معماران توافق هستهای
گروه ایران- عماد منصوری: مراسم اعطای نشان به مذاکرهکنندگان، همه خبرهای خشک و جدی از مذاکرات هستهای در سالهای گذشته را جبران کرد؛ پایانی خوش برای سالهایی سخت. از در آغوش کشیدنها تا توصیف ساعاتی که صرف مشورت میشد. یک سوی آن در تهران بود و سوی دیگر، مذاکرهکنندگان ایرانی در آن سوی دنیا. اما همه چیز این مراسم در درون سالن نبود چراکه همزمان و برای چندمین بار در دوران فعالیت دولت یازدهم صداوسیما رسانهای که باید «ملی» باشد، تشخیص میدهد مراسم اعطای نشان عالی لیاقت و شجاعت به دستاندرکاران برجام را پخش مستقیم نکند! نوبت به ایرانیان هفت ماه از زمانی که مذاکرات هستهای به سرانجام رسید، میگذرد. در این مدت، هرازچندگاه خبری از یک گوشه دنیا میآمد که از مذاکرهکنندهای تجلیل شده است. نخستین کشوری که از مذاکرهکنندگانش تقدیر کرد، آلمان بود. عالیترین نشان ملی آلمان به «هلگا اشمید» و «هانس دیتر لوکاس» رسید؛ به پاس کمک موثر آنها به حل و فصل مناقشه هستهای. سپس وانگ یی، وزیر خارجه چین در کشورش تقدیر شد و نشان گرفت. وندی شرمن، مذاکرهکننده ارشد آمریکا که با پایان مذاکرات؛ به فعالیت خود در وزارت خارجه آمریکا هم پایان داد، در مراسمی مورد تجلیل قرار گرفت. آخرین فرد از این تیم سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه بود که مدال «اتم در خدمت صلح» را همین چند روز پیش گرفت. خواندن همین خبرها هم ذهن خبرنگاران ایرانی را درگیر میکرد، چه رسد به تنظیم و مخابره آنها. خواه ناخواه این سوال در ذهن نقش میبست که «ایرانیان چه؟». هرچند کمی دیر بود ولی دولت برای تجلیل از مردان تیم مذاکرهکننده سنگتمام گذاشت. بهترین مراسم تقدیر میان همه تیمهای مذاکرهکننده برای ایرانیان برگزار شد و همه به ترتیب ایفای نقش، نشانهای مختلف گرفتند. کی دیده؟ اجرای قطعه برجام توسط گروه کر نامیرا و همزمان، پخش کلیپی که تصویرهایی از مذاکرهکنندگان در روزهای مذاکرات را نشان میداد، شاید بتوان ادای دین بخشی از هنرمندان به مذاکرهکنندگان دانست. فرهاد هراتی، رهبر گروه کر نامیرا آهنگ این ترانه را ساخته و جواد موسوی هم اشعار آن را سروده است. شروع کلیپ، سخنان رهبر انقلاب بود که ایشان میگویند: «بنده هیات مذاکره کننده را - همین دوستانی که این مدت این زحمات را بر دوش گرفتهاند- هم امین میدانم، هم غیور میدانم، هم شجاع میدانم، هم متدین میدانم این را همه بدانند». پس از آن، گروه کر اجرای قطعه برجام را شروع کرد و خواند: تا حالا کی دیده که خورشید/ جلوی شب بشه تسلیم/ یا بگو کی دیده طوفان/ بمونه تو بند تحریم؟ ارقام مذاکرات در میانههای مراسم، مجری اعداد و ارقامی از مذاکرات هستهای خواند. گفت که مذاکرات 17 شهریورماه 1392 آغاز شد و 24 تیرماه 94 پایان یافت یعنی 388 روز کاری صرف مذاکرات شده است. بیش از 40 روز از این 388 روز، تعطیلات رسمی بوده است. در این 388 روز، بیش از چهار هزار ساعت مذاکره شده، بیش از 200 مسافرت هوایی انجام شده که 29 دور در وین، 17 دور در سوئیس، پنج دور در نیویورک، چهار دور در مسقط، دو دور در استانبول و یک دور هم در مونیخ بوده است. مجموع اینها به 58 میرسد در این 58 دور مذاکره، دو خانم در مذاکرات 1+5 مادر شدند و چند نفر از مذاکرهکنندگان هم مادرشان را از دست دادند؛ حسن روحانی و حسین فریدون، محمدجواد ظریف و مجید تخت روانچی. کاریزمای تیم نخستین کسی که از رییسجمهور نشان گرفت، محمدجواد ظریف بود. او پس از دیدهبوسی با رییسجمهور، شانههای او را بوسید که کمی فضای جلسه را احساسی کرد. پس از او علیاکبر صالحی هم شانههای روحانی را بوسید. سیدعباس عراقچی هم بعد از آنکه نشان خود را از رییسجمهور گرفت، نزد ظریف رفت و هر دو یکدیگر را در آغوش کشیدند. عکاسانی که انتظار این صحنه را نداشتند، همگی دست به دوربین شدند. به قول مجری، این کار عراقچی رسمی شد تا آنهایی که بعد از او نشان گرفتند، یعنی روانچی و بعیدینژاد هم ظریف را در آغوش بکشند. نشانهای درجه یک که به وزیران خارجه و دفاع و رییس سازمان انرژی اتمی اعطا شد، نوبت به نشانهای درجه دو رسید. مجری مراسم، پیش از آنکه نامی از کسی بیاورد، ابتدا یک شخصیت را توصیف کرد: کسی که رسانهها از لبخند و اخم او باید میفهمیدند چه خبر است؟ چهره کاریزمای تیم هستهای، مرد لبخند و اخم مذاکرات. پس از آن، نام سیدعباس عراقچی خوانده شد تا نشانش را از رییسجمهور بگیرد. مجری در توصیف مجید تختروانچی که پس از عراقچی از رییسجمهور نشان گرفت هم گفت: کم گویی و گزیدهگویی تیم مذاکرهکننده، وزنه آرامش و تعادل در این تیم که حتی از دست دادن مادرش در اوج روزهای مذاکرات، مانع تلاش او برای به ثمر رساندن مذاکرات نشد. روایت روحانی رییسجمهور هم از روزها و ساعاتی گفت که با مذاکرهکنندگان درباره مسیر پیشرو صحبت میکردند. گفت که شب توافق ژنو، برایشان سخت بوده است. بنا بر اعلام ایرنا، وی گفت: از سر شب تا پنج صبح حرف زدیم و در تماس بودیم اما راه را گم نکردیم و خدا ما را تنها نگذاشت. دست یاریش را بر شانه مذاکرهکنندگانمان به عیان دیدیم. روحانی از رهبر انقلاب هم گفت: هر وقت از او خواستیم جلسه بگذاریم، از او مشورت خواستیم و خواستیم جمعی یا فردی در خدمت او باشیم، هیچگاه دریغ نکردند. همه تجربههای ذی قیمت خود را در اختیار ما گذاشت و ما را هدایت کرد. چارچوبهای مشخص و دقیق پیش پای مذاکرهکنندگان ما قرار داد؛ چقدر مذاکرهکنندگان تلاش کردند سخنی از او بر زمین نماند. نه من یادم میرود و نه ظریف که از او خواستم حرف آقا بر زمین نماند. رییسجمهور از جلساتی گفت که با ظریف، عراقچی و روانچی در مراحل مختلف مذاکرات داشته و تاکید کرد: همه جا خلوص دیدم و توانمندی و شهامت. در توصیف مذاکرهکنندگان هم گفت: من به کسانی مدال و نشان دادم که خودشان نشان و مدالی برای ملت هستند، وجودشان، سخنشان. من به عنوان رییسجمهور ایران به نمایندگی از مردم ایران به خادمات ملت این نشان را تقدیم کردم. تصویر پایانی همه 28 نفری که دیروز توسط رییسجمهور به آنها نشانهای ملی اعطا شد، در پایان مراسم در کنار او ایستادند و عکسی یادگاری گرفتند. اغلب مذاکرهکنندگانی که نشان گرفتند، همراه با خانوادههای خود آمده بودند؛ آنهایی که در سالهای گذشته جبران نبود مذاکرهکنندگان در خانواده را کردند، امروز به تماشای تقدیر از رییس خانواده نشستند. پس از آن هر کس از یک در بیرون رفت. ظریف از در پشت سالن که در تیررس خبرنگاران نبود و دیگران هم دوان دوان از یک در دیگر تا خبرنگاران شکارشان نکنند. بایکوت هستهای اما همه چیز این مراسم در درون سالن نبود چراکه بیمهریها نسبت به تیم مذاکرهکننده هستهای همچنان ادامه دارد حتی حالا که توافق انجام شده و برجام در حال اجرایی شدن است. صداوسیما به عنوان رسانه ملی تشخیص میدهد که مراسم اعطای نشان عالی لیاقت و شجاعت به دستاندرکاران برجام را پخش مستقیم نکند. برخلاف انتظارها، صداوسیما نهتنها مراسم اعطای نشان را نادیده گرفت و آن را پوشش نداد، بلکه همان اندک کاری که طبق روال درباره سخنرانیهای رییسجمهور انجام میدهد را ابتر گذاشت و پخش سخنرانی دکتر حسن روحانی از میانه آن در رسانهای که باید «ملی» باشد، قطع کرد. صداوسیما دو روز پیش نیز با اینکه قرار بود سخنرانی رییسجمهور در دومین همایش ملی اعتدال با موضوع «زنان، اعتدال و توسعه» را نیز بهطور مستقیم پخش کند، از پخش مراسم امتناع کرد. پیش از این نیز پخش زنده مراسم توافق هستهای ژنو از سوی رسانه ملی قطع شده بود که واکنشهای بسیاری را برانگیخت. کاهش اعتماد در همین راستا مصطفی درایتی، فعال سیاسی معتقد است که پخش کردن یا نکردن این برنامهها، فقط اعتبار خود رسانه را از بین میبرد و اعتماد مردم را به این رسانه کاهش میدهد. وی به آنا میگوید: البته گویا این کاهش اعتبار برای مدیران این رسانه اهمیتی ندارد. او در این باره میافزاید: از جیب خودشان که هزینهای برای این رسانه صرف نمیشود بلکه از جیب مردم با هزینهای خیلی سنگین این سازمان اداره میشود و مردم باید اخبار داخل کشور را از رسانههای خارجی دنبال کنند. درایتی همچنین در اینباره تصریح میکند: وقتی سرمایه یک رسانه که اعتماد است به این سادگی از دست میرود، ضعف مدیریت حاکم بر این رسانه را نشان میدهد و متاسفانه با تغییر مدیریت در این سازمان هم نهتنها تغییری ایجاد نمیشود بلکه بدتر هم میشود. وی انگیزه اصلی برخورد حذفی با برنامههای ملی را سلیقه سیاسی عنوان میکند و میگوید: یقینا جز سیاست و سلیقه سیاسی و جناحی هیچ چیز دیگری نیست که این اقدام را توجیه کند. وقتی یک رسانهای باید منافع ملی را به عنوان رسانه ملی تامین کند ولی برعکس آن عمل میکند، جز انگیزه سیاسی و جناحی چیزی نمیتوان در آن دید. درایتی نتیجه این عمل صداوسیما را کاهش اعتماد عمومی به آن میداند و تصریح میکند: همین باعث میشود رسانههایی که خارج از ایران هستند، برای مردم اعتبار پیدا کنند.
گروه ایران- عماد منصوری: مراسم اعطای نشان به مذاکرهکنندگان، همه خبرهای خشک و جدی از مذاکرات هستهای در سالهای گذشته را جبران کرد؛ پایانی خوش برای سالهایی سخت. از در آغوش کشیدنها تا توصیف ساعاتی که صرف مشورت میشد. یک سوی آن در تهران بود و سوی دیگر، مذاکرهکنندگان ایرانی در آن سوی دنیا. اما همه چیز این مراسم در درون سالن نبود چراکه همزمان و برای چندمین بار در دوران فعالیت دولت یازدهم صداوسیما رسانهای که باید «ملی» باشد، تشخیص میدهد مراسم اعطای نشان عالی لیاقت و شجاعت به دستاندرکاران برجام را پخش مستقیم نکند! نوبت به ایرانیان هفت ماه از زمانی که مذاکرات هستهای به سرانجام رسید، میگذرد. در این مدت، هرازچندگاه خبری از یک گوشه دنیا میآمد که از مذاکرهکنندهای تجلیل شده است. نخستین کشوری که از مذاکرهکنندگانش تقدیر کرد، آلمان بود. عالیترین نشان ملی آلمان به «هلگا اشمید» و «هانس دیتر لوکاس» رسید؛ به پاس کمک موثر آنها به حل و فصل مناقشه هستهای. سپس وانگ یی، وزیر خارجه چین در کشورش تقدیر شد و نشان گرفت. وندی شرمن، مذاکرهکننده ارشد آمریکا که با پایان مذاکرات؛ به فعالیت خود در وزارت خارجه آمریکا هم پایان داد، در مراسمی مورد تجلیل قرار گرفت. آخرین فرد از این تیم سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه بود که مدال «اتم در خدمت صلح» را همین چند روز پیش گرفت. خواندن همین خبرها هم ذهن خبرنگاران ایرانی را درگیر میکرد، چه رسد به تنظیم و مخابره آنها. خواه ناخواه این سوال در ذهن نقش میبست که «ایرانیان چه؟». هرچند کمی دیر بود ولی دولت برای تجلیل از مردان تیم مذاکرهکننده سنگتمام گذاشت. بهترین مراسم تقدیر میان همه تیمهای مذاکرهکننده برای ایرانیان برگزار شد و همه به ترتیب ایفای نقش، نشانهای مختلف گرفتند. کی دیده؟ اجرای قطعه برجام توسط گروه کر نامیرا و همزمان، پخش کلیپی که تصویرهایی از مذاکرهکنندگان در روزهای مذاکرات را نشان میداد، شاید بتوان ادای دین بخشی از هنرمندان به مذاکرهکنندگان دانست. فرهاد هراتی، رهبر گروه کر نامیرا آهنگ این ترانه را ساخته و جواد موسوی هم اشعار آن را سروده است. شروع کلیپ، سخنان رهبر انقلاب بود که ایشان میگویند: «بنده هیات مذاکره کننده را - همین دوستانی که این مدت این زحمات را بر دوش گرفتهاند- هم امین میدانم، هم غیور میدانم، هم شجاع میدانم، هم متدین میدانم این را همه بدانند». پس از آن، گروه کر اجرای قطعه برجام را شروع کرد و خواند: تا حالا کی دیده که خورشید/ جلوی شب بشه تسلیم/ یا بگو کی دیده طوفان/ بمونه تو بند تحریم؟ ارقام مذاکرات در میانههای مراسم، مجری اعداد و ارقامی از مذاکرات هستهای خواند. گفت که مذاکرات 17 شهریورماه 1392 آغاز شد و 24 تیرماه 94 پایان یافت یعنی 388 روز کاری صرف مذاکرات شده است. بیش از 40 روز از این 388 روز، تعطیلات رسمی بوده است. در این 388 روز، بیش از چهار هزار ساعت مذاکره شده، بیش از 200 مسافرت هوایی انجام شده که 29 دور در وین، 17 دور در سوئیس، پنج دور در نیویورک، چهار دور در مسقط، دو دور در استانبول و یک دور هم در مونیخ بوده است. مجموع اینها به 58 میرسد در این 58 دور مذاکره، دو خانم در مذاکرات 1+5 مادر شدند و چند نفر از مذاکرهکنندگان هم مادرشان را از دست دادند؛ حسن روحانی و حسین فریدون، محمدجواد ظریف و مجید تخت روانچی. کاریزمای تیم نخستین کسی که از رییسجمهور نشان گرفت، محمدجواد ظریف بود. او پس از دیدهبوسی با رییسجمهور، شانههای او را بوسید که کمی فضای جلسه را احساسی کرد. پس از او علیاکبر صالحی هم شانههای روحانی را بوسید. سیدعباس عراقچی هم بعد از آنکه نشان خود را از رییسجمهور گرفت، نزد ظریف رفت و هر دو یکدیگر را در آغوش کشیدند. عکاسانی که انتظار این صحنه را نداشتند، همگی دست به دوربین شدند. به قول مجری، این کار عراقچی رسمی شد تا آنهایی که بعد از او نشان گرفتند، یعنی روانچی و بعیدینژاد هم ظریف را در آغوش بکشند. نشانهای درجه یک که به وزیران خارجه و دفاع و رییس سازمان انرژی اتمی اعطا شد، نوبت به نشانهای درجه دو رسید. مجری مراسم، پیش از آنکه نامی از کسی بیاورد، ابتدا یک شخصیت را توصیف کرد: کسی که رسانهها از لبخند و اخم او باید میفهمیدند چه خبر است؟ چهره کاریزمای تیم هستهای، مرد لبخند و اخم مذاکرات. پس از آن، نام سیدعباس عراقچی خوانده شد تا نشانش را از رییسجمهور بگیرد. مجری در توصیف مجید تختروانچی که پس از عراقچی از رییسجمهور نشان گرفت هم گفت: کم گویی و گزیدهگویی تیم مذاکرهکننده، وزنه آرامش و تعادل در این تیم که حتی از دست دادن مادرش در اوج روزهای مذاکرات، مانع تلاش او برای به ثمر رساندن مذاکرات نشد. روایت روحانی رییسجمهور هم از روزها و ساعاتی گفت که با مذاکرهکنندگان درباره مسیر پیشرو صحبت میکردند. گفت که شب توافق ژنو، برایشان سخت بوده است. بنا بر اعلام ایرنا، وی گفت: از سر شب تا پنج صبح حرف زدیم و در تماس بودیم اما راه را گم نکردیم و خدا ما را تنها نگذاشت. دست یاریش را بر شانه مذاکرهکنندگانمان به عیان دیدیم. روحانی از رهبر انقلاب هم گفت: هر وقت از او خواستیم جلسه بگذاریم، از او مشورت خواستیم و خواستیم جمعی یا فردی در خدمت او باشیم، هیچگاه دریغ نکردند. همه تجربههای ذی قیمت خود را در اختیار ما گذاشت و ما را هدایت کرد. چارچوبهای مشخص و دقیق پیش پای مذاکرهکنندگان ما قرار داد؛ چقدر مذاکرهکنندگان تلاش کردند سخنی از او بر زمین نماند. نه من یادم میرود و نه ظریف که از او خواستم حرف آقا بر زمین نماند. رییسجمهور از جلساتی گفت که با ظریف، عراقچی و روانچی در مراحل مختلف مذاکرات داشته و تاکید کرد: همه جا خلوص دیدم و توانمندی و شهامت. در توصیف مذاکرهکنندگان هم گفت: من به کسانی مدال و نشان دادم که خودشان نشان و مدالی برای ملت هستند، وجودشان، سخنشان. من به عنوان رییسجمهور ایران به نمایندگی از مردم ایران به خادمات ملت این نشان را تقدیم کردم. تصویر پایانی همه 28 نفری که دیروز توسط رییسجمهور به آنها نشانهای ملی اعطا شد، در پایان مراسم در کنار او ایستادند و عکسی یادگاری گرفتند. اغلب مذاکرهکنندگانی که نشان گرفتند، همراه با خانوادههای خود آمده بودند؛ آنهایی که در سالهای گذشته جبران نبود مذاکرهکنندگان در خانواده را کردند، امروز به تماشای تقدیر از رییس خانواده نشستند. پس از آن هر کس از یک در بیرون رفت. ظریف از در پشت سالن که در تیررس خبرنگاران نبود و دیگران هم دوان دوان از یک در دیگر تا خبرنگاران شکارشان نکنند. بایکوت هستهای اما همه چیز این مراسم در درون سالن نبود چراکه بیمهریها نسبت به تیم مذاکرهکننده هستهای همچنان ادامه دارد حتی حالا که توافق انجام شده و برجام در حال اجرایی شدن است. صداوسیما به عنوان رسانه ملی تشخیص میدهد که مراسم اعطای نشان عالی لیاقت و شجاعت به دستاندرکاران برجام را پخش مستقیم نکند. برخلاف انتظارها، صداوسیما نهتنها مراسم اعطای نشان را نادیده گرفت و آن را پوشش نداد، بلکه همان اندک کاری که طبق روال درباره سخنرانیهای رییسجمهور انجام میدهد را ابتر گذاشت و پخش سخنرانی دکتر حسن روحانی از میانه آن در رسانهای که باید «ملی» باشد، قطع کرد. صداوسیما دو روز پیش نیز با اینکه قرار بود سخنرانی رییسجمهور در دومین همایش ملی اعتدال با موضوع «زنان، اعتدال و توسعه» را نیز بهطور مستقیم پخش کند، از پخش مراسم امتناع کرد. پیش از این نیز پخش زنده مراسم توافق هستهای ژنو از سوی رسانه ملی قطع شده بود که واکنشهای بسیاری را برانگیخت. کاهش اعتماد در همین راستا مصطفی درایتی، فعال سیاسی معتقد است که پخش کردن یا نکردن این برنامهها، فقط اعتبار خود رسانه را از بین میبرد و اعتماد مردم را به این رسانه کاهش میدهد. وی به آنا میگوید: البته گویا این کاهش اعتبار برای مدیران این رسانه اهمیتی ندارد. او در این باره میافزاید: از جیب خودشان که هزینهای برای این رسانه صرف نمیشود بلکه از جیب مردم با هزینهای خیلی سنگین این سازمان اداره میشود و مردم باید اخبار داخل کشور را از رسانههای خارجی دنبال کنند. درایتی همچنین در اینباره تصریح میکند: وقتی سرمایه یک رسانه که اعتماد است به این سادگی از دست میرود، ضعف مدیریت حاکم بر این رسانه را نشان میدهد و متاسفانه با تغییر مدیریت در این سازمان هم نهتنها تغییری ایجاد نمیشود بلکه بدتر هم میشود. وی انگیزه اصلی برخورد حذفی با برنامههای ملی را سلیقه سیاسی عنوان میکند و میگوید: یقینا جز سیاست و سلیقه سیاسی و جناحی هیچ چیز دیگری نیست که این اقدام را توجیه کند. وقتی یک رسانهای باید منافع ملی را به عنوان رسانه ملی تامین کند ولی برعکس آن عمل میکند، جز انگیزه سیاسی و جناحی چیزی نمیتوان در آن دید. درایتی نتیجه این عمل صداوسیما را کاهش اعتماد عمومی به آن میداند و تصریح میکند: همین باعث میشود رسانههایی که خارج از ایران هستند، برای مردم اعتبار پیدا کنند.