برخوردهای قهرآمیز زیبنده مدیریت شهری نیست

برخوردهای قهرآمیز زیبنده مدیریت شهری نیست

غلامرضا کیامهر- درگیری اخیر ماموران منطقه2 شهرداری تهران با کارگران کارواش خیابان دریا در سعادت‌آباد که طبق گزارش‌ها با ضرب و جرح طرفین درگیری همراه بود، نمونه دیگری از برخوردهای قهری و خشونت‌آمیز ماموران شهرداری با شهروندان بر سر موضوعات مختلف است. نمونه‌های دیگری از این نحوه برخورد‌ها را طی سالیان گذشته بر سر موضوعات مختلف در سطح کلانشهر تهران شاهد بوده‌ایم که برخوردهای قهرآمیز ماموران سد معبر شهرداری با تهیدست‌ترین قشرهای جامعه یعنی دستفروشان از آن جمله است. در اینکه کاربرد مقداری قاطعیت از سوی ماموران شهرداری در رفع یا جلوگیری از بروز برخی تخلفات و رعایت تمام موازین قانونی و حقوقی شهروندی افراد در مواردی ضروری به نظر می‌رسد اما ظرافت طبیعت مدیریت شهری سازمانی چون شهرداری که بیشترین و تنگاتنگ‌ترین روابط را با میلیون‌ها شهروند دارد، ایجاب می‌کند که کاربرد قاطعیت مانند مورد حادثه سعادت‌آباد و موارد مشابه دیگر حتی‌الامکان شکل خشونت و برخوردهای شدید فیزیکی به خود نگیرد و به رودررویی بخشی از شهروندان با ماموران شهرداری منجر نشود ضمن آنکه برخورد ماموران شهرداری به منظور رفع تخلف با جایی چون یک کارواش بزرگ که محل کسب‌وکار و تامین رزق و روزی عده‌ای کارگر زحمتکش و فرودست همچون کارگران و رفتگران زحمتکش خود شهرداری محسوب می‌شود به دلیل بازتاب‌هایی که این شیوه برخورد در جامعه و افکار عمومی پیدا می‌کند نباید مسوولیت اجرای ماموریت یکسره به مامورانی که خود را معذور می‌دانند و در اغلب موارد به خود اجازه می‌دهند به جای کلاه، سر را با کلاه ببرند سپرده شود و حساسیت اجرای این قبیل ماموریت‌ها که مقاومت افراد ذی‌نفع در برابر آن کاملا قابل پیش‌بینی است، ایجاب می‌کند که خود مدیران ذی‌ربط در شهرداری منطقه هم با حضور در صحنه بر اجرای ماموریت رفع یا برخورد با تخلف نظارت داشته باشند تا با اعمال هنر مدیریت بتوانند از تبدیل آن به یک منازعه و برخورد فیزیکی جلوگیری کنند. بله، سازمان‌ها به پشتوانه قدرتی که دارند، می‌توانند به منظور احقاق هر آنچه را حق خود می‌دانند، به هر شیوه‌ای از جمله شیوه‌های قهرآمیز متوسل شوند، اما هزینه نامطلوبی که پیروی از شیوه‌های خشن و قهرآمیز برای سازمان‌ها در افکار عمومی خواهد داشت به آسانی قابل جبران نخواهد بود خصوصا برای سازمانی خدماتی و اجتماعی چون شهرداری که به حکم طبیعت کاری خود باید بهترین و دوستانه‌ترین روابط را با شهروندان و افکار عمومی داشته باشد و انتظار دارد مدیریت یکپارچه شهری به دستش سپرده شود. البته این انتظار بجا و برحقی است ولی شهرداری برای به دست گرفتن چنین مدیریتی و زیرساخت‌های فرهنگی و نرم‌افزاری آن باید از قبل آماده شود هر چند اصولا سپردن تصدی مدیریت یکپارچه شهری به شهرداران مربوط به کشورهایی است که احزاب به طور رسمی در آنها فعالیت دارند و احزابی که در انتخابات شوراهای شهر برنده شوند، مدیریت یکپارچه شهری را برعهده می‌گیرند و چون جلب رضایت شهروندان از عوامل اصلی پیروزی آنها در انتخابات بعدی است، در برقراری بهترین و موثرترین روابط با شهروندان از هیچ تلاشی فروگذار نمی‌کنند که در حال حاضر ما فاصله زیادی با چنین شرایطی داریم. به همین سبب است که مشاهده می‌کنیم در واکنش نسبت به حواشی نظیر حادثه کارواش سعادت‌آباد و کناره‌گیری و استعفای شجاعانه شهردار منطقه 2 چند صدای متفاوت از شورای شهری که منتخب احزاب نیست، به گوش می‌رسد. یکی از اعضای شورای شهر با دفاع یکجانبه و تمام‌قد از اقدام ماموران شهرداری می‌گوید این اقدام جهت حفظ منافع شهر تهران بوده و شهردار منطقه 2 نباید به خاطر این حادثه از کار کناره‌گیری کند. در مقابل عضو دیگر شورای شهر استعفای شهردار منطقه 2 در واکنش به واقعه را اقدامی اخلاقی تلقی کرده و آن را اقدامی در جهت ترویج اخلاق‌مداری در جامعه دانسته و رییس کمیسیون سلامت محیط‌زیست و خدمات شهری شورای شهر پا را از این هم فراتر گذاشته و ضمن تذکر به شهردار تهران خواستار برکناری مسببان حادثه و معرفی آنان به مراجع قانونی شده است. در اینکه در دوره 10 ساله حضور قالیباف در راس مدیریت شهرداری پایتخت اقدامات بزرگ و بعضا کم‌سابقه‌ای در همه زمینه‌ها خصوصا توسعه خطوط مترو و شبکه‌های حمل‌و‌نقل عمومی توسط شهرداری انجام شده است جای کمترین تردیدی وجود ندارد و یقینا شهروندان تهرانی تا آینده‌های دور قدرشناس این خدمات خواهند بود اما همان شهروندان‌ از شهردار خدوم و تلاشگر خود انتظار دارند به شهرداران مناطق و مدیران تحت امر خود قویا تاکید کنند که در عین جلوگیری از بروز تخلفات زیان‌بخش به حال عموم شهروندان، فرهنگ‌مداری و برقراری روابط دوستانه و پدرانه با شهروندان را به طور جدی در دستور شیوه‌های مدیریت خود قرار دهند و تا جایی که امکان دارد به نام اجرای قانون و مقررات در شهری که پر از مظاهر تخلف و بی‌قانونی‌‌های آزاردهنده است، موجبات جریحه‌دار ساختن افکار عمومی و زیرسوال بردن خدمات برجسته شهرداری را فراهم نسازند. Kiamehr_gh@yahoo.com

غلامرضا کیامهر- درگیری اخیر ماموران منطقه2 شهرداری تهران با کارگران کارواش خیابان دریا در سعادت‌آباد که طبق گزارش‌ها با ضرب و جرح طرفین درگیری همراه بود، نمونه دیگری از برخوردهای قهری و خشونت‌آمیز ماموران شهرداری با شهروندان بر سر موضوعات مختلف است. نمونه‌های دیگری از این نحوه برخورد‌ها را طی سالیان گذشته بر سر موضوعات مختلف در سطح کلانشهر تهران شاهد بوده‌ایم که برخوردهای قهرآمیز ماموران سد معبر شهرداری با تهیدست‌ترین قشرهای جامعه یعنی دستفروشان از آن جمله است. در اینکه کاربرد مقداری قاطعیت از سوی ماموران شهرداری در رفع یا جلوگیری از بروز برخی تخلفات و رعایت تمام موازین قانونی و حقوقی شهروندی افراد در مواردی ضروری به نظر می‌رسد اما ظرافت طبیعت مدیریت شهری سازمانی چون شهرداری که بیشترین و تنگاتنگ‌ترین روابط را با میلیون‌ها شهروند دارد، ایجاب می‌کند که کاربرد قاطعیت مانند مورد حادثه سعادت‌آباد و موارد مشابه دیگر حتی‌الامکان شکل خشونت و برخوردهای شدید فیزیکی به خود نگیرد و به رودررویی بخشی از شهروندان با ماموران شهرداری منجر نشود ضمن آنکه برخورد ماموران شهرداری به منظور رفع تخلف با جایی چون یک کارواش بزرگ که محل کسب‌وکار و تامین رزق و روزی عده‌ای کارگر زحمتکش و فرودست همچون کارگران و رفتگران زحمتکش خود شهرداری محسوب می‌شود به دلیل بازتاب‌هایی که این شیوه برخورد در جامعه و افکار عمومی پیدا می‌کند نباید مسوولیت اجرای ماموریت یکسره به مامورانی که خود را معذور می‌دانند و در اغلب موارد به خود اجازه می‌دهند به جای کلاه، سر را با کلاه ببرند سپرده شود و حساسیت اجرای این قبیل ماموریت‌ها که مقاومت افراد ذی‌نفع در برابر آن کاملا قابل پیش‌بینی است، ایجاب می‌کند که خود مدیران ذی‌ربط در شهرداری منطقه هم با حضور در صحنه بر اجرای ماموریت رفع یا برخورد با تخلف نظارت داشته باشند تا با اعمال هنر مدیریت بتوانند از تبدیل آن به یک منازعه و برخورد فیزیکی جلوگیری کنند. بله، سازمان‌ها به پشتوانه قدرتی که دارند، می‌توانند به منظور احقاق هر آنچه را حق خود می‌دانند، به هر شیوه‌ای از جمله شیوه‌های قهرآمیز متوسل شوند، اما هزینه نامطلوبی که پیروی از شیوه‌های خشن و قهرآمیز برای سازمان‌ها در افکار عمومی خواهد داشت به آسانی قابل جبران نخواهد بود خصوصا برای سازمانی خدماتی و اجتماعی چون شهرداری که به حکم طبیعت کاری خود باید بهترین و دوستانه‌ترین روابط را با شهروندان و افکار عمومی داشته باشد و انتظار دارد مدیریت یکپارچه شهری به دستش سپرده شود. البته این انتظار بجا و برحقی است ولی شهرداری برای به دست گرفتن چنین مدیریتی و زیرساخت‌های فرهنگی و نرم‌افزاری آن باید از قبل آماده شود هر چند اصولا سپردن تصدی مدیریت یکپارچه شهری به شهرداران مربوط به کشورهایی است که احزاب به طور رسمی در آنها فعالیت دارند و احزابی که در انتخابات شوراهای شهر برنده شوند، مدیریت یکپارچه شهری را برعهده می‌گیرند و چون جلب رضایت شهروندان از عوامل اصلی پیروزی آنها در انتخابات بعدی است، در برقراری بهترین و موثرترین روابط با شهروندان از هیچ تلاشی فروگذار نمی‌کنند که در حال حاضر ما فاصله زیادی با چنین شرایطی داریم. به همین سبب است که مشاهده می‌کنیم در واکنش نسبت به حواشی نظیر حادثه کارواش سعادت‌آباد و کناره‌گیری و استعفای شجاعانه شهردار منطقه 2 چند صدای متفاوت از شورای شهری که منتخب احزاب نیست، به گوش می‌رسد. یکی از اعضای شورای شهر با دفاع یکجانبه و تمام‌قد از اقدام ماموران شهرداری می‌گوید این اقدام جهت حفظ منافع شهر تهران بوده و شهردار منطقه 2 نباید به خاطر این حادثه از کار کناره‌گیری کند. در مقابل عضو دیگر شورای شهر استعفای شهردار منطقه 2 در واکنش به واقعه را اقدامی اخلاقی تلقی کرده و آن را اقدامی در جهت ترویج اخلاق‌مداری در جامعه دانسته و رییس کمیسیون سلامت محیط‌زیست و خدمات شهری شورای شهر پا را از این هم فراتر گذاشته و ضمن تذکر به شهردار تهران خواستار برکناری مسببان حادثه و معرفی آنان به مراجع قانونی شده است. در اینکه در دوره 10 ساله حضور قالیباف در راس مدیریت شهرداری پایتخت اقدامات بزرگ و بعضا کم‌سابقه‌ای در همه زمینه‌ها خصوصا توسعه خطوط مترو و شبکه‌های حمل‌و‌نقل عمومی توسط شهرداری انجام شده است جای کمترین تردیدی وجود ندارد و یقینا شهروندان تهرانی تا آینده‌های دور قدرشناس این خدمات خواهند بود اما همان شهروندان‌ از شهردار خدوم و تلاشگر خود انتظار دارند به شهرداران مناطق و مدیران تحت امر خود قویا تاکید کنند که در عین جلوگیری از بروز تخلفات زیان‌بخش به حال عموم شهروندان، فرهنگ‌مداری و برقراری روابط دوستانه و پدرانه با شهروندان را به طور جدی در دستور شیوه‌های مدیریت خود قرار دهند و تا جایی که امکان دارد به نام اجرای قانون و مقررات در شهری که پر از مظاهر تخلف و بی‌قانونی‌‌های آزاردهنده است، موجبات جریحه‌دار ساختن افکار عمومی و زیرسوال بردن خدمات برجسته شهرداری را فراهم نسازند. Kiamehr_gh@yahoo.com