مهمترین پرسش پس از استعفای کارلوس کیروش این است که علی کفاشیان در تمام این مدت و این اتهامها دقیقا کجا قرار داشته و برای رفع سوءتفاهم بین سرمربی تیم ملی و فدراسیوننشینان چه کرده است؟ کیروش درست میگوید یا غلط؟ او تهمت میزند یا برای حرفهایش مدرک هم دارد؟ کیروش ادبیات درست را به کار میبرد یا زیادهروی میکند؟ پاسخ این پرسشها را نمیدانیم، تنها قاضی باید بداند، اوست که مدارک را میگیرد، شاهدها را به صف میکند و علم قضا دارد و حکم میدهد، پس تابلوی ورود ممنوع اینجا بر سردر این خیابان که کیروش هر روز آن را پهنتر میکند، قرار میدهیم. پرسش ما این نیست که حرفهای کیروش تا چه حد درست است، پاسخ این است که کفاشیان دقیقا کجاست؟ حرفهای کیروش تقریبا چند ماه بعد از اینکه به ایران آمد در مورد ترابیان شروع شد، بعد از او کیروش با نمازی دستیار خودش درگیر شد و او را با عباس آقا مقایسه کرد، پس از این، کار به دعوا با اسدی کشید و اتهام اینکه او و شاید برخی در وزارت ورزش نمیخواهند کیروش در ایران بماند و امروز هم دامنه درگیری به خانم هراتیان میکشد. پرسش را دوباره تکرار میکنیم، علی کفاشیان، رییس فدراسیون فوتبال ایران در تمام این روزها و هفتهها و ماهها برای از بین بردن سوءتفاهم یا حتی رسیدگی به اتهامهایی که کیروش به فدراسیون نشینان زده چه کرده است؟ چه میکند؟ جای خالی کار عملیاتی کفاشیان اینجا دیده میشود، شاید چند جلسه با کیروش، چند بار رودررو کردنش با مخالفانش و رسیدگی دقیق به آنچه او ادعایش را دارد، میتوانست همه چیز را عوض کند اما کفاشیانی که به زعم خیلیها کارنامه خوبی دارد در این مورد حضور فیزیکی نداشته و این مشکل را به حال خود گذاشته تا امروز آن مشکلاتی که کوچک به نظر میرسید استعفای کیروش را در پی داشته باشد. به نوشته مهر، کفاشیان باید امروز از خودش بپرسد که آیا واقعا کم کاریهای عامدانهای برای عصبی کردن و استعفا دادن کیروش وجود دارد؟ اگر وجود دارد چرا کفاشیان در مورد آن حرف نزد؟ چرا رسیدگی نکرد؟ یعنی واقعا زیردستانش در فدراسیون چوب لای چرخ گذاشتند تا کیروش ول کند و برود؟ اگر چنین باشد باید خود کفاشیان به آن رسیدگی میکرد و به نظر میرسد چنین نکرده است.
مهمترین پرسش پس از استعفای کارلوس کیروش این است که علی کفاشیان در تمام این مدت و این اتهامها دقیقا کجا قرار داشته و برای رفع سوءتفاهم بین سرمربی تیم ملی و فدراسیوننشینان چه کرده است؟ کیروش درست میگوید یا غلط؟ او تهمت میزند یا برای حرفهایش مدرک هم دارد؟ کیروش ادبیات درست را به کار میبرد یا زیادهروی میکند؟ پاسخ این پرسشها را نمیدانیم، تنها قاضی باید بداند، اوست که مدارک را میگیرد، شاهدها را به صف میکند و علم قضا دارد و حکم میدهد، پس تابلوی ورود ممنوع اینجا بر سردر این خیابان که کیروش هر روز آن را پهنتر میکند، قرار میدهیم. پرسش ما این نیست که حرفهای کیروش تا چه حد درست است، پاسخ این است که کفاشیان دقیقا کجاست؟ حرفهای کیروش تقریبا چند ماه بعد از اینکه به ایران آمد در مورد ترابیان شروع شد، بعد از او کیروش با نمازی دستیار خودش درگیر شد و او را با عباس آقا مقایسه کرد، پس از این، کار به دعوا با اسدی کشید و اتهام اینکه او و شاید برخی در وزارت ورزش نمیخواهند کیروش در ایران بماند و امروز هم دامنه درگیری به خانم هراتیان میکشد. پرسش را دوباره تکرار میکنیم، علی کفاشیان، رییس فدراسیون فوتبال ایران در تمام این روزها و هفتهها و ماهها برای از بین بردن سوءتفاهم یا حتی رسیدگی به اتهامهایی که کیروش به فدراسیون نشینان زده چه کرده است؟ چه میکند؟ جای خالی کار عملیاتی کفاشیان اینجا دیده میشود، شاید چند جلسه با کیروش، چند بار رودررو کردنش با مخالفانش و رسیدگی دقیق به آنچه او ادعایش را دارد، میتوانست همه چیز را عوض کند اما کفاشیانی که به زعم خیلیها کارنامه خوبی دارد در این مورد حضور فیزیکی نداشته و این مشکل را به حال خود گذاشته تا امروز آن مشکلاتی که کوچک به نظر میرسید استعفای کیروش را در پی داشته باشد. به نوشته مهر، کفاشیان باید امروز از خودش بپرسد که آیا واقعا کم کاریهای عامدانهای برای عصبی کردن و استعفا دادن کیروش وجود دارد؟ اگر وجود دارد چرا کفاشیان در مورد آن حرف نزد؟ چرا رسیدگی نکرد؟ یعنی واقعا زیردستانش در فدراسیون چوب لای چرخ گذاشتند تا کیروش ول کند و برود؟ اگر چنین باشد باید خود کفاشیان به آن رسیدگی میکرد و به نظر میرسد چنین نکرده است.