مردی برای تمام فصول
میگویند احتیاج پدر همه ابداعات و اختراعات است. در اینکه انسان به گاه تنگدستی و در حالی که در منگنه مشکلات گرفتار آمده، راهحلهایی را در ذهنش مرور میکند که چهبسا در شرایط عادی هرگز به آنها فکر نکرده باشد، تردیدی وجودی ندارد. به طور مثال هنگامی که ادیسون معروف برای نخستینبار شاهد روشن شدن فضای اتاقش توسط نوری بود که امروز از آن بهعنوان الکتریسیته یا به قول ایرانیها برق یاد میشود، چهبسا به نیاز پیشین خود به روشنایی میاندیشیده است. به هر حال به هر دلیلی که باشد از آغاز بشریت تا امروز و امروز تا فردایی که هنوز پایانش مشخص نیست، تداوم زندگی انسان به تفکر برتر و تلاش بیوقفه کسانی وابسته است و خواهد بود که با ذهن خلاق خود به نوآوری و اختراع پرداخته و میپردازند، هرچند که همه آنها بهتر شدن و سعادت آدمها را دربر نداشته اما بدون پیشرفت و ابداع زندگی از حرکت میایستد. من به سهم خود همه اختراعها را یکسان دوست ندارم به طور مثال همان اندازه که از برق خوشم میآید از دینامیت میترسم! در این رهگذر اما بعضی اختراعها هستند که با زندگی آدم پیوستگی مییابند به طور مثال من همیشه به مارکونی ایتالیایی و آنهایی که پیش یا پس از او در اختراع پدیدهای به نام «رادیو» نقش داشتند، درود میفرستم. هرگز یادم نمیرود- چندین بار هم نوشته و گفتهام- روزی را که در سالهای خیلی پیش، سالهای آغازین دهه 30 خورشیدی که پدرم با یک جعبه بزرگ به خانه آمد؛ جعبهای که درونش وسیلهای بود که با باتری اتومبیل کار میکرد. از آن روزها تا امروز و با وجود حضور انواع و اقسام وسایل ارتباطجمعی کاغذی و تصویری، علاقه و عشق من به رادیو کم نشده است. رادیو در روزگاری که ماهواره، تلویزیون و انواع ابزارهای ارتباطی به دنیا نیامده بودند، یار، رفیق و مونس آدمها بود و هنوز هم با وجود رقبای بصری دلربایی که وجود دارد برای خیلیها از جمله من همچنان عزیز است. *** هنگامی که کسی را نمیبینیم یا کسی ما را نمیبیند، انتقال حس و حال و توضیح و تشریح رویدادها به کمک صدا کاری دشوار خواهد بود و اینجاست که تفاوت و سختی کار در رادیو با دیگر ابزارهای رسانهای به ویژه تلویزیون آشکار میشود و بدون تردید هنرمندانی که کار هنری- رسانهای را با رادیو آغاز کرده و میکنند در ادامه راه حرفهای خود در رسانههای تصویری راحتتر موفق میشوند. در رادیو نهتنها گوینده، مجری و بازیگران نمایشنامهها و برنامههای سرگرمکننده، دیده نمیشوند بلکه عوامل بسیار دیگری به قول معروف پشتصحنه هستند که نهتنها از سوی شنونده دیده نمیشوند بلکه با وجود همه شایستگیهایی که دارند از تهیهکننده و صدابردار تا منشی صحنه و مسوول تدارکات و بسیاری عزیزان دیگر، کمتر شناخته میشوند و خیلی کم از آنها نام برده میشود و کم مورد تشویق قرار میگیرند. در میان خیل عظیمی از همکاران رادیویی از آغاز کار این رسانه در ایران یعنی حدود 95 سال پیش تا امروز یکی هم استاد جمشید تاجبخش است که امروز 43 سال از حضور و خدمتش در رادیو میگذرد. استاد با وجود کارنامه درخشانی که بهعنوان تهیهکننده، دبیر و سردبیر برنامه، مسوول پخش و تولید و امروز مدرس فن گویندگی دارد، آنگونه که باید و شاید در واقع به میزان شایستگیاش در قالب یک چهره شاخص رسانهای شناخته نشده است. البته جدا از اینکه عناصر پشتصحنه رادیو به طور معمول از نگاه مردم دور میمانند، فروتنی و حجب و حیای ذاتی جمشید تاجبخش هم مزید بر علت شده است اما تلاش مجدانه رضا بازیبرون، صداپیشه پیشکسوت که عمری را در این راه گذارنده از یکسو و زحمت سرکار خانم دکتر سحر تاجبخش از طرف دیگر باعث شد تا استاد راضی به گفتوگو شود. ضمن تشکر از هر سه نفرشان، امید است با این گفتوگو بخشی از خاطرات رادیویی قدیمیها به ویژه در زاهدان و اصفهان که پای برنامههای پرشنونده جمشید تاجبخش از جمله برنامه «ما و شنوندگان» و «ساعت 4 بعدازظهر» دوباره جان بگیرد. مسعود سلیمی استاد تاجبخش از رادیو بگویید. در گرماگرم تحولات و تغییرات سریع اجتماعی- فرهنگی و سیاسی ناشی از انقلاب صنعتی در قرن 19 میلادی دانشمندان در دانش فیزیک و الکترومغناطیس به نتایج درخشانی رسیدند و با همت مکتشفان و مخترعانی همچون آمپر، فاراده، هرتز، ماکسول، مورس، مارکونی و... نخستین استفاده از امواج رادیویی طی دهههای 1870 تا 1930 میلادی به صورت سامانهای مرکب از دو بخش فرستنده و گیرنده امواج پدید آمد و با نام «رادیو» شروع به کار کرد و کمکم به تولید صنعتی و تجاری رسید. تجاریشدن این پدیده قطعا مفاهیم جدید، ابزار نوپدید و مشاغل نویی را هم موجب شد دقیقا طی دهه 1930 تغییراتی که در فرهنگ اصطلاحات رادیویی ایجاد شد به شکل روشنی نشان از یک جهش عمده در گسترش پدیدهای نو به نام رسانه رادیو داشت. ت.ب.س (تلگراف بیسیم) به رادیو تبدیل شد، تکنیکهای پخش و انتقال صدا رو به تکامل رفت، استدیوها با میکروفنهای پیشرفته مجهز شدند. از سوی دیگر نویسندگان، گویندگان، موسیقیدانان، هنرپیشگان و فناوران این رشته در مراکز شهری بزرگ جمع شدند و همزمان با افزایش قدرت فرستندهها بر تعداد شنوندگان رادیو هم افزوده شد و اینها همه موجب شد تا رادیو با شتابی بیشتر به صورت وسیلهای اطلاعاتی و تبلیغاتی، جایگاهی ویژه پیدا کند و کمکم از حالت آماتوری خارج شود و به صورت حرفهای، ابعاد بینالمللی و بینفرهنگی خود را گسترش دهد. پیشهای بهعنوان تهیهکنندگی چه زمانی و چگونه پدید آمد؟ با تجاری شدن رادیو، تهیه برنامهها در رسانه شنیداری به صورت اشتغالی جذاب برای افراد حرفهای درآمد و جنبه تخصصی یافت به طوری که در بسیاری از برنامهها به تهیه و پخش فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی همچون کنسرتها، نمایشها، کنفرانسها و بازخوانی روزنامهها و مجلات پرداختند که تا آن زمان برای رادیو ساخته نشده بودند. در این سالها این اندیشه که افرادی توانمند برای به ثمر رساندن و عمومی کردن فرهنگ جدید ارتباطی و جایگزین کردن فرهنگ کلام و نمایش به جای فرهنگ نوشتاری باید کشف و تربیت شوند قوت گرفت تا در بخشهای گوناگون فنی، فرهنگی و هنری این رسانه تازهنفس بتوانند پاسخگوی نیازهای متنوع شنوندگان و مخاطبان باشند. به این ترتیب کادرهای مختلفی برای آموزش حرفهای چون نویسندگی، تحقیق و توسعه، بازیگری و نمایش، ویراستاری، گویندگی، اجرا، گزارشگری، اپراتوری صدا و صدابرداری، موسیقی و تهیهکنندگی در مراکز رادیویی و بعدها تلویزیونی شکل گرفت و از آن پس بود که حرفه و هنر تهیهکنندگی از طریق آزمون و انتخاب افراد بااستعداد به وجود آمد. از جایگاه، مسوولیت، نقش و وظایف تهیهکننده بگویید؟ تهیهکننده رادیو در حقیقت مدیر، سازماندهنده و مسوول همه عوامل موثر در ساخت و تولید برنامه در رسانه شنیداری است که با بهرهگیری از آنها و به مدد تکنیکهای خاص به خلق یک اثر جذاب و شنیدنی میپردازد. ویژگیهای حرفهای یک تهیهکننده رادیویی چیست؟ یک تهیهکننده رادیویی باید از تواناییها، ویژگیها و امکانات حرفهای کار خود از جمله شناخت کامل عناصر سهگانه ارتباطات جمعی یعنی «منابع پیام»، «رسانه» و «مخاطب» آگاه بوده و همچنین شناخت کامل از لوازم و ابزار فنی و هنری حرفه خود نظیر استدیو، میز صدا، میکروفنها، هدفون، تاکبک، ماشینهای ضبط و پخش (Pleyer- recorder) داشته و نیز بر روابط فرهنگی و هنری بین عوامل برنامه تسلط کامل داشته باشد. البته امروزه استدیوهای مجهز و دستگاههای ضبط و پخش صدا با کیفیتهای عالی فنی و استفاده از فناوریهای دیجیتال، HD و نرمافزارهای مدرن، حداکثر کیفیت تولید و پخش برنامهها را فراهم کرده است اما در گذشته چنین امکاناتی حتی در تصور تهیهکننده برنامه همه نمیگنجید. در ایران شرایط چگونه بود؟ وسایل فنی ضبط و پخش برنامهها در ایران حتی طی دهههای 40-30 خورشیدی که رادیو دوره اعتلای خود را میگذراند بسیار ابتدایی و کاربرد آن مشکلتر و کمکیفیتتر بود. از طرفی قدرت محدود فرستندهها هم اغلب با پارازیت نیز همراه بود. استفاده از منابع موسیقی به صورت دستگاه گرام و صفحات 33 دور، 45 دور و 78 دور و بعدها ضبط صوتهای اولیه با نوارهای مغناطیسی و میکروفنهای کتابی و کمکیفیت شرایط ضبط و پخش برنامهها را در مقایسه با امروز بسیار سختتر میکرد و در عین حال از شوق کار به هیچوجه کم نمیکرد و ارزش هنر تهیهکنندگان را بیشتر نمایان میکرد. با این تفاصیل آیا تهیهکننده «ادیت» هم میکند؟ ادیت (Edit) یا حذف زواید برنامه هم از مراحل مهم کار تهیهکننده بود که در سالهای نخستین ضبط و تولید برنامه در ایران روی نوار ضبطشده صورت میگرفت. وسیلهای به نام «ادیتال» که روی آن شیاری به پهنای نوار ضبط صوت وجود داشت و یک تیغ صورت تراشی و نوار چسب مخصوص ادیت تمام لوازم ادیت در آن زمان بود، ادیت در واقع کاری مشابه ویرایش متون نوشتاری در چاپ و نشر است و ادیتور برنامه در واقع ویراشگر نوار ضبطشده به حساب میآمد که اشکالات صدا و اجرا از جانب گوینده و سایر عوامل برنامه را حذف و اصلاح میکرد. این وظیفه به عهده تهیهکننده یا دستیار تهیه بود، کاری دقیق و ظریف و مهم که به مهارت فراوان نیاز داشت به طوری که گاه صدای یک کسره هم از روی یک حرف برداشته میشد. در سالهای دور تهیهکننده را به «آشپز» تشبیه میکردند، کسی که از بهترین عناصر و مواد اولیه برنامهسازی بهترین ترکیب را فراهم و در بهترین ساعت عرضه میکرد، این طور است؟ بله! دقیقا همینطور است، در واقع تهیهکننده خوب و موفق مانند آشپز خوبی است که غذایی فرهنگی را برای تغذیه اندیشه و روح و جان مخاطبان رادیو فراهم میکند. خوشبختانه امروزه تهیهکنندگان رادیو با استفاده از منابع متنوع فرهنگی و جاذبههای تکنیکی موسیقی و افکت و با درک و شناخت نیازهای مخاطبان، مجموعههای تاثیرگذار تهیه میکنند. مراحل تولید یک برنامه رادیویی چگونه است؟ یک برنامه رادیویی معمولا به دلیل احساس نیاز جامعه به دو طریق، طراحی، پیشنهاد و ساخته میشود یا مستقیم از سوی تهیهکننده پیشنهاد میشود یا اینکه طرح آن از سوی شنودگان و مخاطبان رادیو یا مدیران مربوطه عرضه میشود. در هر دو حالت پس از موافقت با فکر اولیه توسط شورای برنامهها، طرح اجرایی توسط تهیهکننده مبتنی بر دلایل توجیهی، نام برنامه، ساعت و زمان پخش، پیشبینی تعداد برنامه، انتخاب عوامل اجرا و در نهایت برآورد مالی، برای تصویب پیشنهاد میشود. از خودتان بگویید در سال 1341 طی سومین دوره آزمون تهیهکنندگی اداره انتشارات و رادیو پذیرفته شدم و پس از گذراندن دوره یکساله تئوری در زمینههای مختلف از جمله اصول تهیه و تنظیم برنامههای رادیویی، زبان و ادبیات فارسی، فیزیک و آکوستیک صدا، زبان انگلیسی، موسیقی و کاربرد انواع آن در برنامههای رادیویی و نیز دورههای عملی به صورت حضور در مراحل ضبط و تولید انواع برنامه در استودیوهای رادیویی به عنوان تهیهکننده رادیو استخدام و در نخستین گام حرفهای خود در تیرماه 1342 عازم زاهدان شدم. در آن زمان به منظور گسترش شبکه رادیویی کشور برای نخستین بار سه فرستنده 100 کیلوواتی علاوه بر فرستندههای یک و 10 کیلوواتی محلی در مناطق مرزی و برونمرزی در اهواز، کرمانشاه و زاهدان راهاندازی شده بود و به همین دلیل عدهای را به عنوان تهیهکننده و مدرس کادرهای محلی به این شهرستانها اعزام کردند و با اینکه قرار بود پس از یک سال به تهران برگردم به دلیل جاذبههای اولیه و با توجه به حجم کار و عشق و علاقه به کار در محیطهای بکر و دوستداشتنی، 9 سال در رادیو زاهدان به طراحی و تولید انواع برنامههای محلی و برونمرزی پرداختم که حاصل آن کسب تجربههای باارزش و همراهی با همکاران خوب و متعهد در این استان دورافتاده با مردم خونگرم و صادق آن بود.در این مدت در پستهای مختلف تهیهکنندگی، مسوولیت برنامهها و رادیو زاهدان فعالیت داشتم و خواستم؛ آموزش همکاران جوانتر و سازماندهی کادرهای مختلف و متخصص برنامهسازی، پیشرفت خوبی داشته باشیم. در همین سالها بود که تهیهکننده اول کشور شدید؟ همینطور است. برای اولین بار در مسابقه رادیویی تهیهکنندگی مراکز استانها شرکت کردم که حاصل آن مقام نخست بود. در اواسط دهه 40 خورشیدی با ادغام رادیو و تلویزیون، سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران تشکیل شد و تلویزیون برای اولین بار در زاهدان شروع به کار کرد. با ورود تلویزیون، احساس نیاز به پیشرفت و تکمیل دانستههای علمی و افزایش توان تخصصی، تصمیم به ادامه تحصیل گرفتم که در نهایت در سال 1350 طی دانشگاه اصفهان رشته جغرافیا پذیرفته و به رادیو اصفهان منتقل شدم. در مرکز اصفهان، ابتدا به تهیه برنامههای مختلف پرداخته و سپس سالها بهعنوان مسوول تولید و مدتی نیز مسوول پخش رادیو مشغول فعالیت بودم. پس از انقلاب چه کردید؟ با تصمیم مدیران مربوطه، علاوه بر کار تهیه، مسوولیت تولید و پخش رادیو اصفهان را هم برعهده گرفتم که تا سال 1362 ادامه یافت. در این سال به دلیل مسایل خانوادگی، تصمیم گرفتم به مشهد منتقل شوم که با عدم موافقت این مرکز روبهرو شد. به همین خاطر و به ناچار پس از 23 سال کار مجبور به بازنشستگی پیش از موعد شدم اما پس از چند سال در سال 1366 با دعوت مجدد به کار با عناوین تهیهکننده، دبیر و سردبیر برنامه و مسوول ارزیابی به کار مشغول شدم و سپس از 76 تا 1382 مسوولیت مرکز موسیقی خراسان را برعهده گرفتم. سرانجام با بالا رفتن سن و سال و همچنین به منظور انتقال تجربه سالها کار و تلاش در مرکز سروش مشهد وابسته به صداوسیما به تدریس فن گویندگی روی آوردم و اکنون 12 سال است که به کار اشتغال دارم. نقش تهیهکننده در آموزش و تربیت سایر نیروها مانند گوینده، صدابردار، دستیار، نویسنده و... چیست؟ مسوولیت تهیهکننده رادیو متنوع است و با توجه به نوع برنامههایی که تهیه میکند، تفاوت دارد. توانایی ایجاد ارتباط آگاهانه با افراد گوناگون از امتیازهای یک تهیهکننده به حساب میآید. با این دیدگاه، او قدرت درک و شناخت نیازهای برنامه خود را به خوبی پیدا میکند، به همین دلیل توان تاثیرگذاری بر عوامل همراه خود را در برنامه هم دارد. تهیهکننده رادیو چه فرقی با تهیهکننده تلویزیون و سینما دارد؟ آنچه از تعریف سازمانی برمیآید، تهیهکننده سینمایی، بیشتر تامینکننده و پشتیبان اداری، مالی تولیدات و تهیهکننده تلویزیون مسوولیتهای اقتصادی، سیاسی و اداری مربوط به طرح و نظارت کلی بر اجرای برنامه را برعهده دارد در حالی که در رادیو علاوه بر مسوولیتهای گفته شده، مراتب مختلف تولید از جمله پیشنهاد طرح و ایده، انتخاب عوامل بیرونی و داخلی برنامه، تامین بودجه و برنامهریزی مالی هم برعهده تهیهکننده است. و حرف آخر... از اینکه «جهانصنعت» به سراغ قدیمیهای رسانه در کشور میآید تا خوانندگان به ویژه جوانان از روزگار گذشته و حال پیشکسوتان باخبر شوند، تشکر میکنم و در ادامه راه برایتان آرزوی موفقیت دارم.
میگویند احتیاج پدر همه ابداعات و اختراعات است. در اینکه انسان به گاه تنگدستی و در حالی که در منگنه مشکلات گرفتار آمده، راهحلهایی را در ذهنش مرور میکند که چهبسا در شرایط عادی هرگز به آنها فکر نکرده باشد، تردیدی وجودی ندارد. به طور مثال هنگامی که ادیسون معروف برای نخستینبار شاهد روشن شدن فضای اتاقش توسط نوری بود که امروز از آن بهعنوان الکتریسیته یا به قول ایرانیها برق یاد میشود، چهبسا به نیاز پیشین خود به روشنایی میاندیشیده است. به هر حال به هر دلیلی که باشد از آغاز بشریت تا امروز و امروز تا فردایی که هنوز پایانش مشخص نیست، تداوم زندگی انسان به تفکر برتر و تلاش بیوقفه کسانی وابسته است و خواهد بود که با ذهن خلاق خود به نوآوری و اختراع پرداخته و میپردازند، هرچند که همه آنها بهتر شدن و سعادت آدمها را دربر نداشته اما بدون پیشرفت و ابداع زندگی از حرکت میایستد. من به سهم خود همه اختراعها را یکسان دوست ندارم به طور مثال همان اندازه که از برق خوشم میآید از دینامیت میترسم! در این رهگذر اما بعضی اختراعها هستند که با زندگی آدم پیوستگی مییابند به طور مثال من همیشه به مارکونی ایتالیایی و آنهایی که پیش یا پس از او در اختراع پدیدهای به نام «رادیو» نقش داشتند، درود میفرستم. هرگز یادم نمیرود- چندین بار هم نوشته و گفتهام- روزی را که در سالهای خیلی پیش، سالهای آغازین دهه 30 خورشیدی که پدرم با یک جعبه بزرگ به خانه آمد؛ جعبهای که درونش وسیلهای بود که با باتری اتومبیل کار میکرد. از آن روزها تا امروز و با وجود حضور انواع و اقسام وسایل ارتباطجمعی کاغذی و تصویری، علاقه و عشق من به رادیو کم نشده است. رادیو در روزگاری که ماهواره، تلویزیون و انواع ابزارهای ارتباطی به دنیا نیامده بودند، یار، رفیق و مونس آدمها بود و هنوز هم با وجود رقبای بصری دلربایی که وجود دارد برای خیلیها از جمله من همچنان عزیز است. *** هنگامی که کسی را نمیبینیم یا کسی ما را نمیبیند، انتقال حس و حال و توضیح و تشریح رویدادها به کمک صدا کاری دشوار خواهد بود و اینجاست که تفاوت و سختی کار در رادیو با دیگر ابزارهای رسانهای به ویژه تلویزیون آشکار میشود و بدون تردید هنرمندانی که کار هنری- رسانهای را با رادیو آغاز کرده و میکنند در ادامه راه حرفهای خود در رسانههای تصویری راحتتر موفق میشوند. در رادیو نهتنها گوینده، مجری و بازیگران نمایشنامهها و برنامههای سرگرمکننده، دیده نمیشوند بلکه عوامل بسیار دیگری به قول معروف پشتصحنه هستند که نهتنها از سوی شنونده دیده نمیشوند بلکه با وجود همه شایستگیهایی که دارند از تهیهکننده و صدابردار تا منشی صحنه و مسوول تدارکات و بسیاری عزیزان دیگر، کمتر شناخته میشوند و خیلی کم از آنها نام برده میشود و کم مورد تشویق قرار میگیرند. در میان خیل عظیمی از همکاران رادیویی از آغاز کار این رسانه در ایران یعنی حدود 95 سال پیش تا امروز یکی هم استاد جمشید تاجبخش است که امروز 43 سال از حضور و خدمتش در رادیو میگذرد. استاد با وجود کارنامه درخشانی که بهعنوان تهیهکننده، دبیر و سردبیر برنامه، مسوول پخش و تولید و امروز مدرس فن گویندگی دارد، آنگونه که باید و شاید در واقع به میزان شایستگیاش در قالب یک چهره شاخص رسانهای شناخته نشده است. البته جدا از اینکه عناصر پشتصحنه رادیو به طور معمول از نگاه مردم دور میمانند، فروتنی و حجب و حیای ذاتی جمشید تاجبخش هم مزید بر علت شده است اما تلاش مجدانه رضا بازیبرون، صداپیشه پیشکسوت که عمری را در این راه گذارنده از یکسو و زحمت سرکار خانم دکتر سحر تاجبخش از طرف دیگر باعث شد تا استاد راضی به گفتوگو شود. ضمن تشکر از هر سه نفرشان، امید است با این گفتوگو بخشی از خاطرات رادیویی قدیمیها به ویژه در زاهدان و اصفهان که پای برنامههای پرشنونده جمشید تاجبخش از جمله برنامه «ما و شنوندگان» و «ساعت 4 بعدازظهر» دوباره جان بگیرد. مسعود سلیمی استاد تاجبخش از رادیو بگویید. در گرماگرم تحولات و تغییرات سریع اجتماعی- فرهنگی و سیاسی ناشی از انقلاب صنعتی در قرن 19 میلادی دانشمندان در دانش فیزیک و الکترومغناطیس به نتایج درخشانی رسیدند و با همت مکتشفان و مخترعانی همچون آمپر، فاراده، هرتز، ماکسول، مورس، مارکونی و... نخستین استفاده از امواج رادیویی طی دهههای 1870 تا 1930 میلادی به صورت سامانهای مرکب از دو بخش فرستنده و گیرنده امواج پدید آمد و با نام «رادیو» شروع به کار کرد و کمکم به تولید صنعتی و تجاری رسید. تجاریشدن این پدیده قطعا مفاهیم جدید، ابزار نوپدید و مشاغل نویی را هم موجب شد دقیقا طی دهه 1930 تغییراتی که در فرهنگ اصطلاحات رادیویی ایجاد شد به شکل روشنی نشان از یک جهش عمده در گسترش پدیدهای نو به نام رسانه رادیو داشت. ت.ب.س (تلگراف بیسیم) به رادیو تبدیل شد، تکنیکهای پخش و انتقال صدا رو به تکامل رفت، استدیوها با میکروفنهای پیشرفته مجهز شدند. از سوی دیگر نویسندگان، گویندگان، موسیقیدانان، هنرپیشگان و فناوران این رشته در مراکز شهری بزرگ جمع شدند و همزمان با افزایش قدرت فرستندهها بر تعداد شنوندگان رادیو هم افزوده شد و اینها همه موجب شد تا رادیو با شتابی بیشتر به صورت وسیلهای اطلاعاتی و تبلیغاتی، جایگاهی ویژه پیدا کند و کمکم از حالت آماتوری خارج شود و به صورت حرفهای، ابعاد بینالمللی و بینفرهنگی خود را گسترش دهد. پیشهای بهعنوان تهیهکنندگی چه زمانی و چگونه پدید آمد؟ با تجاری شدن رادیو، تهیه برنامهها در رسانه شنیداری به صورت اشتغالی جذاب برای افراد حرفهای درآمد و جنبه تخصصی یافت به طوری که در بسیاری از برنامهها به تهیه و پخش فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی همچون کنسرتها، نمایشها، کنفرانسها و بازخوانی روزنامهها و مجلات پرداختند که تا آن زمان برای رادیو ساخته نشده بودند. در این سالها این اندیشه که افرادی توانمند برای به ثمر رساندن و عمومی کردن فرهنگ جدید ارتباطی و جایگزین کردن فرهنگ کلام و نمایش به جای فرهنگ نوشتاری باید کشف و تربیت شوند قوت گرفت تا در بخشهای گوناگون فنی، فرهنگی و هنری این رسانه تازهنفس بتوانند پاسخگوی نیازهای متنوع شنوندگان و مخاطبان باشند. به این ترتیب کادرهای مختلفی برای آموزش حرفهای چون نویسندگی، تحقیق و توسعه، بازیگری و نمایش، ویراستاری، گویندگی، اجرا، گزارشگری، اپراتوری صدا و صدابرداری، موسیقی و تهیهکنندگی در مراکز رادیویی و بعدها تلویزیونی شکل گرفت و از آن پس بود که حرفه و هنر تهیهکنندگی از طریق آزمون و انتخاب افراد بااستعداد به وجود آمد. از جایگاه، مسوولیت، نقش و وظایف تهیهکننده بگویید؟ تهیهکننده رادیو در حقیقت مدیر، سازماندهنده و مسوول همه عوامل موثر در ساخت و تولید برنامه در رسانه شنیداری است که با بهرهگیری از آنها و به مدد تکنیکهای خاص به خلق یک اثر جذاب و شنیدنی میپردازد. ویژگیهای حرفهای یک تهیهکننده رادیویی چیست؟ یک تهیهکننده رادیویی باید از تواناییها، ویژگیها و امکانات حرفهای کار خود از جمله شناخت کامل عناصر سهگانه ارتباطات جمعی یعنی «منابع پیام»، «رسانه» و «مخاطب» آگاه بوده و همچنین شناخت کامل از لوازم و ابزار فنی و هنری حرفه خود نظیر استدیو، میز صدا، میکروفنها، هدفون، تاکبک، ماشینهای ضبط و پخش (Pleyer- recorder) داشته و نیز بر روابط فرهنگی و هنری بین عوامل برنامه تسلط کامل داشته باشد. البته امروزه استدیوهای مجهز و دستگاههای ضبط و پخش صدا با کیفیتهای عالی فنی و استفاده از فناوریهای دیجیتال، HD و نرمافزارهای مدرن، حداکثر کیفیت تولید و پخش برنامهها را فراهم کرده است اما در گذشته چنین امکاناتی حتی در تصور تهیهکننده برنامه همه نمیگنجید. در ایران شرایط چگونه بود؟ وسایل فنی ضبط و پخش برنامهها در ایران حتی طی دهههای 40-30 خورشیدی که رادیو دوره اعتلای خود را میگذراند بسیار ابتدایی و کاربرد آن مشکلتر و کمکیفیتتر بود. از طرفی قدرت محدود فرستندهها هم اغلب با پارازیت نیز همراه بود. استفاده از منابع موسیقی به صورت دستگاه گرام و صفحات 33 دور، 45 دور و 78 دور و بعدها ضبط صوتهای اولیه با نوارهای مغناطیسی و میکروفنهای کتابی و کمکیفیت شرایط ضبط و پخش برنامهها را در مقایسه با امروز بسیار سختتر میکرد و در عین حال از شوق کار به هیچوجه کم نمیکرد و ارزش هنر تهیهکنندگان را بیشتر نمایان میکرد. با این تفاصیل آیا تهیهکننده «ادیت» هم میکند؟ ادیت (Edit) یا حذف زواید برنامه هم از مراحل مهم کار تهیهکننده بود که در سالهای نخستین ضبط و تولید برنامه در ایران روی نوار ضبطشده صورت میگرفت. وسیلهای به نام «ادیتال» که روی آن شیاری به پهنای نوار ضبط صوت وجود داشت و یک تیغ صورت تراشی و نوار چسب مخصوص ادیت تمام لوازم ادیت در آن زمان بود، ادیت در واقع کاری مشابه ویرایش متون نوشتاری در چاپ و نشر است و ادیتور برنامه در واقع ویراشگر نوار ضبطشده به حساب میآمد که اشکالات صدا و اجرا از جانب گوینده و سایر عوامل برنامه را حذف و اصلاح میکرد. این وظیفه به عهده تهیهکننده یا دستیار تهیه بود، کاری دقیق و ظریف و مهم که به مهارت فراوان نیاز داشت به طوری که گاه صدای یک کسره هم از روی یک حرف برداشته میشد. در سالهای دور تهیهکننده را به «آشپز» تشبیه میکردند، کسی که از بهترین عناصر و مواد اولیه برنامهسازی بهترین ترکیب را فراهم و در بهترین ساعت عرضه میکرد، این طور است؟ بله! دقیقا همینطور است، در واقع تهیهکننده خوب و موفق مانند آشپز خوبی است که غذایی فرهنگی را برای تغذیه اندیشه و روح و جان مخاطبان رادیو فراهم میکند. خوشبختانه امروزه تهیهکنندگان رادیو با استفاده از منابع متنوع فرهنگی و جاذبههای تکنیکی موسیقی و افکت و با درک و شناخت نیازهای مخاطبان، مجموعههای تاثیرگذار تهیه میکنند. مراحل تولید یک برنامه رادیویی چگونه است؟ یک برنامه رادیویی معمولا به دلیل احساس نیاز جامعه به دو طریق، طراحی، پیشنهاد و ساخته میشود یا مستقیم از سوی تهیهکننده پیشنهاد میشود یا اینکه طرح آن از سوی شنودگان و مخاطبان رادیو یا مدیران مربوطه عرضه میشود. در هر دو حالت پس از موافقت با فکر اولیه توسط شورای برنامهها، طرح اجرایی توسط تهیهکننده مبتنی بر دلایل توجیهی، نام برنامه، ساعت و زمان پخش، پیشبینی تعداد برنامه، انتخاب عوامل اجرا و در نهایت برآورد مالی، برای تصویب پیشنهاد میشود. از خودتان بگویید در سال 1341 طی سومین دوره آزمون تهیهکنندگی اداره انتشارات و رادیو پذیرفته شدم و پس از گذراندن دوره یکساله تئوری در زمینههای مختلف از جمله اصول تهیه و تنظیم برنامههای رادیویی، زبان و ادبیات فارسی، فیزیک و آکوستیک صدا، زبان انگلیسی، موسیقی و کاربرد انواع آن در برنامههای رادیویی و نیز دورههای عملی به صورت حضور در مراحل ضبط و تولید انواع برنامه در استودیوهای رادیویی به عنوان تهیهکننده رادیو استخدام و در نخستین گام حرفهای خود در تیرماه 1342 عازم زاهدان شدم. در آن زمان به منظور گسترش شبکه رادیویی کشور برای نخستین بار سه فرستنده 100 کیلوواتی علاوه بر فرستندههای یک و 10 کیلوواتی محلی در مناطق مرزی و برونمرزی در اهواز، کرمانشاه و زاهدان راهاندازی شده بود و به همین دلیل عدهای را به عنوان تهیهکننده و مدرس کادرهای محلی به این شهرستانها اعزام کردند و با اینکه قرار بود پس از یک سال به تهران برگردم به دلیل جاذبههای اولیه و با توجه به حجم کار و عشق و علاقه به کار در محیطهای بکر و دوستداشتنی، 9 سال در رادیو زاهدان به طراحی و تولید انواع برنامههای محلی و برونمرزی پرداختم که حاصل آن کسب تجربههای باارزش و همراهی با همکاران خوب و متعهد در این استان دورافتاده با مردم خونگرم و صادق آن بود.در این مدت در پستهای مختلف تهیهکنندگی، مسوولیت برنامهها و رادیو زاهدان فعالیت داشتم و خواستم؛ آموزش همکاران جوانتر و سازماندهی کادرهای مختلف و متخصص برنامهسازی، پیشرفت خوبی داشته باشیم. در همین سالها بود که تهیهکننده اول کشور شدید؟ همینطور است. برای اولین بار در مسابقه رادیویی تهیهکنندگی مراکز استانها شرکت کردم که حاصل آن مقام نخست بود. در اواسط دهه 40 خورشیدی با ادغام رادیو و تلویزیون، سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران تشکیل شد و تلویزیون برای اولین بار در زاهدان شروع به کار کرد. با ورود تلویزیون، احساس نیاز به پیشرفت و تکمیل دانستههای علمی و افزایش توان تخصصی، تصمیم به ادامه تحصیل گرفتم که در نهایت در سال 1350 طی دانشگاه اصفهان رشته جغرافیا پذیرفته و به رادیو اصفهان منتقل شدم. در مرکز اصفهان، ابتدا به تهیه برنامههای مختلف پرداخته و سپس سالها بهعنوان مسوول تولید و مدتی نیز مسوول پخش رادیو مشغول فعالیت بودم. پس از انقلاب چه کردید؟ با تصمیم مدیران مربوطه، علاوه بر کار تهیه، مسوولیت تولید و پخش رادیو اصفهان را هم برعهده گرفتم که تا سال 1362 ادامه یافت. در این سال به دلیل مسایل خانوادگی، تصمیم گرفتم به مشهد منتقل شوم که با عدم موافقت این مرکز روبهرو شد. به همین خاطر و به ناچار پس از 23 سال کار مجبور به بازنشستگی پیش از موعد شدم اما پس از چند سال در سال 1366 با دعوت مجدد به کار با عناوین تهیهکننده، دبیر و سردبیر برنامه و مسوول ارزیابی به کار مشغول شدم و سپس از 76 تا 1382 مسوولیت مرکز موسیقی خراسان را برعهده گرفتم. سرانجام با بالا رفتن سن و سال و همچنین به منظور انتقال تجربه سالها کار و تلاش در مرکز سروش مشهد وابسته به صداوسیما به تدریس فن گویندگی روی آوردم و اکنون 12 سال است که به کار اشتغال دارم. نقش تهیهکننده در آموزش و تربیت سایر نیروها مانند گوینده، صدابردار، دستیار، نویسنده و... چیست؟ مسوولیت تهیهکننده رادیو متنوع است و با توجه به نوع برنامههایی که تهیه میکند، تفاوت دارد. توانایی ایجاد ارتباط آگاهانه با افراد گوناگون از امتیازهای یک تهیهکننده به حساب میآید. با این دیدگاه، او قدرت درک و شناخت نیازهای برنامه خود را به خوبی پیدا میکند، به همین دلیل توان تاثیرگذاری بر عوامل همراه خود را در برنامه هم دارد. تهیهکننده رادیو چه فرقی با تهیهکننده تلویزیون و سینما دارد؟ آنچه از تعریف سازمانی برمیآید، تهیهکننده سینمایی، بیشتر تامینکننده و پشتیبان اداری، مالی تولیدات و تهیهکننده تلویزیون مسوولیتهای اقتصادی، سیاسی و اداری مربوط به طرح و نظارت کلی بر اجرای برنامه را برعهده دارد در حالی که در رادیو علاوه بر مسوولیتهای گفته شده، مراتب مختلف تولید از جمله پیشنهاد طرح و ایده، انتخاب عوامل بیرونی و داخلی برنامه، تامین بودجه و برنامهریزی مالی هم برعهده تهیهکننده است. و حرف آخر... از اینکه «جهانصنعت» به سراغ قدیمیهای رسانه در کشور میآید تا خوانندگان به ویژه جوانان از روزگار گذشته و حال پیشکسوتان باخبر شوند، تشکر میکنم و در ادامه راه برایتان آرزوی موفقیت دارم.