سیوچهارمین جشنواره فیلم فجر پایان یافت و برندگان با سیمرغهایشان به خانه رفتند. در این میان بیشترین جایزه نصیب فیلم «ابد و یک روز» ساخته سعید روستایی شد. فیلمی که به گفته منتقدان و همچنین نظر بینندگان سینما، جذاب بود و توانست همه را راضی کند. فیلمی که درگیریهای قشری ضعیف از طبقه شهری را نشان میداد و داستانش در یک خانه میگذشت. اگر بخواهیم به سینمای چند سال گذشته ایران نگاهی بیندازیم، شاهد خواهیم بود که اکثر فیلمها از فضای آپارتمان خارج نمی شوند. به همین دلیل است که سینمای چند سال گذشته را باید سینمایی آپارتمانی بنامیم. موضوعهای تکراری، درگیریهایی قابل پیشبینی و پایانبندیهای یکسان. خیلیها موج ایجاد شده در سینمای ایران را حاصل فیلمهای اصغر فرهادی میدادند. سهگانه «چهارشنبه سوری»، «درباره الی» و «جدایی نادر از سیمین» که در زمان ساخته شدن و اکرانشان همه توجهات را به خودشان جلب کردند. بسیاری از مدیران سینمایی و منتقدان و حتی بینندگان عام سینما، به جهتگیری چند سال گذشته سینمای ایران انتقاد دارند. فیلمهایی که اگر تیتراژهای متفاوت نداشته باشند، قابل تفکیک شدن نیستند و همه موضوعی یکسان دارند. اگر بخواهیم منصفانه قضاوت کنیم، درست است که سانسور و سختگیریهای بیمورد باعث شده فیلمسازان ما به سراغ ژانری بروند که درگیریهای کمتری داشته و حتی نبود امکانات سینمایی و بصری هم تاثیری در ساخت فیلمهایشان نداشته باشد اما جشنوارههای ما هم همیشه تمام جوایزشان نصیب همین فیلمها میشود. به طور مثال امسال فیلم «اژدها وارد میشود» ساخته مانی حقیقی در جشنواره فیلم فجر حضور داشت و در چند رشته هم کاندیدا شد. فیلمی که رخوت سینمای ایران را شکسته و موضوعی جدید برای روایت داستانش پیدا کرده است. حقیقی با شجاعت وارد ژانری شده که کمتر در سینمای ایران بروز و ظهور پیدا میکند و در ساختش هم چیزی کم نگذاشته. تمام کسانی که فیلم حقیقی را در سینما دیدند، به کارگردانی بینظیر فیلم اذعان داشتند. این در حالی است که در پایان جشنواره و مشخص شدن برندگان، نام حقیقی و هیچ کدام از دستاندرکاران فیلمش بین برندگان نبود. نه فیلمبرداری بینظیر هومن بهمنش، نه موسیقی متن متفاوت کریستف رضاعی و نه حتی کارگردانی مانی حقیقی. وقت فیلمسازان جوان حاصل داوریها را نگاه میکنند، مطمئنا سمت ژانری میروند که اقبال بیشتری بین تصمیمگیران سینمایی دارد. نمیشود یک بام و دو هوا رفتار کرد. اگر از سینمای تکراری و کسل کننده ایران خسته شدهاید، به فیلمهای متفاوت میدان دهید و از حضورشان استقبال کنید، نه اینکه در عین شایستگی نادیده بگیرینشان و از کنارشان عبور کنید. این رویه بیش از پیش سینمای ایران را کانالیزه میکند و شجاعت تجربه ژانرهای جدید زا در سینمای ایران میکشد.
سیوچهارمین جشنواره فیلم فجر پایان یافت و برندگان با سیمرغهایشان به خانه رفتند. در این میان بیشترین جایزه نصیب فیلم «ابد و یک روز» ساخته سعید روستایی شد. فیلمی که به گفته منتقدان و همچنین نظر بینندگان سینما، جذاب بود و توانست همه را راضی کند. فیلمی که درگیریهای قشری ضعیف از طبقه شهری را نشان میداد و داستانش در یک خانه میگذشت. اگر بخواهیم به سینمای چند سال گذشته ایران نگاهی بیندازیم، شاهد خواهیم بود که اکثر فیلمها از فضای آپارتمان خارج نمی شوند. به همین دلیل است که سینمای چند سال گذشته را باید سینمایی آپارتمانی بنامیم. موضوعهای تکراری، درگیریهایی قابل پیشبینی و پایانبندیهای یکسان. خیلیها موج ایجاد شده در سینمای ایران را حاصل فیلمهای اصغر فرهادی میدادند. سهگانه «چهارشنبه سوری»، «درباره الی» و «جدایی نادر از سیمین» که در زمان ساخته شدن و اکرانشان همه توجهات را به خودشان جلب کردند. بسیاری از مدیران سینمایی و منتقدان و حتی بینندگان عام سینما، به جهتگیری چند سال گذشته سینمای ایران انتقاد دارند. فیلمهایی که اگر تیتراژهای متفاوت نداشته باشند، قابل تفکیک شدن نیستند و همه موضوعی یکسان دارند. اگر بخواهیم منصفانه قضاوت کنیم، درست است که سانسور و سختگیریهای بیمورد باعث شده فیلمسازان ما به سراغ ژانری بروند که درگیریهای کمتری داشته و حتی نبود امکانات سینمایی و بصری هم تاثیری در ساخت فیلمهایشان نداشته باشد اما جشنوارههای ما هم همیشه تمام جوایزشان نصیب همین فیلمها میشود. به طور مثال امسال فیلم «اژدها وارد میشود» ساخته مانی حقیقی در جشنواره فیلم فجر حضور داشت و در چند رشته هم کاندیدا شد. فیلمی که رخوت سینمای ایران را شکسته و موضوعی جدید برای روایت داستانش پیدا کرده است. حقیقی با شجاعت وارد ژانری شده که کمتر در سینمای ایران بروز و ظهور پیدا میکند و در ساختش هم چیزی کم نگذاشته. تمام کسانی که فیلم حقیقی را در سینما دیدند، به کارگردانی بینظیر فیلم اذعان داشتند. این در حالی است که در پایان جشنواره و مشخص شدن برندگان، نام حقیقی و هیچ کدام از دستاندرکاران فیلمش بین برندگان نبود. نه فیلمبرداری بینظیر هومن بهمنش، نه موسیقی متن متفاوت کریستف رضاعی و نه حتی کارگردانی مانی حقیقی. وقت فیلمسازان جوان حاصل داوریها را نگاه میکنند، مطمئنا سمت ژانری میروند که اقبال بیشتری بین تصمیمگیران سینمایی دارد. نمیشود یک بام و دو هوا رفتار کرد. اگر از سینمای تکراری و کسل کننده ایران خسته شدهاید، به فیلمهای متفاوت میدان دهید و از حضورشان استقبال کنید، نه اینکه در عین شایستگی نادیده بگیرینشان و از کنارشان عبور کنید. این رویه بیش از پیش سینمای ایران را کانالیزه میکند و شجاعت تجربه ژانرهای جدید زا در سینمای ایران میکشد.