انشقاق در لیست واحد
گروه ایران- عماد منصوری: با وجود آنکه اصولگرایان حتی پیش از شروع کارزار انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی و ثبت کاندیداهایشان از تایید صلاحیت اکثریت یارانشان توسط شورای نگهبان مطلع بودند اما همچنان مانند اصلاحطلبانی که اکثریت کاندیداهایشان ردصلاحیت شدهاند، در گیر و دار جمعبندی لیست نهایی خود و حتی فراتر از آن، رسیدن به اجماعی حداقلی میان نیروهای همسوی خویش هستند. سوابق سه گروه همانطور که قابل پیشبینی شده بود خروجی فهرست انتخاباتی شورای ائتلاف اصولگرایان، باعث مخالفتها و تنش درون گروهی این جناح شد و حال حتی اگر دیگر اصولگرایان تحت فشار، انصراف هم دهند (که بعید است) فروپاشی اصولگرایان کلید خورده، خاصه آنکه گروههایی در تنظیم فهرست دخالت داشته و سهم بیشتری را از آن خود کردهاند که عملکرد مثبتی را حتی نزد دوستان خود به نمایش نگذاشته و علاوه بر اینکه انزجار عمومی را به دلیل رفتارهای افراطی در کارنامه خود ثبت کردهاند، در اردوگاه اصولگرایان هم مورد قبول نیستند. بررسی سوابق سه گروه (یاران احمدینژاد، پایداریچیها و موتلفه) که بیشترین سهم را از آن خود کردهاند، مدعای فوق را اثبات میکند. وجه دیگر قضیه، آن است که این سه گروه بارها یکدیگر را تخطئه کرده و هر یک دیگری را مقصر شکستها و ناکامیهای انتخاباتی و مدیریتی معرفی کردهاند و بارها در امور سیاسی لغزشهایی داشتهاند و آسیبهای جدی بر جامعه وارد آوردهاند حال چگونه باز به ائتلاف رسیدهاند سوالی است که باید پاسخ آن را در انگیزههای درونی افراد و امری که به گروههای خاص میشود، جستوجو کرد. گارد شبانه از سوی دیگر، ائتلاف جدید به هیچ روی منطق و منش سیاسی را تداعی نمیکند و بیشتر نشان میدهد که آنان در سیاهی شب روبهروی هم گارد گرفتهاند و مترصد فرصتی هستند تا از یکدیگر انتقام گیرند. ائتلاف ظاهری کنونی چشمانداز موفقیت آمیزی نخواهد داشت و پیداست که افراطیون اصولگرا بر این باورند تا به مدد ردصلاحیتهای گستردهای که صورت پذیرفته و میدان خالی از رقیب اصلی و کوتاه آمدن دیگر اصولگرایان در صورت پیروز شدن فضای جامعه را رادیکالتر و خشونت و افراط را ادامه داده و علیه دولت منتخب عمل کنند. بنا بر اعلام بهارنیوز، موتلفهایها که همواره تا به امروز در تصمیمهای بزرگ خطا رفته و پس از انقلاب در انتخابات شرکت فعال داشتهاند اما اکثر اوقات اشتباه کردهاند. از اولین تصمیم که حمایت از جلالالدین فارسی در نخستین دوره انتخابات ریاستجمهوری بود نشان دادند که فهم درستی از اوضاع سیاسی نمیتوانند ارائه دهند و در دومین دوره هم باوجود آنکه دو نفر از اعضای حزب موتلفه یعنی مرحوم عسکراولادی و مرحوم پرورش کاندیدا بودند اما از آنها هم که هم حزبیشان بودند، عبور کردند تا سال 76 که شکست سنگینی را متحمل شدند و متاسفانه روند خطاها همچنان ادامه یافت تا سال 88 که احمدینژاد را مورد حمایت قرار دادند و باز پشیمان شدند. چنانکه میبینیم روند خطاهای سیاسی استمرار دارد و باز از نو در حلقه یاران احمدینژاد نشستهاند و پایداری خود را در ائتلاف با پایداریهای تازه از راه رسیده میبینند. وضعیت «جریان خاص» یاران احمدینژاد چهرهای سیاسی یا حتی فکری ندارند و «اشتباه بزرگی» در تاریخ سیاسی معاصر ایران به حساب میآیند و خود اصولگرایان هم این حلقه را به نام «جریان خاص» یا «جریان انحرافی» میشناسند. هر فرد و گروهی که به این گروه نزدیک شود یا حمایت کند اولین موردی که به ذهن دیگران منعکس میشود اختلاس، بحران، دروغ و خسارت و فروپاشی است. هر چند در نگاه اول جای تعجب است که بخشی از اصولگرایان که مدعای مذهبی و انقلابی هم دارند با جریان انحراف هم داستان میشوند اما عمق مساله را که بنگریم بخوبی در مییابیم آنها هم دست کمی از این حلقه منحرف ندارند و در مقاطع مختلف و در چند سال اخیر انحراف در اندیشه دینی و عملکرد سیاسی داشتهاند و در واقع شارژکننده جریان انحراف همین دوستان ائتلافی امروزیشان هستند. اینکه احمدینژاد اندیشهای یا توان مدیریتی یا آگاهی و درک درستی از دین و مذهب و نیز انقلاب اسلامی داشته باشد گزافگویی و غلوی بیش نیست. وی و یارانش به سبب خودبزرگبینی و دوپینگهای پی در پی توانستد مسندهایی را به دست آورند و به دلیل کمظرفیتی و همان عدم آگاهی از مبانی دینی و مسیر انقلاب با پوچیگری و رفتارهای کوچه بازاری راه انحراف رفتند و متاسفانه کشور را با خسارتهای بزرگ روبهرو کردند که اصولگرایان منصف و صادق هم به این اعتراف دارند و اینکه امروز در ائتلاف اصولگرایان نامی از آنهاست خود نشان از انحراف اصولگرایان دارد. تابع تفکرات افراطی جبهه پایداری که از سال 90 و پس از انتخابات 88 پا به عرصه سیاسی نهاده، در فضای سیاسی- اجتماعی به افراط گری و خشونت و تعصب و تفکرات خشک شهره است. در این جبهه، افرادی از دولتهای نهم و دهم محمود احمدینژاد و برخی از نمایندگان مجلس حضور دارند. بیشترین تاثیرپذیری جبهه پایداری، از آیتالله محمدتقی مصباح یزدی است که با نوعی اندیشه غیرقابل انعطاف، از مخالفان سرسخت و جدی اصلاحات و اعتدال و برخی از اصولگرایان میانهرو به شمار میرود. شورای ائتلاف اصولگرایان با اعلام فهرست انتخاباتی خود نشان داد تابع تفکراتی است که قائل به افراط است و به رای مردم قائل نیست و در واقع این ترکیب یعنی اصولگرایی را هم قبول نداریم. ضمن اینکه کجروی آشکار ائتلاف اصولگرایان دلخوری و مخالفتهایی را در پی داشت و لیستهای دیگری بیرون آمد. ریشههای رفتاری گروههای سهگانه و برخی سیاسیون فرصتطلب و ائتلافی که اینگونه شکل میگیرد را باید در نفعطلبی، خودخواهی، میل به کسب قدرت از هر راهی، کینه حتی نسبت به برادران حزبی خود، عدم رشد سیاسی و اجتماعی و نگاه ابزاری به مردم و دین جستوجو کرد. از هر سو که به فهرست شورای ائتلاف نظر انداخته شود و ماجرای ردصلاحیتها پیشرو قرار گیرد، حقیقت و واقعیتی را فاش میسازد که امروز اصولگرایان با آن مواجه شدهاند و آن، انحصارطلبی و اقتدارگرایی است و اینکه به هیچوجه حاضر نیستند قدرت را از دست دهند که اگر لازم باشد، «برادر را هم بر دار میکنند» و این هشدار را اصلاحطلبان داده بودند که تمامیتخواهی، روزی گریبان آنها را هم خواهد گرفت و اکنون مشهود است. آغاز فروپاشی با این احوال به نظر میرسد فروپاشی اصولگرایی آغاز شده است و اصلاحطلبان هم از این موضوع خشنود نیستند. اصلاحات مخالف سیاسی را میپذیرد و به عقلای اصولگرا همانطور که پیشتر هشدار داده بود، گوشزد میکند که تندروی و خشونت و تمامیتخواهی برخی در اردوگاه اصولگرایان آتشی بر خواهد افروخت که قبل از هر چیز کاشانه خودشان را میسوزاند و این آتش امروز شعله کشیده و به نفع هیچکس نیست. تدبیری باید تا اطفای این حریق کرد، تردید به خود راه ندهند و زودتر افراطیون را طرد کنند. تصور نمیشود اصولگرایان اصیل و اصلی از این خطاهای به عمد تازهبهدوران رسیدهها بگذرند و البته افراطیها اقبالی کم در ورود به مجلس خواهند یافت که اگر مشارکت مردم در انتخابات حداکثری باشد طومارشان را بار دیگر در خواهند پیچید. اصلاحطلبان و اعتدالگرایان و اصولگرایان صادقی که در معرض شبیخون تندروها (و به تعبیری تکفیریهای داخلی) قرار دارند مطمئن باشند جامعه به هیچ روی افراط را انتخاب نخواهد کرد و میتوانند با مدیریت و عملکرد منطقی و صادقانه آرای مردمی را به دست آورند. انتشار فهرست موازی اختلافات در میان اصولگرایان تشدید شده و چهرههای معتدل این جریان به دنبال انتشار لیستهای جدیدی هستند. بسیاری از چهرههای شناختهشده این جریان از نحوه بسته شدن لیست فراگیر اصولگرایان ناراضی هستند. بنابراین میتوان انتظار داشت که اصولگرایان با لیستهای مختلفی در عرصه انتخابات ظاهر شوند. خبرها حکایت از آن دارد که برخی کاندیداهای اصولگرا که در لیست نهایی تنظیم شده به وسیله حداد عادل و شرکا خارج ماندهاند، از این روند ناراضی هستند. در حالی که حدادعادل (سخنگوی شورای ائتلاف اصولگرایان) انتشار فهرستی اصولگرا موازی با فهرست انتخاباتی اصولگرایان را بعید دانست، بسیاری از اصولگرایان حذفشده اعلام کردهاند به نحو دیگری در انتخابات حضور خواهند داشت. غفوریفرد به انتخاب گفته بود با لیست صدای ملت میآید. وی افزوده بود: در نتیجه رفتار برخی از افراد، بسیاری از بزرگان اصولگرایی از نحوه ائتلاف میان اصولگرایان رضایت کافی ندارند. حسین طلا نیز از باقی ماندن خود در رقابتها خبر داد. او نماینده تهران در مجلس نهم که نامش در لیست اصولگرایان به چشم نمیخورد، در پاسخ به شایعات مطرحشده در مورد انصرافش از رقابتها گفت: من هم همچون برخی دیگر از اصولگرایان اعلام کردهام که انصراف نمیدهم و در عرصه انتخابات باقی میمانم. لیستهای صنفی حسین طلا خبر از این داد که احتمالا با لیستهای دیگر وارد عرصه میشود، البته وی تاکید دارد که لیستها صنفی است. طلا در این مورد توضیح داد: افراد گوناگونی از من دعوت کردهاند که در لیست انتخاباتی آنان حضور داشته باشنم. البته نمیخواهم در لیست سیاسی باشم اما در لیستهای صنفی میروم و به صورت مستقل هم حضور خواهم داشت. طلا در مورد موضع دیگر اصولگرایان هم گفت: سیدشهابالدین صدر از من برای حضور در لیستهای انتخاباتی دعوت کردند. در این چند روز نام شهابالدین صدر بیش از دیگر اصولگرایان به گوش میرسد. گویا وی قصد دارد در انتخابات پیشرو نقشی پررنگتر بازی کند. حتی به صورتی که بعضا شنیده میشود که وی میخواهد لیست مستقل دهد. در روزهای گذشته برخی اخبار حکایت از این داشت که صدر عضو هیاترییسه مجلس هشتم در تلاش برای تهیه یک لیست انتخاباتی از میان نامزدهای اصولگرایی است که در لیست فراگیر اصولگرایان حضور ندارند. همین موضوع باعث شده که روز گذشته انواع شایعات و حملات از طرف رسانههای وابسته به اصولگرایان تندرو به شهابالدین صدر صورت گیرد. تا جایی که حتی خبر انصراف وی را به نادرست منتشر کردند. دراین میان شهابالدین صدر نیز با صدور یک بیانیه به شایعه انصراف خود واکنش نشان داد و اعلام کرد که قطعا در عرصه انتخابات باقی خواهد ماند. جلسات رهروان ولایت پیش از این نیز، بهروز نعمتی، نماینده فعلی مجلس گفته بود: بر اساس جلساتی که با کاظم جلالی، رییس فراکسیون رهروان ولایت داشتیم، تلاش خواهیم کرد تا یک لیست ائتلافی از مجموعه نیروهای رهروان، اعتدالگرا و افرادی که بر مبنای عقلانیت تصمیم میگیرند، تنظیم کنیم. در صورت منتشر نشدن لیست ائتلاف رهروان با نیروهای اعتدالگرا در دو تا سه روز آینده، قطعا رهروان ولایت فهرست مجرای انتخاباتی خود را با حضور نیروهای سرشناس این جریان منتشر خواهد کرد. علاوه بر این رفعت بیات، نماینده اصولگرای مجلس هفتم هم خبر داده که در حال رایزنی برای انتشار فهرستی موسوم به «نیروهای مستقل انقلاب» برای انتخابات مجلس دهم است. به این ترتیب به نظر میرسد «نهضت انصراف» اعلام شده از سوی شورای ائتلاف اصولگرایان مورد استقبال همه نامزدهای این جریان سیاسی قرار نگرفته است.
گروه ایران- عماد منصوری: با وجود آنکه اصولگرایان حتی پیش از شروع کارزار انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی و ثبت کاندیداهایشان از تایید صلاحیت اکثریت یارانشان توسط شورای نگهبان مطلع بودند اما همچنان مانند اصلاحطلبانی که اکثریت کاندیداهایشان ردصلاحیت شدهاند، در گیر و دار جمعبندی لیست نهایی خود و حتی فراتر از آن، رسیدن به اجماعی حداقلی میان نیروهای همسوی خویش هستند. سوابق سه گروه همانطور که قابل پیشبینی شده بود خروجی فهرست انتخاباتی شورای ائتلاف اصولگرایان، باعث مخالفتها و تنش درون گروهی این جناح شد و حال حتی اگر دیگر اصولگرایان تحت فشار، انصراف هم دهند (که بعید است) فروپاشی اصولگرایان کلید خورده، خاصه آنکه گروههایی در تنظیم فهرست دخالت داشته و سهم بیشتری را از آن خود کردهاند که عملکرد مثبتی را حتی نزد دوستان خود به نمایش نگذاشته و علاوه بر اینکه انزجار عمومی را به دلیل رفتارهای افراطی در کارنامه خود ثبت کردهاند، در اردوگاه اصولگرایان هم مورد قبول نیستند. بررسی سوابق سه گروه (یاران احمدینژاد، پایداریچیها و موتلفه) که بیشترین سهم را از آن خود کردهاند، مدعای فوق را اثبات میکند. وجه دیگر قضیه، آن است که این سه گروه بارها یکدیگر را تخطئه کرده و هر یک دیگری را مقصر شکستها و ناکامیهای انتخاباتی و مدیریتی معرفی کردهاند و بارها در امور سیاسی لغزشهایی داشتهاند و آسیبهای جدی بر جامعه وارد آوردهاند حال چگونه باز به ائتلاف رسیدهاند سوالی است که باید پاسخ آن را در انگیزههای درونی افراد و امری که به گروههای خاص میشود، جستوجو کرد. گارد شبانه از سوی دیگر، ائتلاف جدید به هیچ روی منطق و منش سیاسی را تداعی نمیکند و بیشتر نشان میدهد که آنان در سیاهی شب روبهروی هم گارد گرفتهاند و مترصد فرصتی هستند تا از یکدیگر انتقام گیرند. ائتلاف ظاهری کنونی چشمانداز موفقیت آمیزی نخواهد داشت و پیداست که افراطیون اصولگرا بر این باورند تا به مدد ردصلاحیتهای گستردهای که صورت پذیرفته و میدان خالی از رقیب اصلی و کوتاه آمدن دیگر اصولگرایان در صورت پیروز شدن فضای جامعه را رادیکالتر و خشونت و افراط را ادامه داده و علیه دولت منتخب عمل کنند. بنا بر اعلام بهارنیوز، موتلفهایها که همواره تا به امروز در تصمیمهای بزرگ خطا رفته و پس از انقلاب در انتخابات شرکت فعال داشتهاند اما اکثر اوقات اشتباه کردهاند. از اولین تصمیم که حمایت از جلالالدین فارسی در نخستین دوره انتخابات ریاستجمهوری بود نشان دادند که فهم درستی از اوضاع سیاسی نمیتوانند ارائه دهند و در دومین دوره هم باوجود آنکه دو نفر از اعضای حزب موتلفه یعنی مرحوم عسکراولادی و مرحوم پرورش کاندیدا بودند اما از آنها هم که هم حزبیشان بودند، عبور کردند تا سال 76 که شکست سنگینی را متحمل شدند و متاسفانه روند خطاها همچنان ادامه یافت تا سال 88 که احمدینژاد را مورد حمایت قرار دادند و باز پشیمان شدند. چنانکه میبینیم روند خطاهای سیاسی استمرار دارد و باز از نو در حلقه یاران احمدینژاد نشستهاند و پایداری خود را در ائتلاف با پایداریهای تازه از راه رسیده میبینند. وضعیت «جریان خاص» یاران احمدینژاد چهرهای سیاسی یا حتی فکری ندارند و «اشتباه بزرگی» در تاریخ سیاسی معاصر ایران به حساب میآیند و خود اصولگرایان هم این حلقه را به نام «جریان خاص» یا «جریان انحرافی» میشناسند. هر فرد و گروهی که به این گروه نزدیک شود یا حمایت کند اولین موردی که به ذهن دیگران منعکس میشود اختلاس، بحران، دروغ و خسارت و فروپاشی است. هر چند در نگاه اول جای تعجب است که بخشی از اصولگرایان که مدعای مذهبی و انقلابی هم دارند با جریان انحراف هم داستان میشوند اما عمق مساله را که بنگریم بخوبی در مییابیم آنها هم دست کمی از این حلقه منحرف ندارند و در مقاطع مختلف و در چند سال اخیر انحراف در اندیشه دینی و عملکرد سیاسی داشتهاند و در واقع شارژکننده جریان انحراف همین دوستان ائتلافی امروزیشان هستند. اینکه احمدینژاد اندیشهای یا توان مدیریتی یا آگاهی و درک درستی از دین و مذهب و نیز انقلاب اسلامی داشته باشد گزافگویی و غلوی بیش نیست. وی و یارانش به سبب خودبزرگبینی و دوپینگهای پی در پی توانستد مسندهایی را به دست آورند و به دلیل کمظرفیتی و همان عدم آگاهی از مبانی دینی و مسیر انقلاب با پوچیگری و رفتارهای کوچه بازاری راه انحراف رفتند و متاسفانه کشور را با خسارتهای بزرگ روبهرو کردند که اصولگرایان منصف و صادق هم به این اعتراف دارند و اینکه امروز در ائتلاف اصولگرایان نامی از آنهاست خود نشان از انحراف اصولگرایان دارد. تابع تفکرات افراطی جبهه پایداری که از سال 90 و پس از انتخابات 88 پا به عرصه سیاسی نهاده، در فضای سیاسی- اجتماعی به افراط گری و خشونت و تعصب و تفکرات خشک شهره است. در این جبهه، افرادی از دولتهای نهم و دهم محمود احمدینژاد و برخی از نمایندگان مجلس حضور دارند. بیشترین تاثیرپذیری جبهه پایداری، از آیتالله محمدتقی مصباح یزدی است که با نوعی اندیشه غیرقابل انعطاف، از مخالفان سرسخت و جدی اصلاحات و اعتدال و برخی از اصولگرایان میانهرو به شمار میرود. شورای ائتلاف اصولگرایان با اعلام فهرست انتخاباتی خود نشان داد تابع تفکراتی است که قائل به افراط است و به رای مردم قائل نیست و در واقع این ترکیب یعنی اصولگرایی را هم قبول نداریم. ضمن اینکه کجروی آشکار ائتلاف اصولگرایان دلخوری و مخالفتهایی را در پی داشت و لیستهای دیگری بیرون آمد. ریشههای رفتاری گروههای سهگانه و برخی سیاسیون فرصتطلب و ائتلافی که اینگونه شکل میگیرد را باید در نفعطلبی، خودخواهی، میل به کسب قدرت از هر راهی، کینه حتی نسبت به برادران حزبی خود، عدم رشد سیاسی و اجتماعی و نگاه ابزاری به مردم و دین جستوجو کرد. از هر سو که به فهرست شورای ائتلاف نظر انداخته شود و ماجرای ردصلاحیتها پیشرو قرار گیرد، حقیقت و واقعیتی را فاش میسازد که امروز اصولگرایان با آن مواجه شدهاند و آن، انحصارطلبی و اقتدارگرایی است و اینکه به هیچوجه حاضر نیستند قدرت را از دست دهند که اگر لازم باشد، «برادر را هم بر دار میکنند» و این هشدار را اصلاحطلبان داده بودند که تمامیتخواهی، روزی گریبان آنها را هم خواهد گرفت و اکنون مشهود است. آغاز فروپاشی با این احوال به نظر میرسد فروپاشی اصولگرایی آغاز شده است و اصلاحطلبان هم از این موضوع خشنود نیستند. اصلاحات مخالف سیاسی را میپذیرد و به عقلای اصولگرا همانطور که پیشتر هشدار داده بود، گوشزد میکند که تندروی و خشونت و تمامیتخواهی برخی در اردوگاه اصولگرایان آتشی بر خواهد افروخت که قبل از هر چیز کاشانه خودشان را میسوزاند و این آتش امروز شعله کشیده و به نفع هیچکس نیست. تدبیری باید تا اطفای این حریق کرد، تردید به خود راه ندهند و زودتر افراطیون را طرد کنند. تصور نمیشود اصولگرایان اصیل و اصلی از این خطاهای به عمد تازهبهدوران رسیدهها بگذرند و البته افراطیها اقبالی کم در ورود به مجلس خواهند یافت که اگر مشارکت مردم در انتخابات حداکثری باشد طومارشان را بار دیگر در خواهند پیچید. اصلاحطلبان و اعتدالگرایان و اصولگرایان صادقی که در معرض شبیخون تندروها (و به تعبیری تکفیریهای داخلی) قرار دارند مطمئن باشند جامعه به هیچ روی افراط را انتخاب نخواهد کرد و میتوانند با مدیریت و عملکرد منطقی و صادقانه آرای مردمی را به دست آورند. انتشار فهرست موازی اختلافات در میان اصولگرایان تشدید شده و چهرههای معتدل این جریان به دنبال انتشار لیستهای جدیدی هستند. بسیاری از چهرههای شناختهشده این جریان از نحوه بسته شدن لیست فراگیر اصولگرایان ناراضی هستند. بنابراین میتوان انتظار داشت که اصولگرایان با لیستهای مختلفی در عرصه انتخابات ظاهر شوند. خبرها حکایت از آن دارد که برخی کاندیداهای اصولگرا که در لیست نهایی تنظیم شده به وسیله حداد عادل و شرکا خارج ماندهاند، از این روند ناراضی هستند. در حالی که حدادعادل (سخنگوی شورای ائتلاف اصولگرایان) انتشار فهرستی اصولگرا موازی با فهرست انتخاباتی اصولگرایان را بعید دانست، بسیاری از اصولگرایان حذفشده اعلام کردهاند به نحو دیگری در انتخابات حضور خواهند داشت. غفوریفرد به انتخاب گفته بود با لیست صدای ملت میآید. وی افزوده بود: در نتیجه رفتار برخی از افراد، بسیاری از بزرگان اصولگرایی از نحوه ائتلاف میان اصولگرایان رضایت کافی ندارند. حسین طلا نیز از باقی ماندن خود در رقابتها خبر داد. او نماینده تهران در مجلس نهم که نامش در لیست اصولگرایان به چشم نمیخورد، در پاسخ به شایعات مطرحشده در مورد انصرافش از رقابتها گفت: من هم همچون برخی دیگر از اصولگرایان اعلام کردهام که انصراف نمیدهم و در عرصه انتخابات باقی میمانم. لیستهای صنفی حسین طلا خبر از این داد که احتمالا با لیستهای دیگر وارد عرصه میشود، البته وی تاکید دارد که لیستها صنفی است. طلا در این مورد توضیح داد: افراد گوناگونی از من دعوت کردهاند که در لیست انتخاباتی آنان حضور داشته باشنم. البته نمیخواهم در لیست سیاسی باشم اما در لیستهای صنفی میروم و به صورت مستقل هم حضور خواهم داشت. طلا در مورد موضع دیگر اصولگرایان هم گفت: سیدشهابالدین صدر از من برای حضور در لیستهای انتخاباتی دعوت کردند. در این چند روز نام شهابالدین صدر بیش از دیگر اصولگرایان به گوش میرسد. گویا وی قصد دارد در انتخابات پیشرو نقشی پررنگتر بازی کند. حتی به صورتی که بعضا شنیده میشود که وی میخواهد لیست مستقل دهد. در روزهای گذشته برخی اخبار حکایت از این داشت که صدر عضو هیاترییسه مجلس هشتم در تلاش برای تهیه یک لیست انتخاباتی از میان نامزدهای اصولگرایی است که در لیست فراگیر اصولگرایان حضور ندارند. همین موضوع باعث شده که روز گذشته انواع شایعات و حملات از طرف رسانههای وابسته به اصولگرایان تندرو به شهابالدین صدر صورت گیرد. تا جایی که حتی خبر انصراف وی را به نادرست منتشر کردند. دراین میان شهابالدین صدر نیز با صدور یک بیانیه به شایعه انصراف خود واکنش نشان داد و اعلام کرد که قطعا در عرصه انتخابات باقی خواهد ماند. جلسات رهروان ولایت پیش از این نیز، بهروز نعمتی، نماینده فعلی مجلس گفته بود: بر اساس جلساتی که با کاظم جلالی، رییس فراکسیون رهروان ولایت داشتیم، تلاش خواهیم کرد تا یک لیست ائتلافی از مجموعه نیروهای رهروان، اعتدالگرا و افرادی که بر مبنای عقلانیت تصمیم میگیرند، تنظیم کنیم. در صورت منتشر نشدن لیست ائتلاف رهروان با نیروهای اعتدالگرا در دو تا سه روز آینده، قطعا رهروان ولایت فهرست مجرای انتخاباتی خود را با حضور نیروهای سرشناس این جریان منتشر خواهد کرد. علاوه بر این رفعت بیات، نماینده اصولگرای مجلس هفتم هم خبر داده که در حال رایزنی برای انتشار فهرستی موسوم به «نیروهای مستقل انقلاب» برای انتخابات مجلس دهم است. به این ترتیب به نظر میرسد «نهضت انصراف» اعلام شده از سوی شورای ائتلاف اصولگرایان مورد استقبال همه نامزدهای این جریان سیاسی قرار نگرفته است.