کردند. بیرون نمیرفتند و بعد هم میگفتند تا امتیاز نفت را ندهید ما بیرون نمیرویم. انقلاب شد و ما خواستیم رابطه را با روسها شروع کنیم. سفر آقای رفسنجانی بود که بنده سفیر بودم. یک موافقتنامه موّدت و صلح درست کردیم و یک بند گذاشتیم که ایران و روس هر اختلافی پیدا کنند، از راه زور و نظامی حل نمیکنند. پرهیز میکنند و فقط از راه صلح و مذاکره حل میکنند. روسها به این جمله تن نمیدادند. میگفتیم مگر شما میخواهید به ایران حمله کنید وقتی اختلاف پیدا کردیم؟ اختلاف پیدا کردیم باید بنشینیم سر میز مذاکره و با هم رفع اختلاف کنیم. تن نمیدادند. آنقدر تن ندادند که آخر سر در سطح آقای رفسنجانی و گورباچف صحبت کردیم.
در قرارداد ۱۹۲۱ ماده ۵-۶ روسها یک کلمه گذاشتند و آن اینکه اگر روس احساس خطر کند، حق دارد مرزهای ایران را رد کند و بیاید آن خطر را رد کند. به این بند استناد کردند و شمال ما را اشغال کردند. بیرون نمیرفتند و بعد هم میگفتند تا امتیاز نفت را ندهید ما بیرون نمیرویم. انقلاب شد و ما خواستیم رابطه را با روسها شروع کنیم. سفر آقای رفسنجانی بود که بنده سفیر بودم. یک موافقتنامه موّدت و صلح درست کردیم و یک بند گذاشتیم که ایران و روس هر اختلافی پیدا کنند، از راه زور و نظامی حل نمیکنند. پرهیز میکنند و فقط از راه صلح و مذاکره حل میکنند. روسها به این جمله تن نمیدادند. میگفتیم مگر شما میخواهید به ایران حمله کنید وقتی اختلاف پیدا کردیم؟ اختلاف پیدا کردیم باید بنشینیم سر میز مذاکره و با هم رفع اختلاف کنیم. تن نمیدادند. آنقدر تن ندادند که آخر سر در سطح آقای رفسنجانی و گورباچف صحبت کردیم.