مسعود سلیمی - در این روزها انتخابات، موضوع برتر و اصلح کشور به حساب میآید. جدا از اینکه انتخابات در نفس خود در هر جای جهان از جمله ایران میتواند و باید موضوع مهمی باشد، در کشور ما بیش از اندازه حساسیتبرانگیز شده تا جایی که .به نوعی رویارویی دو جبهه فکری برای به دست گرفتن قدرت نمایندگی میکند. برگزاری انتخابات در هر کجای جهان که باشد در پایتخت و شهرهای بزرگ بیشتر از مناطق روستایی و دورافتاده، با شور و هیجان و جدلهای حزبی و ایدئولوژیکی برگزار میشود و از نظر رسانهای هم بازتاب بیشتری پیدا میکند.کشور ما هم از این قاعده دور نیست با این تفاوت که فرصت مبارزات انتخاباتی به مراتب کمتر از میزانی است که بتوان از دل آن، طرح و برنامه و راه و چاره و پیشنهادی برای بهبود شرایط مملکت عرضه کرد. در واقع مبارزه انتخاباتی در ایران، همانطور که این روزها به ویژه از سوی اصلاحطلبان توصیه میشود، بر محور لیستها میچرخد و مردم باید به شخصیتهای آشنا و ناآشنا به لطف حضور یکی دو چهره برند سیاسی که در راس لیست قرار دارند، رای دهند. در چنین شرایطی است که به خصوص در شهرهای بزرگ، مردم فرصت عرضه مشکلات و پیشنهادات خود را به نامزدها ندارند و نامزدها هم براساس عادت دیرینه پیش از اینکه براساس برنامه، رای مردم را جذب کنند، بر پایه پیشینه و شعارهای سیاسی و اخلاقی و ایدئولوژیکی و با توسل به شخصیتهای شناختهشده، مردم را به دادن رای تشویق میکنند. در این میان اما بسیاری از مشکلات مردم یا با وعده و وعید به وقت دیگری ارجاع داده میشود یا اصلا به قول معروف محلی از اعراب پیدا نمیکنند.در هنگامه انتخابات چند روزی است که دوباره پدیده آشنای سالهای دور و نزدیک ایرانیها یعنی آلودگی آب و هوا و هجوم ریزگردها و غبار آلودگی خیلی از مناطق کشور به یاد مردم افتاده و آسمانشان را تیره و تار کرده است. هجوم آلودگی هوا و ریزگردها در آستانه انتخابات این واقعیت را یادآور میشود که مجلس آینده در راستای وظیفهای که در قبال مردم دارد، در کنار حل و فصل بسیاری از مشکلات دیروز و امروز کشور باید به فکر محیطزیست در یک کلام به فکر نفس کشیدن رایدهندگانی که در گیر و دار انتخابات بسیار عزیز و دوستداشتنی میشوند و به قول معروف سرشان به سر شاه میبرد، هم باشد، نه اینکه فردای تمام شدن انتخابات، نفس کشیدن و نکشیدن مردم در میان درگیریهای جناحی ناپدید شود! massoudmehr@yahoo.fr
مسعود سلیمی - در این روزها انتخابات، موضوع برتر و اصلح کشور به حساب میآید. جدا از اینکه انتخابات در نفس خود در هر جای جهان از جمله ایران میتواند و باید موضوع مهمی باشد، در کشور ما بیش از اندازه حساسیتبرانگیز شده تا جایی که .به نوعی رویارویی دو جبهه فکری برای به دست گرفتن قدرت نمایندگی میکند. برگزاری انتخابات در هر کجای جهان که باشد در پایتخت و شهرهای بزرگ بیشتر از مناطق روستایی و دورافتاده، با شور و هیجان و جدلهای حزبی و ایدئولوژیکی برگزار میشود و از نظر رسانهای هم بازتاب بیشتری پیدا میکند.کشور ما هم از این قاعده دور نیست با این تفاوت که فرصت مبارزات انتخاباتی به مراتب کمتر از میزانی است که بتوان از دل آن، طرح و برنامه و راه و چاره و پیشنهادی برای بهبود شرایط مملکت عرضه کرد. در واقع مبارزه انتخاباتی در ایران، همانطور که این روزها به ویژه از سوی اصلاحطلبان توصیه میشود، بر محور لیستها میچرخد و مردم باید به شخصیتهای آشنا و ناآشنا به لطف حضور یکی دو چهره برند سیاسی که در راس لیست قرار دارند، رای دهند. در چنین شرایطی است که به خصوص در شهرهای بزرگ، مردم فرصت عرضه مشکلات و پیشنهادات خود را به نامزدها ندارند و نامزدها هم براساس عادت دیرینه پیش از اینکه براساس برنامه، رای مردم را جذب کنند، بر پایه پیشینه و شعارهای سیاسی و اخلاقی و ایدئولوژیکی و با توسل به شخصیتهای شناختهشده، مردم را به دادن رای تشویق میکنند. در این میان اما بسیاری از مشکلات مردم یا با وعده و وعید به وقت دیگری ارجاع داده میشود یا اصلا به قول معروف محلی از اعراب پیدا نمیکنند.در هنگامه انتخابات چند روزی است که دوباره پدیده آشنای سالهای دور و نزدیک ایرانیها یعنی آلودگی آب و هوا و هجوم ریزگردها و غبار آلودگی خیلی از مناطق کشور به یاد مردم افتاده و آسمانشان را تیره و تار کرده است. هجوم آلودگی هوا و ریزگردها در آستانه انتخابات این واقعیت را یادآور میشود که مجلس آینده در راستای وظیفهای که در قبال مردم دارد، در کنار حل و فصل بسیاری از مشکلات دیروز و امروز کشور باید به فکر محیطزیست در یک کلام به فکر نفس کشیدن رایدهندگانی که در گیر و دار انتخابات بسیار عزیز و دوستداشتنی میشوند و به قول معروف سرشان به سر شاه میبرد، هم باشد، نه اینکه فردای تمام شدن انتخابات، نفس کشیدن و نکشیدن مردم در میان درگیریهای جناحی ناپدید شود! massoudmehr@yahoo.fr