عزمی که شکستنی نیست
سیدحسین مرعشی*- ردصلاحیت افراد شناخته شده و مورد احترام مردم به سبب تعلق خاطر به یک جناح سیاسی کشور، نتوانست سیاست حذف دوباره اطلاحطلبان را به موفقیت برساند. هرچند دوستان ردصلاحیت شده ما باز هم ایثار خود را نشان دادند و در صحنه باقی ماندند تا از قدرت تاثیرگذاری خود استفاده کنند و در جهت کمک به پیشرفت کشور و حمایت از مردمسالاری با وجود نامهربانیها و کملطفیها در انتخابات مجلس شورای اسلامی حضور گستردهای داشته باشند. انتخابات مجلس دهم از حساسیت خاصی برای همه گروههای سیاسی برخوردار شده به طوری که همه طیفهای سیاسی از حداکثر توان خود برای به دست آوردن کرسی در مجلس استفاده میکنند. این حساسیت برای اصولگرایان دوچندان است زیرا آنها 12 سال به طور بلامنازع تمامی مناصب انتخاباتی کشور را در دست داشتند و حال بیم آن را دارند که با توجه به اتفاقاتی که چند سال اخیر از جمله عیان شدن مفاسد اقتصادی و اختلاسهایی که رخ داد بعده از ریاست جمهوری حالا قوه مقننه را از دست بدهند. بر همین اساس، آنها با اتخاذ استراتژی فرار رو به جلو، بحث مبارزه با مفاسد اقتصادی را مطرح میکنند و از طریق جریان رسانهای وابسته به خود این خط را پیگیری میکنند. این اقدام دیرهنگام برای برخورد با مفاسد اقتصادی و دادن اینگونه شعارها نوعی فرافکنی در آستانه انتخابات است زیرا آنها با همین شعار بود که توانستند 12 سال در این نهاد قانونگذاری به طور بلامنازع حضور داشته باشند. 12 سال، زمان کمی برای یک طیف سیاسی نیست تا بتواند برنامههای سیاسی و اقتصادی خود را اجرا کند اما حاصل این حضور بلامنازع چیزی به جز حجم بفعلی بیکاری ،فسادهای گسترده و نامهای متنوع مفسدان اقتصادی، عقبماندگی کشور، تورم و هدررفت منابع نبوده است. اتخاذ این استراتژی و طلبکار شدن این جریان به سبب برخی ملاحظهکاریهای دولت تدبیر و امید و شخص روحانی است دولت وی باید بسیار بیشتر، فجایع مدیریتی وارد شده به کشور را بازگو میکرد اما به دلیل همین ملاحظهها، اکنون این جریان، مدعی شده است. حالا که این جریان حاضر به پاسخگویی عملکرد خود نیست و دولت نیز راه مماشات با آنها را در پیش گرفته مردم باید پاسخ آنان را بدهند و این پاسخ نیز هفتم اسفندماه داده خواهد شد. زیرا تاوان و نتیجه 12 سال حاکمیت مطلق یک جریان سیاسی بر سه دوره مجلس برای مردم قابل فهم است. تاکنون هیچگاه جریان اصولگرا حاضر نشده است اشتباهات خود را ترمیم کند و همواره فرار به جلو داشته و تلاش کرده با استفاده از ابزارهای مبتنی بر برخی نهادها، متهم کردن رقیب به فساد یا جدایی از ارزشها، عقبماندگی خود را جبران کند و هیچگاه به سمت اصلاح رابطه خود با مردم و خدمت به مردم نبوده است. اگر نهادهای نظارتی که در راس آنها مجلس قرار دارند وظیفه خود را در 12 سال گذشته به خوبی انجام میدادند شاید بیش از نیمی از این فسادها رخ نمیداد و آقایان هر کاری که دلشان میخواست با ثروتهای ناشی از نفت 100 دلاری نمیکردند. نکته مهم دیگر اینکه 12 سال حضور بلامنازع که همراه با حذف جریان سیاسی رقیب بوده نشان داد که تا چه میزان برای کشور ضرر دارد و نبود جناح رقیب سبب بروز چه فسادهایی میشود. *عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان
سیدحسین مرعشی*- ردصلاحیت افراد شناخته شده و مورد احترام مردم به سبب تعلق خاطر به یک جناح سیاسی کشور، نتوانست سیاست حذف دوباره اطلاحطلبان را به موفقیت برساند. هرچند دوستان ردصلاحیت شده ما باز هم ایثار خود را نشان دادند و در صحنه باقی ماندند تا از قدرت تاثیرگذاری خود استفاده کنند و در جهت کمک به پیشرفت کشور و حمایت از مردمسالاری با وجود نامهربانیها و کملطفیها در انتخابات مجلس شورای اسلامی حضور گستردهای داشته باشند. انتخابات مجلس دهم از حساسیت خاصی برای همه گروههای سیاسی برخوردار شده به طوری که همه طیفهای سیاسی از حداکثر توان خود برای به دست آوردن کرسی در مجلس استفاده میکنند. این حساسیت برای اصولگرایان دوچندان است زیرا آنها 12 سال به طور بلامنازع تمامی مناصب انتخاباتی کشور را در دست داشتند و حال بیم آن را دارند که با توجه به اتفاقاتی که چند سال اخیر از جمله عیان شدن مفاسد اقتصادی و اختلاسهایی که رخ داد بعده از ریاست جمهوری حالا قوه مقننه را از دست بدهند. بر همین اساس، آنها با اتخاذ استراتژی فرار رو به جلو، بحث مبارزه با مفاسد اقتصادی را مطرح میکنند و از طریق جریان رسانهای وابسته به خود این خط را پیگیری میکنند. این اقدام دیرهنگام برای برخورد با مفاسد اقتصادی و دادن اینگونه شعارها نوعی فرافکنی در آستانه انتخابات است زیرا آنها با همین شعار بود که توانستند 12 سال در این نهاد قانونگذاری به طور بلامنازع حضور داشته باشند. 12 سال، زمان کمی برای یک طیف سیاسی نیست تا بتواند برنامههای سیاسی و اقتصادی خود را اجرا کند اما حاصل این حضور بلامنازع چیزی به جز حجم بفعلی بیکاری ،فسادهای گسترده و نامهای متنوع مفسدان اقتصادی، عقبماندگی کشور، تورم و هدررفت منابع نبوده است. اتخاذ این استراتژی و طلبکار شدن این جریان به سبب برخی ملاحظهکاریهای دولت تدبیر و امید و شخص روحانی است دولت وی باید بسیار بیشتر، فجایع مدیریتی وارد شده به کشور را بازگو میکرد اما به دلیل همین ملاحظهها، اکنون این جریان، مدعی شده است. حالا که این جریان حاضر به پاسخگویی عملکرد خود نیست و دولت نیز راه مماشات با آنها را در پیش گرفته مردم باید پاسخ آنان را بدهند و این پاسخ نیز هفتم اسفندماه داده خواهد شد. زیرا تاوان و نتیجه 12 سال حاکمیت مطلق یک جریان سیاسی بر سه دوره مجلس برای مردم قابل فهم است. تاکنون هیچگاه جریان اصولگرا حاضر نشده است اشتباهات خود را ترمیم کند و همواره فرار به جلو داشته و تلاش کرده با استفاده از ابزارهای مبتنی بر برخی نهادها، متهم کردن رقیب به فساد یا جدایی از ارزشها، عقبماندگی خود را جبران کند و هیچگاه به سمت اصلاح رابطه خود با مردم و خدمت به مردم نبوده است. اگر نهادهای نظارتی که در راس آنها مجلس قرار دارند وظیفه خود را در 12 سال گذشته به خوبی انجام میدادند شاید بیش از نیمی از این فسادها رخ نمیداد و آقایان هر کاری که دلشان میخواست با ثروتهای ناشی از نفت 100 دلاری نمیکردند. نکته مهم دیگر اینکه 12 سال حضور بلامنازع که همراه با حذف جریان سیاسی رقیب بوده نشان داد که تا چه میزان برای کشور ضرر دارد و نبود جناح رقیب سبب بروز چه فسادهایی میشود. *عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان