فرار از حزب؛ پناه به بی‌هویتی سیاسی!

فرار از حزب؛ پناه به بی‌هویتی سیاسی!

فرار از حزب در واقع، فرار از پاسخگویی است. در نبود نظام حزبی نهادینه، هر رئیس‌جمهور ترجیح می‌دهد خود را «فراجناحی» بنامد تا بتواند از هر سو نیرو جذب کند و در صورت شکست یا ناکارآمدی، هیچ کس نتواند او را به حساب حزبی مشخص بنویسد. این بی‌هویتیِ آگاهانه، اگرچه در کوتاه‌مدت سودی سیاسی دارد، در بلندمدت موجب فرسایش اعتماد عمومی و گسترش سردرگمی در جامعه می‌شود.

فرار از حزب در واقع، فرار از پاسخگویی است. در نبود نظام حزبی نهادینه، هر رئیس‌جمهور ترجیح می‌دهد خود را «فراجناحی» بنامد تا بتواند از هر سو نیرو جذب کند و در صورت شکست یا ناکارآمدی، هیچ کس نتواند او را به حساب حزبی مشخص بنویسد. این بی‌هویتیِ آگاهانه، اگرچه در کوتاه‌مدت سودی سیاسی دارد، در بلندمدت موجب فرسایش اعتماد عمومی و گسترش سردرگمی در جامعه می‌شود.