از اقتصاد تا بیمارستان
اولین قانونی که ترم یک دانشگاه به همه اقتصادخوانهای ترم اولی و اقتصاددانان آینده یاد میدهند این جمله است: «هیچ شامی مجانی نیست.» از این جمله آنچه برمیآید این است که هر اقتصادخوان امروز و هر اقتصاددان آینده باید بداند در قبال آن چیزی که دریافت میکند باید چیز دیگری را به جای آن پرداخت کند، خواه آن چیز یک شام به صرف چلوکباب باشد، خواه یک معاهده اقتصادی. لذت خوردن چلوکباب در برابر پولی است که از کف خورنده میرود و لذت به دست آوردن یک امتیاز اقتصادی در برابر هزینه فرصت امتیازی است که ازدست میرود، خواه از روی اجبار باشد، خواه از روی اختیار. در دنیای اقتصاد کسی چیزی را نمیپذیرد که چیزی را به دست نیاورد، این یک هزینه فرصت است. اما باید مقتصدانه و با بازده فزاینده به مقیاس به سمت انتخاب اولویتهای امتیاز رفت والا امکان دارد با در نظر نگرفتن بازده فزاینده و به ویژه مزیت نسبی و مطلق انتخابها دچار یک آنفلوآنزای اقتصادی احتمالا از نوع خطرناک آن «رکود تورمی» یا دستکم دچار بیماری هلندی شوید یا حتی در ادامه روند میتوانید یک کلکسیون امراض را صاحب شوید. در هر صورت دچار هر بیماری که شوید چه از نوع واگیردار و چه از نوع غیرواگیر باید به سراغ پزشکی بروید که نسخهای برای درمان بیماریتان بنویسد اما از آنجا که ممکن است بسیاری از پزشکان نسخههای مشابه یا حتی گاهی اشتباه برای بیماران تجویز کنند، باید خوششانس باشید که یا بیماری شما با همان نسخهها بهبود یابد یا خوشاقبال باشید که شدت و وخامت بیماریتان بدتر نشود و بدنتان به اندازه نیاز قوی باشد. بیشک تعدادی از نسخههایی که برای درمان بیماری شما چه آنفلوآنزا و چه هر نوع بیماری دیگر باشد، توسط پزشکان پیچیده میشود به شرح زیر است: 1- به سراغ داروخانه شبانهروزی «بانک مرکزی» بروید و از او مقداری «قرص نقدینگی» قرض بگیرید و آن را به چند قسمت تقسیم کنید و هر شش ماه یک بار هر قسم آن را به منظور تسکین درد رکود و بیکاری بخورید اما تضمینی وجود ندارد که تب 40 درجه شما با این قرص رفع شود بلکه حتی ممکن است کمی بعد دچار تشنج شوید. آن وقت دیگر بعید میدانم بشود از شما در منزل پرستاری کرد به طور قطع به یقین باید راهی بیمارستان و آنجا بستری شوید البته اگر شانس بیاورید و اسکناسهای باقیمانده در جیبتان با شما یار باشند که بیمارستانتان از نوع خصوصی باشد یا اینکه فرانشیزهای بیمه شامل حال و احوالتان شود، در غیر این صورت معلوم نیست چه به روزتان میآید. در حالی که نسخه اول و داروخانه شبانهروزی داروی مورد نظر شما را در دسترس نداشت باید به هلالاحمر مراجعه کنید و به دنبال داروی موردنظر بروید برای همین باید: 2- مسافرت و گشت و گذاری به هلالاحمر «خلیجفارس» و چاههای نفت آنجا داشته باشید و از آنها بخواهید «بشکههای شربت نفت» را البته در مقیاسهای بسیار زیاد روزانه برای شما آماده کنند و حتی این امکان برای شما وجود خواهد داشت که روزانه بشکههای شربت نفت را به طور تصاعدی برای شما بالا ببرند. با این نسخه شما به راحتی میتوانید این شربتهای پرارزش را در یک دوره زمانی کوتاهمدت به اندازه نیازتان به تعدادی از افراد در لیست انتظار بفروشید و اسکناسهای زیادی را به دست آورید و با این کار بخشی از بیماریتان را معالجه کنید اما یک جای بساط لنگ است و آن، عوارض این شربت است که روی بروشور آن نوشته است «اعتیاد شدید به اسکناسهای نفتی». نسخه دیگری که پزشکان در این زمان برای شما میپیچند، برای تهیه آن ممکن است مجبور شوید به ناصرخسرو مراجعه کنید و البته اگر بخت با شما یار باشد و بتوانید آن را تهیه کنید و اگر باز هم خوششانستر از این حرفها باشید که داروها تاریخ انقضا گذشته نباشد: 3- این بار باید به سراغ «آمپول تزریقی نرخ ارز» بروید که دستور پزشک برای نحوه مصرف آن اینگونه است که هر زمان که باید گلبولهای صادراتی خونتان افزایش پیدا کنند، دوز آمپول تزریقیتان را بالا ببرید و هر زمان که گلبولهای وارداتی خونتان باید افزایش پیدا کنند، دوز آمپول تزریقیتان را کم کنید. این نسخه اگر در زمان و موقعیت مناسب خودش استفاده نشود ممکن است فقط برای ماههای اول شما را سرپا نگه دارد اما احتمالش زیاد میرود «کلهپا» شوید. اما تمام این نسخهها درمان موقتی است زیرا هیچ کدام ریشه اصلی بیماری را پیدا نکردهاند حتی میتوان گفت نهتنها این نسخهها بیماری شما را درمان نمیکند بلکه بدن را با مصرف داروهای بیرویه ضعیف میکند، آنوقت است که همان بیماری کوچک و سطحی نیاز به جراحی پیدا میکند و اگر از همان اول ریشه بیماری مشخص میشد، بسیاری از عوارض در حال حاضر پیش نمیآمد. حالا پزشک متخصص بر بالین حاضر میشود و تشخیص میدهد که ریشه بیماری به شرح زیر است: 1- داشتن ظرفیت و زیرساخت و بنیه و قدرت کافی بدن هنگام حمله ویروسهای اولیه. 2- نرسیدن مواد خام و اولیه کافی و به موقع برای تهیه و تولید وعدههای غذایی. 3- نداشتن سرآشپز و نیروی کار ماهر و تجهیزات و ابزار بهروز برای تهیه و ترکیب مناسب تولید غذاها. 4- واردات بیرویه و مصرف نامناسب غذاهای نیمهآماده و نیمپز به دنبال جبران کمبود و نبود غذای تازه. 5- عدم استفاده از پزشک حاذق و باتجربه برای تشخیص اولیه بیماری و تجویز اشتباه نسخه برای بیماری توسط پزشک وقت. 6- حمایت نکردن به موقع و بجا از پیشنهادات و ایدهها و نوآوریهای نیروهای جوان حاضر در آشپزخانه هنگام تولید و سرو غذاها. 7- و در نهایت عدم شفافیت و عدم هماهنگی بین پزشک و سرآشپز برای تجویز و تهیه و تولید غذای مناسب بیمار. و این میشود داستان یک اقتصاد بیمار و مریض که به گفته پزشک متخصص بهبود و درمان آن در هالهای از ابهام قرار دارد و تعداد زیادی شرط و اما و اگر را با خود حمل میکند. آخرین صحبتهای پزشک پشت در اتاق عمل شما تا این هنگام به خوبی در برابر بیماری مقاومت کردهاید اما این ایستادگی به قیمت فشار آمدن و فلج شدن قشرها و لایههای میانی و زیرین پوسته سلولهای حرکتی شده است. عمل سخت و طولانی در پیش است و باید امیدوار بود قشرها و لایههای حساس که به خوبی تغذیه و حمایت نشدهاند در این زمان طولانی مقاومت کنند و به عمل جراحی و داروهای کمکی واکنش نشان دهند که بعد از این مرحله میتوان دوره جدیدی را با کمک اقتصاددرمانی و داروهای حمایتی- سیاستی و بررسی آزمایشات سالانه تحتنظر پزشک متخصص به درمان ادامه داد.
اولین قانونی که ترم یک دانشگاه به همه اقتصادخوانهای ترم اولی و اقتصاددانان آینده یاد میدهند این جمله است: «هیچ شامی مجانی نیست.» از این جمله آنچه برمیآید این است که هر اقتصادخوان امروز و هر اقتصاددان آینده باید بداند در قبال آن چیزی که دریافت میکند باید چیز دیگری را به جای آن پرداخت کند، خواه آن چیز یک شام به صرف چلوکباب باشد، خواه یک معاهده اقتصادی. لذت خوردن چلوکباب در برابر پولی است که از کف خورنده میرود و لذت به دست آوردن یک امتیاز اقتصادی در برابر هزینه فرصت امتیازی است که ازدست میرود، خواه از روی اجبار باشد، خواه از روی اختیار. در دنیای اقتصاد کسی چیزی را نمیپذیرد که چیزی را به دست نیاورد، این یک هزینه فرصت است. اما باید مقتصدانه و با بازده فزاینده به مقیاس به سمت انتخاب اولویتهای امتیاز رفت والا امکان دارد با در نظر نگرفتن بازده فزاینده و به ویژه مزیت نسبی و مطلق انتخابها دچار یک آنفلوآنزای اقتصادی احتمالا از نوع خطرناک آن «رکود تورمی» یا دستکم دچار بیماری هلندی شوید یا حتی در ادامه روند میتوانید یک کلکسیون امراض را صاحب شوید. در هر صورت دچار هر بیماری که شوید چه از نوع واگیردار و چه از نوع غیرواگیر باید به سراغ پزشکی بروید که نسخهای برای درمان بیماریتان بنویسد اما از آنجا که ممکن است بسیاری از پزشکان نسخههای مشابه یا حتی گاهی اشتباه برای بیماران تجویز کنند، باید خوششانس باشید که یا بیماری شما با همان نسخهها بهبود یابد یا خوشاقبال باشید که شدت و وخامت بیماریتان بدتر نشود و بدنتان به اندازه نیاز قوی باشد. بیشک تعدادی از نسخههایی که برای درمان بیماری شما چه آنفلوآنزا و چه هر نوع بیماری دیگر باشد، توسط پزشکان پیچیده میشود به شرح زیر است: 1- به سراغ داروخانه شبانهروزی «بانک مرکزی» بروید و از او مقداری «قرص نقدینگی» قرض بگیرید و آن را به چند قسمت تقسیم کنید و هر شش ماه یک بار هر قسم آن را به منظور تسکین درد رکود و بیکاری بخورید اما تضمینی وجود ندارد که تب 40 درجه شما با این قرص رفع شود بلکه حتی ممکن است کمی بعد دچار تشنج شوید. آن وقت دیگر بعید میدانم بشود از شما در منزل پرستاری کرد به طور قطع به یقین باید راهی بیمارستان و آنجا بستری شوید البته اگر شانس بیاورید و اسکناسهای باقیمانده در جیبتان با شما یار باشند که بیمارستانتان از نوع خصوصی باشد یا اینکه فرانشیزهای بیمه شامل حال و احوالتان شود، در غیر این صورت معلوم نیست چه به روزتان میآید. در حالی که نسخه اول و داروخانه شبانهروزی داروی مورد نظر شما را در دسترس نداشت باید به هلالاحمر مراجعه کنید و به دنبال داروی موردنظر بروید برای همین باید: 2- مسافرت و گشت و گذاری به هلالاحمر «خلیجفارس» و چاههای نفت آنجا داشته باشید و از آنها بخواهید «بشکههای شربت نفت» را البته در مقیاسهای بسیار زیاد روزانه برای شما آماده کنند و حتی این امکان برای شما وجود خواهد داشت که روزانه بشکههای شربت نفت را به طور تصاعدی برای شما بالا ببرند. با این نسخه شما به راحتی میتوانید این شربتهای پرارزش را در یک دوره زمانی کوتاهمدت به اندازه نیازتان به تعدادی از افراد در لیست انتظار بفروشید و اسکناسهای زیادی را به دست آورید و با این کار بخشی از بیماریتان را معالجه کنید اما یک جای بساط لنگ است و آن، عوارض این شربت است که روی بروشور آن نوشته است «اعتیاد شدید به اسکناسهای نفتی». نسخه دیگری که پزشکان در این زمان برای شما میپیچند، برای تهیه آن ممکن است مجبور شوید به ناصرخسرو مراجعه کنید و البته اگر بخت با شما یار باشد و بتوانید آن را تهیه کنید و اگر باز هم خوششانستر از این حرفها باشید که داروها تاریخ انقضا گذشته نباشد: 3- این بار باید به سراغ «آمپول تزریقی نرخ ارز» بروید که دستور پزشک برای نحوه مصرف آن اینگونه است که هر زمان که باید گلبولهای صادراتی خونتان افزایش پیدا کنند، دوز آمپول تزریقیتان را بالا ببرید و هر زمان که گلبولهای وارداتی خونتان باید افزایش پیدا کنند، دوز آمپول تزریقیتان را کم کنید. این نسخه اگر در زمان و موقعیت مناسب خودش استفاده نشود ممکن است فقط برای ماههای اول شما را سرپا نگه دارد اما احتمالش زیاد میرود «کلهپا» شوید. اما تمام این نسخهها درمان موقتی است زیرا هیچ کدام ریشه اصلی بیماری را پیدا نکردهاند حتی میتوان گفت نهتنها این نسخهها بیماری شما را درمان نمیکند بلکه بدن را با مصرف داروهای بیرویه ضعیف میکند، آنوقت است که همان بیماری کوچک و سطحی نیاز به جراحی پیدا میکند و اگر از همان اول ریشه بیماری مشخص میشد، بسیاری از عوارض در حال حاضر پیش نمیآمد. حالا پزشک متخصص بر بالین حاضر میشود و تشخیص میدهد که ریشه بیماری به شرح زیر است: 1- داشتن ظرفیت و زیرساخت و بنیه و قدرت کافی بدن هنگام حمله ویروسهای اولیه. 2- نرسیدن مواد خام و اولیه کافی و به موقع برای تهیه و تولید وعدههای غذایی. 3- نداشتن سرآشپز و نیروی کار ماهر و تجهیزات و ابزار بهروز برای تهیه و ترکیب مناسب تولید غذاها. 4- واردات بیرویه و مصرف نامناسب غذاهای نیمهآماده و نیمپز به دنبال جبران کمبود و نبود غذای تازه. 5- عدم استفاده از پزشک حاذق و باتجربه برای تشخیص اولیه بیماری و تجویز اشتباه نسخه برای بیماری توسط پزشک وقت. 6- حمایت نکردن به موقع و بجا از پیشنهادات و ایدهها و نوآوریهای نیروهای جوان حاضر در آشپزخانه هنگام تولید و سرو غذاها. 7- و در نهایت عدم شفافیت و عدم هماهنگی بین پزشک و سرآشپز برای تجویز و تهیه و تولید غذای مناسب بیمار. و این میشود داستان یک اقتصاد بیمار و مریض که به گفته پزشک متخصص بهبود و درمان آن در هالهای از ابهام قرار دارد و تعداد زیادی شرط و اما و اگر را با خود حمل میکند. آخرین صحبتهای پزشک پشت در اتاق عمل شما تا این هنگام به خوبی در برابر بیماری مقاومت کردهاید اما این ایستادگی به قیمت فشار آمدن و فلج شدن قشرها و لایههای میانی و زیرین پوسته سلولهای حرکتی شده است. عمل سخت و طولانی در پیش است و باید امیدوار بود قشرها و لایههای حساس که به خوبی تغذیه و حمایت نشدهاند در این زمان طولانی مقاومت کنند و به عمل جراحی و داروهای کمکی واکنش نشان دهند که بعد از این مرحله میتوان دوره جدیدی را با کمک اقتصاددرمانی و داروهای حمایتی- سیاستی و بررسی آزمایشات سالانه تحتنظر پزشک متخصص به درمان ادامه داد.