گفتند پرونده نیلوفر حامدی و الهه محمدی به مرحله انشای رای رسیده؛ در این دو ماه میشد شفای ابن سینا را رونویسی کرد
گفتند پرونده نیلوفر حامدی و الهه محمدی به مرحله انشای رای رسیده؛ در این دو ماه میشد شفای ابن سینا را رونویسی کرد
«من از یادت نمیکاهم» عنوان یادداشت روزنامه اعتماد به قلم محسن آزموده برای الهه محمدی و نیلوفر حامدی است که در آن آمده است: روزها در راه روزنامه، وقتی از میدان توحید میگذرم، نگاهم که به کوههای شمال تهران و درکه میافتد، بیاختیار یاد دوستان روزنامهنگارم میافتم؛ الهه محمدی و نیلوفر حامدی. از خودم میپرسم آنها که جایی در دامنه این کوهها، در ساختمانهایی در بسته هستند، چه کار میکنند؟ مشغول کتاب خواندن هستند یا ورزش میکنند؟ شاید دراز کشیدهاند و به سقف نگاه میکنند؟ نکند دلشان گرفته باشد؟ نکند غصه داشته باشند؟ چه تصور احمقانهای است که من دارم. معلوم است که دلشان گرفته و غصه دارند. یک سال است که در بازداشت موقتند، آزادی از ایشان گرفته شده، بدون توضیحی و بلاتکلیف. دو ماه پیش گفتند پرونده آنها به مرحله «انشای رای» رسیده. در این دو ماه میشد شفای ابنسینا را هم رونویسی کرد، این چه انشای رایی است. آخر میدانید که پورسینا، بخشهای مهمی از کتاب سترگش را در زندان نوشت.
«من از یادت نمیکاهم» عنوان یادداشت روزنامه اعتماد به قلم محسن آزموده برای الهه محمدی و نیلوفر حامدی است که در آن آمده است: روزها در راه روزنامه، وقتی از میدان توحید میگذرم، نگاهم که به کوههای شمال تهران و درکه میافتد، بیاختیار یاد دوستان روزنامهنگارم میافتم؛ الهه محمدی و نیلوفر حامدی. از خودم میپرسم آنها که جایی در دامنه این کوهها، در ساختمانهایی در بسته هستند، چه کار میکنند؟ مشغول کتاب خواندن هستند یا ورزش میکنند؟ شاید دراز کشیدهاند و به سقف نگاه میکنند؟ نکند دلشان گرفته باشد؟ نکند غصه داشته باشند؟ چه تصور احمقانهای است که من دارم. معلوم است که دلشان گرفته و غصه دارند. یک سال است که در بازداشت موقتند، آزادی از ایشان گرفته شده، بدون توضیحی و بلاتکلیف. دو ماه پیش گفتند پرونده آنها به مرحله «انشای رای» رسیده. در این دو ماه میشد شفای ابنسینا را هم رونویسی کرد، این چه انشای رایی است. آخر میدانید که پورسینا، بخشهای مهمی از کتاب سترگش را در زندان نوشت.