این روزها بیش از هر چیزی شاهد خبرهای اختلافبرانگیز وزارتخانه ورزش و جوانان و فدراسیون فوتبال هستیم؛ جایی که ظاهرا صندلی آن برای وزارتیها بیش از صندلیهای خودشان اهمیت دارد و به همین خاطر ماههاست به مهره چینی در این فدراسیون پرداختهاند.اصرار وزارتخانه برای قرار دادن سرپرست بر این فدراسیون پس از به پایان رسیدن مهلت قانونی تصدیگری رییس فعلی با وجود تمام بندهایی که در اساسنامه برای این خلا قانونی وجود دارد، به مناقشه میان این دو سازمان ورزشی تبدیل شده است و همه این مشکلات نشان از اهمیت این صندلی یا بهتر بگوییم این فدراسیون دارد. معلوم نیست فشارهای موجود به چه اندازه بوده که علی کفاشیان حاضر شده تا اعلام کند که اگر وزیر بخواهد، حتی در انتخاب شرکت نمیکند و واقعا این مساله جای نگرانی برای کل ورزش کشور دارد چراکه از وزارتخانهای که کاملا ورزشی است و اکثرا از نخبگان علمی و دانشگاهی ورزشی نیز هستند اینگونه رفتارها و عملکردها بسیار بعید به نظر میرسد و همین امر بعید است که جای نگرانی را برای ورزش باز میکند. با رفتن علی کفاشیان از فدراسیون فوتبال، مشکلاتی که سالهای ابتدایی حضور مرد خندان غیرفوتبالی در راس این سازمان ورزشی وجود داشت مجددا تکرار خواهد شد. هرگز قصد حمایت از رییس فعلی و عملکردش را نداریم چراکه علامت سوالهای بسیاری در این کارنامه وجود دارد اما نکته اینجاست که با این تغییرات باید شاهد تغییرات بعدی مانند سرمربیهای تیمهای ملی بهخصوص بزرگسالان و همچنین سازمان لیگ و به تبع آن تعداد حاضر در لیگ برتر و نحوه برگزاری لیگ دستههای پایینتر باشیم. آیا به واقع این جابهجاییها یا بهتر بگوییم این زورآزماییها به نفع فوتبال کشور تمام خواهد شد یا اینکه اجازه بدهیم هر کاری سیر معمولی و روند عادیاش را طی کند به نتیجه دلخواه و مطلوب خواهیم رسید؟! قدرتنماییهایی که فقط به واسطه اختلافات سلیقهای یا موارد دیگر به وجود آمده است هرگز نباید به عاملی تبدیل شود که نهتنها برای ورزش کشور گامی به جلو برندارد بلکه باعث شود به سالهای دوردست عقبگرد کند.حالا باید دید وزیر کابینه دولت تدبیر و امید چه تدبیری برای این مساله خواهد اندیشید، آیا کماکان بر مسند قدرت و از موضع بالا به این جدلها نگاه خواهد کرد یا با تغییر رویه به این مشکلات و اختلافات به صورت ملی خواهد نگریست؟
این روزها بیش از هر چیزی شاهد خبرهای اختلافبرانگیز وزارتخانه ورزش و جوانان و فدراسیون فوتبال هستیم؛ جایی که ظاهرا صندلی آن برای وزارتیها بیش از صندلیهای خودشان اهمیت دارد و به همین خاطر ماههاست به مهره چینی در این فدراسیون پرداختهاند.اصرار وزارتخانه برای قرار دادن سرپرست بر این فدراسیون پس از به پایان رسیدن مهلت قانونی تصدیگری رییس فعلی با وجود تمام بندهایی که در اساسنامه برای این خلا قانونی وجود دارد، به مناقشه میان این دو سازمان ورزشی تبدیل شده است و همه این مشکلات نشان از اهمیت این صندلی یا بهتر بگوییم این فدراسیون دارد. معلوم نیست فشارهای موجود به چه اندازه بوده که علی کفاشیان حاضر شده تا اعلام کند که اگر وزیر بخواهد، حتی در انتخاب شرکت نمیکند و واقعا این مساله جای نگرانی برای کل ورزش کشور دارد چراکه از وزارتخانهای که کاملا ورزشی است و اکثرا از نخبگان علمی و دانشگاهی ورزشی نیز هستند اینگونه رفتارها و عملکردها بسیار بعید به نظر میرسد و همین امر بعید است که جای نگرانی را برای ورزش باز میکند. با رفتن علی کفاشیان از فدراسیون فوتبال، مشکلاتی که سالهای ابتدایی حضور مرد خندان غیرفوتبالی در راس این سازمان ورزشی وجود داشت مجددا تکرار خواهد شد. هرگز قصد حمایت از رییس فعلی و عملکردش را نداریم چراکه علامت سوالهای بسیاری در این کارنامه وجود دارد اما نکته اینجاست که با این تغییرات باید شاهد تغییرات بعدی مانند سرمربیهای تیمهای ملی بهخصوص بزرگسالان و همچنین سازمان لیگ و به تبع آن تعداد حاضر در لیگ برتر و نحوه برگزاری لیگ دستههای پایینتر باشیم. آیا به واقع این جابهجاییها یا بهتر بگوییم این زورآزماییها به نفع فوتبال کشور تمام خواهد شد یا اینکه اجازه بدهیم هر کاری سیر معمولی و روند عادیاش را طی کند به نتیجه دلخواه و مطلوب خواهیم رسید؟! قدرتنماییهایی که فقط به واسطه اختلافات سلیقهای یا موارد دیگر به وجود آمده است هرگز نباید به عاملی تبدیل شود که نهتنها برای ورزش کشور گامی به جلو برندارد بلکه باعث شود به سالهای دوردست عقبگرد کند.حالا باید دید وزیر کابینه دولت تدبیر و امید چه تدبیری برای این مساله خواهد اندیشید، آیا کماکان بر مسند قدرت و از موضع بالا به این جدلها نگاه خواهد کرد یا با تغییر رویه به این مشکلات و اختلافات به صورت ملی خواهد نگریست؟