جنبش مشروطه آغازی درخشان بر تجربه مردمسالاری و توسعه مدنی در جامعه شهری ایران بود. درصورتیکه این تجربه استمرار مییافت، میتوانست به تحکیم تدریجی دموکراسی در ایران بینجامد. اما اختلال و انقطاع این تجربه با کودتا یا استقرار سلطنت رضاخان شروع نشد بلکه از مدتها قبلازآن، بارها رخ داده بود و آثار زیانبار و انباشتهشده آن اختلالها و انقطاعها کشور را بهویژه در سالهای جنگ جهانی اول به ورطه هرجومرج و به آستانه تجزیه کشانده بود.
جنبش مشروطه آغازی درخشان بر تجربه مردمسالاری و توسعه مدنی در جامعه شهری ایران بود. درصورتیکه این تجربه استمرار مییافت، میتوانست به تحکیم تدریجی دموکراسی در ایران بینجامد. اما اختلال و انقطاع این تجربه با کودتا یا استقرار سلطنت رضاخان شروع نشد بلکه از مدتها قبلازآن، بارها رخ داده بود و آثار زیانبار و انباشتهشده آن اختلالها و انقطاعها کشور را بهویژه در سالهای جنگ جهانی اول به ورطه هرجومرج و به آستانه تجزیه کشانده بود.